سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

رفاقتی دیرین با اژدهای زرد


در سال ۱۹۴۹ و به دنبال تاسیس جمهوری خلق چین روابط دیپلماتیك میان دو كشور قطع شد. با پیوستن ایران به جمع اكثریت اعضای سازمان ملل در سال ۱۹۵۱ كه اقدام چین در حمله به كره را «تجاوز» تلقی و محكوم كردند، روابط دو كشور بیش از گذشته تیره شد. الحاق ایران به «پیمان بغداد» در سال ،۱۹۵۵ از نگاه پكن نشانه آشكار تاثیرپذیری ایران از كاخ سفید در جهت مهار بلوك كمونیست تلقی شد.تیره شدن روابط چین و روسیه از دهه ۱۹۶۰ از یك سو و حضور فزاینده ایالات متحده در مرزهای چین، باعث شد تا سران این كشور تلاش برای بازسازی روابط دوستانه با كشورهای در حال توسعه را از سر بگیرند. با پذیرش جمهوری خلق چین در جمع اعضای سازمان ملل در ،۱۹۷۰ ایران نیز متاثر از فضای بین المللی و همزمان در تلاش برای پاسخ دهی به تلاش های چین برای برقراری روابط دوستانه جمهوری خلق چین را به عنوان «دولت قانونی چین» به رسمیت شناخت.پكن، ایران را به عنوان مانعی در جهت آرزوهای جاه طلبانه شوروی در دستیابی به خلیج فارس ارزیابی می كرد و سران چین، فارغ از درگیری های خود با ایالات متحده، تلاش های شاه مخلوع ایران و حمایت آمریكا از وی را در راستای تشكیل قوی ترین ارتش منطقه در آسیای جنوب غربی با رضایت می نگریستند. روابط دو كشور در سال ۱۹۷۸ به اوج خود رسید. در آن زمان هوا لوانگ جانشین مائو، همراه هیات بلندمرتبه ای از سران چین، پیش از پیروزی انقلاب از ایران بازدید كرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی روابط دو كشور بار دیگر دستخوش تحول شد. پیروزی انقلاب همزمان با نبرد چین و ویتنام بود. پكن نگران افزایش نفوذ روسیه در آسیای جنوب شرقی بود و بدین ترتیب به ویتنام حمله كرد. بار دیگر پكن پیشگام بهبود روابط شد. چین نگران بود كه انقلاب نوپای ایران تحت تاثیر مخالفت با آمریكا به دامان شوروی كشیده شود. حاصل این بهبود روابط به سرعت مشخص شد. به دنبال تسخیر سفارت آمریكا و به گروگان گرفتن كاركنان آن از سوی جوانان انقلابی و به طور خاص دانشجویان، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ای را جهت تحریم ایران مطرح كرد. دوران حساسی بود. چین بر سر دوراهی قرار داشت. از یك سو روابط ایران و چین به تازگی بهبود یافته بود و رای مثبت چین به تحریم ها می توانست پایانی بر این روند تازه آغازشده باشد و از سوی دیگر روابط ایالات متحده و چین به تازگی گرم تر شده بود و مخالفت با این تحریم ها می توانست آمریكایی ها را ناراضی كند. چین در این دوراهی، ایران را برگزید و از تائید قطعنامه تحریم خودداری كرد.
با آغاز جنگ ایران و عراق، اهمیت چین برای رهبران ایران بیش از پیش آشكار شد. چین در طول اكثر سال های جنگ تبدیل به تنها شریك بین المللی ایران شده بود. رهبران سیاسی ایران برای تامین جنگ افزارهای خود از یك سو و گریز از تحریم های بین المللی از سوی دیگر، چین را بیش از پیش حائز اهمیت می یافتند و پكن نیز به نوبه خود با حمله شوروی به افغانستان بار دیگر دچار كابوس گسترش نفوذ شوروی شده بود و بدین ترتیب ایران را منطقه ای بسیار حائز اهمیت تلقی می كرد. روابط دو كشور طی دهه ۱۹۸۰ متاثر از دو جنگ منطقه ای بیش از پیش تقویت شد. روابط ایران و چین در طول جنگ چنان پررنگ شده بود كه زمان برقراری اولین تماس میان هیات های بلندمرتبه ایرانی و عراقی برای دستیابی به صلح و پایان دادن به جنگ ۸ ساله، پكن میزبان گروه های طرفین بود. نقش پكن به عنوان میزبان مذاكره كنندگان صلح _ كه گاه تا نقش میانجی هم افزایش می یافت - یك سال بعد، اعلام آتش بس میان طرفین برای همیشه در ذهن سیاستمداران ایرانی باقی ماند.
روابط مطلوب دو كشور در دهه ۱۹۸۰ اما تنها متاثر از دو جنگ ویرانگر منطقه ای نبود. سیاست های انقلابیون ایران از یك سو و مقاومت سرسختانه آنان در برابر نفوذ شرق و غرب (شوروی و آمریكا) از سوی دیگر باعث شده بود كه پكن ایران را عملاً شریكی استراتژیك و طولانی مدت برای خود بداند، شریكی كه در غنی ترین منطقه نفتی جهان واقع شده بود. كاخ سفید در ربع قرن گذشته همواره به همكاری های دو كشور با دیده تردید نگریسته است. چین در دهه ۱۹۸۰ باعث شد تا عملاً انقلاب نوپای ایران بتواند از فشار تحریم های بین المللی جان سالم به در برده و بدین ترتیب رویای واشینگتن نقش برآب شود اما این پایان ماجرا نبود، با پایان جنگ ۸ ساله و به ویژه در دهه ۱۹۹۰ دو كشور همكاری های استراتژیك خود را گسترش دادند. واشینگتن در تمام طول دهه ۱۹۹۰ و حتی در حال حاضر نیز چین را متهم به انتقال فناوری پیشرفته به ایران می كند. كاخ سفید معتقد است كه پكن نه تنها با فروش حجم انبوهی از تسلیحات متعارف همانند موشك های زمین به زمین، موشك های ضد تانك، موشك های كروز و بالستیك و صد ها فروند هواپیمای شكاری و چندین رزمناو به ایران باعث شده است تا بنیه نظامی این كشور به شدت تقویت شود بلكه با قرار دادن چین در صدر لیست كشور های صادر كننده فناوری تسلیحاتی به ایران، پكن را متهم می كند كه به تهران در دستیابی به تسلیحات غیر متعارف نیز یاری می رساند، ادعایی كه چه از سوی مقامات چینی و چه مقامات ایرانی به شدت رد شده است. روابط هسته ای تهران و پكن از جمله مواردی است كه همواره باعث نگرانی سران كاخ سفید شده است. آغاز روابط هسته ای دو كشور به سال ۱۹۹۲ باز می گردد. مقامات هر دو طرف بار ها تاكید كرده اند كه خدمات و فناوری ارائه شده از سوی پكن تنها كاربرد صلح آمیز داشته و براساس بند های معاهده عدم تكثیر (NPT) صورت گرفته است. این بنداز معاهده امكان مشاركت هسته ای صلح آمیز را به رسمیت می شناسد. در حالی كه مراكز و تاسیسات هسته ای ایران تاكنون تحت بازرسی های كامل آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار داشته و مقامات آژانس نیز بر عدم نقض این معاهده از سوی ایران تاكید دارند. فشار های ایالات متحده بر چین بیش از آنكه حاصل نگرانی آمریكا از نقض معاهده و یا مستند به مدارك قابل دفاع باشد، ناشی از عدم تمایل ایالات متحده به نزدیكی بیش از پیش دو كشور است. چین در اوت ۱۹۹۷ و تحت فشار های آمریكا و به موجب توافقنامه مشاركت هسته ای صلح آمیز متعهد شده میان پكن و واشینگتن در سال ،۱۹۸۵ مجبور به پذیرش توقف هر نوع همكاری هسته ای با ایران شد. مقامات آمریكایی اما همچنان مصرانه معتقدند كه پكن با در اختیار گذاشتن تكنولوژی غنی سازی اورانیوم، اكتشاف اورانیوم، تكنولوژی تبدیل، راكتور های آزمایشی و آموزش های فنی به همكاری خود با ایران ادامه می دهد. افزایش فشار های ایالات متحده بر جمهوری اسلامی از یك سو و احتمال ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت از سوی دیگر باعث شده است تا دو كشور بیش از پیش به یكدیگر نزدیك شوند. تهران امیدوار است كه با استفاده از نفوذ چین در شورای امنیت و حق وتوی با ارزش این كشور، در صورت ارجاع پرونده هسته ای خود به این شورا _ كه تحت فشار ایالات متحده به آژانس بین المللی انرژی اتمی صورت خواهد گرفت - بتواند از اعمال تحریم های احتمالی علیه خود جلوگیری كند. پكن نیز كه اكنون اقتصاد خود را بیش از پیش وابسته به منابع انرژی منطقه می داند، فارغ از انگیزه های سیاسی با توجه به سرمایه گذاری وسیع خود در صنایع نفتی ایران - كه با استفاده حداكثری از خلاء ناشی از شركت های عظیم نفتی آمریكا صورت گرفت - انگیزه های اقتصادی بسیاری برای مخالفت با هر نوع تحریم احتمالی ایران دارد. قرارداد عظیم امضا شده میان دو كشور در زمینه انتقال نفت و گاز ایران به چین می تواند نیاز رو به افزایش صنایع چین را به انرژی پاسخ دهد. دو كشور بر سر قراردادی ۱۰۰ میلیارد دلاری كه تضمین كننده انتقال سالانه ۱۰ میلیون تن گاز مایع طبیعی ایران به چین برای مدتی قریب به ۲۵ سال خواهد بود به توافق رسیده اند. اما این تنها بخشی از مبادلات اقتصادی استراتژیك میان دو كشور است. بیژن نامدار زنگنه در گفت وگو با مطبوعات اعلام كرده است كه این قرارداد می تواند تا سقف ۱۵ تا ۲۰ میلیون تن در سال افزایش یافته و بدین ترتیب انرژی مبادلات تجاری میان دو كشور در عرصه انرژی را به ۲۰۰ میلیارد دلار افزایش دهد. از سوی دیگر شركت عظیم نفتی چین، سینوپیك، نیز امتیاز مشاركت در توسعه میدان نفتی یادآوران را دریافت كرده است. بدین ترتیب حجم مبادلات اقتصادی دو كشور اكنون به حدی افزایش یافته است كه هر نوع تحریم احتمالی ایران، نه تنها می تواند اقتصاد نیازمند انرژی چین را دچار معضل جبران ناپذیری كند بلكه صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری چین را نیز نابود خواهد كرد. دو كشور اگر پیش از این انگیزه های سیاسی فراوانی برای همراستایی با یكدیگر داشتند اكنون اقتصاد خود را نیز با یكدیگر گره زده اند، گرهی كه گشودن آن به نفع هیچ یك نخواهد بود.
دولت چین شاید همانند بسیاری از کشورهای غربی ترجیح می دهد تا پرونده ایران در آژانس حل و فصل شده و بدین ترتیب چین نه تنها همكاری های استراتژیك خود با تهران را حفظ و گسترش داده بلكه از هدر رفتن صدها میلیارد دلار سرمایه خود در یك سو و از دست دادن شریكی مطمئن و طولانی مدت كه می تواند در روند رو به رشد اقتصاد چین نقش بسزایی ایفا كند، از سوی دیگر، جلوگیری كند. ارتقای سطح روابط میان دو کشور ما می تواند هشداری نیز برای جورج بوش رئیس جمهوری كه بار دیگر فرصت حضور در اتاق بیضی را یافته است، دربرداشته باشد. هشداری مبنی بر اینكه چین برای حفظ شریك مطمئن خود حاضر است از آخرین حربه خود، یعنی وتوی هر قطعنامه ای در شورای امنیت علیه ایران نیز استفاده كند.
منبع : مجله گسترش صنعت