پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

قوانین فیلترینگ در آمریکا


قوانین فیلترینگ در آمریکا
در سال گذشته براساس دستور ریاست جمهوری، كمیته ای برای تعیین مصادیق سایت های غیرمجاز اینترنتی تشكیل شد كه با اعلام فهرست سایت های ضداخلاقی و ضددینی كار خود را آغاز كرد. به این ترتیب فهرست سایت های غیرمجاز توسط وزارت پست، تلگراف و تلفن به شركت های خدمات اینترنتی برای فیلترینگ اعلام شده است.
در پی این امر، موضوع فیلترینگ در كانون توجه رسانه های گروهی وارد شد و از جانب برخی مورد انتقادهای جدی، همراه با اعلام نگرانی از دسترسی به اینترنت، قرار گرفت.
این در حالی است كه حتی در كشور امریكا كه محل تولد و رشد سیستم های اینترنتی است موضوع فیلترینگ بسیار جدی گرفته شده و دولت و مجلس و دادگاههای امریكا به عنوان یك نگرانی ملی به آن پرداخته اند.در گزارش حاضر به تجربه فیلترینگ سایت های اینترنتی در كشورهای غربی و بویژه آمریكا نگاهی گذرا شده است.
تصویب زنجیره ای از قوانین محدود كننده استفاده از اینترنت در ایالات متحده در سال ۱۹۹۶ با پیشنهاد بیل كلینتون رئیس جمهور وقت این كشور آغاز شد. در قانون یاد شده كه به نام «قانون صلاحیت ارتباطات» (CAD)(۱) مشهور است، هرگونه اطلاع رسانی مستهجن و غیراخلاقی برای نوجوانان كمتر از ۱۸ سال منع شده است.
به رغم جنجال هایی كه پس از مطرح شدن این قانون به پا شد، چندی بعد، در سال ۱۹۹۸، قانون دیگری با نام COPPA(۲) به تصویب رسید كه مطابق آن متصدیان صفحات اینترنتی از قرار دادن اطلاعات مربوط به كودكان زیر ۱۳ سال به روی اینترنت یا استفاده از این قبیل اطلاعات بدون داشتن مجوز از پدر و مادر آنها منع و موظف شدند در صفحات خود نحوه جمع آوری اطلاعات مربوط به كودكان را به طور مشخص اعلام كنند. همزمان با این قانون، قانون دیگری به نام COPA(۳) طرح شد كه سایت هایی را كه در آنها مطالب آشكار جنسی(۴) و یا عكس های مستهجن(۵) قرار داشت محدود می كرد. یكی از انگیزه های اصلی طرح این قانون حفاظت نوجوانان از عوارض سوء اینترنت بود. به طور دقیق تر، بخشی از این قانون استفاده مجازی از انتقال هرگونه اطلاعات را كه ممكن است برای كودكان مضر باشد، منع می كند.
پس از گذشت ۲ سال، در سال ۲۰۰۰ قانون دیگری به نام CIPA(۶) مطرح شد كه مطابق آن همه مدارس و كتابخانه های عمومی [كه برای اتصال به اینترنت و یا كامپیوتر های متصل به اینترنت از كمكهای دولت استفاده كرده اند.] موظف شده اند به بستن (۷) و یا فیلتر كردن(۸) سایت هایی اقدام كنند كه در آنها تصاویر وقیح(۹) و عكسهای شهوت انگیز مربوط به كودكان و یا هر تصویر جنسی دیگری(۱۰) كه برای نوجوانان مضر باشد، قرار دارد.
در عین حال مدارس موظفند سیاست های پیشنهادی سلامت استفاده از اینترنت(۱۱) را بپذیرند و حداقل یك گزارش از سیاستهای پیشنهاد شده ارائه دهند. همچنین موظفند بر روی همه كامپیوتر های متصل به اینترنت ابزارهای فیلتر كننده (مانند برنامه های فیلتركننده و یا دیواره های آتشین(۱۲) محدود كننده) قرار دهند.
هر چند تمام این قوانین مخالفانی نیز دارد و جنجالهای زیادی در پی آنها به پا شده است ولی اینطور به نظر می رسد كه آمارهای تهیه شده مربوط به آلوده شدن فرزندان خانواده ها و همچنین رشد بیش از حد سایت های ارائه دهنده مطالب جنسی، محرك مهمی برای طرح و اجرای این قوانین بوده است. مطالب زیر از جمله گزارش ها و آمارهایی است كه از سال ۱۹۹۹ در این رابطه ارائه شده است.
- صنعت تصاویر محرك و جنسی(۱۳) موفق ترین (پرسودترین) صنعت تجارت الكترونیك است. [Cnet, ۴/۲۸,۱۹۹۹]
- در سال ۱۹۹۹ تعداد صفحات غیراخلاقی ۱۰۵ میلیارد گزارش شده است.[Forbes,۶/۱۴/۹۹]
- ۶۰ درصد از صفحات اینترنتی كه مورد مراجعه قرار می گیرند، سایت های جنسی هستند و برای اهدافی از قبیل خودارضایی و لذت جنسی مردان استفاده می شوند.
- ۲۵ میلیون آمریكایی بین یك تا ۱۰ ساعت را در هر هفته برای مراجعه به سایت های جنسی صرف می كنند و ۷/۴ میلیون آمریكایی نیز بیش از ۱۱ ساعت از وقت خود را در هفته برای لذت های نامشروع جنسی از این طریق صرف می كنند.
[MSNBC/ StanFord/Duquesne Study, Washington Times ۱/۲۶/۲۰۰۰]
كلمه »Sex» بیشترین كلمه ای است كه در اینترنت جستجو می شود. [Alexa Research Study]
- دانش آموزان در بیشترین خطر برای گرفتار شدن به مراجعه به اینگونه سایت ها قرار دارند.
[MSNBC/StanFord/Duqueshe Study/۲۰۰۰]
- به علت زیاد شدن دسترسی به اینترنت و بیشتر شدن اوقات فراغت افراد، خطر استفاده از این سایت ها جدی تر شده است.
- بسیاری از مواقع وارد شدن به اینگونه سایت ها بدون قصد و نیت قبلی رخ می دهد. تشابه لفظی كلمات، اشتباه در نوشتن كلمه، حقه متصدیان سایت های جنسی در ثبت اسامی سایت ها و آمدن پنجره های تبلیغ سایت بدون درخواست كاربر، مواردی است كه كاربر را به سمت استفاده از این سایت ها به طور ناخواسته می كشاند. طبق آماری در سال ۱۹۹۹ حدود ۲۵ درصد از نوجوانان بین ۱۰ تا ۱۷ سال بدین گونه بدون قصد قبلی وارد سایت های جنسی شده اند و ۲۰ درصد از این افراد جذب این سایت ها شده اند. [OnLine Victimization NOMEC,June ۲۰۰۰] (جامعه نمونه این آمار شامل ۱۵۰۱ نوجوان بوده است.) طبق آماری دیگر ۱۹ درصد از افرادی كه به طور ناخواسته دعوت به مسائل جنسی شده اند این دعوت را پذیرفته اند. طبق این آمار این مسأله در اتاق های گفت وگو(۱۴) (اتاق های چت) به ۸۹ درصد رسیده است. [JAMA Study]
- روزانه ۷ میلیون صفحه به اینترنت اضافه می شود. [Internet Filtering,ZanLoverro ۲/۶/۲۰۰۲
- NZHZ به عنوان یكی از فیلتر كننده های اینترنتی هفته ای ۲۰ هزار صفحه را می بندد. [Internet Filtering,ZanLoverro ۲ ‎/ ‎/۶ ۲۰۰۲
اكثر درخواست هایی كه توسط فیلترهای كتابخانه های عمومی آمریكا از آنها ممانعت می شود، درخواست به سایت های غیرمجازی است كه توسط جوانان بین ۱۳ تا ۱۶ سال صورت می گیرد.
[Internet Filtering,ZanLoverro ۲۰۰۲/۶/۲
این آمارها و چاپ و نشر حوادثی در رابطه با آلوده شدن كودكان به مسائل جنسی و گذراندن مدت طولانی از وقت شوهران در سایت های ارائه دهنده تصاویر جنسی و كم شدن رغبت شوهران به همسران خود از جمله مسائلی است كه باعث شده است شركت های ارائه دهنده خدمات فیلتر كننده در آمریكا رشد كنند.به طور مثال حادثه ای مربوط به یك كودك ۱۳ ساله كه در كتابخانه phoenix Burton Barr تصاویر جنسی را مشاهده كرده است و پس از آن از یك كودك ۴ ساله درخواست عملی جنسی كرده است در مجله Dangerous Access ,۲۰۰۰ به عنوان خبری تكان دهنده به چاپ رسیده است. در عین حال نمونه های بسیاری از گلایه های زنانی كه رابطه زناشویی شان با شوهرانشان به علت استفاده بیش از حد آنها از سایت های ارائه دهنده تصاویر جنسی مشكل پیدا كرده اند، منتشر شده است. جذب شدن این شوهران به خودارضایی از جمله گلایه های همسرانشان است.
در حال حاضر شركت های بسیاری در جهان خدمات فیلترینگ اینترنت را ارائه می دهند و روند كار آنها بدین شكل است كه با استفاده از روشهای هوش مصنوعی (با كمك یك روبات نرم افزاری و روشهایی مانند پردازش تصویر، پردازش زبان طبیعی و جستجو ساده در متن) به پیدا كردن سایت های حاوی مطالب جنسی و غیراخلاقی می پردازند البته در عموم آنها سایت های پیدا شده توسط عامل انسانی نیز بازدید می شود تا از اشتباه احتمالی روش خودكار جلوگیری شود.
برخی از محصولات فیلتركننده معروف این گونه شركت ها عبارتند از: CyberPatrol,SmartFilter,IGear,iPrism,N۲H۲, S۴F.Websense,Web Inspector,X-Stop.با تمام این فعالیت ها هنوز برای حفاظت خانواده ها از خطرات اینترنت نیاز به سرمایه گذاری و تحقیقات است. علی رغم پروژه های تحقیقی زیادی كه در این رابطه در دانشگاههای معتبر آمریكا تعریف شده است، همچنان اینترنت ناامن است و آموزش خانواده ها و كودكان برای جلوگیری از خطرات ناخواسته اینترنت امری لازم است.
علاوه بر آمریكا كه سرمایه گذاری زیادی برای فیلترینگ داشته است، در سایر كشورها نیز این بحث مطرح است. در برخی كشورها عرضه كنندگان خدمات(۱۵) اصلی اینترنت مطابق با قوانین كشور خود از فیلترهای تجاری موجود استفاده می كنند و از این رو عرضه كنندگان كوچك تر كه از طریق عرضه كنندگان بزرگ و اصلی كاربران سرویس می دهند، نیازی به قرار دادن فیلتر ندارند. در برخی كشورهای دیگر همه عرضه كنندگان خدمات اینترنتی از طریق مخابرات آن كشور به شبكه جهانی متصل هستند و لذا با فیلتر شدن خطوط اصلی مخابرات كلیه عرضه كنندگان فیلتر می شوند.
در كشور ما هنوز سیاست واحدی در این زمینه به اجرا درنیامده است، هرچند مطابق با برخی قوانین كه به تازگی تصویب شده، محدودیت هایی برای فراهم كنندگان اینترنت ایجاد شده است ولی به كارگیری فیلترهای معتبر مورد استفاده در جهان و یا ساخت و استفاده از فیلترهای داخلی هنوز در دستور كار همه عرضه كنندگان اینترنت قرار نگرفته است.
نكته قابل توجه در این بحث آن است كه از همان زمانی كه «بیل كلینتون» نخستین قانون محدود كننده دسترسی به خدمات اینترنت را پیشنهاد كرد، اعتراضات گسترده ای از سوی طرفداران آزادی و تشكل هایی نظیر «اتحادیه آزادی های حقوقی و اجتماعی» در آمریكا مطرح شد. این اعتراض ها جنبه های مختلفی داشت و از دیدگاههای گوناگونی مطرح می شد، از جمله اینكه اصلاً چه تعریف واحدی می توان برای واژه های «غیراخلاقی»، «قبیح» و یا «ناشایست» یافت؟
یكی از قضات دادگاه عالی آمریكا قاضی «پاترستوارت»(۱۶) در این باره نوشت: «شاید من هیچگاه نتوانسته باشم معنای دقیق و صحیحی را برای این گونه واژه ها بیابم، اما با دیدن مصادیق عینی آنها كاملاً متوجهشان می شوم.» دو تن از قضات آمریكایی، قاضی اكانیر(۱۷) و قاضی اعظم رنكوایست(۱۸) قانون فعلی برای نظارت را كافی به مقصود نمی دانند و معتقدند در این قانون باید بازنگری اساسی بشود تا تفسیرهای نادرست اجتناب گردد. به نظر ایشان، حذف موارد غیراخلاقی را در اینترنت برای نوجوانها با ممانعت كتابفروش ها از اطلاع رسانی گسترده به مشتریان نوجوان مقایسه كرده اند. این در حالی است كه دیگر مشتریان این كتابفروشی ها دچار چنین ممانعتی نمی شدند. با این همه رواج پیشنهاد مقررات محدود كننده اینترنت توسط دولتها از زمانی آغاز شد كه نگرانی از تأثیرات مخرب فرهنگی و اجتماعی اینترنت در میان مردم خصوصاً پدر و مادرها به تدریج گسترش یافت. ارائه آمارهای مراكز تحقیقاتی كه به از هم پاشیدگی خانواده ها به خاطر تأثیرات غیرمستقیم استفاده سوء از اینترنت حكایت داشت این نگرانی ها را تشدید می كرد. همین تأثیرات اجتماعی بود كه دولت های غربی را به تدریج به كار كردن درباره راههای محدود كردن ورود به سایتها یا صفحات مشكوك واداشت.
نمونه این راه ها پروژه فیلتر كردن اینترنت به نام پروژه ارزیابی فیلتر كردن اینترنت The Internet Filter Assessment Project یا TIFAP بود.
در فاصله آوریل تا سپتامبر سال ۱۹۹۷ «كارن.جی.اشنایدر» كه خود نویسنده و رئیس یكی از كتابخانه های بزرگ بود این پروژه را مدیریت می كرد هدف آن ایجاد محدودیت و دقت در برنامه های ارائه شده اینترنت در كتابخانه های سراسر دنیا بود.(۱۹) البته علیرغم چنین پرسشهایی بسیار واضح است كه بسیاری از افراد از اینترنت احساس خطر كرده اند تا جایی كه به غیر از ساخت وسایل محدود كننده و را ه حل جلوگیری و یا كنترل برای فرزندان توسط خود اینترنت مقاله های بسیاری حول این محور عرضه شده كه والدین، خود چگونه عمل كنند تا به جای كنترل تكنولوژیك فرزندان، خود نیز مستقیم بر آنها كنترل داشته باشند؟! از جمله: مقاله ای است تحت عنوان: «آیا فرزند من در اینترنت امنیت دارد؟ پاسخ هایی داده شده از قبیل اینكه: «شما هر چقدر هم كه اینترنت خود را با دستگاه ها و روش های الكترونیكی محدود كنید، باز آنچه را كه برای فرزندانتان «بد» می دانید در آدرسهایی كه ممكن است به فكر شما نرسد، وجود خواهد داشت. بنابراین بیایید و از روشهای دیگر هم استفاده كنید.»نمونه هایی از راه های ارائه شده در این مقالات عبارتند از:
۱- حواستان به ساعت های خاصی كه اینترنت شما باز است، باشد.
۲- ترجیحا - كامپیوتر (رایانه) خود را در اتاقی قرار دهید كه اكثر اوقات خانواده در آن جمع هستند و عمومی تلقی می شود.
۳- حواستان به قبض های «مودم» و یا تلفن باشد. هرگونه شماره مشكوك را پیگیری كنید.
۴- گاهی از فرزندتان بخواهید تا در مورد آدرسهایی كه به آنها رجوع می كند، برایتان توضیحاتی دهد.(۱۹)
۵-....
در همین رابطه برخی متخصصان اروپایی و آمریكایی معتقدند كه بزرگترین خطر برای فرزندان، عدم اطلاع آنان، و سكوت بزرگترانشان می باشد. آنها می گویند كه در مرحله اول، باید اطلاعات كافی و لازم را در ارتباط با خطرات اینترنت و جستجوهای بی مورد و بدون مصرف، به فرزندان گوشزد كرد.
این نظریه در حالی عنوان شد كه دادگاه عالی آمریكا، خود پیش از این رأی داد كه كتابخانه های عمومی می بایستی بالاجبار از فیلترها و روش حذف كردن استفاده كنند و اینكه این همان راهی است كه برای حفاظت از سلامت نوجوانان، مؤثر واقع شد. این نظریه تصریح كرد كه چنین كاری نمی تواند «تجاوز به آزادی بیان» باشد. منظور از آن، این بود كه كتابخانه هایی كه از چنین تكنولوژی ای برخوردارند باید از دستگاه ها و نرم افزارهایی استفاده كنند كه لااقل هنگام استفاده كوچكترها از آن، قابل كنترل به خصوص در موارد شهوت انگیز و غیراخلاقی باشند.
این نظریه به قانون و یا لایحه نرسید و در همین نقطه متوقف شد چرا كه مورد شكایت بسیاری از مدیران كتابخانه ها و نیز استفاده كنندگان از كتابخانه ها واقع شد. آنها معتقد بودند كه این كار نوعی سانسور و جلوگیری از دریافت دقیق و صحیح اطلاعات است.(۲۱)
آنها در عین حال اعتقاد داشتند كه این كار بسیاری از علوم را نیز كه دانستن آنها حق مسلم مردم است، بطور ناخودآگاه، محدود می كنند، علومی كه برخی موضوعات آنان، عبارتند از: سرطان سینه، رفتار جنسی در زندگی زناشویی، بیماری های ناشی از روابط جنسی و....
پیش از این نیز دوبار، تصمیماتی مشابه، توسط دادگاه عالی آمریكا، از تبدیل به قانون یا لایحه بازداشته شده بودند.
از طرف دیگر در پی گسترش نگرانی های خانواده ها از هر جهت در این زمینه و یاری خواستن پی درپی آنها از دولتهایشان، روزانه خبرهای متعددی در این باره پخش می شود. از جمله خبری است مبنی بر اینكه در پنجم مارس سال ۲۰۰۳، دادگاه عالی آمریكا برای چندین مرتبه، مشغول بررسی این مشكل شده كه آیا دولت می تواند عملكردی داشته باشد كه در حین دفاع و محافظت از ملت در زمینه معضلات اینترنت، مانع از آزادی بیان(۲۲) نشود؟
این مباحث جای نقد و بررسی بسیاری دارد كه نمی توان آنرا در چند سطر محدود كرد، اما می توان از یك دیدگاه دیگر هم به این موضوع نگریست. به طور مثال در مقاله ای تحت عنوان «بازسازی روان های زخمی» نوشته استیو گلهر (Steve Ghallagher) - به تاریخ ۲۰ ژون ۲۰۰۳ - با آیه ای از انجیل آغاز شده:
... «قانون خدا و بازسازی ارواح، كامل است...»(۲۴)
وی در ادامه نوشته خویش به این مورد پرداخته كه خداوند در مسیحیت و یا اصلا از لحاظ انسانی و فطری انسان هایی كه هنوز روحشان دست نخورده و سالم است، خواسته تا از متلاشی شدن روان همنوعانشان جلوگیری كنند و كلیه آیاتی را كه بدانها در مقاله خویش اشاره كرده، به موضوع: «قعر فساد در اینترنت» ربط داده است:
«برادران! شما كه هنوز نوری از تقدس در وجودتان هست، باید با آرامش و حوصله به آنهایی كه در گناه گرفتارند، كمك كنید...»(۲۵)
در خاتمه و با بررسی تمامی جوانب، انسان صرفا به تفكری عمیق واداشته می شود. تفكری كه معضلی جهانی را در برگرفته كه هنوز جواب یا راه حلی برای آن یافت نشده هر چند كه این موضوع به نوعی همگانی است و ذهن اكثر همنوعان ما را به خود مشغول كرده...)(۲۶).

پی نوشتها:
۱) CDA: Communication Decency Act
۲) COPPA: Childrenشs Online Privacy protection Act
۳)COPA:Child Online Pratection Act
۴)Seaual explicit content
۵)pornographic
۶)Child Internet Protection Act
۷)Blocking
۸)Filtering
۹)Obscenity
۱۰)Child Pornography
۱۱)Internet Safery Policy
۱۲) Fire wall
۱۳)Pornography۱
۱۴)Chat room
۱۵) Provider
۱۶) Potter Stwart
۱۷) OشConnor
۱۸) Rehnqwist
۱۹) Karen. G. Schneider
۲۰© هâانç هذمèر با َس èرد ¨Password) html®¼½
۲۱) Filtering

۲۴) آیه: (Pslam ۱۹.۷)
۲۵) آیه: (Galatians ۶.۷ NZU)
۲۶) مقاله: AFA issues pornography
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید