یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

مثبت اندیش باشید تا زندگی شادی داشته باشید


هـمواره افـكار ما بروی احساسات ما تاثیرگذار می باشـد. اگر تصور كنید كه كارهایتان سر و سامان نـخواهند گرفت، در شـمـا احـساس اندوه و انفعال ایجاد شده و از تـلاش و كوشش دست خواهید كشید. اگر چنین می پـنـداریـد كه برای انجام كارهایتان محتاج كمك دیگران هستید، ممكـن اسـت احـساس بی كفایتی و وابستگی كنید. اگـر تـصـور می كنـیـد كه نـالایق و بـی كفایت می بـاشـید، احساس بـی ارزشـی و تـردیـد كـرده و دائـمـا خـودتـان را سـرزنـش خواهید نمود.
همانطوركه ملاحظه كردید بی تردید ارتباط تنگاتنگی میان افكار و احساسات ما برقراراست. بنابراین دلیل واكنشهای هیجانی ناخواسته و شدید، افكار نامعقول و غیر منطقـی شما میباشند. تعریف تفكرات نا معقول چنین است:
۱- افكار انعطاف ناپذیر.
۲- دور از واقعیت.
۳- غیر منطقی.
۴- مخل بهداشت روانی.
راه حل ساده میباشد: افكار خود را متحول سازید.
اكنون به تعدادی از طـرز تـفـكرات نامعقول توجه كرده و سعی كنید برای دستیابی به یك زندگی شادتر از آنها اجتناب ورزید:
۱- من بایـد مـورد پـذیرش و محبوب همگان باشم تا بتوانم احساس خوشایندی نسبت به خود داشته باشم. طرد شدن، ترك شدن و تنها ماندن خیلی هولناك است.
۲- من باید در تمام زمینه ها لایق و كارآمد باشم - شكست بسیار وحشتناك میباشد.
۳- هنگامی كه اتفاق ناگواری روی میدهد من چاره ای جز اندوهگین شدن ندارم.
۴- اگر كسی مرا مورد انتقاد قرار میدهد به مفهوم آن است كه ایرادی در من وجود دارد.
۵- من همواره باید دیگران را از خودم راضی نگاه دارم و مطابق خواسته و میلشان رفتار كنم.
۶- من اساسا از دیگران پایین تر میباشم.
۷- زندگی و یا دیگران باید همواره انتظارات مرا برآورده سازند.
۸- مـن در زنـدگی محـكوم به افسردگی، ناامیدی و بدبختی می باشم چون مـشـكلات زندگی من لاینحل می باشند.
۹- همواره باید كارها بر وفق مراد من پیش بروند.
۱۰- همیشه زندگی و مردم باید منصفانه با من رفتار كنند.
۱۱- مـن در زندگی محتاج شخصی هستم - یك شخص خاص - تا در كنار او باشم و بـه او تكیه كنم - چون من به تنهایی قادر به انجام كاری نیستم.
۱۲- برای من آسانتر است زمـانی كـه به مشكلات زندگی فكر نكنم تا اینكه با مشكلات روبرو شده و مسئولیت حل آنها را بر عهده بگیرم.
۱۳- افـراد بد و شرور بـاید مـجازات شـده و فـورا بـه سـزای اعـمالـشان برسند. اگر چنین نشود من از كوره در خواهم رفت.
۱۴- عوامل خارجی مانند: مردم، جامعه ناسالم، بد اقبالی و سرنوشت دلیل بدبـخـتیها و ناراحتیهای من می‌باشند. از آن گذشـتـه مـن هیـچ كنـترلی بروی این عوامل خارجی نداشته بنابراین هیچ كاری برای افسردگی و نگون بختی خودم نمیتوانم انجام دهم.
۱۵- من همیشه باید بی عیب و كامل بوده و از دیگران برتر باشم. كـمـال گـرایی یكی از مهمترین عوامل تنش زا است. كمالگرایی انواع گوناگونی دارد:
▪ كمالگرایی در اخلاقیات: من هیچگاه نباید مرتكب خـطا و یـا گـناهی شوم و اگر چنین شود قادر به بخشش خود نمی باشم.
▪ كمالگرایی درعملكرد: برای آنكه یك فرد ارزنده باشم باید همیشه در همه امور موفق گردم.
▪ كمالگرایی در هویت: مـردم هیچگاه فرد آسیب پذیر و خطا كـاری هـمچون من را مورد پذیرش قرار نمیدهند.
▪ كمالگرایی در احساسات: من همواره باید خوشحال و شادمان باشم - بـاید قـادر بـه كنترل احساسات منفی خود بوده و هیچگاه احساس افسردگی و اضطراب نكنم.
▪ كمالگرایی در عشق: دو فردی كه عاشق یكدیگر هستند هیچ گـاه نـبایـد بـا یـكـدیـگر بحث و مشاجره كنند و یا آنكه از دست هم عصبانی شوند.
▪ كمالگرایی در زیبایی: چون من كمی اضافه وزن دارم فرد زشت و نازیبایی میباشم.
۱۶- فیلتر كردن: شـما تنها جنبه منفی پیشامدها را مشاهده كرده و آنها را زیر ذره بین قرار می دهید در حالی كه جنبه مثبت آن را فیلتر كرده و حذف می نمایید.
۱۷- تفكر دو قطبی: همه چیز یا سیاه است یا سفید، بد است یا خوب - یا شـما كـامل می باشید و یا آنكه یك ناكام و شكست خورده - هیچ حد وسطی وجود ندارد.
۱۸- تعمیم افراطی: شما به یك نتیجه گیری عمومی مبـتـنی بـر یـك واقـعـه واحـد دست می یابید. به محض آنكه برای شما یك حادثه ناگوار روی دهد چنین می پـنـداریـد كـه آن بارها و بارها تكرار خواهد شد.
۱۹- خـوانـدن فكر: بدون آنكه حرفی زده شود، پیـش داورانه از احـسـاس دیـگران و عـلت رفتارشان با خود آگاهی دارید.
۲۰- فاجعه آمیز جلوه دادن: شما انتظار بلا، مصیبت و حوادث ناخوشایند را می كـشـید. كافیست از حادثه ناگواری مطلع گردید. آن وقت خواهید گفت: نكند سر من هم بیاید.
۲۱- برداشت شخصی كردن: چنین می پندارید كه هر چرا كه دیگران میگویند و یا انـجام می دهند به نوعی در واكنش به شما می باشد.
۲۲- نكوهش كردن: شما دیگران را مسئول دردها و مشكلات خود میدانید. یـا آنـكه خود را مسئول تمام مشكلات می پندارید.
۲۳- بایدها: از تعداد زیادی قوانین خشك و غیر قابـل انـعـطاف كـه رفـتار دیگران و خودتان چگـونه بـاید بـاشـد پیروی می كنید و هنگامی كه دیگران آن قوانین را زیر پا می گـذارنـد خشمگین شده و در صورتی كه شما خودتان آنها را نـقـض كنید، احساس گناه خواهید كرد.
۲۴- استدلال بر مبنای احساس: تصور می كـنید احساسات شما واقـعیت داشـتـه و هر آنچه احساس می‌نمایید عینیت دارد. اگر احساس بدبختی میـكنید پس حـتـما بدبخت هستید.
۲۵- تـغـیـیر دادن: تصور می كنید با تحت فشار قـرار دادن و بـا چـاپـلـوسی دیـگـران قـادر خواهید بود آنها را به سلیقه خود تغییر دهید. چون امیدهای شما برای شادكامی كاملا وابسته به دیگران است.
۲۶- كم طاقتی نسبت به ناكامی ها: من این بار هم شكـست خـوردم پـس بـهتر است دیگر ادامه ندهم.
۲۷- بزرگنمایی: مشكلات و كمبودهای زندگی یتان را بزرگنمایی می كنید.
۲۸- توقع پاداش آسمانی: انتظار دارید كه پاداش تمام نیكی ها و فداكاری‌های شما در زندگی به شما داده شود مانند فردی كه امتیازات را می‌شمارد. و در صورتیكه انتظارات شما برآورده نگردد، خشمگین می‌شوید.
منبع : مطالب ارسال شده