جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عراق سکوی پرش جانشینان بوش


عراق سکوی پرش جانشینان بوش
عراق برای بوش باتلاقی مهلك بود. اما هرقدر به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ آمریكا نزدیك می شویم مدعیان این انتخابات در هر دو حزب ایالات متحده، سعی می كنند خود را در قبال وضعیت عراق آماده تر كنند و آن را تبدیل به فرصتی برای خود سازند. این كه آنها در قبال این جنگ چه سیاستی را درپیش بگیرند و سخن چه كسانی را بشنوند، امری مهم است.
□□□
سرانجام «جان مك كین» و «هیلاری كلینتون» (دو نماینده سرشناس از جمهوری خواهان و دموكراتها) مسأله ای را یافتند كه بتوانند درباره آن، دیدگاه مشتركی داشته باشند. یك هفته پس از انتخابات میان دوره ای اخیر آمریكا، آنها به سنا بازگشتند و برروی صندلی هایشان در «كمیته سرویس های مسلح» نشستند و دیگربار به بحث و مذاكره درباره عراق پرداختند.روی سخن آنها با ژنرال «جان ابی زید» فرمانده قرارگاه مركزی آمریكا در خاورمیانه بود.
ژنرال «ابی زید» تأكید كرد: «نشانه های امیدبخشی در مشكلات و منازعات عراق به چشم می خورد.
«مك كین» با شنیدن اظهارات «ابی زید» با لحنی شگفتزده پرسید: «این كه یك عده لباس نظامی بپوشند و ۱۵۰ نفر را یكجا بدزدند و بتوانند از پست های بازرسی به سادگی عبوركنند، نشانه های امیدبخش است؟» «كلینتون» هم بلافاصله ابراز داشت كه : «وضعیت عراق اصلاً روبه راه نیست و امیدوار بودن استراتژی به حساب نمی آید.»
«امیدوار بودن استراتژی نیست»: این درسی است كه «كلینتون» و دیگر كاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری خیلی سریع آموختند.
درحالی كه بوش هفتمین سال ریاست جمهوری خود را سپری می كند و جنگ همچنان ادامه دارد، عراق فقط مشكل «بوش» نیست. واشنگتن درحال حاضر منتظر معجزه ای ازجانب «جیمز بیكر» و «لی همیلتون» است. اما رهبران هر دو حزب می دانند كه راه حل خوشایند و حقیقی برای مناقشات عراق در هیچ كجای این میدان نیست و شاید هم هرگز وجودنداشته باشد.این می تواند به آن معنا باشد كه چنین مشكلی می تواند برای دوندگان خط اول انتخابات ۲۰۰۸ یعنی «هیلاری كلینتون» و «جان مك كین» نیز وجودداشته باشد. سناتور آریزونا جدا از ملاحظه كاری های سیاسی معتقد است حضور نظامی آمریكا در عراق باید افزایش یابد. وی مجادله می كند كه باید هم اندازه ۱۰۰ هزار سربازی كه قرار شده به عراق اعزام شوند، نیرو جذب شده و راهی این كشور شوند تا بتوانند امنیت را درعراق حاكم كنند.
«كلینتون» هم برخی از هم حزبی های ضدجنگ اش را با عدول كردن از رأی اولیه خودش درباره رفتن به جنگ برآشفته كرده است و هنوز نیز روشن نكرده كه برای برچیدن افتضاح عراق باید چه راه و مسیری را درپیش گرفت.
در هرصورت، هردو سناتور درخلق مناقشه برسر بحران عراق سهیم بوده اند و اگر تاریخ راهنمایی برای بشر باشد، رأی دهندگان شاید مشتاق حضور دو آدم متفاوت هستند كه بتوانند این ماجرا را به سرانجام برسانند.
اما، در میدان مبارزه انتخاباتی، برای انتخابات ریاست جمهوری تعداد كمی از كاندیداهای احتمالی آینده با استراتژی واقعی خود برای پایان جنگ در عراق پیش می روند. شاید «بیكر» و «همیلتون» برای مدعیان ریاست جمهوری پیشنهادهایی درباره یك نقشه راه كه براساس آن بتوانند، در این مسیر گام درست را بردارند، داشته باشند.
اما درحال حاضر كاندیداها در اتاق تاریك پی فیل می گردند و درجست و جوی راهی ساده و آسان برای رویارویی با مشكل عراق هستند و هركدام ایده های خود را دارند.
هركدام از آنها با این مسأله چنین برخورد كرده اند:
▪جان مك كین
جان مك كین از جمله كسانی بود كه بوش را در لشكركشی به عراق حمایت می كرد. او معتقد است كه برداشتن صدام از صحنه قدرت در عراق در راستای جنگ با تروریسم كاری بجا و درست بود. اما او در عین حال كه از جنگ در عراق حمایت می كرد، در كار منتقدان جنگ جمهوری خواهان مانند مشاور امنیت ملی، «برنت اسكوكرافت» كه نسبت به ماجراجویی عراق نظر خوشایندی نداشت و احساس می كرد این ماجرا موجب درد سر می شود، مداخله می كرد. بعد از لشكركشی بوش به عراق، مك كین با كوبیدن بر طبل نیاز، سربازان بیشتر به عراق گسیل كرد.
مك كین از معدود جمهوری خواهانی است كه با هر دو شاخه حزب اش، یعنی رئالیست ها و ایده آلیست ها روابط دوستانه ای دارد. او یك ارتشی زاده و یك زندانی سابق جنگ است، كسی كه به خوبی با برآوردهای نیروی انسانی جنگ آشنا است و گه گاه گپ و گفتی دوستانه با منتقدان جنگی همچون «اسكوكرافت» و «كالین پاول» دارد. اما در عین حال گفت و شنودی هم با روشنفكرانی نظیر «بیل كریستول»، مغز متفكر و فرد صاحب نفوذ نومحافظه كاران دارد و با آنها از پتانسیل های عراق برای دگرگون ساختن چهره خاورمیانه صحبت می كند. اگر «مك كین» بتواند سكان كاخ سفید را به دست بگیرد، سیاست خارجی اش به دست «رندی شونمان» هماهنگ خواهد شد. «شونمان» تحلیلگر پروژه های گروه متفكران محافظه كار برای «آمریكای جدید» است كه كمیته ای متشكل از دوحزب را برای آزادسازی عراق بنیاد نهاد. این كمیته گروهی مستقل به شمار می آمد كه از تغییر رژیم حمایت می كرد.
▪ هیلاری كلینتون
«كلینتون» از نخستین ساعت های حضور خود در سنا، مراقب بود براساس امنیت ملی حركت كند. بنابراین به انجمن سرویس های مسلح پیوست و خود را در قالب دوستی محكم و استوار برای ارتش معرفی كرد. او از همان ابتدا، به جنگ عراق رأی داد و حتی وقتی كه جنگ به امری نامطلوب و نامحبوب در بین مردم و حزب اش، تبدیل شد، هرگز بابت حمایت اش از جنگ اظهار پشیمانی نكرد. البته او بعداً برای در امان ماندن از خشم فعالان ضدجنگی كه سر دسته آنها، «جوی لیبرمن» در سال ۲۰۰۶ شد، شروع به انتقادهای سخت و كوبنده در قبال سیاست های جنگی دولت بوش كرد.
اما باید دید، هیلاری اكنون كه در اكثریت قرار گرفته و به طور جدی به كرسی ریاست جمهوری آمریكا در كاخ سفید فكر می كند، چه سیاستی را در قبال عراق درپیش می گیرد. او از تشكیل یك تراست نفتی كه در آن به همه عراقی ها سهمی بابت منافع نفت پرداخته شود، حمایت كرده است. او به نقل و انتقال سربازان به جایی دیگر معتقد است اما هرگز نگفته كه این نقل و انتقال چگونه و به كجا باید انجام شود. وی از گفت وگو و مذاكره با سوریه و ایران نیز حمایت كرده است. اما هنوز پیشنهادهای خود را بابت نقشه جامع و فراگیرش ترسیم نكرده است. سخنگوی او «فیلیپ ریترز» درباره این مسأله می گوید: «این بر عهده رئیس جمهور آمریكا است كه چنین نقشه و طرحی را به مردم آمریكا هدیه كند.»
«كلینتون» روابط كاری تنگاتنگی با «جك رید»، سناتور رودآیلند دارد. «جك رید» فارغ التحصیل وست پوینت است و محور فعالیت دموكرات های سنا درباره عراق به شمار می آید.
«كلینتون» همچنین با كهنه كاران تیم سیاست خارجی همسرش نظیر ریچارد هولبروك كه زمانی سفیر سازمان ملل بود و كاندیدای احراز پست امنیت ملی برای هر دولت دموكرات به شمار می آید، مذاكره می كند. به علاوه برخی از دموكرات ها فكر می كنند شبكه ارتباطی گسترده «كلینتون» او را وامی دارد براحتی و شمرده شمرده از نقشه دقیق اش برای پایان مناقشه عراق سخن بگوید. یكی از كارشناسان انتخابات قبل كه «جان كری» در آن حضور داشت و اكنون در بخش سیاست خارجی سنا كار می كند و نمی خواهد نامش فاش شود، درباره موقعیت هیلاری می گوید: «شبیه رقابت انتخاباتی جان كری است.» او درباره سیاست شورای امنیت هم متذكر می شود: «سخت است كه بتوان هر چیزی را از مدخلی سخت و پر از اما و اگر گذراند.»
▪ باراك اوباما
یكی از به اصطلاح امتیازات اصلی اوباما در برابر رقیب اش، «هیلاری كلینتون»، ثبات قدم او درباره مسأله عراق است، اوباما می گوید: او و هیلاری در زمان شروع جنگ، برآوردها و ارزیابی های متفاوتی درباره نیاز آمریكا به چنین جنگی داشتند. واقعیت هم، همین است در پائیز ۲۰۰۲ باراك اوباما در سنا موضع مخالف خود را درباره جنگ عراق نشان داد، اما در همان زمان، كلینتون، برای شروع جنگ علیه عراق رأی مثبت داد. او از آن زمان تاكنون همواره ثبات قدم خود را درباره جنگ عراق حفظ كرده و هر بار به مناسبتی مخالفت خود را ابراز داشته است و خواهان خروج آمریكا از عراق شده است. او خیلی راحت با قضیه برخورد می كند و می گوید: «من آدمی نظامی نیستم.» اوباما با سیاستگذاران سیاست خارجی سنا همچون تیمسار «مارك لیپرت» و «سامانتا پاور» دیده بان حقوق بشر تماس گرفته تا وضعیت موجود در صحنه روابط بین الملل رادسته بندی كنند.
▪ رودی جولیانی
«جولیانی» كه مدتها است به دلیل موضع اش در قبال مسأله سقط جنین و همجنس بازان به شدت مورد بدگمانی و طعن جناح راست قرار دارد، سعی كرده است اعتبارنامه محافظه كاری خود را با حمایت از سیاست بوش در عراق، تقویت كند. او می گوید: خارج كردن سربازان از عراق و عقب نشینی درست مانند آن است كه اتحادیه در نیمه راه جنگ های داخلی آمریكا، كار خود را نیمه كاره رها می كرد. او از آمریكایی ها خواسته است هر كاری را كه لازم است، انجام دهند تا برنده جنگ باشند.
دفاع همیشگی او از جنگ موجب شده است وی با كاخ سفید رابطه خوبی پیدا كند. تیمسارهای كاخ سفید می گویند: تعهد او به مناقشه عراق به طور كامل خالصانه است. آن طور كه دوستان او می گویند، جولیانی از گروهی از مشاوران درجه اول شاغل در انستیتو هوور استانفورد تأثیر می پذیرد كه در میان آنها می توان افرادی همچون «جرج شولتز» وزیر خارجه پیشین آمریكا، «ریچارد آلن» مشاور امنیت ملی و «ماتئو اندرسون» مشاور سیاسی «ریگان» را دید.
▪ میت رومنی
«رومنی»، بیشتر از هر كاندیدای درجه اول دیگری می تواند ادعا كند كه در آشفته بازار عراق هیچ كاری نكرده است. البته، فرماندار بازنشسته ماساچوست به عراق سفر كرده است و خود را به عنوان رقیب قوی مك كین مطرح ساخته است و البته به این ترتیب تلاش كرده است، نقصان خود را درباره نداشتن حسن نیت در سیاست خارجی آمریكا جبران كند. او در ماه مه به عراق سفر كرد و هشدار داد كه آمریكا نمی تواند بیاید و بعد هم به سادگی بگذارد و برود. چند ماه بعد، یعنی در ماه سپتامبر با «پل برمر» درباره عراق رایزنی كرد. ژنرال های كاخ سفید می گویند رومنی هنوز در ابتدای راه آموختن درباره مناقشه عراق است و به این زودی قادر به ارائه پیشنهادی استراتژیك در قبال مسأله عراق نخواهد بود.
▪ جان ادواردز
حمایت او از جنگ عراق موجب شد، در سال ۲۰۰۴ در بین دموكرات ها دچار مشكلاتی شود. او سال گذشته در بهار ۲۰۰۵ از ژنرالها خواست در جنگ، عراق را بازنگری كنند و نتیجه آن شد كه در یكی از ستون های روزنامه «واشنگتن پست» از قول او نوشته شد: «من اشتباه كردم.»
و بعد نیز برای كاهش تعداد سربازان و افزایش تعهدات به همسایگان عراق در خاورمیانه تلاش كرد. در آن زمان برخی از دوستان نزدیك «ادواردز» نگران شدند كه این تغییر جهت او در قبال جنگ عراق به ضرر او كه نامزد ریاست جمهوری شده بود، تمام شود اما حالا كه بسیاری از دموكرات ها به عقب نشینی سربازان از عراق اعتقاد پیدا كرده اند، تیم هوادار «ادواردز» احساس می كند كه همه اعضای حزب در حال اجماع بر سر ایده و تفكر آنها هستند. «ادواردز» روی سیاست خارجی اش متمركز شد. اما با متفكران عصر كلینتون همانند «هالبروك» و «استراب تالبوت» مشورت می كند. در كل شاید موضع مخالف او در قبال عراق به وی به عنوان مردی ضد جنگ و شق مخالف «جنگ طلبی» خودسرانه كلینتون كمك كند.
▪ سم براون بك
او یك كاتولیك محافظه كار است. سناتور كانزاس احتمالاً به دلیل دیدگاه های اجتماعی اش مورد توجه جمهوریخواهان مذهبی خواهد بود. اما در عین حال مدت ها به عنوان یك چهره هوادار جنگ در عراق مطرح بوده است. در طرح سنای ۱۹۹۸ كه سیاست آمریكا را در قبال تغییر رژیم «صدام» مطرح می كرد، او نیز یكی از حامیان به شمار می آمد. بعد از سقوط صدام، «براون بك» بر برخورد با ایران نیز تأكید كرد و گفت: «ما هرگز تا زمانی كه رژیمی مثل ایران در حال حكومت است در منطقه به آرامش نخواهیم رسید.» بیشترین علاقه مندی وی در سیاست خارجی، كار با محافظه كاران مذهبی همچون «مادلین آلبرایت» و «جفری ساچز» خبره در اقتصاد كلمبیا است.
▪ جو بیدن
«جو بیدن» یكی از بزرگترین طراحان جنگ عراق بود. او و «لسلی گلب» یكی از رؤسای سابق روابط خارجی آمریكا اوایل امسال نیز طرحی برای تقسیم عراق به ۳ ایالت مستقل ترسیم كردند. او كه به زودی در كمیته روابط خارجی سنا مشغول به كار خواهد شد، با گروه ژنرال های بازنشسته ای كه بر طبل مخالفت با رامسفلد كوبیدند تا وی بركنار شود، روابط نزدیك و تنگاتنگی دارد.
منبع نیوزویك ‎/ جاناتان دارمن
منبع : روزنامه ایران