قصه این خاموشیها، قصه تازهای نیست. از همان بلاهایی است که مثل کنه، وقتی به جان مملکت افتاد، دیگر به این راحتیها ولکن نیست. صبح که چشم باز میکنی، پیش از آنکه چای لبسوزت را بریزی، هراسی در دلت میدود که امروز برق هست یا نه؟ چراغ میسوزد یا نه؟ شب هم که برسد، باید دل خوش کنی به نور شمع و نور گوشی. اول موبایل را میگیری دستت که ببینی شرکت فخیمه توانیر چه خوابی برایت دیده. اما اپلیکیشن و راههای ارتباطی دیگرشان هم مثل همان شبکه برق گاه هست، گاه نیست؛ یک خط در میان، مثل سرنوشت ما.