جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

علم طب و بیمارستان‏ها


وقتی طب از دست‏سریانی‏ها به دست مسلمین افتاد تحقیق و مطالعه در آن‏جنبه جدی‏تر و دقیقتر گرفت. بجای رساله‏های كوتاه علمی كه معمول‏سریانیها بود، دائرهٔ المعارفهای جامع طبی بوسیله مسلمین تالیف شد.
تحقیقات تجربی و مطالعات بالینی هم البته از نظر دور نماند. مخصوصا دربیماریهای منطقه‏یی و محلی تحقیقات مسلمین- و علماء قلمرو اسلام- اهمیت‏یافت. در واقع، تحقیقات علماء یهود و نصاری و حتی صابئین هم‏كه در دار الاسلام انجام می‏یافت‏به تشویق و هدایت مسلمین بود.
قدیمترین رساله‏یی كه در باب چشم پزشكی هم اكنون در دست است‏رساله‏یی است از آن حنین بن اسحق. كثرت و شیوع انواع بیماریهای چشم‏در مناطق واقع در قلمرو اسلام البته سبب عمده بود در جلب توجه اطباءاسلام به چشم پزشكی و علوم وابسته بدان. در باب تاریخ چشم پزشكی‏مسلمین هیرشبرگ آلمانی (۱) رساله جامعی دارد كه حاكی است از اهمیت‏كارهای مسلمین درین باب. یك چشم پزشك جراح در عهد ملكشاه‏سلجوقی شهرت یافت‏به نام ابو روح محمد بن منصور كه‏«زرین دست‏»خوانده می‏شد و كتاب فارسی او نور العیون كتابی جامع و قابل توجه بود درین رشته از طب (۲) . چشم پزشكان اسلام در جراحی چشم‏پیشرفتهایی قابل توجه پیدا كردند. در بین آنها كسانی بودند كه آب آوردگی‏چشم مردی را هم كه یك چشم بیشتر نداشت‏با اطمینان تمام عمل‏می‏كردند. در سایر رشته‏های طب هم مسلمین كارهای ابتكاری انجام‏داده‏اند. قدیمترین ملاحظات بالینی برای تشخیص و بیان تفاوت بین‏آبله و سرخك( الجدری و الحصبه) رساله‏یی است كه محمد بن زكریای‏رازی درین باب نوشته است. پیش از وی هیچ طبیبی- یونانی یااسلامی- به این نكته‏ها برنخورده بود. رازی- كه نزد اروپائیها Rhazes خوانده می‏شود- طبیب و حكیم ایرانی است كه در طب وكیمیا هر دو دست داشته است و اخبار و آثار او حاكی است از علاقه به‏معرفت تجربی. می‏گویند وقتی خواست در بغداد بیمارستان بسازدقطعه‏های گوشت در محله‏های مختلف شهر آویخت و جایی كه كمتر درگوشت آثار عفونت پدید آمده بود آنجا بیمارستان ساخت. (۳) كتاب حاوی اوبزرگترین و جامعترین كتابی است كه در قدیم یك طبیب توانسته ست‏بوجودبیاورد و در واقع یك دائرهٔ المعارف بزرگ طبی است‏شامل اقوال وتحقیقات اطباء یونانی، سریانی، ایرانی، هندی و عرب، بعلاوه تجارب‏شخصی در باب بیماریهای مختلف. ترجمه لاتین آن جزو كتب درسی‏طب بوده است و كثرت چاپهای آن حاكی است از تداول و نفوذ كتاب.
یك دائرهٔ المعارف طبی دیگر كه بوسیله مسلمین تالیف شد عبارت بود ازكامل الصناعه مجوسی- علی بن عباس اهوازی- كه طب ملكی هم‏خوانده می‏شود- به نام ملك دیلمی عضد الدوله. اثر مجوسی كه درقرون وسطی وی را Haly Abbas می‏خوانده‏اند در اروپا شهرت‏بسیار یافت و نزدیك پنج قرن مرجع مهم طب بود در مدارس اروپا.
تاثیر مجوسی در پیشرفت طب قابل ملاحظه بود و توضیحی كه از سیستم‏عروق شعریه كرده بود از جهت تاریخ علم، اهمیت‏بسیار دارد. اما عظیمترین اثر علمی در طب اسلامی قانون ابن سینا بود كه نیز دائرهٔ المعارف‏طبی است و نویسنده در آن اقوال اطباء یونانی، هندی، و ایرانی را درانواع معالجات و در مسائل مربوط به تدبیر الماكول بیان می‏داردچنانكه از تجارب شخصی هم مواد بسیار به آن مجموعه می‏افزاید و بساكه اقوال یونانیها را نقد می‏كند و مخصوصا از خود بعضی معالجات‏خاص درباره امراض بیان می‏كند كه حتی امروز نیز جالب است (۴) ترجمه لاتینی آن نیز در اروپا مكرر چاپ شده و آنجا در مدتی مدیدتر وطولانیتر از هر كتاب دیگر بمنزله انجیل مقدسی برای اطباء تلقی شد- چنانكه در قرن شانزدهم بیش از بیست چاپ از آن وجود داشت.
اطبای اسلامی اندلس هم در پیشرفت طب سهم بزرگی داشته‏اند.
ابن رشد حكیم معروف بود كه نشان داد یك تن دو بار آبله نمی‏گیرد. چنانكه‏ابن الخطیب اندلسی(متوفی ۷۷۶)مشهور به لسان الدین كه مخصوصانزد مسلمین به عنوان ادیب و شاعر و مورخ شهرت دارد و در تاریخ‏غرناطه و احوال امراء و ادباء اندلس تالیفاتش مشهورست و در طب‏نیز تبحر داشت، در دوره طاعونی كه اروپا و آسیا معروض این مرگ‏سیاه (Black Death) موحش شده بود در رساله طاعون خویش نشان‏داد (۵) كه این بیماری واگیرست و در اثبات سرایت آن برای اقناع‏مخالفان نوشت‏ساری بودن این بیماری ازینجا معلوم می‏شود كه هر كس‏درین ماجرا با بیمار ارتباط می‏یابد بدان دچار می‏شود و هر كس با اوتماس ندارد مصون می‏ماند چنانكه نیز از راه لباس، ظرف، گوشواره هم‏بیماری از یكی به دیگری منتقل می‏شود. ابن النفیس دمشقی(متوفی‏۶۸۷)كه او را ابن ابی الحزم نیز می‏خوانند حركت‏خون را در ریه بیان‏كرد و بدینگونه قرنها قبل از سروتیوس اسپانیائی كه او را كاشف واقعی‏دوران دم می‏دانند وی به این نكته پی برد. در جراحی نیز كارهای‏مسلمین جالب بود و تا حدی ابتكاری. ابو القاسم الزهراوی كه در قرون وسطی نزد اروپائیها Albucacis خوانده می‏شد چندین اسباب‏مهم در جراحی توصیف یا اختراع كرد كه شرح آنها در كتاب التصریف‏وی آمده است. در قرن دوازدهم میلادی، طرز جراحی مسلمین قدری‏نسبت‏بشیوه كار رایج در نزد فرنگی‏ها كامل بوده است كه اطباء عرب‏چنانكه اسامهٔ بن منقذ یك جا از قول یك طبیب مسیحی عرب نقل می‏كند (۶) شیوه جراحی آنها را نوعی قصابی وحشیانه تلقی می‏كردند.مسلمین در بعضی رشته‏های طب تحقیقاتی كردند كه بی‏سابقه‏بود چنانكه درباره جذام ظاهرا اولین تحقیقات بوسیله آنها شد، فرق بین‏آبله و سرخك را اول بار آنها ملتفت‏شدند، درباره مامائی و قابلگی‏خیلی بیش از یونانیها مطالعه كردند. همچنین در استعمال بعضی ادویه، و پاره‏یی وسائل معالجه سابقه آنها محقق است. پزشكان اسلامی در معالجه‏بسیاری بیماریها بر لزوم استفاده از طبیعت مریض، مخصوصا تاكیدمی‏كردند. در تركیب ادویه، درست كردن شربتها، مرهمها، مشمعهاو معجونها مهارت كم نظیر نشان داده‏اند. بعضی معالجات آنها درامراض جسمانی یا روحی ابتكاری بود. ابن سینا در معالجه یك‏بیمار كه به نوعی شخصیت مضاعف مبتلا بود و خود را گاو می‏پنداشت‏طریقه‏یی جالب بكار برد كه در چهار مقاله آمده است. ابو البركات بغدادی‏مالیخولیای بیماری را كه تصور می‏كرد خمره‏یی بر روی سر دارد، با لطف‏و ظرافت طوری علاج نمود كه بیمار یقین كرد خمره‏یی را كه روی سرداشت طبیب شكست. ابن زهر اندلسی یبوست مزاج را به وسیله انگوری‏معالجه می‏كرد كه تاك آن را با آبی كه دارای دوای مسهل بود آبیاری‏كرده بود. در باب خرد كردن سنگ مثانه ابو القاسم الزهراوی شیوه‏خاصی داشت. در جراحی نیز پزشكان اسلامی از اهمیت دوای بیحسی‏واقف بودند و در عملهای دردناك اول بیمار را با بذر لبنج‏بیحس‏می‏نمودند و بعد از آن به عمل كردن وی مبادرت می‏كردند. بسیاری از اطباء اسلامی به تجارب شخصی اهمیت‏بسیار می‏دادند. علاقه رازی به ضبطمشاهدات بالینی حاجت‏بتذكار ندارد. وی به استناد همین تجارب شخصی‏مكرر با متقدمان به خالفت‏برخاسته است. تجارب شخصی ابن سینا هم‏در قانون مكرر ذكر شده است. یوحنا بن ماسویه و هبهٔ الله بن سعید كه‏تربیت‏یافتگان طب اسلامی بوده‏اند بارها تاكید كرده‏اند كه‏آنچه با تجربه منطبق نباشد معقول نیست. طب اروپا، دین زیادی‏به طب اسلامی دارد. حتی مدتها بعد از شروع رنساس هم اروپااز طب اسلامی استفاده می‏كرد. در سال ۱۵۸۸ در شهر فرانكفورت Frankfurt am Oder قانون ابن سینا و قسمتی از كتاب المنصوری رازی جزوبرنامه رسمی مدارس طب بود. در قرن هفدهم در فرانسه و آلمان هنوزاطبائی بودند كه كارشان بر اساس طب عربی بود- یعنی اسلامی. درچشم پزشكی ترجمه تذكرهٔ الكحالین علی بن عیسی بغدادی و بعضی دیگراز كحالان اسلامی هنوز تا اواسط قرن هجدهم در انگلستان مقبول بشمارمی‏آمد. بعضی انواع آب آوردگی چشم را در انگلستان تا ۱۷۸۰ و درآلمان حتی تا ۱۸۲۰ هنوز از روی شیوه جراحان اسلامی عمل می‏كردند (۷) شاید امروز بعضی چنان پندارند كه نظریه‏«بهداشت‏به وسیله ورزش‏»یك‏تئوری جدیدست در صورتیكه ابن سینا در كلیات قانون درین باب با دقت‏و تفصیل تمام سخن گفته است. به عقیده وی ورزش چنانچه مطابق‏دستور و در موقع خود انجام شود ممكن است جای علاج را بگیرد. ابن سینا انواع ورزشها را از شدید و خفیف شرح می‏دهد و توصیه می‏كندكه ورزش گونه‏گون باشد و در آن نباید دایم به یك نوع خاص اكتفاكرد. بعلاوه هر نوع مزاج و هر درجه از صحت نیز مقتضی ورزش خاصی‏است كه برای نوع و درجه دیگر مناسب نیست. درست است كه احترام شخص میت- در اسلام و همچنین در آئین مسیح- تشریح و قطع عضو وی را تجویز نمی‏كنند اما گهگاه بعضی‏امكانات اتفاقی و غیر مترقبه مطالعه در اندامها و استخوانها را برای‏آنها تسهیل می‏كرده. فی المثل یك جا توده‏های كثیر استخوان كه درمحلی در بیرون یك شهر پیدا می‏شده است‏برای یك طبیب فرصتی‏پیش می‏آورده است‏برای بررسی در استخوان بندیها. بهمین سبب، باوجود موانع، آشنایی مسلمین با دقایق تشریح- در حدود امكانات‏آنها- بهر حال از حدود معلومات جالینوس و یونانیان بالاتر بود و ازجمله آنچه در طب منصوری رازی، قانون ابن سینا، و كتاب الملكی علی بن- عباس آمده است دارای تفصیل و تحلیل قابل ملاحظه‏یی است. تشریح‏مسلمین، تا حدی مثل قدما، جنبه غائیت دارد.
با اینهمه، مشكلی را كه منع تشریح انسانی برای پیشرفت طب‏اسلامی پیش می‏آورد مطالعات بالینی بیمارستانها تا حدی جبران می‏كرد.
بیمارستان را مسلمین با حذف جزو اول نام فارسی آن به شكل مارستان‏ظاهرا از ایران عهد ساسانی اخذ كردند- از بیمارستان جندیشاپور.
بیش از سی بیمارستان مشهور را در قلمرو اسلام ذكر كرده‏اند كه درواقع مراكز علمی بوده‏اند و بهداشتی. اولین بیمارستانی هم كه مسلمین‏تاسیس كردند ظاهرا در دوره هارون الرشید بود (۸) و بسبك بیمارستانهای‏ایران. در طی یك قرن تعداد بیمارستانها به پنج رسید. حتی بعدهابیمارستان سیار هم تاسیس شد كه شامل ادویه و اشربه جهت‏بیماران‏دور افتاده بود، و درین مورد نیز به غیر مسلمین هم مثل مسلمین توجه‏می‏شد. مورخین اسلامی اطلاعات مفیدی درباره این بیمارستانها، تعداداعضاء، مستمریهای اطباء و كاركنان، و بودجه آنها بدست می‏دهند.
بیمارستان ری كه رازی قبل از عزیمت‏ببغداد متصدی آن بود از مدتی‏پیش وجود داشت و مؤسسه وسیعی بود. بیمارستان رازی ترتیبی داشت‏مبتنی بر سلسله مراتب اطباء، در مواردی كه اطباء تازه كار می‏توانستند بیمار را علاج كنند به استاد رجوع نمی‏شد اما بهرحال ملاحظات بالینی رااستاد با نهایت دقت جمع می‏كرد. بیمارستان عضدی در هنگام تاسیس‏بیست و چهار طبیب داشت و شامل كحالان، جراحان، و مجبران، (شكسته بندان)هم می‏شد. درین بیمارستان دروس طب و اقراباذین (وصف تركیب ادویه) القاء می‏شد و اطباء كشیك شبانه هم داشتند.
حتی بموجب اطلاعات موجود، مقرری یك طبیب آنجا- نامش‏جبرئیل بن عبید الله- برای هفته‏یی دو شبانه روز كه كشیك داشت‏ماهانه سیصد درهم بود. بیمارستانهای اسلامی غالبا مبتنی بر اوقاف‏اهل خیر بود و با این وجود چنانكه یك جا ابن ابی اصیبعه وصف می‏كندگهگاه نیز در طرز خرج و مصرف، شكایتهایی وجود داشت. برای تیماردیوانگان هم دارالمجانین وجود داشت و ابو العباس مبرد یك‏تیمارستان را در دیر حزقل بین واسط و بغداد نقل می‏كند كه در عهدمتوكل دید. بعلاوه، در امر زندانها مراقبت می‏شد و علی بن عیسی وزیرمعروف در تفتیش و نظارت زندانیها بوسیله اطباء اصرار و تاكید می‏كردحتی پرستاران زن هم در موقع لزوم مراقبت می‏نمودند. در بیمارستان‏عضدی كه هنگام مسافرت ابن جبیر هنوز مثل یك قصر سر برافراشته بودبه تمام بیماران دارو و غذای رایگان می‏دادند. نور الدین زنگی(۶۹- ۵۴۱)از محل فدیه یك شاهزاده صلیبی بیمارستان مجهزی دردمشق بنا كرد. در مصر- كه احمد بن طولون در قدیم بیمارستان‏محدودی ساخته بود- صلاح الدین ایوبی بیمارستانی ساخت‏به نام‏ناصری. در بیمارستان منصوری كه سلطان قلاوون احداث كرد غیر ازوسائل و اسبابی كه برای تفریح یا استفاده بیماران مختلف در بخشهای‏گونه‏گون حاضر بود به بیمارانی كه مبتلا به بیخوابی بودند، هم موسیقی‏ملایم عرضه می‏شد هم قصه‏های قصه گویان. بعلاوه، به بیماران بهبودیافته، در هنگام خروج مبلغی هم داده می‏شد تا بیمار بعد از خروج بلافاصله بزحمت نیفتد.
حتی در باب اداره و ترتیب بیمارستانها و اوصاف و شروط آن‏نیز مسلمین كتابهایی تالیف كردند. در واقع، ترتیب همین بیمارستانهابود كه بوسیله اطباء و علماء فرانسه و ایتالیا تقلید شد و بیمارستانهای‏امروزی اروپا از آن بیرون آمد.
پی‏نوشت‏ها:
۱. Arabern,Leipzig ۱۹۰۵Hirschberg, Geschichte der Augenheilkunde bei den
۲. Hirschberg, op . cit ./۵۷
۳. این واقعه را درباره بنای بیمارستان عضدی نقل كرده‏اند اما آن‏بیمارستان مدتها بعد از وفات رازی درست‏شده است. ظاهرا بیمارستان‏معتضدی كه مربوط به عهد رازی است‏بسبب شباهت نام بعدها درین‏مورد با بیمارستان عضدی خلط شده است.
۴. دكتر محمود نجم آبادی، «قانون‏»، مجله معارف اسلامی، ۱/۴
۵. ۱۹۶۰/۵ -۶Hitti, Ph . K ., History of the Arabs, ۷th ed . New York
۶. ۱۹۲۹/۱۶۲Hitti, Ph . K ., An Arab -Syrtan Gentleman, New York
۷. ۸th ed ./۳۵۳Meierhof, M .,[Science and Medicine] in Legacy of Islam,
۸. اقدامات ولید اموی در مورد جذامیها كه به روایت طبری آنها را ازگدائی و ولگردی در بین مردم بازداشت تا حدی نوعی احتیاطبهداشتی هم بود اما منتهی به تاسیس بیمارستان نشد.

كتاب: كارنامه اسلام ص ۵۲
نویسنده: دكتر عبد الحسین زرین‏كوب


همچنین مشاهده کنید