پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

نگاه ایرانی به استراتژی امنیت اروپایی


نگاه ایرانی به استراتژی امنیت اروپایی
تحولات پیچیده بین المللی موجب شده است تا اروپا بیش از گذشته به مسائل امنیتی و به ضرورت داشتن یك استراتژی امنیتی خاص اروپا توجه كند و در جستجوی یافتن پاسخ به این سئوال باشد كه چگونه می توان امنیت اروپا را بهتر تأمین كرد؟در حال حاضر ساختارهایی چون سازمان امنیت و همكاری اروپا، ناتو و ساختارهای ملی كشورهای اروپایی هر یك با ویژگی های خاص خود امنیت اروپا و كشورهای اروپایی را تأمین می كنند اما با توجه به آینده اروپا، همگرایی كشورهای اروپایی و گسترش اتحادیه اروپا این سئوال مطرح است كه آیا ناتو و سازمان امنیت و همكاری اروپا می توانند امنیت كامل اتحادیه اروپا و اعضای آن را تأمین كنند یا این كه اتحادیه نیازمند استراتژی و ساختار جدیدی برای امنیت اروپاست؟ خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دسامبر سال ۲۰۰۳ طرح استراتژی امنیت اروپایی را به اجلاس سران كشورهای اروپایی پیشنهاد كرد و اجلاس مذكور این استراتژی را به تصویب رساند. طرح سولانا همپوشانی های زیادی با طرح استراتژی نوین ناتو دارد و با اهداف سازمان امنیت و همكاری اروپا از همسویی های زیادی برخوردار است. اما همزمان توانسته است به عنوان یك «ایده» تعریف خاص خود از تهدیدات علیه اروپا و چگونگی مقابله با تهدیدات را ارائه نماید و تفاوت خود را با استراتژی امنیت ملی امریكا، استراتژی نوین ناتو و سازمان همكاری امنیت اروپا نشان دهد.
اروپا در جریان بحران بالكان متوجه شد كه در قالب یك ایده سنتی اروپایی و با معیارهای سازمان امنیت و همكاری اروپا قادر به تأمین امنیت اروپا نیست و در جریان جنگ آمریكا علیه عراق دچار شكاف شد و بخشی از اروپا در مقابل ایده امریكا قرار گرفت و با توجه به گسترش ناتو به سمت شرق و طرح های آینده ناتو در قفقاز احتمال می رود اروپا ناخواسته تابع اهداف استراتژیك امریكا شود، لذا تلاش اصلی اتحادیه اروپا بر این قرار گرفته است تا با تعریفی خاص از امنیت در اروپا اولا از تقسیم شدن اروپا به دو بخش اروپای قدیم و اروپای جدید جلوگیری كند ثانیا در مقابل استراتژی امنیت ملی قرار نگیرد و بالاخره شكاف موجود بین اروپا و امریكا را كه بدنبال جنگ عراق پیش آمد ترمیم نماید و همزمان بتواند تعریف مستقلی از امنیت اروپا ارائه نماید.
در طرح سولانا پنج تهدید اصلی برای امنیت اروپا ذكر شده است: تروریسم، گسترش سلاحهای كشتار جمعی، منازعات منطقه ای، دولتهای ضعیف (ورشكسته) و جنایات سازمان یافته. پنج تهدید اصلی علیه امنیت اروپا به شكلی تنظیم و برجسته شده اند تا با تهدیدات امنیتی اعلام شده توسط امریكا برای امنیت ملی این كشور و امنیت جهانی همسو باشند.
در بحث تروریسم اروپا خود را هم هدف و هم پایگاه برای تروریستها اعلام نموده و معتقد است كه نباید اجازه بدهد كه تروریستها از خاك اروپا به عنوان یك پایگاه برای عملیات خود علیه كشورهای هدف استفاده كنند. اروپا در بحث مقابله با تروریسم عمدتا به بحث تروریسم بین المللی به جهت گیری ضد غربی توجه دارد و همانند امریكا نگاهی ایدئولوژیك به مقوله تروریسم دارد لذا همچون امریكا از كنار فعالیتهای تروریستی تروریستهای همسو و هم جهت با تفكرات غربی رد می شوند لذا می توان گفت كه اروپا در استراتژی امنیتی خود «تروریسم» را تهدید نمی دانند بلكه «عملیات تروریستی ضد غرب» را تهدید امنیتی می داند.
گسترش سلاحهای كشتار جمعی در استراتژی امنیتی اروپا دومین تهدید امنیتی علیه اتحادیه اروپا محسوب می شود و معتقد است كه اروپا باید بطور جدی با گسترش سلاحهای كشتار جمعی مقابله كند. در این بخش اروپا دلیل اصلی مقابله با گسترش سلاحهای كشتار جمعی را ترس اروپا از دستیابی تروریستها به این نوع سلاح ها اعلام می كند. معنی دیگر این سخن آن است كه در استراتژی امنیتی اروپا گسترش، توسعه، تولید و ذخیره سازی سلاحهای كشتار جمعی در نزد دولتهای دارنده این سلاح ها و یا تسلیحات كشتار جمعی اسرائیل تهدید امنیتی محسوب نمی شود فقط احتمال دستیابی تروریستها به این سلاح ها است كه برای امنیت اروپا تهدید شمرده می شود.
استراتژی امنیتی اروپا سومین گروه از تهدیدات علیه امنیت اروپا را منازعات منطقه ای دانسته و رابطه خاصی با نوع چهارم تهدیدات یعنی دولتهای ورشكسته و ضعیف قائل است. اروپا معتقد است كه منازعات منطقه ای موجود حتی اگر در حال حاضر منازعاتی غیرفعال و منجمد باشند به جهت آن كه موجب تضعیف ساختار كشورها می شوند برای مناطق پیرامونی خود تهدید امنیتی محسوب می شوند.
در این راستا این گونه استدلال می شود كه منازعه طولانی مدت در افغانستان موجب شد تا افغانستان به یك دولت ورشكسته تبدیل گردد كه در نتیجه آن تروریستهای بین المللی موفق شدند خاك این كشور را به پایگاه عملیاتی برای خود تبدیل كنند. به این منظور اروپا باید توجه خاصی به حل و فصل منازعات منطقه ای اعم از منازعات فعال یا منازعات منجمد داشته باشد و كمك به كشورهای ضعیف برای تشكیل حكومتهای قوی و كارآمد را در دستور كار خود قرار دهد.
منبع : روزنامه همشهری