شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
جاذبه های تاریخی و معماری ایران
موجودیت تاریخی ایران سبب شده که این خطه از زمین؛ یادگارهای با ارزشی از دوره های مختلف تاریخی در دل خود داشته باشد. وجود بیش از یک میلیون اثر تاریخی و باستانی در این كشور؛ گواه غیر قابل انكاری برای شایستگی عنوان « ایران موزه همیشه زنده دنیا»است. در ایران بیش از هفتاد هزار تپه باستانی، بیش از یک میلیون و دویست هزار اثر تاریخی و معماری و هزاران یادگار دوران های دوردست وجود دارد که برخی از آن ها در زمره برترین های جهان جای گرفته اند. از میان مکان هایی که یونسکو در جهان آن ها را به عنوان «میراث تمدن جهانی» به رسمیت شناخته و ثبت کرده است؛ چندین اثر در ایران قرارگرفته است.
مسجدهای قدیمی با ارزش معماری فوق العاده، کاخ های تاریخی با معماری بی نظیر، آتشکده های باستانی، باغ های باشکوه، کاروان سراهای تاریخی، عمارت های قدیمی با معماری خاص کویر با بادگیرهای منحصربه فرد، معماری كوهستانی و ساحلی، پل های تاریخی با ساختی کم نظیر همراه با دیدنی ترین و كهن ترین بازارهای شرق؛ تنها قسمتی از جاذبه های تاریخی كشور جمهوری اسلامی ایران هستند که در كنار سایر دیدنی ها؛ مجموعه ی ارزشمند و كم نظیری را با عنوان« جاذبه های تاریخی و معمای ایران» فراهم آورده اند.
هنر معماری در كشورهایی كه صاحب تاریخ و فرهنگ باستانی هستند، از مهمترین پایههای تمدن دیرینهی آن ها است و سرزمین ایران نیز با پیشینهی مدنیت چندین هزار سالهی خود، دارای شاهكارهای معماری کم نظیری است. شاید این علاقه و توجه، سبب تداوم همیشگی این هنر شده است: از تالارها، ایوانهای ستوندار تخت جمشید تا قصرهای صفوی در اصفهان تا خانههای روستایی، گنبدهایی كه بر چهار قوس بنا شده، صحن چهار ایوانی، حیاط داخلی و حوض آن، همهی اینها از ویژگیهای معماری اصیل ایرانی است كه در طول تاریخ معماری ایران پیوسته تداوم خود را حفظ كرده است.
یكی از كهنترین نمونهها از میان بناهای شناخته شدهی باستانی ایران، معبد یا زیگورات چغارنبیل در ۳۰ كیلومتری جنوب خاوری شهر باستانی شوش است. قدمت این اثر تاریخی به سال ۱۲۵۰ پیش از میلاد باز میگردد. به طور كلی معماری این پرستشگاه عظیم جهان، بهترین نمونهی هنر معماری بر بنیاد طاق قوسی را در دنیای باستان نشان میدهد. همچنین طرز ساخت این معبد با دیگر معابد بینالنهرین تفاوت كلی دارد، و آن ساخت طبقات این زیگورات است كه هر كدام به طور مستقل و از زمین تا بالا ساخته شدهاند، یعنی مانند زیگوراتهای بینالنهرین، هر طبقه بر روی طبقهی دیگر ساخته نشده، بلكه مستقل برپا شده است.
برخی از باستانشناسان به استناد پایههای چندی كه در تپهی موسیان، در حدود ۱۵۰ كیلومتری شمال باختر شوش پیدا شد، عقیده دارند كه «ستون» از شش هزار سال پیش در معماری ایران شناخته بوده است، ولی مهمترین بنایی كه تاكنون در ایران شناخته شده و تالارهای بزرگ آن ستوندار بوده، دژ حسنلو واقع در جنوب دریاچه ارومیه در نزدیک شهر نقده است. هم چنان كه معبد ایلامی در هزارهی دوم پیش از میلاد، نموداری از چگونگی یک بنای مهم است. دژ حسنلو هم بنای استواری بوده است از تالارها و اتاقها و دهلیزها و حیاط و ستون و جزرها، منطبق بر اصول معماری با سنگ، گچ و آجر و خشت كه در سدهی نهم پیش از میلاد بنیاد شده و در شمار پیشرفتهترین معماریهای آن روزگار محسوب میشود.
پس از دژ حسنلو، برای بررسی ساختمانهای ستوندار در ایران باید به سراغ دخمههای حفر شده در دل كوه رفت كه تعدادی از آنها متعلق به دورهی مادهاست.
مادها (حكومت: اواخر قرن هشتم پیش از میلاد) با شیوهی ساختمان سازیهای عظیم آشنا بودند، و در این روزگار، استفاده از ستون در معماری معمول شد. یكی از ویژگیهای دخمههای سنگی، ایوان طاقدار و ستونهایی است كه در دهانهی دخمهها دیده میشود. با آن كه این دخمهها در سنگ كوه تراشیده شده است، اما بارزترین مدرك برای شناخت معماری چوبی در ایران محسوب میشود. بیشتراین دخمهها علاوه بر حجاری همهی دخمهها در سینهی كوه، نقش برجستگیهایی هم از صحنههای نیایش دیده میشود. بیشتر این دخمهها علاوه بر حجاری همهی دخمهها در سینهی كوه، نقش برجستگیهایی هم از صحنههای نیایش دیده میشود. مهمترین این آثار عبارتند از: دخمهی دآو دختر در ممسنی فارس، دخمهی فقرگاه یا فخرگاه در نزدیكی مهاباد، دخمهی فرهاد و شیرین در صحنهی كرمانشاه و دخمههای اسحاقوند و سكاوند در نزدیكی هرسین در كرمانشاه و ...
● معماری ایران در دوران هخامنشیان:
عالی رین نمونهی هنر هخامنشیان در تاریخ هنر این سرزمین، همانا معماری شگفتآور این دوره است. هنرمندان بزرگ دورهی هخامنشی در مراكز حكومت و پایتختها مانند پاسارگاد، شوش، همدان و تختجمشید كاخهای بزرگ و زیبایی بنا كردهاند كه پس از گذشت ۲۵ قرن هنوز بقایای آن ها محكم و استوار بر جای مانده است. ستونها و سرستونهای باقی مانده از دورهی هخامنشی نمونهی آشكاری از هنر معماری و حجاری در این دوره است. سرستونها به شكل مجسمهی شیر، اسب، گاو و عقاب و جانوران تركیبی مانند سرانسان، تن گاو و بال عقاب و گوش گاو است. شیارهای ستونها، بلندی و زیبایی چشمگیری به آنها میبخشند. مهمترین آثار ساختمانی این دوران، شامل كاخها، آرامگاهها و آتشگاههاست.
پس از پاسارگاد، زیباترین آثار حجاری هخامنشیان را در بیستون كرمانشاه میتوان دید. در زمانی كه پاسارگاد نخستین پایتخت هخامنشیان همچنان آباد بود، داریوش هخامنشی تصمیم گرفت شوش را پایتخت خود قرار دهد و در آن جا دست به كار ساخت كاخ شاهی شد. با توجه به اقلیم این منطقه، بیشتر مصالح ساختمانی آن از خشت و آجر تهیه شده است. بنابر لوحهای كه از گفتههای خود داریوش در شوش كشف شده، در بنای قصر او هنرمندان بابلی، مادی، لیدی و مصری خدمت میكردهاند و مصالح ساختمان از فواصل دور دست به شوش آورده میشده است. در عملیات حفاری، تعداد زیادی آجرهای لعاب دار كشف شده كه بیشتر به كاخ آپادانای شوش مربوط است. تخت جمشید یا به گفتهی یونانیان «پرسپولیس» یكی از بزرگترین و وسیعترین بناهایی است كه در سراسر معماری آن، نوآوری و «ابداع» دیده می شود. در تكمیل این بنای عظیم بیشتر شاهان هخامنشی پس از داریوش به گونهای دخالت داشتهاند.
● معماری ایران در دوره اشكانیان و ساسانیان:
اشكانیان، یا پارتیان، در حدود ۲۵۰ پیش از میلاد، پس از سلوكیان در ایران به قدرت رسیدند. آنها در اوایل از شیوههای هنر یونانی پیروی میكردند، اما پس از مدتی به هنر معماری، به ویژه به معماری سنتی و ملی ایران تمایل نشان دادند. در دورهی اشكانیان، معماری مبنای اصلی خود را از آداب و اصول قبایل چادرنشین پارتی در برپایی اردوگاهها گرفت. حیاط های چهارگوش مركزی با ایوانهای چهارسوی آن، به عنوان مظهری از معماری پارتیان به بینالنهرین برده شد. تطور و دگرگونی این نوع معماری را در معماری اسلامی به ویژه در دوران سلجوقیان به خوبی میتوان دید.
در معماری پارتی، پس از شكوفایی دولت اشكانی، به نمای ساختمان توجه بسیاری شد و میكوشیدند آثار هنری را بر دیوارها، در معرض دید متمركز كنند. نقاشی دیواری توسعه یافته و تزیینات آمیختهای بود از نقاشی و گچبری، كه نمونه بسیار زیبای آن در معبد كوه خواجه در وسط دریاچهی هامون در سیستان به دست آمده است. اشكانیان در معماری خود از طاق گهوارهای، قوس، برجستهكاری تزیینی و گاهی ستون توكار استفاده میكردند. از ویژگیهای معماری و هنر این دوره انتقال برخی از عناصر معماری و هنر است كه به دورهی بیزانس و ساسانی منتقل شده است. شاید تاریخ معماری «طاقدار» كه در ایران بسیار معروف است، از دورهی اشكانیان آغاز شده و در دورهی ساسانیان تكامل یافته باشد.
بنای معبد آناهیتا در كنگاور كه بر سر جادهی همدان و كرمانشاه واقع شده و منسوب به دورهی اشكانیان است از جمله شاهكارهای هنر معماری پارتیان به شمار میرود. میان شیوهی معماری پارتی و ساسانی در بنیاد ساختمانها چنان همبستگی و نزدیكی وجود دارد كه هنوز گروهی از صاحبنظران، در انتساب كاخ مداین در تیسفون به یكی از این دو دوره، هنوز اظهارنظر قطعی نشده است. صرف نظر از جهات تاریخی در معماری ساسانی، چنان عوامل معماری اشكانی بیكم و كاست پیموده شده كه گویی با تغییر شاهان «هیچ دگرگونی در طریقهی ساختن بناها پیش نیامده است».
ساسانیان از ایالت پارس برخاستند و برای تشكیل یک سلسلهی ملی، خود را وارث دودمان هخامنشی خواندند. ساسانیان، مذهب زرتشت را رسمیت بخشیدند و هنری پدید آوردند كه از حیث عظمت با هنر روم و بیزانس برابری میكرد و گاه بر آن برتری داشت. حتی پس از فتوحات اعراب، آن چه به عنوان هنر اسلامی از آن یاد میشود، تحت هنر ساسانی متاثر بود.
شیوهی طاق زدن بر بناهای مربع شكل، در معماری ایرانی و حتی معماری غربی، از آن ساسانیان است. معماران آن دوره در پوشاندن فواصل وسیع با مواد؛ بسیارموفق بوده اند. بعضی از اصول معماری ساسانی بود كه راه را برای ترقی معماری گوتیك در اروپا باز كرد. در مجموعهی هنر معماری این دوره، یگانگی و پیوند خاصی دیده میشود. اساس معماری گنبد است و ایوان، طاقنماها، اتاقها و طاقهای گهوارهای كه اغلب در اطراف یك یا چند حیاط قرار گرفتهاند.
هنرهای گچبری، موزاییکكاری و نقاشی دیواری، تزیینات بناهای ساسانی را شامل میشوند. در تنوع آثار ساسانی تاثیر همسایه گان به خوبی آشكار است؛ از جمله تصاویر موزاییكی كه از كاخ فیروزآباد (كاخ بیشابور) به دست آمده، به روش رومیان موزاییک شده است.
به طور كلی، معماری عهد ساسانی براساس معماری سنتی و برای نواحی خشک مركزی و خاوری ایران پدید آمده بود. به این معنی كه در ابنیهی ساسانی اعم از كاخها و آتشكدهها، پوششهای گنبدی و ساختن ایوانهای دارای طاق ضربی و چهار طاقهای مخصوص آتشكده متداول و اساس معماری این زمان بوده است.
تعدادی از بناهای ساسانیان كه بقایای آنها بر جای مانده است، مانند كاخهای فیروزآباد، كاخ سروستان در فارس و ایوان مداین در تیسفون، ایوان كرخه در خوزستان هم چنین آتشكدههایی با نامهای تپه میل میان تهران – ورامین، آتشكدهی نیاسر در كاشان، آتشكدهی آذر گشنسب در تخت سلیمان و چهارقاپی در قصر شیرین و غیره تا حد بسیاری وضع معماری را در دورهی ساسانیان آشكار میكنند.
● معماری ایران در دوران پس از اسلام:
با ورود تدریجی اسلام به كشورها، نژادهای گوناگون، از اسپانیا تا هند در ساختن تمدن تازه كه «تمدن اسلامی» نام دارد، شریک شدند. پیداست كه در این میان سهم همهی ملتها یكسان نیست و آنهایی كه با میراثهای غنی پیش میآمدند، در ساختن بنای فرهنگی تازه اثربخشتر بودند. از جمله كشورهایی كه در این تمدن سهم عمده دارد، ایران است. پس از جنگ، ایران دین اسلام را پذیرفت و ایرانیان هیچ مانعی نمیدیدند كه آتشكدههای دوره ساسانی را به مسجد تبدیل كردند. مسجد یزدخواست (بین اصفهان و شیراز) یكی از این مساجد است. با انتشار بیشتر اسلام در این سرزمین، در هر گوشهای ساخت مساجد آغاز شد.
مساجد اولیه طرح و نقشه بسیار سادهای داشتند. گو این كه از معماری اولیهی این دوره، نشانههای اندكی به دست آمده، اما با توجه به همین نمونهها میتوان گفت كه طرح و نقشهی این مساجد شامل یك صحن یا حیاط مستطیلی در وسط سلسله طاقهایی در اطراف و در سمت جنوب، یعنی قبله، شبستانی است كه به كمك ستونهایی، سقف بر آن سایه گسترده است. در این قرون، معماران ایرانی چندان به دنبال ابداع نبودند، بلكه تنها میكوشیدند آن چه را موجود بود، كاملتر كنند. گنبدهای سنگین ساسانی در این زمان بر فراز پایهی هشت ضلعی منظمی قرار گرفت و مساجد به تقلید طرحهای محلی، به صورت بناهایی شبیه به چهار طاقی ساسانی – البته به صورت كاملتر – بنا شد.
كیفیت بنای پایهها و ستون ها و احداث ایوان بلند و طویل و به كار بردن مصالح ساختمانی و تزیینات آجری و گچبری در مساجد این دوره، عناصر ساختمانی ساسانیان را در معماری مسجدسازی نشان میدهد و نفوذ معماری ساسانی در بناهای مذهبی به درجهای میرسد كه به تدریج اصول معماری اسلامی بر شالودهی معماری ساسانیان پایهگذاری میشود.از معماری اولیهی دورهی اسلامی در ایران نمونههای اندكی بر جای مانده است. بناهایی مانند تاریخانهی دامغان، مسجد جامع نایین، مسجد جامع شوشتر و چند بنای دیگر، نمونههای اندكی است از آن زمان كه بعضی از آنها از میان رفته یا تغییر شكل یافتهاند. كهنترین مسجدی كه از این دوره به خوبی مانده، مسجد تاریخانهی دامغان است.
از سبك معماری بنا میتوان آنرا متعلق به اواسط قرن دوم قمری دانست. منارهی مسجد متعلق به دورهی سلجوقیان است ولی اهمیت این مسجد نه تنها به خاطر سبک اولیهی آن بلكه از این روست كه بسیاری از اسلوب ساختمان دورهی ساسانی را داراست. مسجد جامع نایین یكی دیگر از معروفترین بناهای این دوره است كه در زمان آلبویه (اواخر قرن سوم یا آغاز قرن چهارم قمری) ساخته شده است.
هنر معماری اولیهی اسلام در ایران را به ساخت بنای مسجد نمیتوان محدود كرد. در این دوره ساختن مقبره هم مرسوم بود و از سدهی چهارم قمری به بعد برپایی مقبره و برجهای مقبرهای رواج داشت و آرامگاههایی از آن زمان به جای مانده است.
از جمله میتوان به مقبرهی اسماعیل سامانی در بخارا و برج قابوس در شهر كنونی گنبد قابوس اشاره كرد. دربارهی موارد استفاده از این مقبرهها و برجهای مقبرهای گفتهاند كه این برجها، راهنمای مسافران و كاروانیان در بیابانها بوده است یا اگر كسی از كاروانیان فوت میكرد، در این آرامگاهها یا برجها، كه به طور یقین بانی آن ها هم در آن جا دفن بود، به خاك سپرده میشد. نمونههای بسیاری از این گونه مقابر در دورههای بعدی در گوشه و كنار سرزمین ایران بنا شده است، چون برج رسكت در قائمشهر، برج لاجیم در سوادكوه مازندران، برج رادكان در كردكوی گلستان و برج مقبرهای پیر علم دار در دامغان. این برجها به طور معمول در جاهای بلند و به شكل مدور با كلاهكی مخروطی و نیمكره ساخته شدهاند.
معماری ایرانیان در دوره سلجوقیان: سلجوقیان طایفهای از تركان غُز بودند كه در دشتهای نزدیك دریاچه آرال و سواحل خاوری دریای مازندران و در درههای سیحون و جیجون سكونت داشتند.
در دورهی سلجوقیان، هنر ایرانی گامی بزرگ برداشت و تاریخ هنر ایران، یكی از درخشانترین دورههای خود را در این روزگار سپری كرد. در این زمان، شهرهای اصفهان، مرو، نیشابور، هرات و ری مركز و مجمع صاحبان هنر و پیشه بوده است و اكنون بسیاری از آثار این هنرمندان، در موزههای داخلی و خارجی دیده میشود. شاهكارهای هنری این هنرمندان شامل معماری، سفالسازی، فلزكاری، كتابسازی، خطاطی، تذهیب، نگارگری و بافندگی است. به همین سبب دورهی سلجوقی از لحاظ شیوهی كار هنری در تاریخ ایران مشهور است.
هنر معماری در این دورهی درخشان و شكوفا به درجهی كمال رسید و هنرمندان و معماران چیرهدست آثار فراوانی پدید آوردند. سلجوقیان در معماری به عوامل و عناصری دست یافتند كه با آنها بتوان مسجدی بزرگ با حیاط مركزی و چهار ایوانی و تالار مربع گنبددار، بناهای بزرگ به وجود آورد. این شیوهی ساختمان، اساس معماری مذهبی و كاروانسرا و مدرسهسازی ایران است. در این زمان مسجد در شكل تكامل یافتهی ایرانی خود دارای این ویژگیها شد.
این طرحها را میتوان در مساجد جامع اصفهان، مسجد جامع زواره نزدیك اردستان، مسجد جامع اردستان، مسجد قزوین و مسجد جامع گلپایگان، دید. اما كاملترین نمونهی چهار ایوانی مسجد جامع اصفهان است كه مجموعهی كاملی از تزیینات دورهی اسلامی ایران را در بردارد. دو گنبد خواجه نظامالملك در قسمت جنوبی و گنبد تاجالملك در قسمت شمالی مسجد، از نظر تكنیك و زیبایی اثر بسیار چشمگیری از دورهی سلجوقی است. در این مسجد زیبا و كامل به جز سبكهای مختلف معماری، انواع خطوط كوفی، ثلث و نستعلیق به كار رفته است.
علاوه بر مسجد باید از مدرسهها و كاروانسراها و مقبرههای این دوره هم نام برد. طبق مدارك تاریخی، تعداد بسیاری مدارس در شهرهایی مانند: بغداد، نیشابور، توس، اصفهان، هرات، بلخ و ری بنا شده بود. بخش اعظم بناهای غیرمذهبی در این دوره، شامل كاروانسراهاست. اگر چه شبكهی راه و ایجاد جادههای خوب، شاهرگ حیاتی تجارت یك كشور محسوب میشود، اما در گذشتههای دور، بدون وجود كاروانسراها، مسافرخانهها و ایستگاههای میانراه،استفادهی مطلوب از جاده امكان نداشت.
یكی از كاملترین كاروانسراهای این دوره «رباط شرف» در ۷۰ كیلومتری جنوب سرخس در راه قدیمی نیشابور – مرو است. با وجود خرابیهای ناشی از مرور زمان، هنوز بسیار زیبا و كامل است. این كاروانسرا دو حیاط در شمال و جنوب دارد و در هر یك از این حیاطها چهار ایوان ساخته شده است. در اطراف حیاط ها، اتاقهای متعددی وجود دارد كه جای اقامت و استراحتگاه كاروانیان بوده است.
مقبرههای دورهی سلجوقی به دو گونهی مختلف: به شكل برج و به شكل گنبد؛ ساخته شدهاند. با طرحهای چهار ضلعی، چند ضلعی، دایره یا تركدار بیشتر مقبرههای این دوره دو طبقهاند. طبقهی بالا مسجد و طبقهی زیر یا دخمه جای دفن اجساد، مقبرهی سلطان سنجر در مرو و گنبد سرخ در مراغه، كه هر دو از آجر و كاشی و با طرح چهارضلعی ساخته شده، از نمونههای آنها هستند.
برج مدور در مراغه و سه گنبد در ارومیه با طرح دایرهوار و برج مهماندوست دامغان و برج طغرل در شهر ری با طرح تركدار. برجهای خرقان و برج دماوند و گنبد علی در ابركوه و گنبد كبود در مراغه (هشت و ده ضلعی هستند).
ظروف سفالینی سلجوقیان هم به زیبایی كاشیهای آن دوره ساخته میشد. ظروف باقی مانده از این دوره از نظر تزیین و رنگآمیزی شامل ظروف مینایی، طلایی، فیروزهای و ظروف سفید هستند كه اغلب بدنهی این ظروف با مجالس بزم، رزم یا شكار مزین شدهاند؛ به گونهای كه میتوان بهترین مینیاتور زمان سلجوقیان را در روی ظروف سفالی آن مطالعه كرد. شیشههای دورهی اسلامی كه آغاز آن (قرن هفتم و هشتم میلادی) قرن اول قمری است، از آمیختگی میان تمدنهای امپراتوری روم خاوری (بیزانس) و پارت و ساسانی، در ایران حاصل شده است.
در این زمان همراه با پیشرفت كلی و كیفی هنر سفالسازی و شیشه، صنعت فلزكاری نیز مانند دیگر هنرها راه كمال میپیمود. برخی از این ظروف را به طور مشبک ساخته و برخی دیگر را با نقوش كندهكاری زینت دادهاند. در این صنعت، ترصیعكاری به ویژه نقرهكوبی در تصاویر و كتیبهها بسیار دیده میشود. در این زمان «خراسان» در امر تولید آثار فلزی دارای موقعیت ممتازی بوده است. ادامهی این هنر را میتوان در این زمان در بینالنهرین و در موصل پی گرفت.
علاوه بر ظروف مفرغی و برنجی، آثار طلایی و نقرهای فراوانی از دورهی سلجوقیان در دست است كه ثابت میكند جواهرسازی هم در این زمان رونق داشته است.
بافندگی از صنایعی است كه همیشه در ایران مقامی والا داشته و تكه پارچهای كه از این دوره به دست آمده است، حاكی از وجود صنعت پارچههای ابریشمی در دورهی سلجوقیان است. این پارچهها چندان ظریف و زیبا هستندكه با تغییر نور تغییر رنگ میدادند. بر این پارچههای سبک و نازک، طرح جانوران و خطوط كوفی دیده میشود. صنعت نساجی این زمان از نظر بافندگی، ابتكار انواع طرحها و زیبایی و تنوع رنگها به درجهای عالی رسیده است و شهرهای ری، كاشان و یزد مراكز بزرگ و مهم بافندگی این عصر بودهاند. صنعت قالیبافی هم در دورهی سلجوقیان رواج داشته است.
شكی نیست كه ایران در قالیبافی بزرگترین مركز خاور بوده و دیگر مراكز در این فن از او تقلید و اقتباس كردهاند. كهنترین قالیهای معروف ایران مربوط به قرن ششم قمری در دورهی سلجوقیان است. اما فراموش نباید كرد كه فرش پازیریک در دورهی هخامنشیان و همچنین قالی چهار فصل یا بهارستان دورهی ساسانیان از شاخصترین نمونههای قالی هنری در ایران به شمار میروند.
معماری ایران در دوره ایلخانیان و تیموریان: مغولان هم چون سلجوقیان با خود متاع فرهنگی و فكری ناچیزی به ایران آوردند. اما در مواردی از صنعت و هنر به پایهی بلندی رسیدند، از جمله مینیاتورسازی و نقاشی و تذهیب كتاب از این عصر آغاز شد. مغولان به تدریج در برابر هنرهای ایران تحت تاثیر فرهنگ ایران و فرهنگ اسلامی قرار گرفتند و با پذیرفتن دین اسلام حامی علم و ادب و هنرهای اسلامی شدند، به طوری كه دربار آنان در بغداد، تبریز و سلطانیه مركز اهل علم و رجال ادب و هنر شد. شهرهای مراغه، تبریز و سلطانیه از مراكز مهم قدرت سیاسی در این عهد بودند.
رصدخانهی معروف مراغه و تاسیس شهر سلطانیه مربوط به این زمان است. در این دوره بناها، به ویژه ساخت مقبرهها و آرامگاههای برج مانند به همان شیوهی دورهی سلجوقیان ادامه یافت. همچنین نقشهی چهار ایوانی كه از پیش متداول بود، در دورهی ایلخانیان نیز برای بناهای مذهبی مانند مسجد و بناهای غیرمذهبی مانند كاروانسرا به كار میرفت.معماری دورهی مغول، مانند دورهی سلجوقیان هم جنبهی عمومی داشت و هم جنبهی محلی و همان طور كه بنای مسجد جامع اصفهان دورهی سلجوقی برای معماران دیگر مساجد سرمشق بود، معماران دورهی مغول روشهای مراكز بزرگ مثل سلطانیه را اقتباس میكردند و در كنار سنتهای محلی به كار میبردند. همچنین در دورهی مغول به تزیینات بناها بسیار توجه میشد. این امتیازات از مشاهدهی مسجد جامع ورامین، مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد كبود تبریز به خوبی ثابت میشود.
سر درب مسجد ورامین با كاشیها و آجرهای قهوهای رنگ تزیین یافته است. این مسجد نه تنها از لحاظ ساختمان عظیم و گنبد آجری آن اهمیت دارد، بلكه به خاطر تزیینات كاشیكاری معرق و گچ بری و كتیبههای تاریخی آن جزو آثار مهم هنری ایران به شمار میرود.
مسجد گوهرشاد اگر چه سر درب و مدخل مستقلی ندارد و یكی از مجموعه بناهای آستانهی امام رضا(ع) است، اما طاق عظیم ورودی آن مملو از كاشیكاری و كتیبههای مفصلی است. بنای مسجد گوهرشاد از هر جهت زیبا و كامل و یكی از شاهكارهای معماری دنیاست. مسجد كبود تبریز از بهترین بناهای قرن نهم قمری است كه در زمان جهانشاه قراقویونلو به دستور دخترش بنا شده است. نقشهی این مسجد شباهت چشمگیری به نقشهی مساجد عثمانیها دارد.
این مسجد اگر چه فاقد صحن و حیاط مركزی است، اما صحن مركزی كه با گنبد پوشیده شده، به صورت چهار ایوانی ساخته شده است. ورودی مسجد با تزیینات كاشیكاری در كمال زیبایی و ظرافت زینت شده است. در این كاشیها رنگهای آبی روشن، آبی پررنگ، خاكستری و سبز چمنی و پررنگ به كار رفته و در برخی موارد گل و بوته و شاخههایی با طلاكاری در آن دیده میشود. كاشیكاری و رنگآمیزیها در این مسجد همان گونه استكه هنرمندان در تزیین و تذهیب صفحات كتابها به كار میبردند.
علاوه بر معماری مساجد این دوران، باید به مقبرهها یا آرامگاههای این زمان هم اشاره كرد. مانند گنبد سلطانیه كه یكی از زیباترین بناهای اسلامی و شاهكاری از معماری دورهی ایلخانی است. بنای عظیم گنبد سلطانیه یا مقبرهی سلطان محمد اولجایتو (خدابنده) در اوایل قرن هشتم قمری در نزدیكی زنجان ساخته شده است. طرح بنای این گنبد كه از بناهایی مانند مقبرهی اسماعیل سامانی و مقبرهی سلطان سنجر در مرو الهام گرفته، به عنوان سرمشق و مدل در بناهای دیگری، در ایران یا خارج ایران مورد استفاده قرار گرفته است.
مانند مقبرهی امیر تیمور و تاج محل در هند، گنبد غفاریه در مراغه، مقبرهی علاالدین در ورامین، مقبرهی تیمور در سمرقند هر كدام زیبایی خاص خود را به نمایش گذاردهاند. تزیینات آجركاری و كاشیكاری رنگی گنبد غفاریه كه با طرح هندسی و گل بوته آرایش شده یا خطوط هندسی زیبای مقبرهی علاالدین توام با مقرنسهای زیر كلاهك مخروطی آن یا گنبد كاشیكاری فیروزهای رنگ با طرح تركدار در مقبرهی تیمور، از زیباترین و چشمگیرترین بناهای این دوران هستند. جلوههای این زیباییها را میتوان در دیگر بناهای این دوره مثل كاروانسراها و مدرسه هم دید. ایلخانیان برای توسعه و پیشرفت اقتصاد در نقاط كشور؛ به ویژه در ناحیهی شمالی و آذربایجان تعداد بسیاری راههای ارتباطی ساختند و برای آسایش كاروانیان در مسیر این راهها و جادهها كاروانسراهای بزرگ و زیبایی با توجه به اقلیم احداث كردند. چون كاروانسراهای سرچم در بین راه زنجان و میانه، یا رباط سپنج در ۵۰ كیلومتری شمال شاهرود.
دورهی مغول از لحاظ هنری، مانند زمان سلجوقیان عصر ابتكار و ابداع نبود، با این همه در پارهای بخشهای هنری، پیشرفتهای عمدهای حاصل شد. در معماری به آرایش و تزیین بیشتر از طرحهای جدید توجه میشد. مینیاتورسازی ایران و نقاشی كتاب از این دوره آغاز شده و در آسمان هنر ایران درخشید. فن كتابت و استنساخ كتاب در دورهی تیموریان به اوج عظمت و كمال خود رسیده است.
همچنین باید افزود كه بر قطعات باقی ماندهی ظروف سفالی لعاب دار این دوران تاثیر صنایع چینی كاملا مشهود است و میتوان چنین حدس زد كه از جمله كالاهای وارداتی در این دوره ظروف چینی بوده است و سفالسازان ایرانی نیز به تقلید از این ظروف پرداختهاند. اما در امر كاشیكاری باید گفت كه در این راه تكامل و پیشرفت بسیاری صورت گرفت. در میانهی این كاشیها به طور معمول شكل انسان یا جانور به صورت لعاب داده و براق نقش شده است و نوشتهی دور آن به رنگ سفید بر زمینهی سورمهای است. نیز در این دوره، محرابهایی با كاشی ساخته شده كه در نوع خود بینظیرند. به طور كلی میتوان گفت كه صنعت كاشیسازی با بهترین رنگها و لعابها و بریدن كاشی به قسمتهای ریز برای تشكیل قطعات بزرگ موزاییك یا معرق در زمان مغول و به ویژه در عصر تیموریان تكامل یافت و به كمال درجه ترقی رسید.
معماری ایران در دوره صفویه: یكی از درخشانترین دورههای هنری ایران پس از اسلام دورهی صفویه است. در سال ۹۰۷ قمری (۱۵۰۲ م) شاه اسماعیل، سلسله صفوی را تاسیس كرد. در این دوره مراكز و كانونهای صنعتی و هنری در ایران افزایش یافت، درابتدای تاسیس این سلسله، تبریز پایتخت بود و به همین سبب این شهر مركزی شد برای فعالیتهای هنرمندانی مانند خطاطان، تذهیبكاران، نقاشان و صحافان و همچنین هنرمندانی كه در دیگر فنون و صنایع كار میكردند و هنرمندانی كه در معرقكاری و رنگآمیزی كاشیها و در بناها و كتیبهها نقش داشتند یا هنرمندانی كه در صنایع منسوجات و بافت پارچه به كار میپرداختند.
در اواخر قرن دهم قمری، در زمان شاه عباس پایتخت از قزوین به اصفهان انتقال یافت. با انتخاب پایتخت جدید، این شهر به عنوان یكی از درخشانترین شهرهای خاور گسترش پیدا كرد. بازارها، كاخها، مساجد، باغها، پلها در نقشهی شهر گنجانیده شده بود. در این زمان همهی بناهای مذهبی با تزیینات كاشیكاری آرایش شدند. بناهای مسجد شیخ لطف الله سر درب قیصریه و مسجد امام (شاه) در میدان نقش جهان با كاشیهای معرق مزین شدند. آجرهای مربع كاشی منقوش، معروف به آجرهای «هفت رنگ» در بناها به مقیاس گسترده مورد استفاده قرار گرفت. نقش و نگار كاشیها و رنگهای آنها زینت خاصی به بناهای این دوره بخشیده است.
نه تنها دیوارها، بلكه گنبدها، ایوان، طاقنماها سر درب ورودیها و مناره با كاشی و موزاییك آراسته شد. ساخت سر دربهای بزرگ با كاشیهای شفاف و گچبری مقرنسكاری در عصر صفویه پیشرفت بسیار داشت. تركیب سر درب بزرگ و منارههای طرفین آن با صحن چهار ایوانی و ساختمانهای اطراف آن و قرار دادن گنبد به گونهای كه با همهی ساختمان متناسب باشد، در معماری زمان صفوی به درجهی كمال رسید. با توجه به امنیت ایران در این دوره بناهایی بزرگ و عالی مانند كاخهای عالی قاپو، چهل ستون، هشت بهشت و تالار اشرف در اصفهان و بقعه شاهزاده حسین، سر درب عالی قاپو و چهل ستون در قزوین ساخته شدند. دیوارهای این كاخها از كاشیهای خوش آب و رنگ پوشیده شده و میان مجموع آن ها با نقوش نقاشان معروف آن دوره پیوند است. سقفها و دیوارها نیز غالبا با منبتكاری تزیین میشدند.
تزیینات چوبی در بناهای غیرمذهبی دارای نقش اصلی بود و در آنها میزان بیشتری از تذهیبكاری و نقاشیهای لاكی استفاده میشد. طرحهای آنها با هنر مینیاتور دارای رابطهی نزدیكی بود. كندهكاری و خراطی به ویژه در دربها و سقفها خود هنر خاصی در این دوره بوده است. نقاشیهای دیواری (فرسك) در كاخ عالی قاپو، قصر روی ایوان عباسی و ایوان جنوبی قرار دارند. طلاكاری ایوان صحن كهنه به فرمان نادر شاه افشار انجام شده و از این رواست كه به «ایوان نادری» معروف است. به طور كلی برخی از بهترین تزیینات و آیینهكاری و نمونهی كاشیكاری سه دورهی تاریخی متوالی را در آن مكان مقدس میتوان دید. زیرا مسجد گوهرشاد در زمان تیموریان، صحن قدیمی در زمان صفویه و صحن نو در دورهی قاجاریه ساخته شده است.با نگرشی كلی به هنرهای این دوره، باید پذیرفت كه در دورهی صفوی، بار دیگر عصر نوین و درخشانی در هنر ایران طلوع كرد. در هر دوره، هنری كه در نوع خود زیبا و كامل بوده پدیدار شده است. در قرن دهم قمری هنرمندان ایران به مزایا و نتایج تازهای دست یافتند. در آن دوره قالیهایی بافته شده كه تا آن تاریخ نظیر نداشته است. در فلزكاری عصر صفوی، بر پایهی سنتهای قدیم و مهارت فلزكاران این دوره، هنرمندان چیرهدستی مجال ظهور یافتند. مصنوعات طلاكاری، نقرهكاری و برنجسازی رونق بسیار داشت و آهن و فولاد نیز گاه طلا و نقرهكوب میشد. طراحان و نقاشان، این زمان با ابداع شیوههای جدید، موازین تازهای در سبكهای خود ایجاد كردند. در نقرهكوبی و حكاكی ظروف، پایههای شمعدان یا بخوردانها، نوشتار اشعار فارسی به خطوط خوش نستعلیق جایگزین كتیبههای عربی شد.
معماری ایران در دوره افشاریه و زندیه: ظهور نادرشاه افشار به سلطنت صفویه خاتمه داد. با آن كه در عالم سیاست به او اهمیت بسیار داده شده است. اما در این دوره در عالم هنر پیشرفت چشمگیری دیده نمیشود؛ تنها زرگری و طلا و نیز میناكاری ترقی داشته است. همچنین بعضی از قرآنهای نفیس مذهب در دست است كه به زمان نادر نسبت داده میشود، كاخ خورشید و برجهای دیدهبانی شهر كلات از هنر معماری این دوره است.
اندكی پس از مرگ نادر، كریمخان زند در شیراز مستقر شد و در آن شهر عمارات بزرگی بنا نمود كه به نام او مشهور است. از جملهی آنها، ارگ كریمخان، مسجد، حمام و یک بازار است. از ویژگی های كاشیكاری این دوره، استفاده از نوعی رنگ گل سرخ است كه در زمان قبل دیده نمیشود. تزیینات كاشیكاری در بدنهی بناها از آجرهای كاشی و زمینهی سفید بود. صورت شخصیتهای رسمی، صحنههای هنرنمایی رستم پهلوان ملی، شكار و دورنماها در كاشیكاریها دیده میشوند.
معماری ایران در دوره قاجاریه و معاصر: در دورهی قاجاریه شیوهی جدیدی در معماری ایجاد شد و معماران این زمان نیز دنبالهرو معماران صفویه بودهاند، هنر معماری این زمان با مقایسه با دورهی صفویه بسیار ضعیف شمرده میشود. تنها در زمان حكومت طولانی ناصرالدین شاه قاجار به دلیل نفوذ هنر باختری، هنر معماری همچنین صنایع ظریف مانند گچبری، آیینهكاری و كاشیكاری رونق یافت و تا اندازهای معماران ما در این زمان از هنر اروپایی تقلید میكردند. ارتباط بیشتر ایران با غرب، معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با روشبینی و توجه خاصی با عوامل معماری خاور درآمیزند و آثاری به وجود آورند كه از نظر هنری دل پسند باشد.
سر سرای ورودی با پلكانهایی كه از وسط این سرسرا آغاز میشود، و از پاگرد به دو شاخه در جهت مقابل یك دیگر به بالا ادامه مییابد، تاثیر معماری كشور روسیه است و از اواسط سلطنت ناصرالدین شاه به بعد رواج یافت. معماری خارجی با طرح های تزیینی ایرانی از قبیل كاشی كاری، آیینهكاری، گچبری و ازارهبندی از كاشی، توام شد و گوشهای از معماری عصر قاجاریه را نشان میدهد. ایجاد زیرزمینها با طرحهای زیبا و پوششهای ضربی آجری، تعبیه حوضخانهها، رواج بادگیر برای خنك كردن فضاها واحداث تالارهای بزرگ با شاهنشینها و غرفهها و گوشوارهها همه و همه به صورت دل پسندتری درآمد. ساختن بادگیرها در ابتدا ساده و فقط شامل یك دهانهی هواكش مزین به كاشیكاریهای زیبا بود. سپس به تدریج مراحل كمال را پیمود. چنان كه صورت تكامل یافتهی آنها، دو طبقه و از چهار جهت دارای هشت دهانهی هواكش است و جریان باد و هوا را از این دهانهها به داخل ساختمان هدایت میكند.
در معماری كاخسازی، ساختن بادگیرهای مزین به كاشیكاری و قبهی طلا در عمارت، ركنی از معماری اصیل ایرانی بوده است. بناهای مسكونی دورهی قاجار (به جز كاخهای سلطنتی) با طرحی شامل اتاق مركزی، ایوان (با دو ستون در برابر آن) و اتاقهای كوچكتر واقع در اطراف اتاق مركزی به صورتهای ساده یا مفصل، همه به شیوهی معماری اصیل ایران در ادوار قدیم بوده كه در این دوره با ابتكارات جدیدتر به صورتی دل چسب و نیكو تكمیل شدهاند. كاشیهای منقوش دورهی قاجاریه، اغلب ناچیز و از نظر هنری فقیرند و تنها تقلیدی ناقصاند از كارهای قرن گذشته. با آن كه ناصرالدین شاه عدهای از نقاشان را برای تحصیل مطالعه به موزههای رُم و پاریس فرستاد، و كسانی از این نقاشان در هنر خود پیشرفتی كردند، اما كارگران سادهی كاشیساز نمیتوانستند به خوبی از آثار آنها استفاده كنند، با این وجود به قول ناصرالدین شاه هنر كاشیسازی «متجدد» شد.
در تهران و اطراف آن، چند نمونه مهم از معماری قاجاریه دیده میشود.
یكی مقبرهی حضرت عبدالعظیم در شهر ری است كه بنای مقبره و گنبد طلای آن قابل توجه است. مجموعهی این مكان مقدس دارای سر درب و ایوان آیینهكاری رفیع و چندین صحن و گنبد طلایی و دو منارهی كاشیكاری و رواق و ضریح و مسجد است. بناهای دیگر قابل توجه «عصر قاجاریه»، مسجد امام (شاه یا سلطانی) و مسجد سپهسالار (مطهری) تهران است.
ساختمان مسجد سپهسالار شامل جلوخان وسیع، سر درب و منارههای كاشیكاری، هشتی، صحن، حجرات دو طبقه با ستونهای سنگی زیبا و شبستان است. با این كه اغلب كاشیكاریهای این مسجد، از كاشی هفت رنگ است، ولی بعضی نمونههای كاشی:اری معرق هم دیده میشود. رنگ كاشیها بیشتر قرمز و صورتی و سفید است. در حالی كه در آفتاب درخشان ایران، رنگهای قدیم مانند فیروزهای و سورمهای مطلوبتر است.
علاوه بر معماری مذهبی كه از صفویه پیروی شده است و معماری كاخسازی و ساختمانهای مسكونی كه آمیزش عوامل معمار ایرانی و اروپایی را به حالتی بسیار دل نشین نشان میدهد، مانند عمارت كلاه فرنگی، كاخ سرخه حصار، كاخ شمس العماره، كاخ گلستان، تیمچههای وسیع و زیبای این دوره خود نشاندهندهی شاهكارهای ماهرانهای از استادان هنر معماری قرن سیزدهم است.
از دورهی قاجار، تیمچه و بازارهای وسیع با پوششهای خوبی در تهران و شهرستانهای بزرگ موجود است. كه از نظر هنر آجركاری و كاشیكاری و چه از نظر وسعت دهانهی طاقها قابل تحسین و ستایشاند.
معماری در دورهی پهلوی تنوع چشمگیری نداشته است. با ورود مصالح جدید ساختمانی مانند آهن، بتون و غیره و نیز آمدن مهندسان خارجی به ایران – مهندسانی كه به پیشینهی پرافتخار معماری كشور ما آشنایی نداشتند و بازگشت ایرانیانی كه در خارج از وطن تحصیل هنر معماری كرده و نخست تحت تاثیر معماری خاور بودند، دگرگونی شگرفی در هنر معماری ایران پدید آورد.
با همهی زیبایی كه این نوع معماریها به قیافهی شهرهای ایران بخشید، متاسفانه غالبا جنبهی تقلید از شیوههای معماری خاور بر تبعیت از هنر اصیل ایرانی یا ابداع شیوهی جدیدی در معماری ایران، ترجیح داده شد. با این وجود، در بعضی از موارد، ناچار از تمایل به تزییناتی به سبك ایرانی شدهاند. بناهایی چون كاخهای سعدآباد، كاخ مرمر در تهران و ساختمان مجلل باشگاه افسران (سابق) عمارت شهربانی، دبیرستان البرز، كاخ وزارت امور خارجه و سر درب باغ ملی و عمارت پست، گوه این مدعاست. این طریق معماری بدون توجه به عوامل اقلیمی و پیشینهی معماری ایران هنوز ادامه دارد.
به طور كلی ایرانیان در طول تاریخ پرفراز و نشیب فرهنگ خود، پیوسته به آفرینشهای دیگر اقوام و ملل توجه هوشمندانه داشتهاند و كوشیدهاند از تجربههای آنان بهره ببرند و فرهنگ خود را به خوبی منتقل كنند. این اندیشه و ظهور آفرینشهای خیرهكننده هنرمندان و پیشهوران این سرزمین در بناهای شگفتانگیز و به ویژه دست ساختههای بسیار زیبا، خاورشناسان و باستانشناسان نامی را، سالهاست كه راهی این دیار كرده است. در نتیجهی همین پژوهشهای ارزشمند، فرهنگ و هنر ایران به دنیا معرفی شد - كه البته این معرفی گاه خالی از شائبههایی - نبوده است.
میتوان گفت كه بخش عمدهای از پدیدههای موجود در عالم معماری با توجه به مدارک و اسناد موجود، در فلات ایران خلق شدهاند. میدانیم كه مغرب زمین همواره به معماری گوتیك فخر كرده است و به اعتباری مهمترین شاهكارهای هنری معماری مغرب زمین به این سبك تعلق دارد. جالب است كه معماری گوتیك را ملهم از معماری ایران میدانند.
دربارهی پدیدههای معماری كه در ایران پیش از اسلام آفریده شده و طی قرنها تحول و تكامل یافته و به دیگر سرزمینها انتقال یافته، میتوان نمونههایی یاد كرد؛ مانند كاربرد انواع قوسها و از آن جمله طاق ضربی از هزارهی دوم پیش از میلاد در امر پوشش فضاهای معماری – پدیدهی ارزندهای – است كه در این سرزمین بنیاد گرفته است. خلق گنبد بر روی پایهی چهارگوش از ابتكارهای استثنایی استكه در این سرزمین به وجود آمده و منشا دگرگونی اساسی دركار معماری جهان شده است. ایوان نیز كه یكی از پدیدههای شگرف دورهی اشكانی است، در پی كاربرد وسیع و موفق آن در معماری ساسانی، در دورهی اسلامی همچنان مورد توجه قرار گرفت و برای هر چه بیشتر شكوهمندی شبستان گنبددار، به اعتباری دیگر به مقابل شبستانهای گنبددار افزوده میشود.
باید نخستین و مهمترین عامل در پیشرفت هنر ایران را فرهنگی و تمدنهای گوناگون و گاه متضادی دانست كه پیوسته مردم ایران با آنها در تمامس بودهاند. دیگری مربوط است به حس زیبایی و جمال در ایران و عامل دیگر، وجود سنتهای متراكم كه هر نسلی تجربهها و سلیقههای نسل پیشین را حفظ كرده و خود به كار برده است. آخرین عامل واقعی، حمایت بیدریغ و شورانگیز حامیان هنر بوده است، یعنی صاحبان مال و هنردوستان كه به هنرمندان فرصت هنرنمایی دادند.
(برگزیده از کتاب سیمای فرهنگی ایران؛ به قلم نویسندگان)
منبع : مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
گشت ارشاد حماس رئیس جمهور ایران حجاب پاکستان رئیسی دولت سیزدهم امام خمینی کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سلامت کنکور عربستان تهران سیل هواشناسی سازمان سنجش اصفهان آتش سوزی شهرداری تهران پلیس زنان
خودرو دلار تورم قیمت خودرو آفریقا قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو سایپا ارز بانک مرکزی ایران خودرو
پایتخت خانواده تلویزیون سریال ترانه علیدوستی فیلم سینمای ایران موسیقی مهران مدیری کتاب
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس دانش بنیان
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه روسیه چین طالبان ایالات متحده آمریکا اوکراین ترکیه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی بارسلونا تیم ملی فوتسال ایران باشگاه پرسپولیس تراکتور باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ گوگل همراه اول ناسا الماس تسلا فیلترینگ ماه
مالاریا کاهش وزن استرس سلامت روان آلزایمر زوال عقل