جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تنگنای عباس


مشكل همانی است كه تلاش های قبلی را برای رسیدن به صلح ناموفق كرد: محمود عباس نخست وزیر فلسطینی نمی تواند تضمین كند كه همه جناح های فلسطینی توافقنامه را به رسمیت می شمارند.واضح است كه این مشكل در هر دو سو (یعنی فلسطین و اسرائیل) وجود دارد. اسرائیلی هایی هستند كه مانند فلسطینی ها با روند صلح مخالفند اما اپوزیسیون اسرائیلی تا زمانی كه آریل شارون نخست وزیر اسرائیل به آن التزام داشته باشد به احتمال زیاد روند صلح را از مسیر خود خارج نخواهد كرد. شارون نماد راست های اسرائیل است و در بسیاری جهات و به لحاظ تاریخی مظهر راست گرایان به حساب می آید. بسیاری از همتایان راستگرایش از آنچه شارون انجام می دهد مشمئزند، اما در نهایت آنها هرگز بیش از یك جناح كوچك نیستند. اگر شما به اندازه شارون راست گرا باشید، مخالفان راست گرای شما بیش از معمول اعتراض خواهند كرد. با این وجود اگر شارون بخواهد می تواند آنان را وادار به تسلیم كند اما عباس مشكل دیگری دارد: این كه چنین اجماعی در میان فلسطینی ها وجود ندارد. آنها به سه جناح كاملاً مختلف تقسیم شده اند:اول آنهایی كه حاضرند دولت فلسطینی را به عنوان یك راه حل دائمی بپذیرند و حاضر هستند حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسند و به طور دائم گزینه برخورد نظامی را علیه اسرائیل كنار بگذارند.دوم كسانی كه حاضرند توافق صلح را به عنوان یك راه حل موقت بپذیرند _ احتمالاً صلحی كه تا چند نسل دوام بیاورد _ اما با توافقنامه دائمی موافق نیستند. به بیان دیگر این بخش از مردم صلح را آتش بس طولانی می دانند تا راه حل دائمی. سوم كسانی كه حتی آتش بس طولانی را هم نمی پذیرند. این جناح جنگ علیه اسرائیل را ادامه می دهد تا به اهداف سیاسی اش برسد، كه مهمترین آن نابودی اسرائیل است. برای اسرائیلی ها پذیرش كشور فلسطین و دولت فلسطینی فقط بر یك فرض استوار است: این كه ساختار رسمی و دولتی وجود داشته باشد و بتواند توافق با اسرائیل را به همه فرقه ها و جناح های فلسطینی تحمیل كند. از همه مهمتر این است كه اسرائیل انتظار دارد دولت فلسطینی از عهده سركوب دسته سوم یاد شده در بالا برآید؛ دسته ای كه قصد دارد بدون توجه به توافق های سیاسی به عمل آمده به حملات خود علیه اسرائیل ادامه دهد. برای اسرائیلی ها تا زمانی كه خشونت متوقف نشود، ایجاد دولت فلسطینی اعتبار ندارد. شارون هم با جناح راست خود مشكل دارد، اما در نهایت می تواند آنها را كنترل كند. عباس با جناح نظامی خود مشكل دارد، اما به هیچ وجه روشن نیست كه آیا او از عهده كنترل آنها برمی آید یا نه. مسئله كنترل اصلاً جنبه تئوری ندارد. بسیار ساده است و یك خصوصیت اساسی دارد: عباس باید از عهده خلع سلاح مردان مسلح برآید و نیروهای امنیتی اش باید بتوانند جلوی حملات به اسرائیل را بدون حضور ارتش اسرائیل بگیرند. به تدریج روشن می شود كه عباس در موقعیتی قرار ندارد كه از عهده خلع سلاح مردان مسلح برآید. اوایل همین هفته عباس به نیروهای امنیتی اش دستور داد كه از «مشت آهنین» برای مهار مردان مسلح فلسطینی استفاده كنند. وی این دستور را ۱۲ اردیبهشت صادر كرد چون دو تن از افراد مسلح حماس با پلیس فلسطین در غزه درگیر شدند و پلیس آنان را دستگیر كرد. به گفته سخنگوی وزارت كشور فلسطین، این افراد مسلح حامل راكت هایی بودند كه قصد داشتند آنها را به سوی اهداف تعیین شده در اسرائیل پرتاب كنند. بعد از دستگیری این افراد، حماس به كمك مقام های مصری در غزه موفق شد بر تشكیلات دولتی فلسطینی فشار وارد آورد تا دو فرد بازداشت شده را روز بعد از دستگیری یعنی ۱۳ اردیبهشت آزاد كند.روز ۱۴ اردیبهشت نیز تشكیلات عباس اعلام كرد كه قصد خلع سلاح مردان مسلح فلسطینی را ندارد. «رشید ابوشبك» فرمانده سرویس امنیتی تشكیلات فلسطین در یك كنفرانس خبری گفت: «ما قصد عقب نشاندن نیروهای مسلح مقاومت را نداریم.» اكنون این از جانب عباس اتفاق نیفتاده است، اما فرمانده نیروهای امنیتی عباس این سخن را به زبان رانده است. عباس می تواند گفتار او را تكذیب كند اما این اظهار عقیده به قدر كافی عیان است.مشكل این نیست كه عباس قصد ندارد مردان مسلح فلسطینی را خلع سلاح كند، مشكل این است كه نمی تواند. مشكل بسیار ساده است او از قدرت كافی برای استیلا و چیرگی در میان جماعت خودش هم برخوردار نیست. تاكید بیش از حد بر این موضوع نیز باعث تحریك برای جنگ داخلی است، معلوم هم نیست كه در این جنگ عباس پیروز میدان باشد. اگر حماس اسلحه را زمین بگذارد، اهرم های خود را در حوزه سیاسی فلسطین از دست خواهد داد. بنابراین نمی توان توقع داشت كه چنین اتفاقی بیفتد.در واقع معنی این حرف ها این است كه فلسطینی ها به جایی بازگشته اند كه از آن شروع كرده بودند. عباس نمی تواند پای میز مذاكره با اسرائیلی ها بنشیند، چون نمی تواند توافق های به عمل آمده را در فلسطین اعمال كند. چون این موضوع همانی است كه دوستان قدیمی شارون در جناح راست از پیش هشدار داده بودند. اكنون شارون تحت فشار خواهد بود تا از عقب نشینی از سرزمین های اشغالی دست بكشد. این اتفاق به نفع حماس خواهد بود، چون باعث تضعیف عباس می شود. از سویی مورد توجه راست گرایان افراطی اسرائیل هم خواهد بود. در مجموع نتیجه این خواهد بود: هیچ اجماعی میان فلسطینی ها در مورد آن كه چه «اتفاقی باید بیفتد» نخواهد بود. بنابراین سه رشته افكار وجود دارد كه هر یك از حمایت كافی برخوردارند و هر یك به نوعی منحصر به فرد هستند. اسرائیل می تواند با توافقی كنار بیاید كه در آن این ایده وجود داشته باشد كه «بیایید حداقل برای یك نسل تن به صلح بدهیم و بعد دوباره جنگ را آغاز خواهیم كرد.» چون به هر حال در طول یك نسل تغییرات زیادی به وجود خواهد آمد اما اسرائیل نمی تواند با حكومتی صلح كند كه نمی تواند حماس را خلع سلاح كند.
منبع: استرنفور
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید