شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


هزار راه نرفته


هزار راه نرفته
● ( نگاهی به پرونده بازیگری هانیه توسلی )
عامه مردم او را با نام وفا می‌شناسند. از نظر بینندگان پرشمار تلویزیون، چندان اهمیتی ندارد که هانیه توسلی در کارنامه‌اش ۹ فیلم سینمایی و ۲ فیلم کوتاه و چند جایزه بازیگری دارد. مهم این است که او توانسته در ایام تعطیلات نوروز با یک مجموعه جذاب و پرکشش هر شب مخاطبان جعبه جادو را سرگرم کند. ایفای نقش در چنین برنامه پرمخاطبی بیش از هر چیز نشان از هوشمندی هانیه توسلی دارد، او می‌داند که پس از کسب چند موفقیت حرفه‌ای، باید کمی هم چاشنی «شهرت» را به پرونده بازیگری‌اش اضافه کند.
او خوب می‌داند در شرایط امروز سینمای ایران، برای بالارفتن از پله‌های ترقی، در معرض دیدبودن، حضور پررنگ‌داشتن و شناخته‌شدن چقدر تاثیرگذار است. ظهور یکباره او را باید یک اتفاق در حوزه بازیگران زن دانست. اتفاقی که اگر رخ نمی‌داد، چند سال دیگر را با همان ستاره‌های قدیمی و نقش‌های کلیشه‌شده‌شان سرمی‌کردیم. حاصل کار هانیه توسلی در سینما ۹ فیلم بلند است. عجیب آنکه هیچکدام از این ۹ فیلم آثار چندان مطرحی نیستند.
حداقل اینکه کارگردانهای چندان نام آشنا و پرسابقه‌ای ندارند. خیلی که دقت کنیم، می‌توانیم نامهای متوسطی چون سامان مقدم، کمال تبریزی و فریدون جیرانی را از بقیه جدا کنیم. با این حساب هنر توسلی این است که توانسته با فیلمهای متوسط و معمولی به بلوغ ستاره‌شدن برسد، کار دشواری که همتایان او از پس انجام آن برنیامده‌اند. کارنامه هرکدام از ستارگان سینما را که بررسی کنیم، به یک نقطه عطف برمی‌خوریم، آن نقطه عطف حضور در فیلمی است که یا کارگردان بازیگرسازی داشته، یا فیلمنامه‌اش دارای شخصیت‌های پیچیده و جذاب و ماندگاری بوده و یا اینکه محصول کار به هر دلیلی فیلم تحسین‌شده‌ای از آب درآمده است.
ولی در مورد هانیه توسلی هرچقدر که بگردیم، چنین نقطه عطفی پیدا نمی‌کنیم. او در این ۶ سال در یک مسیر تقریبا یکنواخت و ممتد حرکت کرده است و ثمره‌اش کارنامه بدون اوج و فرودی شده که در آن تعدادی فیلم معمولی از کارگردانهای عموما تازه‌کار به چشم می‌خورد. اید بعضی‌ها بخواهند «شام آخر» او را به فیلم قرمز و موقعیت محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی تشبیه کنند.
در این قیاس باید چند نکته را مدنظر قرار داد. اول اینکه فروتن و تهرانی بازیگران نقش اول قرمز بودند و به تنهایی تمام بار دراماتیک فیلم را بر دوش داشتند، حال آنکه توسلی در شام آخر زیر سایه بازیهای دو بازیگر قدر یعنی آتیلا پسیانی و کتایون ریاحی، خیلی به چشم نمی‌آید. دوم اینکه کاراکترهای قرمز به شدت بدیع، پیچیده و ماندگار بودند و شام آخر چنین خصوصیتی نداشت. از همه اینها گذشته شام آخر فیلم مطرحی نبود و نتوانست موفقیتهای قرمز را برای جیرانی تکرار کند. هانیه توسلی اگرچه در ۹ فیلم بازی کرده و همیشه بازی‌های درخشانش موردتوجه منتقدان قرار گرفته، ولی هنوز تا رسیدن به جایگاهی که استحقاقش را دارد، راه درازی در پیش دارد. او چند برگ برنده را پیش خودش نگه داشته، بازی در فیلمهای کارگردان‌های صاحب نام می‌تواند پتانسیلهای شناخته نشده او را آزاد کند.
از غریبه تا وفا، حرکت بر یک خط ممتد و صاف مجموعه وفا عمل خوبی برای بروز استعدادهای او ایجاد کرد. وفا فیلمنامه‌ای انسجام نیافته و دو پاره داشت. ترکیب یک تم عاشقانه و یک مضمون پلیسی جاسوسی که هانیه توسلی در مرکز ثقل پاره اول قرار گرفت و توانست شخصیت یک زن مقتدر و در عین حال عاطفی را منعکس کند. او حاضر شد به ژوبین درس بدهد، به این خاطر که نمی‌خواست، ژوبین فکر کند ارتباط با آدمی از دینی دیگر برای او یک خط قرمز به حساب می‌آید. هنگامی هم که به ژوبین جواب مثبت داد، فقط به این خاطر که سماجت، صداقت و پایمردی او برایش به اثبات رسیده بود. سریال وفا تولید شتاب‌زده و سردستی داشت تا آنجا که در هنگام فیلمبرداری قسمت‌های اول، هنوز نگارش فیلمنامه به اتمام نرسیده بود و همین موضوع کار بازیگران را هم دشوار می‌کرد.
با این حال نقش‌آفرینی تاثیرگذار هانیه توسلی یکی از مولفه‌های پرمخاطب‌شدن مجموعه وفا بود. او می‌گوید: بعد از وفا به راحتی نمی‌توانم در شهر بچرخم. برای دومین بار است که چنین اتفاقی می‌افتد پس از پخش سریال غریبه از تلویزیون هم چهره‌ام برای مردم شناخته شده بود. مدتی بعد من را فراموش کردند. تا اینکه وفا دوباره مرا به یادشان آورد. هانیه توسلی با بازی در سریال غریبه در سال ۷۹ وارد دنیای بازیگری شد. یک سال بعد در فیلم کوتاه «روی جاده نمناک» (مهدی کرم‌پور) حضور یافت و با این فیلم جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را از اولین جشنواره سینماگران جوان دریافت کرد. «شام آخر» اولین حضور حرفه‌ای و جدی او در عرصه بازیگری سینما بود. با بازی هانیه توسلی تصویر دختری روان پریش و عصبی بر پرده نقش می‌بندد که در جدالی عاطفی با مادرش، هم او را می‌کشد و هم پسر مورد علاقه‌اش را. توسلی در فیلمی که داستانش، آمیزه‌ای از عشق و جنون و قتل است بازی حسی و برونگرایانه‌ای ارائه می‌دهد و اولین قدمش را محکم برمی‌دارد.
در فیلم اثیری (محمدعلی سجادی) در قالب دختر نقاشی فرو می‌رود که با خودش درگیری درونی دارد و باید حس ترس و وحشت را به مخاطب القا کند. او یک سال بعد در فیلم «شب‌های روشن» (فرزاد موتمن) حضور یافت و بازی سرد و زیرپوستی‌اش مورد توجه واقع شد. توسلی در فیلم معناگرای «گاهی به آسمان نگاه کن» (کمال تبریزی) هم مثل اکثر فیلمهایش نقش دختری پرشور و شاداب را بازی می‌کرد. با این تفاوت که هانیه «روح» بود و شخصیتی فانتزی داشت.
در نیمه اول سال ۸۴ فقط یک فیلم از او به نمایش درآمد. فیلم «جایی برای زندگی» (محمدرضا بزرگ‌نیا) که اولین تجربه توسلی در سینمای دفاع مقدس به شمار می‌آمد. ولی در نیمه دوم سال دوباره نامش بر سر زبانها افتاد، او با حضور در چهار فیلم یک شب (نیکی کریمی) کافه ستاره (سامان مقدم) زمان می‌ایستد (علیرضا امینی)، عصر جمعه (مونا زندی) پرکارترین بازیگر زن بیست‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر نام گرفت. این چهار فیلم هرکدام یک ویژگی بارز داشتند. «یک شب» اولین فیلم یک ستاره محبوب (نیکی کریمی) در مقام کارگردانی بود. «زمان می‌ایستد» (علیرضا امینی) فیلمی بود که در آن فقط و فقط یک بازیگر حضور داشت.
فیلم سفر غریب زن جوان بارداری را روایت می‌کند که برای پیداکردن معشوقش، می‌خواهد به صورت غیرقانونی از مرز رد شود. بازی هانیه توسلی در این فیلم به راه رفتن در جاده‌های کوهستانی و صحبت‌کردن با خودش، جنینش و مرد موردنظر محدود می‌شود. نقش‌آفرینی دشواری که در آن باید با سکوت ناخوشایند طبیعت که بر فیلم سایه افکنده مبارزه کند. فیلم «کافه ستاره» از آن جهت موردتوجه قرارگرفت، که حکایت از جهش خیره‌کننده سامان مقدم نسبت به فیلمهای قبلی‌اش داشت (البته بعد از افشای خبر کپی‌برداری او از یک فیلم مکزیکی این قضیه تا حدودی رنگ باخت ولی «کافه ستاره» همچنان خبرساز و در معرض توجه بود) عصر جمعه هم اولین فیلم بلند یک کارگردان زن جوان محسوب می‌شد که بسیار هم مورد تحسین قرار گرفت. هانیه توسلی چند سال پیش به خاطر بازی در فیلم شام آخر تندیس بهترین بازیگر هفتمین جشن خانه سینما را دریافت کرد.
او در جشنواره فیلم فجر هم دوبار تا مرحله کسب سیمرغ بازیگری برای فیلمهای "شبهای روشن" و "جایی برای زندگی" پیش رفت. ولی هر دو بار بدشانسی آورد. یک بار به خاطر درخشش لیلا زارع و دیگر بار به خاطر ماجرای آن سالی که جشنواره تصمیم گرفت بی‌مهری‌هایش را به نیکی کریمی جبران کند و سیمرغ بازیگری را به خاطر بازی در فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» به وی اهدا کرد یک جوان معمولی نسل سومی هانیه توسلی علیرغم تجربه بالایش، بازیگر جوان و آتیه‌داری است. او در ۱۴ خرداد ۵۶ در همدان به دنیا آمد. دو خواهر دارد که یکی از آنها روزنامه‌نگار و منتقد سینماست.
در سال ۷۸ پس از قبولی در رشته ادبیات نمایشی به تهران آمد (در همان سال بود که پدرش فوت شد) مهمترین خاطرات او مربوط به سالهایی است که برای دیدن فیلمهای جدید مسیر طولانی همدان تا تهران را طی می‌کرد. نقشهای او آینه شخصیت یک جوان معمولی نسل سومی است. شخصیت‌هایی که همگی به نوعی با هنر و ادبیات درگیرند. البته این جوان معمولی گاهی هم مثل ستاره شام آخر طغیان می‌کند و دست به کارهای عجیب و غریب می‌زند. نشانه‌های تولد ستاره‌ای متفاوت زمان تولید فیلم «خوابگاه دختران»خبری منتشر شد که نشان از حرفه‌ای‌بودن هانیه توسلی داشت. یکی از نقش‌های فیلم به او پیشنهاد شد ولی او به خاطر تعلق فیلم به ژانر وحشت و به دلیل تجربه بازی در «اثیری» و ترس از کلیشه‌شدن آن را نپذیرفت. پرونده حرفه‌ای هانیه توسلی سال به سال قطورتر و کامل‌تر می‌شود. او هنوز خیلی جا برای پیشرفت دارد. از او در آینده بیشتر خواهید شنید.
منبع خبر www.filmneggar.blogfa.com
نویسنده : احسان رحیم زاده
منبع : سایت خبری ـ تحلیلی سینمای ما