جمهوری اسلامی در طول حیات خود بیش از ساختارها بر کنشها، و بیش از واقعیتها بر روایتها تاکید داشته است. همان ارادهگرایی که بیش از همه در نگارش سند چشمانداز هویداست. اینکه چگونه میتوان با تکیه بر مجموعهای از آرزوها و بدون ترسیم سازوکاری از تحول در سیاست داخلی و خارجی متناسب با فرآیندهای پرشتاب جهانی داعیه دستیابی به جایگاه اول منطقه در همه حوزهها را داشت بیش از همه ناشی از شناخت اندک از ظرفیتهای حکمرانی در ایران کنونی است.