شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به فیلم پارک‌وی


نگاهی به فیلم پارک‌وی
اولین سوال بعد از دیدن پارك وی این است كه در این ده ساله بعد از فیلم «قرمز» تاكنون چه بر سر جیرانی آمده است كه به ساخت فیلمی مثل «پارك وی» رضایت داده است؟
فیلمی كه به نوعی رجعت جیرانی به نقطه شروع و بازسازی دوباره قرمز این بار با جلوه‌های ویژه فوق‌العاده‌ای است كه قبل از جشنواره و در مدت انتظار برای دیدن این فیلم مانور زیادی از سوی عوامل فیلم و مطبوعات روی آن انجام می‌شد. در ده سال پیش زمانی كه فیلم «قرمز» پرفروش‌ شد صحبت از ساخت دنباله‌ای بر آن تا مدتی نقل محافل بود كه خیلی زود با انتخاب قصه‌ای جدید از سوی جیرانی برای فیلم‌ «آب و آتش» واقعیت خود را از دست داد. اما حال در جشنواره ۲۵ با فیلمی طرف هستیم كه افرادی كه به فیلمنامه آن دسترسی داشتند یك سیمرغ را برای فیلم كنار گذاشته بودند اما آنچه روی پرده دیده شد شاید به فیلمسازی جیرانی پایان دهد و او را دوباره روانه كار مطبوعات كند. به شخصه این فیلم را نسخه جدیدی از فیلم «قرمز» می‌دانم كه كارگردانی پخته‌تر پشت كار ایستاده است و با اعتمادی كه در این ده سال ایجاد كرده موفق شده امكاناتی را دور خود جمع كند كه در زمان ساخت قرمز قادر به تهیه آن نبود و حال با فراغ بال از این امكانات در خدمت قصه خود سود می‌برد اما چه قصه‌ای؟ قصه خشونت و اضمحلال تدریجی اخلاق نسلی كه فقط به ظواهر اعتماد دارد و هر آنچه را كه می‌بیند فورا می‌خواهد و فكر نمی‌كند اگر بر فرض محال هم فكر كند آن قدر عجولانه و به دور از منطق است كه حاصل تفكر چیزی قابل توجه و نیست. والدین این نسل هم در این سهل‌انگاری و عدم‌تعقل همگانی جوانان سهیم هستند و حتی خود سرمنشاء این نوع رفتار هستند. جیرانی از جمله متفكرانی است كه در این چندساله چه در آثار و چه در گفتارشان صحبت از شكاف طبقاتی شدید و كنترل‌ نشده بوده است و ریشه خیلی از معضلات اجتماعی را در فاصله زیاد بین جنوب شهر، شمال شهر دانسته‌اند. حال در این فیلم در ادامه آثار او نوبت به طبقه مرفه جامعه رسیده است تا تیغ انتقادات جیرانی را بر جان بخرد و به فكر راه‌ حل برای این بحران باشد. (پارك وی)‌ یك سمبل است.
پل پارك وی جایی است كه ۲طبقه مهم شهر تهران، یعنی جنوب شهری‌ها از شمال شهر به طور كامل جدا می‌شوند و دیواری به‌وجود می‌آید كه در آن سوی دیوار حتی نوع غذا خوردن هم تفاوت می‌كند. انسان‌ها تنها هستند و همه مشكلات خود را با پول‌ حل می‌كنند یك محضر و یك رستوران را به طور كامل قرق می‌كنند اما درد آنها را چاره نیست و هر لحظه به سمت نابودی در حركتند.
همه مفاهیم فوق و حتی بیشتر از آن در فیلمنامه وجود دارد اما در اجرا آنچنان ضعیف و نچسب در آمده‌اند كه بیننده را به خنده می‌اندازند. جیرانی در فیلم قرمز با هوشیاری تمام ۲بازیگر را برای فیلم خود انتخاب كرد كه بعدها همین فیلم سكوی پرتابی برای ستاره شدن آنها بود. بازی سرد و صورت سنگی هدیه تهران در مقابل بازی احساساتی و واكنش‌های روانی محمدرضا فروتن آنقدر بر نقش نشسته بود و به شخصیت‌های فیلم جان داده بود كه كمتر كسی توانست موفقیت فیلم قرمز را بدون این دو بازیگر متصور شود. اما برعكس قضیه فوق در فیلم جدید جیرانی هر چه بازیگر انتخاب كرده است البته به جز محمدرضا شریفی‌نیا و آناهیتا نعمتی، نتوانسته‌اند با نقش ارتباط برقرار كنند و به اصطلاح آن را در بیاورند. رعنا آزادی‌ور كه تقریبا در تمام طول فیلم واكنش‌ها و فراز و فرود یكسانی دارد و حتی نوع فریادهایش هم با هم تفاوتی ندارد. نیما شاهرخ شاهی هم به خیل بازیگرانی پیوست كه با توصیه به سینمای ایران تزریق می‌شوند اما روزهای درخشندگی چندانی ندارند. فیلم «پارك وی» ضعیف از آب درآمده است اما در صحنه‌های تویلر و خشونت‌آمیز فیلم آنچنان موفق عمل كرده است كه تحسین هر بیننده‌ای را جلب می‌كند. گویا جیرانی آنقدر به بقیه فیلم خود امیدوار بوده است كه همه فكر و توانایی خود را روی این صحنه‌ها گذاشته است و البته موفق هم عمل كرده است.
امیر موسوی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید