مرد جوانی که از سرزنش‌های همسرش و مقایسه همیشگی او با باجناقش خسته شده بود برای طلاق به دادگاه خانواده رفت. صبح یکی از روزهای گرم تابستان بود و زوج‌های زیادی در راهروهای طبقات دادگاه خانواده در انتظار نوبت رسیدگی به پرونده‌هایشان بودند که در این میان ناگهان صدای فریادهای مرد جوانی توجه حاضران را

مردی در دادگاه خانواده گفت: یک ماه بعد از عقد، همسرم مهریه اش را به اجرا گذاشت.

یک زن متقاضی طلاق در دادگاه خانواده گفت: برای اینکه از خانه‌ و خانواده ام فرار کنم ازدواج کردم ولی بعد فهمیدم که همسرم همراه و تکیه‌گاهم نیست.

یک زن متقاضی طلاق در دادگاه خانواده گفت: برای اینکه از خانه‌ و خانواده ام فرار کنم ازدواج کردم ولی بعد فهمیدم که همسرم همراه و تکیه‌گاهم نیست.

یک زن در دادگاه خانواده می‌گوید همسرش از حق حضانت به عنوان یک «اهرم فشار» برای بازگرداندن او به زندگی استفاده می‌کند.

یک زن متقاضی طلاق در شورای حل اختلاف گفت: من در زندگی چیزی کم نداشتم فقط به دنبال همدم بودم ولی بعدها فهمیدم که همسرم به خاطر پول با من ازدواج کرده است.