سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

برخورد تمدنها یا گفتگوی تمدنها


برخورد تمدنها یا گفتگوی تمدنها
هر چند امروزه کشورهای ابرقدرت و ابر رایانه با در اختیار داشتن قدرت نظامی و اقتصادی و تکنولوژی و فناوری دم از برخورد تمدن ها می زنند و البته بر این اصل نیز استوارند، ولی آنچه که مشهود است این است که نیازهای همین کشورها در خیلی از زمینه ها از کشورهایی تأمین می گردد که از شرایط استراتژیک و ژئوپلتیک خاصی بهره می جویند. بنابراین برخورد تمدنها در زمانی می تواند صورت واقعی به خود گیرد که کشور یا کشورهای مدعی از قدرتی مطلق العنان در زوایای مختلف بهره مند باشند و در غیر اینصورت آنچه که حاصل می آید، تعامل است و نه تقابل.
چه اینکه تعامل تمدن ها نیز در جهت رفع خصومت ها و کدورت ها و گسترش و ایجاد فضایی دوستانه در جهت رشد و بالندگی نقاط قوت و رفع نقاط ضعف می باشد. اما آنچه امروزه شاهد آن هستیم و از آن استقبال و حمایت می شود، واقعیاتی هستند که مردم نیز در جهت طرفداری و جانبداری از این واقعیات برآمده اند.
لذا طبیعی است که ما با واقعیات سروکار داشته و البته زندگی می کنیم و یا به بیانی این واقعیات هستند که خط مشی زندگی ما را ترسیم و تشریح می نمایند، ولی آن سوی قضیه نیز حقایقی است که نباید از چشم تیزبین خوانندگان این مقوله بدور باشند.
کتاب برخورد تمدن ها تألیف هانتینگتون و موج سوم از الوین تافلر که این دو از نویسندگان شهیر و صاحب نام کشور امریکا به شمار می آیند، در واقع بر این اصل استوار و در حرکتند که وقتی قدرت علمی و نظامی در جهان حرف اول را می زند، دیگر نیازی به تعامل تمدن ها نیست. چه اینکه برخورد انقلاب ها را می توان نمادی از این مدعا دانست، به نحوی که انقلاب کشاورزی می آید و جای خود را به انقلاب صنعتی می دهد و انقلاب صنعتی نیز جای خود را به انقلاب الکترونیک، لذا آنچه که امروزه مدنظر بوده و بر آن میتوان مهر تأئید زد، همان انقلاب الکترونیک است. انقلاب الکترونیکی که توانسته به راحتی دنیا را زیر پوشش خود قرار دهد و به هر طرقی که بخواهد در آن تاثیر گذارد.
به عنوان مثال، وقتی بیل گیدس مخترع کامپیوتر می شود و جهان را در زمینه های مختلف اعم از علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... متحول و در سیطره‌ی خود می بیند، این نوع موج دیگر قابل توجیه در جهت تقابل تمدنها نیست و صاحب نظران این مقوله بر این واقفند که رویش تکنولوژی و فناوری قابل توجّه بوده و نه سزاوار توجیه. چرا که واقعیتی است که به وقوع پیوسته و جهان امروز نیز از آنان استقبال می کند.
لذا اگرچه انقلاب الکترونیک بسان موجی بر کلیه¬ی سرزمین ها سایه افکنده و مبتکران این مهم شعار کسی که با مانیست بر ماست را سر می دهند. اما این نوع برخورد که بصورت یک نوع فرهنگ تقابل قدرت خود را به معرض نمایش گذاشته، برای جهان امروز در جهاتی قابل قبول و هضم نیست و البته نیاز به بحث و بررسی بیشتری را می طلبد. نخست اینکه روند تقابل موجب بی رضایتی و فاصله گرفتن کشورها از کشورهای صاحب تکنولوژی و فناوری می شود و همین امر سبب می گردد تا که مقوله ای بنام تعامل کم رنگ و یا احیاناً حذف شود.
دوم اینکه هر کشوری که به قدرت تکنولوژی و فناوری می رسد، ابتدا باید در حفظ آن بکوشد و دیگر اینکه نیاز به تبادل و دیپلماسی در جهت تداوم و بقای آن را دارد. در ثانی از این میان فرهنگ عدالت محوری و خدمت رسانی نیز بسیار مهم و اساسی است. به طوری که رسیدن به هر مقطعی از قدرت ناخودآگاه نیاز به پرورش دمکراسی و فراخوانی ایده های مقوله¬ی دمکراسی را به همراه خواهد داشت.
بنابراین گفتگوی تمدن ها می تواند پوهنی در جهت رفع مناقشات سیاسی و جنجال های بین المللی که فی مابین کشورها صورت می گیرد، باشد و از سویی نقطه¬ی عطفی در جهت پویایی و بالندگی هر چه بیشتر راهبردها و موقعیت های استراتژیک این کشورها در زوایای مختلف و متنوعی به حساب آید. اما با توجه به شرایط اقلیمی کشور ایران و توانایی هایی که در زمینه های مختلف و بخصوص فناوری و تکنولوژی بدست آورده است و با توجه به بسترهای فرهنگی و معیارهای اعتقادی و معنوی ای که در وجود آن می باشد، و البته برخورداری این کشور از تمدن و اصالتی عتیق و مستند از دیگر فاکتورهای قابل توجهی است که در جای خود محل بحث و بررسی را دارد.
برخورد تمدن ها که طرحی است در جهت تقابل و امتیازگیری از کشورهای جهان سوم و ایجاد موانع مبنی بر عدم پیشرفت کشورهای در حال توسعه می باشد و این طرح بر ریل سه محور در حرکت است. ابتدا تراوش فناوری و تکنولوژی را قدرتی مافوق در کلیه‌ی سرزمین ها محسوب می دارد. دوم اینکه در هر زاویه ای تنها خدمت را در جهت گسترش منفعت اقتصادی خود می پندارد و سوم درصدد است تا که فرهنگ تقابل را در مقابل مخالفین خود به نمایش گذارد. لذا این طرح که به سردمداری امریکا و هم پیمانانش در سطح منطقه رسوخ و شیوع پیدا کرده است، یک نوع برخورد نیست؛ بلکه نوعی تعامل است که در سطح جهان شکل گرفته است، اما صاحبان این طرح روش درست اندیشیدن و بکارگیری آن را با منازعات و مناقشات بی نتیجه و عقیم اشتباه گرفته اند.
به نظر می آید، هر توفیقی در صنعت و یا علم و دانش و سایر علوم روز که در کشوری رخ می دهد، طبعاً با گفتگو و فرهنگ مسالمت آمیز به انجام رسیده و قاعدتاً در جهت گسترش و بقای توفیق نیز باید از همان گفتمان گفتگو و یا به بیانی تعامل دو جانبه و یا چند جانبه صورت پذیرد و شاید گفت بهترین تعریف در جهت روشن تر شدن موضوع همان واژه¬ی برخورد و واژه‌ی گفتگو باشد که این دو در مقابل هم صف آرایی می کنند و به بیانی یک تقابل و تضاد را به وجود می آورند. چه اینکه برخورد همیشه دارای پیامدهای ناگوار و خسران برانگیز بوده است، ولی گفتگو همیشه در جهت رفع خصومت ها و تعالی و ترقی نقاط قوت و ترویج هم اندیشی و هم صلایی و زدودن چالش های سیاسی و دیپلماسی کوشیده است.
حاصل اینکه با توجه به اینکه اندیشمندان دنیا را به یک دهکده‌ی جهانی تصویر کرده اند، پس دیگر جای حرف و حدیثی در جهت رشد و رونق و یا احیاناً خودنمائی برخورد تمدن ها نمی ماند. بلکه همان گفتگوی تمدنها بهترین تعریف برای این مقوله است.

عابدین پاپی
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید