اقتصاد ایران: دکتر محمد معماریان، فوق تخصص بیماری های ریه، با هشدار نسبت به افزایش شیوع بیماری های ویروسی همچون آنفلوآنزا و کرونا، بر لزوم پرهیز از مصرف خو

دکتر محمد معماریان، فوق‌تخصص بیماری‌های ریه، با هشدار نسبت به افزایش شیوع بیماری‌های ویروسی همچون آنفلوآنزا و کرونا، بر لزوم پرهیز از مصرف خودسرانه آنتی‌بیوتیک‌ها و دمنوش‌ها تاکید کرد و گفت: رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی همچون استفاده از ماسک، پرهیز از حضور در مکان‌های شلوغ و رعایت فاصله اجتماعی، از ارکان …

افتتاحیه سریال «تنها گریه کن» برای پخش از شبکه افق و پلتفرم های شبکه نمایش خانگی برگزار شد.

بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۴ نشان می‌دهد تدوین این لایحه نسبت به لوایح و قوانین پیشین خود دستخوش تغییرات مهمی شده که ارقام دخل و خرج دولت را واقعی‌تر کرده است.

محمد معماریان، بازیگر، کمدین و چهره سرشناس فضای مجازی ایران است که با تولید محتواهای طنز و خنده‌دار، لبخند را بر لبان میلیون‌ها نفر نشاند. او با سبک خاص و طنزپردازی بی‌نظیرش، به یکی از محبوب‌ترین چهره‌های فضای مجازی تبدیل شده است.

تهران- ایرنا- اگر اهل مطالعه و کتاب خواندن نیستید، پیشنهاد می‌کنم فقط چند صفحه از ابتدای کتاب «تنها گریه کن» درباره مادر شهید «محمد معماریان» را بخوانید. چون از معدود کتاب‌هایی است که داستان آن به قدری جذاب و روان است که تا آن را به پایان نرسانید، زمین نخواهید گذاشت.

در ژانویۀ ۲۰۱۰، مأموران اسرائیلی از چند سو گرد یک هتل مجلل در دوبی جمع شدند: هدفشان محمود المبحوح بود که برای حماس اسلحه جور می‌کرد، یعنی همان جنبش

همایش کتابخوانی بارش ستاره‌ها با موضوع بازخوانی زندگینامه شهید محمد معماریان در پارک موزه دفاع مقدس سمنان برگزار شد.

آستانه اشرفیه- حاجیه خانم «شرف السادات منتظری» قهرمان داستان کتاب گریه کن و مادر شهید «محمد معماریان» در جمع مردم آستانه اشرفیه به سخنرانی و خاطره گویی پرداخت.

مدیر تولید انتشارات حماسه یاران گفت: «قصه ننه علی» از کتابهایی است که می توان بعنوان کتابی متفاوت درباره زندگی شهدا به آن اشاره کرد و روایتی جذاب و خواندنی دارد. 

معرفی کتاب «تنها گریه کن» بخش هایی از زندگی اشرف سادات منتظری ، مادر شهید محمد معماریان

مادر شهید تعریف می‌کند که فائزه بسیار اهل درس و مباحثه و کتابخوانی بود. همیشه من را به کتاب خواندن دعوت می‌کرد و آخرین کتابی که به من معرفی کرد و تاکید داشت بخوانم «تنها گریه کن» بود. 

یک‌ بار از دانشجویانم پرسیدم که خلوت چه جا و جایگاهی در زندگی‌شان دارد. یکی از آن‌ها اعتراف کرد دورنمای تنهاماندن چنان آشفته‌اش می‌کند که حتی وقتی باید