پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا


لطفاً نخندید، بترسید!


لطفاً نخندید، بترسید!
● نگاهی به فیلم «پارك وی» ساخته فریدون جیرانی
▪ نویسنده و كارگردان: فریدون جیرانی
▪ بازیگران: نیما شاهرخ شاهی، رعنا آزادی ور، نیوشا ضیغمی، بیتا فرهی و محمدرضا شریفی نیا
▪ خلاصه داستان: كامیار پسری روان پریشی است. پدر او، مادرش را طلاق داده و در خارج از كشور زن دیگری گرفته و او كه مادر روان پریشی هم دارد، عاشق دختری می شود. مادر و پسر آنقدر دخترك را اذیت می كنند تا ... .
۱) «فریدون جیرانی» سالهاست دارد فیلمهایی با مضمون عشق افراطی كه در نهایت به خشونت و قتل می انجامد می سازد. این مسأله فارغ از تمام ضعفهایش باعث شده جیرانی به متخصصی در ساخت قصه چنین عشقهای جنون آسا با رگه های سادیستی و مازوخیستی تبدیل شود كه در نوع خود جذاب و قابل تحسین است.
علاوه بر این، چنین نگاه و مقوله ای در سینمای ماغنیمت است كه در صورت نبود چنین نگاهی، جای خالی این گونه فیلمها به شدت در سینمای ما احساس می شد. «قرمز»، موفق ترین اثر جیرانی محصول چنین نگاهی بود كه جیرانی را بیش از پیش به سینما معرفی كرد، اما پس از این همه تجربه موفق، «پارك وی» چندان چنگی به دل نمی زند.
۲) مثلث روایی داستان متشكل از مادر، پسر و عروس بشدت معیوب است و هیچ كدام از روابط این آدمها و دیگر آدمها با این افراد اصلاً قابل توجیه نیست. در این میان بیشترین ایرادها متوجه «رها» نامادری عروس خانواده است.
او با تمام دیانت و مقید بودنش، در كنار اینكه روانپزشكی قهار نیز هست، بی هیچ توجیهی، همسر مردی لاابالی و دایم الخمر می شود. او در مراسم خواستگاری با آنكه متوجه روان پریشی های «كوهیار» و مادرش می شود، اما هیچ واكنشی نشان نمی دهد و در حالی كه به شدت به دختر همسرش علاقه دارد، تنها به تذكری درد دل وار بسنده می كند.
رفتارهای مادر و پسر نیز اصلاً با هیچ معیاری - با آنكه هر دو روان پریشند - قابل باور نیست. به یاد بیاورید صحنه ای را كه كوهیار به مادرش می گوید: «پدر زنم را با تبر كشتم!» و مادرش به او می گوید: «چرا این كار را كردی پسرم»!
تمام اینها حاكی از آن است كه ذهنیت جیرانی فارغ از منطقهای روان شناسانه و ایجاد روابط موجه برای آدمهای قصه اش در جستجوی یافتن داستانی ذهنی برپایه روان پریشی های دلخواهانه است. این بی منطقی ها و عشقهای روان پریشانه خیالی در «پارك وی» به اوج خود رسیده و از این رو «پارك وی» را می توان در زمره آثار بسیار ضعیف جیرانی دانست.
۳) ژانر «كمدی ناخواسته» دارد حسابی سایه اش را بر سر فیلمهای ایرانی می گستراند. فیلمهایی كه با تمام ضعفهای مبتدیانه شان، آنقدر خودشان را جدی می گیرند كه حسابی خنده دار می شوند كه به عنوان آخرین نمونه آن می توان به «خون بازی» و «پارك وی» اشاره كرد. مثلاً «خون بازی» آن قدر ایرادهای اساسی و مشكلات روایی دارد كه بسیاری از صحنه های مثلاً نفسگیر فیلم، تماشاچیان را در سالن سینما حسابی و از ته دل می خنداند !این خنده ها گاهی به خارج از زمان فیلم نیز كشیده می شود.
جایی كه فیلمسازان و دست اندركاران فیلم با پزهایی حرفه ای از زحماتی كه برای ساخت این همه ایراد و مشكل متحمل شده اند حرف می زنند و مثلاً می گویند: «فیلم را با تن های پایین رنگ تصویربرداری كردیم تا تأثیر صحنه های فیلم بر مخاطب بیشتر شود. البته بعد كه فیلم را تماشا می كنید، می بینید فیلم آنقدر مشكلات اساسی دارد كه استفاده از چنین تمهیدی، خود باعث خنده و تفریح بیشتر می شود.
«پارك وی» نیز همین طور بوده و حسابی درگیر ژانر كمدی ناخواسته شده است. «پارك وی» قرار است فیلم وحشتناك و دلهره آوری باشد كه نفس همگان را در سینه محبوس كند، اما در اوج صحنه های مثلاً نفس گیر فیلم، كافی است به خنده های مداوم و از ته دل تماشاگران در سالن سینما دقت كنید تا به قدرت این ژانر ناخواسته پی ببرید.
این ژانر دارد از فیلمهای واقعاً كمدی نیز مردم را بیشتر می خنداند و به رقیبی جدی برای فیلمهای كمدی تبدیل می شود. كمدی ناخواسته كم كم به جزء جدایی ناپذیر سینمای ما برای فیلمهای پر از ایرادی كه خودشان را خیلی جدی گرفته اند تبدیل شده اند. اما نكته قابل توجه در مورد این فیلمها این است كه خندیدن به ژانر «كمدی ناخواسته» خیلی بیشتر از خندیدن به فیلمهایی كه به قصد كمدی بودن ساخته شده اند، می چسبد!
امیر حسین نوریان
منبع : روزنامه قدس