جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
ادعاهای گزاف, مدیران ضد تجربه و دیگر هیچ
از زمان پا گرفتن سازمان تربیت بدنی در کشور، یکی از قواعد تثبیت شده ورود مدیران سیاسی و غیر ورزشی به ورزش و انتصاب آنها در بالاترین ردههای اجرایی بوده است. قاعده دیگر هم این بوده که بسیاری از این مدیران پس از چند سال آزمون و خطا و آشنا شدن با زیر و بم ورزش و پس از اتلاف وقت و هزینههای بسیار توانستهاند توانایی خود را در راه پیشرفت و توسعه ورزش به کار بگیرند. اما از تفاوتهای دولت نهم با دیگر کابینههای تاریخ ایران، یکی هم این که بسیاری از مدیران دولت بیآن که نیازی به دانش پیشینیان ببینند و بی آن که در طول زعامت تجربهای کسب کنند، تمام نزدیک به چهار سال حضور خود را به جنگیدن با وقایع گذراندهاند و حالا در ماههای پایانی ریاست نیز چیزی نیاندوختهاند که مایه دلگرمی باشد.
برای نمونه میتوان به مورد تاسف بار مدیریت ورزش اشاره کرد. پس از روی کار آمدن دولت نهم و پس از آن که تلاشهای محمود احمدینژاد برای فرستادن محمد علیابادی به شهرداری تهران بینتیجه ماند و این مدیر حوزه ساختوساز، به ساختمان سئول رفت و زمام ورزش را در دست گرفت، با وجود همه نگرانیها از نا آشنایی او با ورزش، این کورسوی امید وجود داشت که او نیز چون بسیاری از مدیران نخبه، به سرعت به چند و چون ورزش ایران آشنا شود و کار را به دست بگیرد. این امید که او با تجربهاش در حوزه عمرانی، در توسعه امکانات ورزش همگانی و قهرمانی بکوشد و عقبماندگی ها را، حتی اگر شده اندکی، برطرف سازد. اما با گذشت نزدیک چهار سال باید اعتراف کرد که همه آن نگرانیها به جا بود و همه امیدها بیهوده بوده است.
با وجود همه هزینههایی که در سالهای اخیر صرف شد، تا مدیران ورزش بگویند که در زمینه ساختوساز انقلابی به پا شده است، اکنون آنچه به جا مانده و آنچه از نقد کارشناسان و مدیران پیشین ورزش بر میآید، گواهی میدهد که اتفاق بزرگی نیفتاده است؛ به اتمام رساندن پروژههایی که در سالهای گذشته آغاز شده بود و ساخت تعداد زیادی ورزشگاه کوچک و بدون امکانات به سرسریترین شکل ممکن، همه چیزی است که میتوان به آن افتخار کرد. نشان به آن نشان که تمامی ورزشگاههایی که جناب مهندس علی آبادی از ساخت و اتمام آنها به خود میبالند از داشتن کمترین امکانات استاندارد محروماند و این را میشود از گزارشهایی که در برنامه نود در رسانه ملی پخش میشود دید. همان گزارشهایی که مدیران ورزش را بر آشفت و آنها را واداشت تا برای متوقف کردن پر بیننده ترین برنامه تلویزیون ایران به هر اقدامی که میتوانند دست بزنند. اما همه این تلاشها باعث تغییر کارنامه مدیریت ورزش در کابینه نهم نخواهد شد. کارنامهای که نتایج المپیک و ناتوانی ایران در برگزاری سادهترین مسابقات بینالمللی و محرومیتهایی که از طرف نهادهای مختلف ورزش جهان شامل حال ما شد، در تارک آن میدرخشد!
آخرین حرفهای رییس سازمان ورزش ایران در تایید عملکرد خود و همکاراناش دلیلی دیگر بر مدعای ماست. محمد علیآبادی امروز با موفق ارزیابی کردن کارنامهاش، همچنان معتقد است تا که سال ۱۳۹۰ ایران میتواند میزبان بزرگترین رویدادهای جهانی فوتبال باشد! یک ادعای گزاف که مطمئنا از عوامفریبی نیست و بیشک ناشی از ناآگاهی مدیر ورزش ایران از امکانات فوتبال ایران و امکانات لازم برای برگزاری مسابقات بزرگ بینالمللی است. این از دسته همان ادعاهاست که میگوید مدیران دوشغله ورزش سیهزار نفرند و در سطح گسترده به توسعه ورزش کمک میکنند بی آن که ریالی از ورزش درآمد داشته باشند! آقای علی آبادی که از صدر تا ذیل مدیراناش مثل خود ایشان با مناسبات دولتی به ورزش راه یافتهاند( نعوذ بالله که با روابط خانوادگی آمده باشند) و همگان، تصمیمات سالهای اخیر در حوزه ورزش را سیاسیترین و حکومتیترین تصمیمات دوران میدانند، حالا میگوید که ورزش جزو مسائل عمومی است و کسی ( که منظور سازمان بازرسی کل کشور و قوانین موضوعه مملکت است) نباید در آن دخالت کند. و این همان ورزشی است که بدون اذن شورای تامین استان حتی از تعیین ساعت برگزاری مسابقات فوتبال خود عاجز است. و در جای دیگر هم جناب علیآبادی قرارداد حق پخش تلویزیونی با صدا و سیما را جزو موفقیتهای بزرگ فدراسیون فوتبال برمیشمرد، قراردادی با ناچیزترین مبلغ که در محافل مختلف از آن به عنوان قرارداد ترکمانچای یاد شد.
اما کسانی که گمان میکنند این همه، از فراست و زیرکی یا از رندی مدیر ورزش ایران حکایت میکند، سخت در اشتباهاند. به گمان نگارنده و به همان دلایلی که گفتیم و بسیاری نگفته ماند، محمد علیآبادی در اثر سوءتفاهماتی که درباره ورزش وجود دارد به این میدان آمده است و از بد واقعه، حتی با گذشت نزدیک به چهار سال، کمترین آشنایی و تجربهای در حوزه مدیریت خود کسب نکرده است. این البته به خاطر هزینههای میلیاردی و وقت گرانبهایی که در این سالها از ورزش تلف شد مایه رنج و حسرت است، اما این نوید هم هست که با رفتن علی آبادی از ورزش ایران چیزی را از دست نخواهیم داد. علی آبادی در این سالها به آنچه در سازمان هیولاپیکرش میگذشت پی نبرد و حالا چیزی در چنته مسوولان ورزش نیست که بخواهیم غصه از دست دادناش را بخوریم.
سیامک رحمانی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
غزه آمریکا طالبان توماج صالحی حجاب رئیسی رهبر انقلاب سریلانکا کارگران پاکستان مجلس شورای اسلامی دولت
آتش سوزی کنکور سیل هواشناسی تهران سازمان سنجش شهرداری تهران پلیس سلامت فراجا قتل زنان
خودرو مسکن ارز قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا دلار بازار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو قیمت سکه سایپا
ترانه علیدوستی تلویزیون فیلم سینمای ایران مهران مدیری کتاب تئاتر شعر سینما
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین حماس فرانسه اوکراین طوفان الاقصی جنگ اوکراین اتحادیه اروپا ترکیه انگلیس
پرسپولیس استقلال سردار آزمون بارسلونا بازی ژاوی فوتبال باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال تراکتور فوتسال تیم ملی فوتسال ایران
تیک تاک همراه اول بنیاد ملی نخبگان فیلترینگ ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات اپل نخبگان
مالاریا سلامت روان کاهش وزن استرس داروخانه پیری دوش گرفتن