شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


فرش اراک(ساروق)


ویژگیهای تاریخی و جغرافیایی استان مركزی :
سابقة تاریخی شهر فعلی اراك به ۲۰۰ سال نمیرسد ولی لفظ اراك قبل از ظهور اسلام به بخشی از ماد بزرگ ، یعنی جبال (كوهستان ) گفته می شده . از قرن دوم بعد از ظهور اسلام ناحیة بین همدان ، ری و اصفهان ، عراق ( احتمالاً اراك ) نامیده شد.در زمان سلاطین دیالمه ، غزنویان ، سلجوقیان و اتابكان منطقة عراق همواره حكمرانی جدا داشته است .از زمان مغول لفظ عراق عجم برای تشخیص از عراق عرب متداول شد .قدمت این شهر به دورة مادها می رسد . این منطقه در زمان حملة اعراب به ایران ویران شد و به صورت ده كوچكی در آمد كه ابتدا الكرج و سپس كرج نام گرفت .در زمان معتصم خلیفه ،خانوادة ابودلف العجلی در این منطقه ساكن شدند و باعث گسترش آن شدند و این منطقه ابتدا به بوئین كرج و سپس به كرج ابودلف مشهور شد . در اوایل سلطنت قاجار ، بلوك عراق ( نواحی بین شهرهای قم ، ساوه ، همدان ، ملایر، بروجرد، گلپایگان و اصفهان ) به علت وسعت زیاد ( نزدیك به ۹۰۰۰ كیلومتر مربع ) در حدود ۱۰۰۰ روستا و جمعیتی فراوان داشت . بافت روستایی و كشاورزی منطقه و كمبود آب و فشارهای مالیاتی و طاقت فرسای حكام و قوانین غالبأ باعث درگیریهای خونین در این منطقه می شد كه از جملة آنها شورش مالیاتی اهالی دولت آباد و مشك آباد از توابع فراهان است كه در زمان فتحعلی شاه موجب لشكركشی سپهدار و ویرانی این مناطق شد .به همین دلیل فتحعلی شاه در سال ۱۲۲۴ ه.ق وادار به تشكیل قشونی به نام قشون عراق شد. در این منطقه كه دژ سلطان آباد در آنجا ساخته شد بعد از افزایش جمعیت در آنجا مجددأ نام شهرستان عراق به آن اطلاق شد كه در سال ۱۳۱۶ ه.ش مجددأ به اراك تبدیل شد . دروازه های قدیم شهر اراك شهر جرد در شرق ، رازان در شمال ، دروازة حاج علی نقی در غرب و دروازة قبله در جنوب بود كه بازار كنونی اراك شبكة ارتباط داخل این دروازه ها بود . شهر جدید اراك به هنگام تاسیس دارای نقشة شهرسازی كاملی بود كه ادارات ، مساجد ، حمام، ارك دولتی و ... در آن پیش بینی شده بود . اگر چه مناطقی از استان مركزی نظیر قم و ساوه ، تولید فرش در حد قابل توجهی دارند ولی آنچه مورد نظر ماست فرشهای خاصی است كه در دوره ای خاص در نقاط مختلف این منطقه نظیر ساروق ، لیلیان ، مشك آباد ، سرابند ، و غیره و با ویژگیهایی شناخته شده در این مراكز بافته شده و به بازارهای جهانی عرضه می گردیده است .
سوابق قالیبافی در اراك :
همانطور كه اشاره شد اراك مابین شهرهایی نظیر قم ، كاشان و اصفهان می باشد بنابر این با توجه به قدمت قالیبافی در این شهرها نمی توان متصور شد كه فرش اراك قدمتی كمتر از فرش همسایگان خود داشته باشد . نیز در تاریخ اشاره شده كه هنگام عبور شاپور ذوالاكتاف از فراهان در ساروق فرشی به او هدیه داده شده است كه مشخصأ نشان دهندة وجود فرشبافی در آن دوران است .ناصرالدین شاه در سال ۱۲۸۷ ه.ق در سفرنامة خود اشاره به این نكته دارد كه اراك دارای تجارت پر رونقی بوده و اكثر در آمد خود را از راه فرش تامین می كندكه نشان دهندة‌ آنست كه اراك در آن زمان فرش مرغوبی داشته و نیز از زمانهای پیشتر در آن منطقه رایج بوده است. در واقع از اواسط حكومت ناصرالدین شاه است كه فرش اراك حضوری قابل لمس یافته و فرشهای منطقه بعضأ‌ شهرتی جهانی می یابند .در شهر جدید اراك پس از تاسیس بانیان این شهر به فراخوان صاحبان حرفه و صنایع از نقاط مختلف كشور پرداختند و در صدد كمك و ایجاد تسهیلات برای تولیدات مختلف برآمدند . بر اساس برخی شواهد در تجدید حیات فرش در منطقه ، طراحان و بافندگان كرمانی ، كاشانی و اصفهانی دخالت مستقیم داشتند و آثار حضور طرحهای بومی آن مناطق را در فرشهای اراك می توان پی گرفت .موقعیت اداری این شهر و قرار گرفتن آن بر سر راههای بازرگانی و تجاری كشور شرایط مناسبی برای استقرار تجار و بازرگانان فراهم آورد .صادرات فرآورده های اراك برای اولین بار توسط بازرگانان تبریزی در سال ۱۲۵۴ ه.ش در زمان ناصرالدین شاه انجام گرفت .به خاطر ارزش اقتصادی این قضیه در سال ۱۲۶۶ ه.ش شركت سوئیسی الاصل زیگلر راسأ اقدام به گشودن دفتری در این شهر می كند كه به زودی محوطة‌عظیمی را در سلطان آباد به محل كار و استقرار كارمندان ، رنگرزخانه و انبار كالا اختصاص داد .بر اساس گفته های سیسیل ادواردز كارمندان شركت زیگلر برای اولین بار كلافهای رنگ شده و آماده در اختیار بافندگان قرار دادند .به دنبال شركت زیگلر كارخانه های فراوانی در اراك شروع به فعالیت كردند از آن جمله می توان به شركتهای زیر اشاره كرد :
۱. تاوسهندچیان نیویورك ۲. كمپانی شرق (ازمیری) ۳. كمپانی غازان ۴. تلفنیان ۵.قراگوزیان ۶.سلیم شاهنیان ۷.قاراپت شاهنیان ۸ . خیاطان ۹. سوچكیان ۱۰ . هواسائیان ۱۱. پاپازیان ۱۲ . لوان داوودیان ۱۳ . مهرتاتیان ۱۴. وازاپتسیان ۱۵ . آساطوریان ۱۶ . برادران سامره ای ۱۷ . قصابیان ۱۸ . چگنیان ۱۹ . قونطاطیان ۲۰ . طافشانچیان كه محل فعالیتشان بازار بود و اكثراً‌برای امریكا خرید داشتند ، غالب آنها دفتر داشتند و برای خود رنگرز و بافنده داشتند و برای خود فرشهایی با رنگها و بافتهای مورد نظر خود سفارش می دادند . وضعیت تا جنگ جهانی به همین روال بود تا اینكه مشتریان جدیدی از بازارهای امریكا به سراغ فرش اراك آمدند و فرش اراك را زیر نفوذ خود گرفتند .تا سالهای اواخر قرن شمسی گذشته وضعیت به همین منوال بودكه به علت بحران اقتصادی امریكا شركتهای امریكائی ورشكست خوردند و مجبور به ترك ایران شدند و تجار ایرانی سهم بیشتری در تجارت این كالا به عهده گرفتند . در سال ۱۳۱۴ ه.ش عملأ با نوعی ملی شدن صنعت فرش تولید این كالا تقریبأ در اختیار تجار ایرانی و شركت فرش ایران قرار گرفت .
مراكز تولید فرش در اراك :
فرشهای مانده از آن دوران بطور كلی به نام ساروق ، فراهان و یا بافت اراك نامیده میشوند . به احتمال زیاد حدود ۱۵۰ سال پیش در فراهان و بخشهایی در ارتباط با آن یعنی مشك آباد ، كزاز ، محلات ، تره مزد ، انجدان فرشهایی بافته می شده كه به نام فراهان یا مشك آباد شناخته می شده و دارای تنوع طرح و رنگ بوده است . به هر حال شهرت فرش ساروق احتمالأ مربوط به سالهای بعد یعنی آغاز نفوذ تجارتخانه های خارجی است كه قالیبافی منطقة اراك علیرغم تنوع سالهای اولیه تدریجأ به طرف نوعی نقشه های محدود و شناخته شده سوق داده می شود . بر اساس نوشتة ادواردز در حدود سالهای ۱۳۲۵-۱۳۲۸ فقط سه نوع فرش در منطقه وجود داشته كه به نامهای مشك آباد ، محال و ساروق معروف بوده است . نواحی اصلی قالیبافی اراك طی سالهای مذكور عبارتند از :
اراك --- ساروق درجه یك و دو محلات --- ساروق عالی درجه یك و دو
مشك آباد --- مشك آباد كزاز --- ساروق درجه دو و سه
فراهان --- قالیچه های ساروق خوانسار --- ساروق درجه یك و دو
دلاخور --- مشك آباد و محال كمره --- قالی و قالیچه های لیلیان و ریحان
چهار راه --- قالیچه های ساروق جابلق --- انواع ارزان مشك آباد
سرابند --- انواع قالیها و قالیچه های ارزان قیمت سرابند كه به مصرف داخلی می رسد .
دلایل تبدیل اراك به یكی از قطب های فرش :
اراك در زمینة فرش سابقة دیرینه ای دارد و آن به دلایل زیر است :
۱. دستیابی به پشم خوب به دلیل وجود دامداری در كوهستانها و مراتع غرب لرستان بویژه در اطرف ملایر و بروجرد
۲. وجود مناطق كویری برای دستیابی به مواد رنگی مناسب ( پوست گردو و پوست انار ) و آب مناسب برای رنگرزی
۳. وجود منطقة نیمه كشاورزی ( بعضی نقاط كشاورزی و برخی نیمه كشاورزی كامل )
۴. وجود روستاهای فراوان
۵. زمستانهای سخت و طولانی
كه هر كدام به صورت جنبی و گاه به صورت اصلی مؤثرند و اگر واقع بودن اراك در چهارراه ارتباطی در چهار سوی كشور و همچنین دستیابی آسان به بازارهای تجاری را نیز در نظر بگیریم می توان دلایل شكل گیری اراك را به یك منطقة‌قالیبافی مهم دریافت .
وجوه اقتصادی فرش در اوج شكوفائی :
در دورة قاجار و قبل از جنگ جهانی اول ، شهر اراك بازار مهمی برای تجارت و صادرات فرش در تمام منطقه بوده است و در آمد عمدة مردم این شهر و منطقة وسیع فراهان و دهات و روستاهای آن و همچنین مراكزی نظیر خمین ، محلات ، سرابند و غیره از قالیبافی و حرفه های وابستة آن بوده است .
دكتر فوریه در سفر نامه اش می نویسد :« سلطان آباد یا عراق از بركت همین تجارت قالی كه مرغوبترین آن را در فراهان می بافند به سرعت ترقی كرده است چنانچه در عرض ۵۰ سال جمعیت آن به ۴۰۰۰۰ نفر رسیده و همین كیفیت خوبی صنعت قالی این شهر را می رساند ».
وی در جای دیگر سفر نامة خود می نویسد :« شهر سلطان آباد اهمیتی جز مركزیت بافت و تجارت قالی ندارد . در هر خانة سلطان آباد كارگاهی برای بافت قالی برپاست زنها در عین اینكه به كارهای خانه داری می رسند به قالیبافی نیز مشغولند و بطور متوسط هر هفته ۲ فرانك از این راه عایدشان میشود كه چون در اینجا ارزانی است كافی به نظر می رسد ».
در اینجا باید به این نكته اشاره كرد كه قبل از جنگ جهانی اول منطقة اراك حدود حداقل ۱۰ % از صادرات فرش ایران را تامین می كرده است .( ولی هم اكنون تنها ۱۵% از تولیدات منطقه صادر می شود )
پس از جنگ جهانی اول و ركود آن مجدداً به دنبال درخواست شركتهای امریكائی این فرش رونق می یابد .
حوالی سالهای ۱۳۱۰ تولید و تجارت فرش عملاً در دست بازرگانان ایرانی قرار می گیرد .
۱۳۱۰-۱۳۳۰ دوران رواج نوعی فرشبافی خوب و تجاری است .
در سال ۱۳۲۵ بر اساس تحقیقات ادواردز حدود ۱۰۰۰۰ دستگاه دار در منطقه بر پا بود در همین سالها شاهد آغاز رشد برخی مفاسد زیانبخش در فرش مناطقی نظیر اراك ، همدان و كرمان هستیم مانند كاهش استفاده از رنگهای طبیعی ، یكنواختی طرحها و جفتی بافی ؛ ولی بتدریج بازار مناطقی نظیر همدان ، اراك و كرمان از رونق افتاد و از جلوه و جلایی كه روزی قادر بود خواستاران فراوانی داشته باشد چیزی باقی نماند .
ویژگیهای فنی :
مشخصات عمومی و مواد اولیه :
فرش اراك فارسی باف و بوسیلة دست است ، البته در برخی مناطق از قلاب نیز استفاده می شود . دارها عمودی هستند و چله دوانان چله ها را بر روی زمین می دوانند .سابقاً فرش اراك دو پود بوده ولی هم اكنون از پودهای ضخیم و غیر استاندارد و البته از یك پود استفاده می كنند .پود فرش آبی رنگ می باشد و گاه اگر متن ساده باشد پود سیاه یا سورمه ای استفاده می شود .
فرش اراك از نوع درشت بافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط ۴۰ و بندرت ۵۰ یا بالاتر است . البته به ندرت و بر اساس سفارش فرشهای ریز باف بوده ولی فرش این منطقه به حضور نوعی خصلت بومی ـ منطقه ای و كهن و بر اساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستائی اشتهار یافته .
فرش درشت بافت ››› گره های ضخیم ، بلند ، مقاوم و با خاصیت ارتجاعی زیاد .
فرش اراك زمان شكوفائی و البته قبل از تغییر توسط طرحهای خارجی جزو فرشهای روستائی بوده .
اگر چه فرش ۱۵-۲۰ رج خرسكهائی پست با رنگها و بافتهای زیر استاندارد به حساب میآید ولی فرش قدیم مشك آباد با رج ۱۵-۲۲ و اندكی بیش شهرتی جهانی می یابد و این به دلیل رنگ آمیزی خوب و نقوش ابتدائی و مخصوصاً‌ نوع پشم مصرفی با طول بلند و خاصیت ارتجاعی بسیار بوده است . این كیفیت فرش در فرشهای نوع مرغوبتر آن زمان یعنی ساروق ( منطقة‌ فراهان ) كه رجشمار در حدود ۳۵-۴۰-۴۵ دارند نیز دیده می شود یعنی پشم بلند و ضخیم و جعد خاص خود كه از محلهای سبزه وار ، بروجرد ، چهار محال بختیاری و اطراف همدان و كرمانشاه تأمین می شده كه دارای بهترین نوع پشم برای فرش ایرانند .در آغاز اوج گیری فرش در اراك تنوع طرح و رنگ آمیزی و نوع تولیدات فرش كوچك پارچه دلایل مرغوبیت این فرش بوده و در سالهای بعد كمپانیهای خارجی كه آن را فرشی كاملاً‌ صادراتی كردند آنرا به سوی طرحهای خاص كه باب پسند بازار است می كشد .
در سالهای ۱۳۲۰-۱۳۳۰ فرشهای اراك به سه دستة محال ، مشك آباد و ساروق تقسیم می شود كه كلاً‌ زیر پوشش فرشی به نام ساروق می رود كه نشان از اهمیت فرش ساروق دارد .
قبل از شهرت فرش ساروق فرشهای محلی مثل مشك آباد دارای اهمیت خاص بودند ولی بعد از شهرت فرش ساروق همگی فرشها را عقب راند و كاملاً‌ درخشید البته چون پشتوانة آن تجار و كمپانیهای خارجی و سودجو بودند از ویژگیهای اصیل و محلی خود به دور افتاد . در دوران یاد شده فرش نخ فرنگ با استفاده از نخهای ظریف باب شد كه در واقع آغاز استفاده از نخهای خارجی معروف به كرك است .
از مشخصات آن دوره بافت فرشهای بزرگ پارچه است كه توانائی بافندگان آن زمان را در بافت اینگونه فرشها نشان می دهد .
فرشهائی ساده و طرحهائی ساده تر و رنگ آمیزی محدود ولی زیبا این فرش را بی نیاز از استفاده از ابریشم می كرد و نیز رنگرزی خوب و پشم خوب محصولی بسیار مرغوب ، نرم ، صیقلی و درخشان بدست می داد البته در اینجا باید یاد آور شد كه در كتاب غروب زرین خانم صور اسرافیل آورده شده كه پشم از ملایر و بروجرد تهیه می شده ولی طبق تحقیقات میدانی ما و به گفتة آقای شهاب پور رئیس شركت فرش اراك و نیز استاد عزت الله ابراهیمی از طراحان بزرگ اراك پشم مصرفی اراك از مشك آباد یا همان ابراهیم آباد امروزی تأمین می شده است.
رنگ و رنگرزی در فرش اراك :
فرش اراك به خاطر یك یا دو رنگ شهرت جهانی یافت ؛ دوغی ساروق – آبی فراهان و روناسی مشك آباد
علاوه بر رنگهای غالب ذكر شده رنگهای سبز ، كرم و زرد كاهی نیز در اراك وجود دارند و بطور كل استفاده از روناس (به ندرت قرمز دانه ) ، برگ مو ، پوست انار ، پوست گردو و یا جفت و اسپرك رایج و غالب است .
در كل اگر به فرش ساروق و طرحهای ساده آن توجه كنیم یكی از دلایل شهرت فرش ساروق رنگرزی خوب و طبیعی آن بود .
بافت:
یكی از دلایل رونق فرش ساروق بافت صحیح و تقریباً دقیق آن بوده است یعنی رعایت استانداردهای معقول در ابعاد ، گره های صحیح و زدن پودهای لازم و ... كه باعث جلب رضایت مشتریان می شده است كه هم اكنون چیزی از آن بافت خوب گذشته باقی نمانده و متاسفانه تقلبی در بافت نمانده كه در آن به كار نرفته باشد .
طرح و نقشه :
یكی از دلایل مهم جذابیت فرش اراك ( ساروق و فراهان ) ویژگیهای محلی این فرشها و طرح و نقشة آنها است زیرا نشانی از بافت نوع فرشهای ظریف و بزرگ پارچه با طرحهای اسلیمی و پیچیدة دورة صفوی نیست .
مرحلة اول :
قبل از صد سال اخیر یعنی قبل از تغییر توسط تجار خارجی كه از زمان فتحعلی شاه تا اواخرحكومت ناصرالدین شاه كه هویت بومی و منطقه ای كاملاً بر فرشهای محدود موجود حاكم است ادامه دارد اگر قرار باشد با فرشهای امروزی مقایسه شوند بیشتر شبیه فرشهای مناطق غرب با نقوش خام و بدیهه سازی و ذهنی بافی روستاهای دوردست آنها می باشد ؛ نظیر ماهی ، بته میر ، بوته ، لچك ترنجی و طرحی ماخوذ از شالبافی ( بادامی ) كه به وسیلة بافندگان كرمانی و احتمالاً‌ كاشانی كه در منطقه و بر روی فرشهای درشت بافت جا افتاده است .
مرحلة دوم :
مرحلة آغاز گسترش تجارت فرش در اراك و افزایش تجارتخانه های خارجی در این منطقه است كه یادآور بازار پر رونق و سود آور فرش در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه ، عصر مظفرالدین شاه ، احمد شاه و اویل پهلوی است . منطقة تحت تاثیر طرحها و نقوش و رنگ آمیزی باب اروپا قرار می گیرد . در این دوران حتی نمونه های نقاشی شده از طرح را در اختیار طراحان قرار می دادند ولی ویژگی های بومی و محلی و استفاده از طرحها و رنگ آمیزی منطقه نیز دارای ارزش بوده و مورد استفاده قرار می گرفته و آثار قلم و نفوذ طراحان ایرانی را می توان مشاهده نمود ؛در این دوره طرحهای گوبلنی ، گل فرنگ و كف ساده با كمك قلم طراحان و بافندگان ماهر ایرانی در اراك و كرمان جا می افتد .
مرحلة سوم :
تخریب اصلی از زمان ورود كمپانیهای امریكائی است كه به دلیل تحمیل سلیقة خویش در طرحها و رنگها تدریجاً طی سی سال فرش اراك را به نوعی تهی شدن از شكل و محتوی سوق می دهد .طرحهای ساده ، رنگهای تند ، بافت با الیاف بلند كه به منطقه نوعی خاصیت دكوراتیو و غیر سنتی می دهد از مشخصات دوران ورود امریكائیها بعد از جنگ جهانی اول بود. البته چون مشتریان تجار امریكائی و بازارهای امریكائی اند در سالهای ۱۹۲۹-۱۹۳۰(حوالی ۱۳۱۰ ه.ش) بازار این فرش در امریكا به شدت از بین می رود .
مرحلة چهارم :
سالهای بین ۱۳۱۰-۱۳۳۰ ه.ش كه فرصتی برای تجدید حیات فرش ایران پدید می آورد .زیرا ابتدا با ایجاد مؤسسه قالی و سپس از طریق اداره هنرهای زیبا و شركت فرش نوعی حمایت از این كالا شكل می گیرد . اگر چه طراحان بزرگ به تهران كشیده شدند و بخش طراحی آسیب دید ولی فرشهای زیبا و ظریفی در این دوره بافته شد و مشتریان امریكائی كماكان با خواستهای مشخص به بازار فرش اراك باز می گردند.
مرحلة پنجم :
مرحلة بازگشت به چهارچوب تولیدات محلی و ترك بازارهای جهانی است با این تفاوت كه دیگر از آن تنوع حسرت بر انگیز ، طرحهای بومی و آن غنای رنگهای سنتی و محلی كمتر می توان نشانی یافت .
فرش اراك در این زمان : غالب فرشهای بافت اراك زیر نفوذ طرحی به نام دسته گلی ( دستگاهی ) یا مهرجو قرار دارد .
از دیگر طرحهای فرش اراك می توان نقشه های زیر را نام برد :
لچك ترنج ـ گل افشان ـ شاه عباسی ـ جنگلی ـ شكارگاه ـ درختی و پیچ ـ خشتی ـ شیخ صفی ـ اسلیمی ـ گل حنا ـ ماهی ـ نقشه عظیمی ـ حاج خانمی ـ نقش بته ـ بته میر ـ شاخ شكسته ـ مستوفی ـ انگوری ـ برگ مو ـ چگنی
البته در اینجا باید به این نكته اشاره كرد كه قالیهای تصویری نیز در اراك وجود داشته كه باز می گردد به زمان شاپور ساسانی از این جمله میتوان به طرحهای رستم و زال ، تصاویر شاپور و ... اشاره كرد .
طراحان بزرگ اراك :
عیسی بهادری ـ اسدا... دقیقی ـ عبدالكریم رفیعی ـ اسدا... غفاری ـ سید حسن و حسین تهرانی ـ جعفر چگنی ـ ذبیح ا... ابطحی ـ اسدا... ابطحی ـ سید حاج آقا عشقی (گلباز)ـ عزت ا... ابراهیمی ـ محمد باقری ـ پرویز مینائی ـ غلامرضا بادرستانی ـ حاج رضا سعیدی
ویژگیهای فرشهای تولیدی این زمان در منطقه :
فرشهای معمولی یا كلفتون كه رجشمار آن ۲۵ است . فرشهای كلفتون در ورچه ، مشك آباد و بعضی نقاط دیگر تولید می شود و حدود ۳۰% از تولیدات منطقه را به خود اختصاص می دهد .
فرشهای ۳۰ـ ۳۵ رج كه در اكثر نقاط استان بافته می شود و دارای طرحهای متنوع و گوناگون است .
فرشهای ۴۰ ـ ۴۵ كه در مناطق دلیجان و قسمتی از منطقة فراهان اراك و بعضی روستاهای آشتیان ، تفرش ، ساوه و محلات نیز بافته می شود ؛ نمرات پشم مورد استفاده در این فرشها ۳.۲ تا ۸.۲ است .
فرشهای ۴۵ ـ۵۵ كه در ساروق و روستاهای اطراف بافته می شود كه با استفاده از نقشة قم و كاشان و مواد اولیه ای كه در قم تولید می گردد ، بافته می شود .
قالیچه های ۵۵ رج به بالا كه با كرك ریز بافته می شود و یا ابریشم كه توسط تجار قمی سرمایه گذاری می شود و در مناطق روستاهای رفس ، ساوه ، راهجرد و دیگر روستاهای نزدیك به قم .
سازمانها و مراكز دولتی فعال در فرشبافی :
در كتاب غروب زرین آورده شده كه جهاد سازندگی ، كمیته امام ، صنایع دستی و شركت فرش ایران در اراك فعالیت دارند (این كتاب در سال۱۳۷۲ تدوین شده) ولی طبق تحقیقات میدانی ما هم اكنون فقط شركت فرش به مدیریت آقای رحمان شهاب پور در اراك مشغول به فعالیت در زمینة فرش می باشد و حتی سازمان صنایع دستی نیز فعالیت خود را به خاطره ها سپرده است .
مسائل و مشكلات
۱. تكراری و یكنواختی نقشه ها و رنگهای آنها كه نشان دهندة فقدان طراحان خلاق و هنر مند است كه مشكل بزرگ فرشبافی امروز است .
۲. از بین رفتن رنگرزان و رنگها و شیوه های رنگرزی قدیمی و در مقابل استفاده از رنگهای كم دوام و بی ثبات
۳. عدم دسترسی به مواد اولیه و ابزار مورد نیاز مانند پشم خوب كه حتی الیاف غیر مجاز دباغی شده ، پشمهای كهنه و ضایعات و الیاف مصنوعی و در بهترین وضعیت خامه های وارداتی از پاكستان ، كره و ترك كاملاً برای این فرش نا مناسب است .
۴. تقلیل كیفیت بافت اعم از بافته های درشت و نا مرغوب ـ تغییرات مداوم و گاه غیر عادی در ابعاد فرش ـ استفاده از پود های كلفت و سنگین كه باعث كاهش لطافت و سبكی فرش می شود و كاملاً از پشت فرش قابل رؤیت است .
۵. فقدان اطلاعات كافی در مورد فرش منطقه و گذشتة درخشان آن و شرایط خاص فنی آن .
۶. عدم وجود ناظری آگاه بر كار بافنده ها جهت كاهش ضایعات و نواقص فرشبافی .
۷. از بین رفتن كارگاههای جمعی ، كاهش سرمایه گذاریهای خصوصی و در نتیجه كاهش امكاناتی كه از ضرورتهای كارگاههای جمعی است .وجود سرمایه و ضرورت نظارت بر كیفیت فرش تاثیر می گذارد .
منابع و مآخذ:
۱. غروب زرین نوشتة شیرین صور اسرافیل
۲. قالی ایران نوشتة سیسیل ادواردز
۳. قالیهای تصویری نوشتة پرویز تناولی
۴.طراحان بزرگ قالی نوشتة شیرین صور اسرافیل
۵. پژوهشی در فرش ایران نوشتة تورج ژوله
بازدیدهای میدانی :اراك / ساروق/ لیلیان/ محلات/ فراهان
مصاحبه:
استاد عزت الله ابراهیمی (طراح)
آقای خجسته (رنگرز)
آقای شهاب پور رییس شركت سهامی فرش اراك
استاد محمد باقری (طراح)
استاد پرویز مینایی(طراح)

یاشار دبیری دانشجوی ترم دوم كارشناسی فرش
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران


همچنین مشاهده کنید