چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

زایش و فرهنگ محیط زیستی


زایش و فرهنگ محیط زیستی

به مناسبت روز جهانی زمین

طبیعت هرم زنده و متعادلی است که در قاعده آن تک سلولی ها و در راس آن بشر به عنوان اشرف مخلوقات ایستاده است. همه این موجودات زنده گیاهی و جانوری از تک سلولی تا موجودات عظیم الجثه مانند نهنگ در دریا، فیل در خشکی و درخت و حتی انسان، نقش خاص خود را در محیط زیست دارند که نمی توان نقش هیچ کدام از آنها را کمرنگ دانست یا نادیده گرفت. همه موجودات با هم زنجیره غذایی در آب و خشکی و تعادل حیاتی را در طبیعت و روی کره زمین به وجود می آورند. هرگاه هر یک از این حلقه زنجیره مفقود یا نابود شود زندگی سالم در زمین و هوای سالم با مواد غذایی سالم و داشتن آب سالم و گوارا میسر نیست. آب، خاک و هوا دارای استاندارد و ترکیبات خاص خود هستند که اگر به نوعی از مواد تشکیل دهنده آنها کاسته یا عنصر جدیدی به آنها اضافه شود آنگاه از آلودگی آب، خاک، هوا و مواد غذایی صحبت می کنیم.ناآگاهی از مسائل زیست محیطی سبب شده که با بی توجهی و سهل انگاری با طبیعت و عناصر تشکیل دهنده محیط زیست برخورد کنیم و همان طوری که مثال های زیر نشان می دهد حتی نابودی این حلقه های تعادل حیاتی را با افتخار اعلام و خود را نابودکننده آن معرفی کنیم.

۱) ظل السلطان آخرین شیر ایران را شکار کرد و به این موضوع هم افتخار می کرد

۲) یکی از خوانین بجنورد آخرین ببر مازندران را شکار کرد که خود نیز بعداً در دهه پنجاه شمسی، معاون سازمان حفاظت محیط زیست ایران شد

۳) بسیاری از جانوران در حال انقراض مانند یوزپلنگ و درختانی مانند سرخدار، شمشاد و غیره که شکار آنها قدغن و ممنوع القطع هستند، به وسیله برخی افراد ناآگاه قطع یا شکار می شوند و از بین می روند

۴) نسل برخی آبزیان مانند ماهی ازون برون، سفید و آزاد در اثر صید بی رویه و بی توجهی و ناآگاهی صیادان، در معرض خطر نابودی قرار دارد

۵) در اثر ناآگاهی در منازل، آب، برق و گاز بیش از حد لازم مصرف می شود که این روش مصرف، مشکلاتی برای جامعه تولید کرده است

۶) بی اطلاعی ما از مسائل محیط زیستی سبب می شود زباله منازل، بیمارستان ها و صنایع در اطراف شهرها به صورت غیربهداشتی انباشت یا دفن شوند و آلودگی آب، هوا و خاک را به همراه می آورند.این ناآگاهی فقط محدود به مردم عادی نمی شود، بلکه متاسفانه برخی از مسوولان شهرها و استان ها هم در اثر همین بی اطلاعی تصمیماتی را می گیرند که روی محیط زیست آثاری بسیار مخرب و شکننده دارد. از جمله این تصمیمات

۱) تخریب و تبدیل جنگل به مناطق صنعتی و تغییر کاربری های مختلف

۲) تخریب تالاب ها با اهداف مختلف است.

این مسوولان معتقدند بهتر است به جای جنگل که فقط چوب تولید می کند، کارخانه تاسیس کنیم تا شغل و درآمد ایجاد شود، غافل از اینکه جنگل دارای ۱۸ کارکرد مهم است که اگر همه کارکردهای آن به کمک اقتصاد زیست محیطی به ریال محاسبه شود، آنگاه متوجه خواهیم شد که ارزش جنگل در درازمدت کمتر از ذخایر نفتی کشور نیست. اگر این مسوولان با اهمیت و ارزش های تالاب ها آشنا باشند، آن وقت نخواهند گفت تالاب بی فایده را خشک می کنیم تا به زمین کشاورزی تبدیل کنیم. چنین تصمیماتی آدمی را به یاد یکی از پادشاهان قاجار می اندازد که پس از شکست در جنگ بین ایران و روسیه مجبور شد نصف دریای مازندران را به روس ها بدهد و بعد خوشحال بود که سر روس ها کلاه گذاشته و آب شور را به آنها داده است، غافل از آنکه همین آب شور ارزش بسیار بالای اقتصادی و به خصوص زیست محیطی دارد. این موارد و بسیاری موارد دیگر نشان می دهد که در کشور ما به امر اطلاع رسانی و فرهنگسازی توجه زیادی نشده و یک برنامه مدون طویل المدت و زیربنایی در این راستا وجود ندارد، در حالی که اثربخشی آن بسیار بالاست به طوری که در یک برنامه سه ساله و از طریق فرهنگسازی میزان مصرف آب در شهر سن خوزه امریکا ۲۳ درصد کاهش یافت و در شهر صنعتی و پرجمعیت فرانکفورت آلمان مردم توانستند به کمک فرهنگسازی ۳۲ میلیون یورو صرفه جویی کنند. فرهنگسازی در زمینه حفاظت از محیط زیست باید از خانواده آغاز شود و در مدارس و دانشگاه ها ادامه یابد و این امر مهم را برای بزرگسالان در جامعه، رسانه های گروهی، کانون های فرهنگی، سازمان های غیردولتی و بسیاری از وزارتخانه ها و سازمان های مرتبط دولتی باید در سطح کشور ادامه دهند، تا جایی که روزی هر ایرانی خود را حافظ محیط زیست بداند و حراست و حفاظت از آن را یک وظیفه ملی و یک فریضه دینی به حساب آورد. برای رسیدن به این هدف ضرورت دارد اولیا، کودکان خود را در خردسالی با اهمیت محیط زیست آشنا سازند. در کودکستان اشعار زیست محیطی به نونهالان آموخته شود و کتب درسی همانند همه کشورهای پیشرفته جهان محیط زیستی شود. چرا نباید در سطح دبیرستان و در همه رشته های دانشگاهی درسی تحت عنوان شناخت و حفاظت محیط زیست تدریس شود.

رسانه های گروهی نیز نباید وظیفه ملی و قانونی خود را فراموش کنند، بلکه شایسته است بیشتر بنویسند و بیشتر بگویند و از وجود متخصصان در اجرای برنامه های خود استفاده کنند. تهیه شعار و اجرای برنامه به مناسبت روز یا هفته خاص مانند «هفته هوای پاک»، «هفته محیط زیست» و غیره و سپس به دست فراموشی سپردن قضیه تا سال بعد کافی نیست. برنامه اطلاع رسانی و فرهنگسازی باید تداوم داشته باشد و حداقل روی یک نسل کار شود تا نتیجه یی مثبت از آن به دست آید.

علی یخکشی

فوق دکترای محیط زیست و استاد دانشگاه ژرژ آگوست آلمان