شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا


طهران در تابلوهای سه بعدی


ما انسان ها با تمام تفاوت های زیادی كه با هم داریم همیشه درباره روال كلی زندگی تقریبا هم عقیده هستیم. زندگی یكنواخت است و روزمر گی های تكراری آن خسته كننده. این همان موضوعی است كه همه ما درباره آن اتفاق نظر داریم و باعث می شود به دنبال یك موضوع یا اتفاق جدیدی باشیم كه بتواند به زندگی تنوع بدهد. این تنوع هرقدر هم كه كوچك باشد لازم است. بنابراین فقط كافیست از این به بعد به اطرافمان دقیق تر نگاه كنیم تا بالاخره بتوانیم یك سوژه جدید و نو پیدا كنیم. این یعنی تلاشی جدید برای یك موضوع جدید و در حقیقت همان تنوع كه بی صبرانه دنبالش می گردیم. این سوژه می تواند هرچیزی باشد، مثلا یك نمایشگاه از آثار هنری متفاوت و جدید. نمایشگاه آثار حجمی طلق نقاشی استاد حبیب الله دلشكیب به احتمال زیاد همان سوژه جالبی است كه به دنبالش هستیم، حداقل برای بعضی ها. این سبك جدید را برای اولین بار استاد دلشكیب ابداع كرده البته مدت زیادی از این موضوع می گذرد، شاید حدود 15سال و در این مدت نمایشگاه های زیادی هم از این آثار برگزار شدند. بگذریم، در هر صورت بد نیست كمی درباره استاد دلشكیب بدانید. دلیلش هم این است كه دانستن اینكه افراد دیگر به چه روشی سعی می كنند زندگی و خودشان را از بقیه متفاوت كنند، شاید بتواند به ما در پیدا كردن یك ایده جدید برای ایجاد تنوع در زندگی كمك كند، بنابراین برایتان می نویسیم كه استاد دلشكیب بخشی از زندگی اش را كه مربوط به دوران تحصیلات ، سربازی و كار است مانند همه ما گذرانده، اما موضوع مهم این است كه او با این حال كه فارغ التحصیل رشته برق و الكترونیك بود به رشته های مختلف هنری هم- عكاسی، نقاشی، تاكسیدرمی و حجم سازی- علاقه داشته است. او می گوید: در همان زمانی كه درشركت نفت كار می كردم یك كتاب تاریخی در مورد تهران قدیم خواندم ، اما اصلا عكس های كتاب مفهوم نبودند طوری كه نمی توانستم چیزی از آنها بفهمم. این اتفاق برای من تبدیل به انگیزه ای شد تا بعد از بازنشستگی و در اوقات فراغتم كه اغلب صرف كارهای هنری می شد، آثاری را برای زنده نگهداشتن سنت ها و رسوم قدیم ایران خلق كنم. به همین علت هم كار حجم سازی را با مواد مختلف مثل گل و خمیر مجسمه سازی آزمایش كردم ولی هیچ كدام از آنها نظرم را جلب نكرد تا اینكه بعد از تحقیقات مختلف با حرارت دادن طلق و رنگ كردن آنها روش جدیدی را در هنر حجم سازی بوجود آوردم و نام این سبك را طلق نقاشی گذاشتم. با استفاده از همین سبك در مدت حدود 10 سال بیشتر از 100 تابلوی برجسته و سه بعدی را درباره آداب و رسوم و مشاغل تهران قدیم خلق كردم. تابلوهای دلشكیب كه در واقع دنیای جدیدی از تركیب رنگ ها و طلق ها را به وجود آورده اند همگی در یك اندازه و در قاب های چوبی قرار گرفته اند. با وجود اینكه این تابلوها با زبان كاملا ساده و عامی مفاهیم زیادی از شرایط زندگی و كار را در دوران قدیم به خوبی نشان داده اند، اما وزن زیادی ندارند. وزنی در حدود 150 گرم كه شاید با ظاهر تابلوها آنقدر ها هم تناسب نداشته باشد. از ظاهر تابلوها و مفاهیم آنها گفتیم، شاید حس كنجكاویتان برای دانستن اینكه این تابلوها چه شكلی هستند و چطور آداب و رسوم تهران قدیم را به تصویر كشیده اند، تحریك شده است. در این تابلوها تمام چیزهایی كه می توانند فضای آن دوران را به بیننده القا كنند مانند مردم و لباس هایشان، خیابان ها و كوچه های شهر، خانه ها و دروازه ها با كلون و كوبه هایشان و حتی وسایل و ابزاری كه مردم آن زمان برای انجام كارهایشان از آنها استفاده می كردند، به خوبی نشان داده شده اند. صحنه های سه بعدی مختلفی از چایخانه ها و قهوه خانه ها كه این روزها با نام چایخانه و قهوه خانه سنتی كار می كنند. حمام های خزینه و گرمابه های عمومی كه امروز تقریبا وجود ندارند، مگر در محله های خیلی قدیمی تهران و زورخانه ها كه آنها هم حالا تعدادشان به اندازه انگشت های دست هم نمی رسد. تابلوهایی هم از مشاغل مختلفی وجود دارد كه اكثر آنها این روزها حداقل در شهر تهران كاملا منسوخ شده اند. شغل هایی مانند كوزه گری كه آن روزها با توجه به احتیاج مردم برای ساخت كوزه و ظروف مختلف انجام می شد و امروز تنها برای ساخت گلدان ها و وسایل تزئینی كاربرد دارد. سفیدگری كه در واقع مكان هایی به این نام یا رویگری وجود داشته كه كارشان در واقع سفید كردن ظروف مسی بود كه به مرور زمان و با استفاده زیاد رنگشان تیره می شد، شیشه گری كه در آن شیشه گر درون لوله ای توخالی كه یك طرفش شیشه مذاب به شكل مایع قرار داشت، می دمید و لوله را می چرخاند تا زمانیكه شیشه مذاب به شكل دلخواه برسد و بعد آن را برای سرد شدن در گوشه ای از مغازه قرار می داد اما امروزه به خاطر مكانیزه شدن دستگاه ها كمتر چنین كارگاه هایی را می بینیم و بالاخره آب شاهی كه در حقیقت جزو مشاغل خیابانی و دوره گردی بود و در آن افرادی بودند آب را كه آن روزها به صورت لوله كشی و بهداشتی نبود با یك گاری به محله ها می بردند و به صورت سطلی و به قیمتی ارزان به اهالی می فروختند. نكته جالب اینكه چون این آب را از قناتی كه در پشت كاخ شاه قرار داشت می آوردند و از آب جوی با كیفیت تر بود لقب آب شاهی را گرفته بود. در حقیقت چیزی كه دیدن این تابلوها را جذاب تر می كرد، گفت وگو هایی بود كه بین مردم رد و بدل می شده كه به همان صورت عامیانه در تابلوها دیده می شد. كسانی كه در آن زمان بوده و زندگی كرده اند، مسلما با دیدن این تابلوها به یاد خاطرات گذشته می افتند و شاید برای مدت كمی هم به دنیای آن روزها بروند. در مقابل، آنهایی هم كه به قول معروف سنشان به آن دوران نمی رسیده با دیدن این تابلوها با سنت ها و آداب مردم قدیم و تفاوت آنها با این روزها بیشتر آشنا می شوند. اگر دوست دارید این تابلوها را ببینید تنها تا 6 آبان ماه یعنی پنج شنبه فرصت دارید تا به نگارخانه آبی فرهنگسرای سالمند بروید و از این نمایشگاه بازدید كنید. ضمنا جالب است بدانید كه استاد دلشكیب در حال حاضر مشغول كار روی موضوع ضرب المثل های قدیمی است. یعنی نمایشگاهی تازه در راه است، منتظر باشید.
منبع : روزنامه کیهان