شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

پیش به سوی زندگی بهتر - تضمین سلامت روان


مقدمه
انسان موجودی است كه فطرت و امور فطری را به ودیعه از جانب خداوند متعال دریافت نموده كه همه آنها در جهت دهی زندگی او مؤثر واقع می‏شوند. به لحاظ فطری بودن موجودیت انسان، او آگاهانه یا ناخود آگاه خود را به یك مبدا متعالی متصل می‏داند كه تمامیت اتكال و توجه او را در بر می‏گیرد.
حس پرستش و كمال جویی یكی از امور فطری است كه در جهت دهی این اتصال، انسان را همراهی می‏كند. در این ارتباط و اتصال پدیده‏ای به نام «ایمان‏» از جانب انسان به خداوند متعال و مبدا تكامل یافته خلق می‏شود كه تنها فاعل آن آدمی بوده و بر اساس مبانی و مبادی فكری خود، این پدیده را در زندگی مؤثر می‏داند. به عبارت دیگر سهم تاثیر ایمان در زندگی آدمیان بسته به آن است كه انسان چه تفسیر و برداشتی از میزان تاثیر این پدیده داشته باشد. گاهی ایمان از بدو تا ختم زندگی را جهت می‏بخشد و گاه اثر گذاری آن تا حد حداقل كاهش می‏یابد. این اثر گذاری و اثر پذیری منوط به انتخاب آگاهانه آدمیان است كه «انا هدیناه السبیل اما شاكرا و اماكفورا» . (۱)
این مقال در پی آن است كه پس از در نظر گرفتن اصل ایمان به عنوان یك اصل موضوعه، آثار و لوازم فردی و اجتماعی آن را (هر چند به اختصار) بیان نماید.
تبیین موضوع
اعتقاد و باورهای مذهبی، به عنوان نیاز اصلی انسان در جهان هستی معرفی می‏شود. نیاز به یافتن، فهم و بر قراری ارتباط و اتصال به مبدا وجودی، فهم غایت و هدف زیست و نقش آدمی در این جهان، چگونگی ارتباطات آدمیان (خدا، خود، دیگران و طبیعت) و نحوه برخورد وكنش انسان از جمله نیازهایی هستند كه صرفا مذهب تنها پاسخگوی آنها است; چرا كه زمانی نیازها به واقع و روشن پاسخ داده می‏شوند كه در مرحله قبل از پاسخ، شناسایی نیازها به درستی و روشنی صورت پذیرفته باشد و این امر بدیهی و قطعی است كه به هر اندازه انسان در شناخت‏شناسی گام بردارد نمی‏تواند معرفت كاملتر از تنها خالق خود داشته باشد; پس كاملترین برنامه نیز از سوی همان مبدا وجودی پذیرفته خواهد شد و آدمی صرفا در صورتی در طی طریق خود توفیق خواهد یافت كه این برنامه را در زندگی خود جاری وساری بیند.
تا به اینجا دریافتیم كه :
اولا: انسان موجودی فطری است;
ثانیا: بر اساس امور فطری طریقه زندگی خود را آگاهانه انتخاب كند;
ثالثا: برنامه‏ایی كه این راه را از ابتدا تا اتصال معین كرده و جهت می‏دهد، دین نام گرفته است، از جانب تنها مبدا وجودی برای انسان عرضه شده است.
رابعا: بر اساس میزان حضور این برنامه در زندگی فردی و اجتماعی انسان، میزان ایمان او به مبدا و برنامه ارائه شده از سوی خداوند تعیین می‏شود، چرا كه ایمان تصدیق كردن كسی را و در انقیاد او در آمدن (۲) معرفی شده است.
حیطه تمركز
بر اساس مطالب مطروحه و نتایج ماخوذه، اثرات مذهب و ایمان در سلامت انسان مورد توجه قرار می‏گیرد.
استاد شهید مطهری رحمه الله در بررسی محققانه خویش آثار و فوائد ایمان را به این شكل ترسیم می‏كنند:
ایجاد بهجت و انبساط، نیكو سازی روابط اجتماعی و در نهایت كاهش و رفع ناراحتی‏ها، كه اینك به بررسی آنها می‏پردازیم:
۱. بهجت‏آفرینی
اولین اثر ایمان به لحاظ بهجت آفرینی و انبساط آفرینی، «خوش بینی‏» است. خوش بینی به جهان و هستی. (۳)
به لحاظ آنكه ایمان نحوه تلقی انسان را نسبت‏به آدم و عالم شكل بخشیده و در نهایت آفرینش را غایت مدار معرفی می‏كند و غایت را تكامل و سعادت انسان در اتصال به مبدا وجودی بیان می‏دارد; در نهایت دید انسان را به كلیت نظام هستی و قوانین حاكم بر آن خوش بینانه خواهد ساخت. آدمی در این نحوه نگرش به خلقت‏خود توسط تنها خالق، ایمان دارد و بر اساس این ایمان هر آنچه كه به عنوان برنامه راه از سوی آن مبدا ارائه شود مورد پذیرش یقینی قرار خواهد گرفت.
او بر این اعتقاد است كه وسایل رشد و ترقی او كاملا مهیا است، یعنی اگر نتواند گامهای سعادت را در راه تكامل بردارد، مقصر خود اوست. این اعتقاد و اندیشه است كه او را با امیدواری به آینده‏ای درخشان به حركت وا می‏دارد.
در مقابل فردی كه به مبدا و معاد ایمان ندارد و عناصر ایمان را در زندگی خود دخالت نمی‏دهد، آگاهانه عملكردی را برای خود انتخاب كرده است كه سراسر ناراحتی، اضطراب و عدم آرامش است.
«و من اعرض عن ذكری فان له معیشهٔ ضنكا» (طه/ ۱۲۴)
چرا كه به واقع ایمان تنها عنصری است كه زندگی را درون جان ما بر ما وسعت می‏بخشد و مانع محكمی خواهد شد بر هر گونه فشار و سختی‏های ورحی روانی.
اثر دومی كه وارد این بحث می‏شود «روشندلی‏» است. آدمی به محض اینكه به حكم ایمان جهان را توسط نور حق و حقیقت منور و روشن می‏بیند، این روشنی به فضای درونی وجود او نیز مؤثر واقع شده و راه ترقی را بدون هیچ گونه ابهام و تاریكی یافته بر خلاف كسی كه به اختیار نخواسته است از این روشنایی استفاده كند.
فلذا جهان در دید او پوچ و تاریك است. فردی كه خالی از بینش و معرفت است آگاهانه ظلمت‏بی ایمانی را انتخاب كرده و به همین سبب خانه دل او نیز در این تاریك خانه، تاریك و ظلمانی خواهد بود.
«امیدواری‏» سومین اثری است كه ایمان در طی طریق سعادت ایجاد می‏كند. به لحاظ حاكمیت منطق مادی جهان نسبت‏به مردی كه در راه صحیح و یا راه باطل، راه عدالت‏یا راه ظلم، راه درست‏یا راه نادرست گام برمی‏دارد بی طرف و تفاوت است. نتیجه كار آنها بسته به این است كه مقداری تلاش داشته باشند و پس!
اما اگر نگاهی به اصول و مبانی افراد با ایمان بیندازیم جهان آفرینش و تمام موجودات مخلوق خداوند تبارك تعالی نسبت‏به تلاش این دو دسته بی تفاوت و بی طرف نیست. بلكه حاكم بر آفرینش به طور جدی حامی و طرفدار كسانی است كه در راه حق و حقیقت گام بر می‏دارند چرا كه «ان تنصرو الله ینصركم‏» (محمد/ ۷)
بر این اساس است كه انسان مؤمن به لحاظ آنكه گامهای خود را طبق قوانین حركت الهی تنظیم می‏كند نتیجه را هم از چنین برنامه‏ایی خواهان است. او در حقیقت‏خود را به این نحوه از نگرش و زندگی سپرده است، با اعتقاد و ایمان حركت را آغاز كرده است، پس تمام پدیده‏هایی كه در این راه ایجاد می‏شوند را هم از جانب همان مدیر و مدبر می‏بیند كه گامهای قبلی و بعدی او را تنظیم می‏كند.
به واقع امیدواری تنها و تنها از این نكته ناشی می‏شود كه انسان به موجودی كه حركت او را جهت‏بخشیده و تنظیم می‏كند، هدایت كرده و حمایت می‏كند، ایمان داشته باشد وعنصر توكل را قرین ایمان واقعی و حقیقی خود در نظر گرفته باشد، به خلاف كسانی كه چنین توكل و ایمانی را انتخاب نكرده یا فراموش می‏كنند.
اینان بر اساس آن كه خود را تنها مدبر امر می‏دانند در رویا رویی با مشكلات، موانع و سختی‏ها به دو نحو برخورد خواهند كرد:
- یا این كه تازه متوجه یك مبدا متعالی خواهند شد، چه اینكه خداوند متعال در قرآن مجید می‏فرمایند كه بندگان در اضطراب و تلاطم كشتی‏ها در دریا و به لحاظ ترس از غرق شدن، متوجه یك مبدا شده و هنگامی كه به ساحل می‏رسند دوباره آن مبدا را فراموش می‏كنند.
- و یا این كه گام‏های بعدی برداشته می‏شود، تا به آنجا كه در ناامیدی مطلق گام برمی دارند كه در این صورت دیگر هیچ انگیزه‏ای برای ادامه حركت و طی مسیر زندگی باقی نخواهد ماند.
اثر چهارم ایمان به لحاظ انبساط آفرینی، آرامش خاطر است.
در مقدمه بحث آمد كه انسان به لحاظ وجود امور فطری خواهان سعادت و تكامل است .
در برنامه‏ایی كه از جانب خداوند متعال آمده، به وضوح و روشنی، از بدو تا ختم و در نهایت اتصال حقیقی ترسیم گشته است. به این لحاظ انسانی كه در این راه گام برمی‏دارد، در همان گام‏های آغازین آرامش خاطر كاملی را می‏یابد كه نتیجه احساس و تصور اتصال شیرینی است‏بین خالق و مخلوق.
این آرامش در مقابل، هیچ گاه یافت نمی‏شود، به لحاظ آنكه خزانه محدود تفكر آدمی توانایی و قابلیت آن را ندارد كه تا به انتها حركت را به یقین تنظیم كند، پس هر لحظه و هر آن دچار دلهره و اضطراب خواهد شد.
البته بیان فوق به این معنا نیست كه انسان مؤمن با توكل و ایمان دست از تلاش برداشته یا تلاش مهمی كند، بلكه اعتقاد نگارنده بر آن است كه عنصر تلاش در كنار عنصر اطمینان خاطر از شرایط و زمینه‏های حاكم بر راه می‏تواند مؤثر واقع شود، یعنی تلاش توسط ایمان و عقیده جهت‏یافته، تنظیم می‏شود و پایه‏ای یقینی می‏یابد; پس دیگر جایی برای اضطراب باقی نخواهد ماند، به لحاظ آنكه اضطراب، حاصل شك و تردید است و این شك و تردید در مورد انسانهای مؤمن هیچ گاه رخ نمایی نمی‏كند، به دلیل اینكه ارتباطی بین خالق و مخلوق، مؤمن و مؤمن بر قرار شده است كه یك طرف این ارتباط خداوندی است كه تمامت این تلاشها و حركات توسط عنایت و توجه او جهت‏یافته و تنظیم می‏شوند.
انسان مؤمن به لحاظ آنكه به ایمان خود ایمان داشته و آگاهانه این راه را انتخاب می‏كند، تمام درها را به سوی ورود هر گونه تردید و دلهره می‏بندد، پس سكونت‏خاطر می‏یابد و این سكینه و آرامش او را به جلو می‏راند، مگر نه آن است كه «الا بذكرالله تطمئن القلوب‏» .۲. بهبود روابط اجتماعی
برای تبیین این اثر و بحث‏باید مقدماتی را چنین در نظر گرفت:
الف - انسان مانند برخی از جانداران دیگر، اجتماعی آفریده شده است ;
ب - زندگی در اجتماع نمی‏تواند به شكل فردی اداره شود، بلكه باید همه اعضاء اجتماع در آن سهیم بوده و شركت كنند;
ج - شركت در امور اجتماع زمانی به درستی امكان‏پذیر است كه نوعی تقسیم كار بین افراد بر قرار شود كه بر این اساس ارتباطات در انواع مختلف آن (اقتصادی، فرهنگی و...) برقرار می‏شود;
د روابط و ارتباطات اجتماعی زمانی می‏توانند یك جامعه را هدایت كنند كه بر اساس قوانینی عادلانه تنظیم شده باشد و افراد، عدالت را در این قوانین جاری و ساری بیابند.
اگر نگاهی دقیق به مقدمات مطروحه بیفكنیم دو نكته باقی خواهد ماند ; ابتداآنكه ضمانت قوانین حاكم بر روابط چیست و سپس میزان توجه و عمل كردن افراد به این قوانین تا چه حدی است ؟
در بحث قبل آمد كه در حیطه فردی زندگی آدمیان، آنچه مباحث و مسائل را تبیین كرده و جهت می‏بخشد همان «دین‏» است. دین صرفا مباحث فردی را در بر نمی‏گیرد و توجه خاصی را به زندگی و روابط اجتماعی معطوف می‏كند تا آنجا كه بخش اعظمی از قوانین و مقررات دینی ناظر به اعمال و روابط اجتماعی آدمیان با یكدیگر است. به لحاظ آنكه عدالت‏خصیصه بارزی برای مدیر و مدبر اصلی این قوانین است، خود به خود جاری و ساری قوانین هم خواهد شد.
به عبارت دیگر عدالت عادل، عدالت قوانین موضوعه عادل را تضمین می‏كند، و همین عدالت مهم‏ترین عاملی است كه آدمیان را جذب قوانین و امیدوار به اجرای این نوع از قانون كرده است.
با نگرشی دقیق با اصول موضوعه حاكم بر روابط اجتماعی مقرر از سوی خداوند متعال با محورهایی چون عدالت، خیر خواهی، شجاعت، وفای به عهد و...مواجه خواهیم شد كه زیربنای یك اجتماع سالم، صحیح و به دور از هرگونه بدبینی، فساد، بی اعتمادی و. ..را تشكیل می‏دهد.
كاملا این نكته بدیهی است كه انسانهایی كه در حیطه فردی طبق قوانین الهی سالم تربیت می‏شوند، می‏توانند با اخوت و برادری، جامعه‏ای آرام، سالم، متعهد و رو به رشد را تضمین نمایند. آنچه این اعضاء را مانند یك كل متحد در پیكره جامعه به هم پیوند می‏دهد، اصول و ارزش‏های تضمین شده در دین است، آنجاست كه:
بنی آدم اعضاء یكدیگرند
كه در آفرینش ز یك گوهرند
بر این اساس كه همه‏ی ما از دو بعد جسم و روان شكل یافته‏ایم، دقت در عوامل آسیب رساننده‏ی روانی و روحی و پیش‏گیری از بروز بیماری‏های روحی هم فی نفسه و برای افزایش سلامت روان مؤثر است و هم از آسیب‏های جسمانی ناشی از عدم تعادل روحی می‏كاهد.
به هر اندازه این تعادل یا سلامت روان دچار تغییراتی شود، انسان از حالت طبیعی خود خارج شده و نشانه‏های آشفتگی در او ظاهر خواهد گشت كه از آن جمله می‏توان به ناكامی در دستیابی به اهداف و آرمان‏های پیش بینی شده اشاره كرد. نتیجه‏ی این ناكامی به طور معمول افسردگی، انزوا، ناامیدی و چه بسا اضطراب و دلواپسی از آینده است.
از این رو در این نوشتار برآنیم تا به اجمال، پیرامون سه مقوله‏ی تعیین و تشخیص اهداف، انتخاب وسایل و زمان بندی در مورد وسایل و اهداف بحث و بررسی نماییم. به امید آن كه در آینده‏ای نه چندان دور، توفیق ارائه‏ی تفصیلی این مطالب حاصل شود.
این امر مسلم و بدیهی است كه هر یك از ما تلاش‏های خود را در جهت رسیدن به اهدافی تنظیم می‏كنیم كه به عنوان عناصر راه در نظر گرفته می‏شوند. این تلاش‏ها كه طی روزها و هفته‏ها از سوی انسان‏ها انجام می‏پذیرند، گام به گام آن‏ها را به سوی نیل به هدف نزدیك‏تر می‏نمایند.
«هدفمندی‏» به عنوان یكی از اصول اساسی در زندگی مطرح است، اما نحوه‏ی دست‏یابی به اهداف و تنظیم وسایلی كه طی راه را ممكن می‏سازد جزو نكات مهم در این راستا است.
پس:
اولا: انسان‏ها هدفمند زیست می‏كنند;
ثانیا: تمام تلاش خود را در راستای رسیدن به اهداف خرد و كلان زندگی مصروف می‏دارند.
اما با این وجود، حیرانی و سرگردانی، آسیب همیشگی كسانی است كه سعی دارند در فراسوی تلاش خود، موفقیت را ببینند.
آسیب اصلی، عدم برنامه‏ریزی و طبقه بندی نكردن فعالیت‏ها و اهداف است. اگر بخواهیم در انتهای جاده‏ی زندگی موفقیت نهایی را برای خود رقم زنیم بایستی:
ابتدا اهداف را در سه سطح نهایی، متوسط و ابتدایی تقسیم كنیم. هدف غایی دربرگیرنده‏ی اهداف متوسط و اولیه است، به این نحو كه اگر اهداف اولیه و سپس اهداف متوسط حاصل شوند در نهایت فرد به هدف غایی خود نایل می‏شود.
پس گام اول تعیین و تشخیص هدف غایی و اهداف متوسط است. از این رو بهتر است این اهداف و اولویت‏ها را بر روی كاغذ ثبت نماییم تا با تمركز بیشتر در رتبه بندی و نیل به آن، تصمیم بگیریم.
پس از آن كه اهداف سه گانه (اولیه، متوسط و غایی) مشخص گردید، باید براساس رتبه بندی اهداف، وسایل مورد نیاز مشخص شوند. نحوه‏ی تعیین این وسایل بدین گونه است كه فرد با توجه به ظرف زمانی كه در آن وجود دارد ترتب و نحوه‏ی استفاده از این وسایل را مشخص می‏كند. برای تشخیص او باید در ابتدا خوب فكر كند و در مخیله‏ی خود از ابتدا تا انتهای راه را پیش رود و سپس با مشورت با دیگرانی كه این راه را طی كرده‏اند، وسایل تا حد امكان مطلوب را تشخیص دهد.
مثلا اگر تقرب به خداوند متعال هدف غایی باشد، تدریس با نیت تقرب هدف متوسط، پذیرش یا قبول شدن در امتحان و پذیرش استاد به عنوان هدف اولیه در نظر گرفته می‏شوند. برای نیل به اهداف غایی، متوسط و اولیه فرد طالب بایستی وسایلی چون تبحر در كلاس‏داری، گذراندن مقطع تحصیلی مورد نیاز، اطلاعات تخصصی كافی و... را فراهم نماید. نحوه‏ی فراهم شدن این وسایل و ترتب و تقدم آن با تفكر، مشورت وصلاح دید مسؤول آموزشی و اساتید مجرب قبلی امكان‏پذیر است. بخشی از وسایل، فرد را تا حصول هدف اولیه همراهی می‏كند، پس از آن هدف اولیه خود یكی از وسایل نیل به هدف، یا اهداف متوسط خواهد شد و به همین ترتیب با طی راه‏های ممكنی كه نیل به هدف غایی را ممكن می‏سازد، فرد اهداف را یكی پس از دیگری پشت‏سر می‏گذارد.
نكته‏ای كه باید توجه داشت آن كه باید در انتخاب وسایل و اهداف بسیار زیاد محتاط بود و سریع عمل نمود، چرا كه فرصت و زمان چون ابرها می‏گذرند و جای هیچ درنگی نیست.
تا به این جا دریافتیم كه باید هر هدفی را به اهداف جزیی‏تر تقسیم نماییم، اهدافی كه در صورت تحقق آن‏ها هدف اصلی محقق می‏شود. لذا باید برای انتخاب وسایل جهت نیل به هدف بكوشیم. در هر انتخاب ابتدا تفكر نماییم و پس از آن با مشورت با دیگران (صاحب نظران) وسایل به نحو قطعی انتخاب شوند.
گام سومی كه هم اكنون بررسی می‏شود «زمان بندی‏» اهداف و وسایل است كه چون دو گام قبلی دارای اهمیت ویژه‏ای است.
گام‏های قبلی (یعنی تعیین اهداف و وسایل) به عنوان محتوی در قالب زمان ریخته می‏شوند و تعیین این قالب نیز احتیاج به تفكر و مشورت دارد. برای زمان بندی بایستی توجه داشت كه:
۱. متوسط زمانی كه در آن مدت می‏توان به هدف یا اهداف رسید را در نظر بگیرید (زمان حداقل و حداكثر شما را به نتیجه‏ی غایی نمی‏رساند.)
۲. مقداری از زمان را به عنوان زمان سوخته شده، پیش بینی كنید. (این زمان صرف امور و حوادث غیر مترقبه می‏شوند.)
۳. زمان را نیز چون هدف یا اهداف از حالت كلی خارج نموده و تبدیل به قطعه‏های زمانی كوچك‏تر یا محدودتر نمایید.
۴. در انتهای هر قطعه‏ی زمانی با مرور زمانی كه گذشته است، میزان موفقیت‏یا عدم آن را بسنجید.
۵. ضمن سنجش، موفقیت‏یا عدم آن برای خود، تشویق و یا تنبیه‏هایی (متناسب با روحیات خود) در نظر بگیرید.
۶. در تشویق و یا تنبیه خود، با خود صریح بوده و به صراحت عمل كنید.
۷. این سنجش و مراقبت را در پایان تمام قطعه‏های زمانی داشته باشید. مراقبت نهایی حاصل جمع مراقبت‏های قبلی است كه در پایان تك تك قطعات زمانی ثبت‏شده‏اند.
۸. در انتهای زمان در نظر گرفته شده، تجربیات اندوخته شده‏ی خود را حتما با ذكر موضوع بر روی صفحه‏ای ثبت نمایید تا در زمان‏های بعد بتوانید برای خود و یا دیگران به عنوان تجربه استفاده كنید.
مرور نهایی:
- تلاش‏های روزمره‏ی ما عناصری هستند كه با طی شدن آن به اهداف مورد نظر می‏رسیم.
- برای رسیدن سریع‏تر و بهتر به این اهداف باید:
اولا: هدف یا اهداف را در اهداف كوچك‏تر یا جزیی‏تر كه راحت‏تر قابلیت دسترسی دارند، تقسیم نماییم;
ثانیا: برای رسیدن به هر كدام از این اهداف، وسایلی را انتخاب نماییم و برای آن‏ها برنامه ریزی كنیم;
ثالثا: زمان مورد نیاز برای نیل به اهداف را پیش‏بینی كرده و براساس پیش بینی حركت را آغاز كنیم، سپس با كنترل گام به گام پیش‏بینی، خود را بیازماییم;
رابعا: برای فعالیت‏های خود تشویق و تنبیه‏هایی در نظر بگیریم و در اعمال آن‏ها با خود به صراحت عمل نماییم.
پی‏نوشت‏ها:
۱) سوره انسان، آیه / ۷۶.
۲) سید مصطفی دشتی، معارف و معاریف، ج ۱، انتشارات اسماعیلیان. قم، ۱۳۶۹.
۳) مرتضی مطهری، مقدمه‏ای بر جهانی بینی اسلامی، انتشارات صدرا.
.
مهدیه علوی
منبع : بنياد انديشه اسلامي