چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
انتقام افلاطونی
سوفسطائیان که بودند؟ چه میگفتند؟ چه میخواستند؟ و چرا این همه در تاریخ بدنام و بداقبال شدند؟! آیا آنها بهواقع مخالفان فلسفه بودهاند و یا این که حقیقتاً معلمان بیادعای فلسفه به شمار میرفتند؟
ویل دورانت در باب سوفسطائیان میگوید: مشخصترین و عمیقترین پیشرفت فلسفه با آنها شروع شد زیرا آنها حکمای دورهگردی بودند که به خود فرو رفته بودند و دقتشان بیش از آنچه به جهان اشیا معطوف باشد، به تفکر در طبیعت خودشان متوجه بود. در فلسفه نظری و عملی نیز کمتر مسئله و راهحلی را میتوان یافت که سوفسطائیان آن را درک نکرده باشند و یا مورد بحث قرار نداده باشند.
سوفسطائیان معمولاً اهل دایرئالمعارف و دانشمندان پرمایه بودند و از راه و روش خود، هم نتایج نظری و هم نتایج عملی میگرفتند. نتیجه نظری راه و روش آنها این بود که محال است معرفت یقینی داشت و نتیجه عملی تعالیمشان این بود که به فرض اگر سیستم فلان جامعه با فلان روش سازمان یابد، بهتر و رساتر است.
همچنین برخلاف سایر فلاسفه پیش از سقراط که به وجود شاگرد اهمیتی نمیدادند و وجود دانشآموز و شاگرد برایشان فرعی بود و هدفشان صرفاً یافتن حقیقت بود، برای سوفسطائیان داشتن شاگرد امری اساسی بود، زیرا هدف آنها تعلیم و تربیت و نه صرفاً درک حقیقت بود.
سوفسطائیان برخلاف فلاسفه پیشین یونان، موضوع شناسایی را از متعلق شناسایی به فاعل شناسایی برگرداندند. به عبارت دیگر، بهجای مباحث جهانشناسی فلاسفه پیشین به مباحث انسانشناسی پرداختند و عصر جهانشناسی و کیهانشناسی را به عصر انسانشناسی احاله دادند که این رویکرد جای تأمل فراوان دارد.
بنابراین واژه «سوفیست» در آغاز به معنای دانشمند و معلم بود و معنای مذمومی نداشت، ولی بعدها به دلیل پارهای از عوامل، افت معنایی پیدا کرد و از معنای رفیع دانشمند به معنای «مغالطهگر» تنزل یافت.
کاپلستون درباره علل بدنامی سوفسطائیان به مواردی اشاره میکند، از جمله این که:
۱) سوفسطائیان به تعلیم فن سخنوری و بلاغت میپرداختند و با این کار که فینفسه امر نادرستی هم نبود، مردم را برای دستیابی به فضیلت سیاسی و فضیلت اشرافیت جدید یعنی اشرافیت هوش و لیاقت، پرورش میدادند اما از آنجا که این فن (فن سخنوری) ممکن بود مورد سوء استفاده واقع شود و در خدمت اندیشه یا سیاستی مغرضانه قرار گیرد، از اینرو سوفسطائیان به بدی شهره شدند.
۲) آنها به تعلیم فن جدل و مباحثه میپرداختند که به معنای عادلانه جلوه دادن امر غیرعادلانه بود و با روش دیرین برخورد حقیقتجویانه فلاسفه، بسیار اختلاف داشت.
۳) آنها به انتقاد از قواعد اخلاق سنتی میپرداختند، بدون این که چیز واقعاً جدید و درستی را به جای آن معرفی کنند و این امر را نیز به جوانان تعلیم و آموزش میدادند.
۴) آنها از اتحاد اقوام یونانی (هلنیسم)، نظریهای که در یونان دولت شهر مورد نیاز بود، طرفداری میکردند.
۵) آنها در مقابل تعلیم و آموزش شاگردان، مزد و اجرت طلب میکردند.
کاپلستون بعد از ذکر موارد بدنامی سوفسطائیان، چنین نتیجه میگیرد که با وجود این، سوفیسم سزاوار محکومیت قطعی نیست. او معتقد است که در ابتدا، کلمه سوفسطایی معنای ناپسندی نداشت و سوفسطائیان نیز در بین مردم اعتبار و احترام داشتند و حتی بعضاً به عنوان سفیر شهر خود انتخاب میشدند. میتوان گفت که مهمترین عامل بدنامی آنها، مخالفت سقراط و افلاطون با ایشان بود. زیرا افلاطون آنان را دکاندارانی با کالاهای معنوی معرفی میکرد.
از نظر راسل، سوفسطائیان معمولاً به کسانی تعلیم میدادند که خود یا اطرافیانشان توانگر بودند و همین امر موجب تمایل خاصی در آنها میشد اما مردم معمولاً با توانگران هم به دلیل حسادت و هم به دلیل این که معتقد بودند آنها بیدین و فاقد اخلاق هستند و عقاید مردم را خراب میکنند، دشمنی میکردند. علاوه بر این، راسل به عوامل دیگری نیز اشاره میکند که در ایجاد خصومت نسبت به سوفسطائیان بیتأثیر نبوده؛ از آن جمله، قوت فکر ایشان بوده است زیرا آنها حاضر بودند به هر جا که استدلال راهنماییشان کند، بروند و استدلال هم غالباً آنها را به شکاکیت راهنمایی میکرد. عمل آنها نیز موجب جایگزینی بدبینی و پردهدری زیرکانه و بیرحمانه بهجای سادگی شده بود.
همچنین آنها برخلاف دیگران و برخلاف رسم زمانه، برای تبلیغ و ترویج افکار خود به تأسیس مدرسه نپرداختند و معتقد بودند که تعالیمشان ربطی به دین و اخلاق ندارد و میگفتند که صرفاً فن جدل و استدلال میآموزند. به بیان دیگر، کار آنها همانند عمل وکلای دعاوی امروز بوده است؛ یعنی آنها دلایل له و علیه را تعلیم میدادند و جانب استدلالات خود را نمیگرفتند، اما این مشی دقیقاً برخلاف مشی کسانی بود که فلسفه و دیانت را همبسته و طریقی از زیستن میدانستند.
گمپرتس نیز درباره بدنامی سوفسطائیان به عوامل زیادی اشاره میکند که به اختصار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱) سوفسطائیان اهل پژوهش در اسرار طبیعت و اهل تفکر درباره مسائل مربوط به شناسایی، اخلاق و حقوق بودند اما این امر موجب شد تا آنها به کنجکاوی ناروا و بیدینی، متهم شوند.
۲) سوفسطائیان به پیشهوری اشتغال داشتند که وظیفه آن توسعه و توزیع علم میان اقشار مردم بود بویژه به انجام کارهای ذهنی و فکری برای دیگران در مقابل اخذ مزد میپرداختند که عملی بسیار ناشایست و خلاف حیثیت شخصی و به منزله بندگی داوطلبانه تلقی میشد.
۳) جریحهدار شدن احساسات کسانی که پول کافی برای پرداخت حقالزحمه سوفسطائیان نداشتند نیز از جمله عواملی است که میتوان در این زمینه برشمرد زیرا آنها معتقد بودند که بدین وسیله چه در مبارزات سیاسی و چه در دعاوی حقوقی از حریفانی که از سوفسطائیان درس گرفتهاند، عقب میمانند.
۴) مخالفت شخصیتی همچون افلاطون- که از قدرت نویسندگی والایی برخوردار بود- با سوفسطائیان نیز در بدنام کردن آنها بسیار مؤثر بود زیرا افلاطون معمولاً به آن جنبههایی از کار سوفسطائیان میپرداخت که برای روحیه اشرافی همشهریان و بویژه افراد طبقه خودش انزجارآور بود؛ مانند دریافت مزد در مقابل تعلیم و احیاناً فروتنی آنان که از نظر افلاطون فضیلت محسوب نمیشد.
البته راسل به حق و انصاف در مقام پاسخ به افلاطون و تمام کسانی که به تبعیت از وی به این عمل سوفسطائیان یعنی گرفتن مزد در ازای تدریس اعتراض کردهاند، میگوید: افلاطون بضاعت مالی داشت و به ظاهر نمیتوانست نیازمندیهای کسانی را که مانند او توانگر نبودند، درک کند اما شگفت اینجاست که استادان امروزی هم که دلیلی برای رد کردن حقوق ماهیانه خود ندارند، خردهگیریهای افلاطون را مکرر تکرار میکنند.
بهطور خلاصه میتوان گفت که تحول معنایی اصطلاح سوفسطایی و بویژه علت بهکار بردن آن در معنای اهانتآمیز که موجب شد سوفسطائیان بهای دولت مستعجل خویش را با بدنامی دو هزار ساله بپردازند، معلول عوامل زیر است:
۱) دگرگونی در نحوه بهکار بردن زبان.
۲) نبوغ نیرومندترین نویسنده و یا دستکم یکی از نیرومندترین نویسندگان جهان یعنی افلاطون (که تیرهای مزاح و ریشخند را به جان سوفسطائیان نشانه رفت.)
۳) در زمره اموات درآمدن سوفسطائیان. زیرا این آموزگاران دورهگرد که درهیچ جا ساکن نمیشدند، نه مدرسهای تأسیس کردند و نه شاگردان وفاداری داشتند که از نوشتههایشان مراقبت به عمل آورند و یادشان را زنده نگاه دارند.
مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده مقاله جامع و مفصل دکتر عبداللـه نیکسیرت، استادیار فلسفه دانشگاه شهید چمران اهواز، با عنوان آغاز و فرجام سوفسطائیان است که توسط گروه اندیشه گزینش و خلاصه شده است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان رهبر انقلاب نیکا شاکرمی دولت مجلس شورای اسلامی مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان
معلم تهران شهرداری تهران هواشناسی سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه پلیس فضای مجازی سلامت دستگیری سازمان هواشناسی
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار حقوق بازنشستگان بانک مرکزی چین ایران خودرو سایپا قیمت طلا بازار خودرو تورم
مسعود اسکویی تلویزیون رادیو سریال سینما دفاع مقدس سینمای ایران فیلم موسیقی تئاتر نون خ رسانه ملی
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه حماس روسیه نوار غزه عربستان اوکراین نتانیاهو
استقلال فوتبال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا سپاهان تراکتور باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تیم ملی فوتسال ایران فوتسال
وزیر ارتباطات تبلیغات اپل پهپاد نخبگان گوگل آیفون ناسا
کبد چرب دیابت کاهش وزن بیماری قلبی مسمومیت داروخانه بیماری خواب طول عمر سلامت روان