جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

فرشته شکسته بال


فرشته شکسته بال
سحر بود که چشم باز کردم. دیدم پسر ۵ ساله ام «محمد جواد» هنوز تب دارد.
مادرش از اول شب در خواب و بیداری کنار او مانده بود.
با صدای اذان صبح، وضو گرفتم و نمازم را خواندم. بعد از نماز یادم آمد که امروز سوم ماه شعبان است؛ روز طلوع سالار شهیدان امام حسین علیه السلام. قبلاً ماجرای تولد آقایمان و قنداق شفا بخشش را شنیده بودم.
در همان حال، با نگاهی بارانی در کنار فرزند بیمار نشستم و شعر بلند «فرشته شکسته بال» را سرودم.
غمگین ترین فرشته
بین فرشته ها بود
بال شکسته ای داشت
دردی که بی دوا بود
□□□
بال شکسته اش را
آهسته باز می کرد
او با خدای خوبش
راز و نیاز می کرد
□□□
با گریه در دعایش
می گفت: «ای خدا جان!
بال شکسته آیا
دارد دوا و درمان؟»
□□□
در صبح سومین روز
از ماه خوب شعبان
«فطرس¤» در آسمان دید
جشن است و نور باران
□□□
صدها فرشته با هم
پر می زدند خوش حال
فطرس ولی خودش بود
با درد و غصه بال
□□□
فطرس میان آن ها
تا جبرئیل را دید
او را صدا زد آرام
از جبرئیل پرسید:
□□□
«ای پیک مهربانی!
این جشن و شادی از چیست؟
نوری در آسمان است
این نور تازه از کیست؟»
□□□
گفت آن فرشته: «این نور
از سرزمین گل هاست
آن جا گلی شکفته
نامش حسین زهراست
□□□
در برگ برگ او هست
بوی رسول اکرم
ما می رویم خوش حال
سوی رسول اکرم
□□□
داریم ما برایش
تبریکی از خداوند
ما می بریم آن را
با غنچه های لبخند»
□□□
وقتی فرشته وحی
از بوی گل خبر داد
آهسته شبنم اشک
از چشم فطرس افتاد
□□□
او گفت: «بال من کاش
از دردها رها بود!
آن وقت جای من هم
بین فرشته ها بود»
□□□
گفت: «آن فرشته ی وحی
راه مدینه دور است
داروی تو در آن جاست
آن جا که شهر نور است
□□□
این راه، کهکشان است
آن نقطه هم زمین است
شهر مدینه در آن
مانند یک نگین است
□□□
با ما بیا مدینه
شاید دلت شود باز
این جا دلت گرفته
در آرزوی پرواز»
□□□
فطرس نشست آرام
بربال دوستانش
بوی بهشت پر بود
در بال دوستانش
□□□
آن قدر پرکشیدند
تا عاقبت رسیدند
گهواره ی قشنگی
در کنج خانه دیدند
□□□
گهواره ای که پر بود
از عطر خوب گل ها
فطرس کشید بر آن
آهسته بال خود را
□□□
باران اشک پر کرد
چشمان خسته اش را
یک باره گل شفا داد
بال شکسته اش را
□□□
از بال های فطرس
پرهای تازه رویید
در آسمان شادی
او پرکشید و خندید
□□□
خندید و شادمان گفت:
«ممنونم ای گل ناز!
دادی به من دوباره
یک جفت بال پرواز»
□□□
آن جا کنار آن گل
پیغمبر خدا بود
بر روی شانه هایش
خوشبوترین عبا بود
□□□
فطرس به سوی او رفت
یک عهد دلنشین بست
گفت: «ای رسول اکرم!
قول و قرارم این است:
□□□
هر کس دهد سلامی
بر نور چشم زهرا
با احترام بسیار
من می رسانم آن را»

فطرس: نام فرشته ای است که به برکت امام حسین علیه السلام بال شکسته اش در روز ولادت امام سوم، شفا یافت.
فطرس، به شکرانه خوب شدن بالش، به پیامبر قول داد که سلام سلام کنندگان بر امام حسین علیه السلام را به آن حضرت برساند. این روایت از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است.
منابع: ۱- کتاب عوامل ج ۱۷، حدیث ۷
۲- کتاب بحارالانوار ج ۴۳، ص ۲۴۳، حدیث ۱۸
محمد عزیزی (نسیم)
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید