
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، هادی کیا دلیری، معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست در مراسم تجلیل از پژوهشگران و نوآوران سازمان محیط زیست گفت: دادهها به شواهد و به روشهای علمی این فرصت را بدهد که نتیجه را مشخص بکنند؛ حتی اگر آن نتیجه با پیشفرض آن پژوهشگر همخوانی نداشته باشد، حتی اگر با علایق شخصیاش همخوانی نداشته باشد، حتی اگر انتظارات سازمانی او را هم برآورده نکند. ممکن است سالها پژوهشگر کار بکند، انرژی بگذارد، ولی در نهایت به نتیجهای برسد که برایش جذابیت نداشته باشد، محبوبش نباشد، حتی قابل بهرهبرداری هم نباشد.
وی افزود: در واقع یک پژوهشگر سازندهی نتیجه نیست؛ یعنی نمیآید نتیجه را خودش بسازد، بلکه ویژگی پژوهشگر پذیرنده بودن نتیجه است. به همین خاطر است که پژوهش، مسئلهای اخلاقی تبدیل میشود. تصور بکنید که یک شخصی بیثمر میشود در این تغییر یا حتی خلاف میل درونی و ذهنیاش نتیجه حاصل میشود. نکتهی مهم این است که پذیرش چنین نتیجهای کار سادهای نیست.
کیا دلیری ادامه داد: چرا این را مطرح کردم؟ به خاطر اینکه نکته دقیقاً در همین جاست که در بسیاری از فقدانها در تحقیقات و پژوهش از همین جا آغاز میشود. بحرانهای علمی و کاربردهای پژوهشی از اینجا ایجاد میشود؛ وقتی پژوهشگر تحت فشار قرار میگیرد. امکان دارد که نتیجهی آن پژوهش خم بشود به سمت آن انتظارات و واقعیت به تأیید پیشفرضها تغییر پیدا کند. در چنین مواقعی دیگر علم ابزاری برای فهم نیست، بلکه ابزاری برای مشروعیتبخشیدن به بعضی چیزهاست.
وی خاطرنشان شد: این مسائل را ما در دانشگاهها و جایگاههای تحقیقاتی تجربه میکنیم. فشار بیش از حد بر تحقیقات، که میتواند ختم بشود به مقاله یا بعضی مسائل دیگر، وقتی بیش از حد باشد، مسیر را کاملاً منحرف میکند و بحثهای غیر اخلاقی اتفاق میافتد. به همین دلیل است که ارزش پژوهشگر، از این صحبت نتیجه میگیرم، در میزان وفاداری او به حقیقت است نه در میزان تولیدات.
معاون محیط زیست گفت: من بعضی وقتها میترسم؛ این همه پژوهشهایی که اتفاق میافتد، اگر یک روزی تمرکز بشود، شاید خیلی از این پژوهشها با حقیقت فاصله داشته باشد. ما این مسائل را میبینیم. به همین خاطر باید گذاشت که پژوهش به طور طبیعی و درست انجام بشود.
کیادلیری افزود: چرا شکاف عمیق، این همه عمیق، بین تحقیقات، اجرا و آموزش وجود دارد؟ چرا بسیاری از تحقیقات در کتابخانهها باقی میمانند و الان در قفسهها ماندهاند؟ چرا پژوهشها کاربردی نمیشوند یا توسط سازمان عقبافتاده میشوند؟ چرا پژوهش و پژوهشگر باید به التماس بنشینند تا بخش اجرا از تحقیقات استفاده کند؟ چرا در کشورهای توسعهیافته اینگونه نیست و بخش اجرا دنبال تحقیقات میرود؟
وی افزود: این مسئله الزاماً به دلیل ضعف علمی نیست؛ شاید تحلیل من باشد، بلکه به دلیل گسست ساختاری بین پژوهش و اجراست. اغلب پژوهشها از دل نیاز واقعی سازمانهای اجرایی زاده نمیشوند. در دانشگاه، اغلب این پژوهشها از دل آییننامههای ارتقا، آییننامههای امتیازدهی و الزام به چاپ مقاله بیرون میآیند. وقتی یک دستگاه اجرایی از ابتدا در تعریف مسئلهی پژوهشی نقشی ندارد، وقتی در روش کار نقشی ندارد، وقتی در سؤال پژوهشی نقشی ندارد، چطور میتواند نتیجهی آن تحقیقات را در کار اجرا دخیل بکند؟
وی ادامه داد: چرا باید اصلاً آن سازمان اجرایی که هیچ نقشی در این مسئله ندارد، هزینهی اجرا و ریسک آن تحقیق را قبول بکند؟ وقتی از ابتدا سازمانهای اجرایی به عنوان مصرفکنندهی پژوهش فرض میشوند و نه شریک در تولید آن، پژوهش و اجرا از ابتدا دو مسیر جدا انتخاب میکنند.
کیادلیری خاطرنشان شد: نظامی که پژوهشگر را فقط از باب چاپ مقاله تشویق میکند، عملاً او را از میدان به دور کرده است. در دانشگاهها میبینید که دانشگاهها بسیار قوی هستند، بسیار علمی هستند، مشکلات دنیا را حل میکنند، اما اگر بخواهند مشکلی را حل بکنند که ملی باشد، نمیتوانند مقالات بینالمللی بدهند. وقتی مشکل ملی را حل میکنند، در سازمانهای دولتی به او میگویند بیسواد است یا خطا میکند.
وی در پایان خاطر نشان شد: دانشی که نتواند به سیاست، اجرا و برنامه تبدیل بشود، عملاً نمیتواند بحرانهای موجود را حل بکند. به همین خاطر ما عملاً در حل بحرانهای محیطزیستی از این موضوع غافل شدهایم.
منبع : خبرگزاری دانشجو

















































