چهارراهی شلوغ در سنندج، کودکی با دستان کوچک و التماس‌های پی‌درپی و یا پیرمرد سالخوردەای با دستان پینە بستە و چهرەای رنجور، دل هر عابری را به درد می‌آورد، اما آیا هر دستی که به سوی شما دراز می‌شود، نیازمند واقعی است؟

چهارراهی شلوغ در سنندج، کودکی با دستان کوچک و التماس‌های پی‌درپی و یا پیرمرد سالخوردەای با دستان پینە بستە و چهرەای رنجور، دل هر عابری را به درد می‌آورد، اما آیا هر دستی که به سوی شما دراز می‌شود، نیازمند واقعی است؟

قصه تلخ و تکراری تکدی‌گری کی به پایان می‌رسد؟ این چرخه معیوب چه زمانی تمام می‌شود؟ به راستی مردم تا کی دست از ترحم و دلسوزی بی‌جا برمی‌دارند و فریب بازی‌های تکراری متکدیان را می‌خورند؟ چرا متکدیان بعد از هر بار دستگیری به خیابان باز می‌گردند؟

قصه تلخ و تکراری تکدی‌گری کی به پایان می‌رسد؟ این چرخه معیوب چه زمانی تمام می‌شود؟ به راستی مردم تا کی دست از ترحم و دلسوزی بی‌جا برمی‌دارند و فریب بازی‌های تکراری متکدیان را می‌خورند؟ چرا متکدیان بعد از هر بار دستگیری به خیابان باز می‌گردند؟