چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سینمای ایران وامدار تلویزیون است


سینمای ایران وامدار تلویزیون است

مسعود شا محمدی از تولید کارهای فرمالیستی در تلویزیون می گوید

مسعود شا‌محمدی از کارگردان‌های تلویزیون است که قالب‌های متفاوتی را برای ارائه کارهای نمایشی و سریال‌های خود از تلویزیون برگزیده است. او امسال نیز مجموعه تلویزیونی «خرده‌ستمگران» را روی آنتن داشت که دهه نخست ماه محرم از تلویزیون پخش شد.

شامحمدی معتقد است مخاطب عام به معنای مخاطب بی‌سواد، بی‌سلیقه و بی‌دانش نیست با توجه به این نگاه وی، درباره شیوه‌های ساخت فیلم بویژه آثار فرمالیستی در تلویزیون با وی گفت‌وگو کرده‌ایم.

چه تعریفی از مخاطب دارید؟

ما عموما فکر می‌کنیم مخاطب، یک توده‌ مشخص و از پیش معلوم است، اما چنین نیست. این نگرش بیشتر ناشی از تعاریفی است که در دهه‌ ۵۰ و ۶۰ میلادی در تعریف جایگاه مخاطب ارائه می‌شد؛ یعنی وقتی رسانه‌ها صرفا به تلویزیون و جراید دولتی محدود می‌شدند. رسانه و قدرت در یک سو و مردم یا مخاطبان در سمتی دیگر قرار داشتند. رابطه میان این دو، کاملا یکسویه و از بالا به پایین بود، اما در جهان مدرن به‌دلیل وجود رسانه‌های مختلف و افزایش امکان دسترسی به رسانه‌های متعدد دولتی و غیردولتی دیگر چنین رابطه‌ای وجود ندارد و این‌طور نیست که رسانه و قدرت در یک سو و توده انبوه و بی‌شکل مخاطبان در سوی دیگر قرار داشته باشد.

گاهی تاکید دوستان بر کلمه عام به گونه‌ای است که انگار عام بی‌سوادی، بی‌سلیقگی و بی‌دانشی معنا می‌دهد، اما همین مردم عام کسانی هستند که حافظ‌‌ها، شمس‌ها و خیام‌ها را می‌شناسند و می‌فهمند و بیشتر مواقع سره را از ناسره تشخیص می‌دهند. پس بهتر است عام بودن را مترادف با بی‌سلیقگی و بی‌دانشی ندانیم.

برای همین است که مخاطب عام وقتی سریال‌های خوبی مثل «روزی روزگاری» و «لبه تاریکی» و بسیاری از سریال‌های خوب دیگر را می‌بیند، با خوش‌سلیقگی آن را می‌فهمد، می‌پذیرد و درکش می‌کند.

بازخورد خرده‌ستمگران با توجه به ساختار روایی غیرمتعارفش میان مخاطب چگونه بود؟

در آثار هنری بحث جذب یا دفع یک اثر توسط مخاطب در ذات خود دارای تناقض است. این تناقض از آنجا ناشی می‌شود که خالق اثر باید اثر هنری‌اش را در راستای تفکرات و جهان‌بینی خود و نه تفکرات جاری و ساطع شده از جامعه استوار کند. یعنی هنرمند لزوما صدای جامعه نیست، اما اگر جامعه صدایش را بشنود و بپذیرد باعث خشنودی او خواهد شد. خالق یک اثر باید به مخاطب توجه داشته باشد، اما بیش از مخاطب باید به خودش و حرف‌هایی که می‌خواهد بزند، توجه کند. ایمان به راهش و اعتقاد به چیزی که ساخته است. درباره سریال خرده‌ستمگران باید بگویم فکر می‌کنم مخاطب با آن تعامل خوبی برقرار کرد که این بسیار برای من باعث خشنودی است.

با توجه به این‌که هزینه قابل توجهی صرف ساخت یک سریال می‌شود، افزایش مخاطبان یک اثر در رسانه ملی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به نظر شما مدیوم تلویزیون جایگاه ارائه چنین تفکری است یا این‌که آثار فرمالیستی باید در قالب‌هایی مانند فیلم کوتاه باشد؟

همیشه و همه جا تلویزیون جایگاهی برای ساخت آثار فاخر بوده و این مختص ایران نیست. در تمام رسانه‌های دولتی دنیا این پشتیبانی از آثار فرهنگی و گاهی جسورانه شده و می‌شود. یادمان نرود مثلا فیلم «دوئل» اسپیلبرگ با حمایت تلویزیون دولتی ساخته شده و بسیاری کارهای به یاد ماندنی داخلی و خارجی دیگر نیز همین‌گونه است.

من معتقدم تلویزیون طی این ۳۰ سال، در بیشتر موارد خیلی بیشتر و بهتر توانسته است بستر مناسبی برای ساخت فیلم‌های خوب باشد تا سینما. توانسته کارگردان‌ها، بازیگران و نویسنده‌های بسیاری را پرورش دهد که فرصت و امکان پرورش آنها در سینما نبوده است. به طور کلی معتقدم سینمای ایران بسیار وامدار تلویزیون است و به خاطر این بوده که همیشه، البته با فراز و فرودهایی در تلویزیون این امکان وجود داشته که آدم‌های جدید کار کنند و فکرهای خود را به فیلم و تجربه‌ای در قاب دربیاورند. یادمان نرود اصغر فرهادی‌ها فیلم ساختن را در تلویزیون یاد گرفته‌اند. این همان امکان و فرصتی است که تلویزیون در اختیار همه قرار می‌دهد که به نظرم از این نظر، مدیران سازمان همیشه با سخاوت بوده‌اند.

بنابراین شما معتقدید تجربیات جدید باید از جایی شروع شود و بهتر است کارگردان‌ها ریسک انجام کارهای نو را بپذیرند؟

بله، اما این ریسک نیست، سرمایه‌گذاری فرهنگی است. تقریبا حدود ۹۰ درصد از آدم‌های شاخص سینمای این کشور چه در زمینه کارگردانی و بازیگری، نویسندگی، فیلمبرداری، گریم و صدابرداری سر صحنه در تلویزیون رشد کرده‌اند. یاد گرفته‌ و به بلوغ رسیده‌اند. پس می‌بینید نه‌تنها ریسک نبوده، بلکه سرمایه‌گذاری پربازدهی بوده است.

مریم احمدی