شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

طبیعت منشا همه الهامات


طبیعت منشا همه الهامات
● محمدرضا فیروزه ای درباره آثارش
طبیعت را منشا لایزال همه الهامات می‌دانم و انسان نیز همواره رابطه تنگاتنگی با طبیعت دارد حتی در این زمان كه ظاهرا مشغله‌های زندگی شهری تمام زندگی ما را فرا گرفته است.
محمدرضا فیروزه ای كه نمایشگاه اخیرش در گالری ممیز خانه هنرمندان ایران برپا بود تم غالب آثار نمایشگاهش طبیعت و به شكل مشخص درخت بود.فیروزه‌ای درباره ارتباط آن نمایشگاه و نمایشگاه قبلی اش كه در سال ۸۳ برگزار شده بودگفت: این نمایشگاه نیز در ادامه نمایشگاهی قبلی است و به طور كلی در ادامه مسیری است كه از نیمه دوم دهه ۶۰ آغاز كردم و به منظره سازی و نقاشی از طبیعت پرداختم در شروع این مسیر به برداشت عین به عین و رئالیستی می پرداختم و كم كم از اوایل دهه هفتاد بود كه طبیعت را به شكل اكسپرسیودر تابلوهایم بیان كردم.
در نمایشگاه آخر محمدرضا فیروزه ای پرداخت آبستره به طبیعت بروز بیشتری داشت. او در این باره گفت: دربند دسته بندی قطعی آثار نیستم اما قبول دارم كارهای این نمایشگاه به طور غالب اكسپرسیو هستند وحتی برخی تابلوها آبستره كار شده اند .
تفاوت عمده دو نمایشگاه سال ۸۳ و سال ۸۶ را می توان در كاربرد رنگ ها مشاهده كرد كه رنگهای تیره وغالبا سرد نمایشگاه قبلی جای خود را به رنگهای روشن و گرم نمایشگاه فعلی داده اند اما همچنان درخت‌های قطع شده درتضاد با رنگ های پرتحرك تابلوها قرار دارند صاحب اثر در مورد این سیر تحولی را چنین گفت: نمایشگاه قبلی بدبینانه تر بود و نمایشگاه فعلی ظاهرا خوشبینانه تر است اما در لایه‌های زیرین تابلو هنوز تیرگی‌ها وجود دارد.
او در توضیح این تضاد گفت: این تضادها حاصل گشت وگذارهای همیشگی من در طبیعت است. در بعضی مواقع شما خرابی را در ظاهر طبیعت می‌بینید و به راحتی متوجه تخریب می‌شوید زمانی هم هست كه ظاهرا همه چیز سالم است اما پوسیدگی از درون است و همه چیز از داخل درحال اضمحلال است.
سال‌های سالپرداختن به طبیعت عللی هم دارد، محمدرضا فیروزه ای درباره علل شكل گیری این علاقه و پی گیری به طبیعت گفت: زادگاه من بجنورد و به همین دلیل كودكی خود رادر طبیعت گذرانده ام از طرف دیگر در اوایل انقلاب من بیشتر به نقاشی اجتماعی و فیگوراتیو می پرداختم وبا شروع جنگ این موضوع را دستمایه آثارم قرار دادم وقرار شد كه نمایشگاهی در شهر خودم برگزار كنم كه میسر نشد و آن آثار را در موزه هنرهای معاصر به نمایش گذاشتم كه به دلیل شرایط آن روزها مورد نقد غیر منصفانه قرارگرفت وحمایتی از آثار آن نمایشگاه نشد.
در آن موقعیت من برای ماندن در این حرفه و هنر باید به راهم ادامه می دادم و كار می‌كردم اما هیچ حامی نداشتم پس دوباره به طبیعت برگشتم و توانستم به نقاشی ادامه دهم.
رنگ درتابلوهای نمایشگاه فیروزه ای به عنصر قالب در آثار او بدل شده و رنگهای او تصویرهای جذاب وتامل برانگیزی از طبیعت ارایه می دهند او برای تشریح رنگ در اثارش گفت: پالت رنگ‌های من خیلی متنوع نیست به غیر از رنگ سیاه و سفید تنها سه رنگ اصلی سبز تیره، قرمز، تیره و آبی تیره در پالت من وجود دارد بعضی اوقات براساس اتودها تابلوها را می‌كشم و از این رنگ ها استفاده می كنم و برخی اوقات هم براساس حس ام تابلویی می‌كشم.
او درباره شیوه كارش ادامه داد وگفت: سعی دارم از حواشی كه در نقاشی مناظر هست بكاهم و به اصل دست یابم و به همین دلیل مانع نمی شوم كه آنچه را كه درونم هست بروز كند.
همان طور كه گفتم طبیعت بی پایان است و پرداختن به آن نیز همین طور من همیشه به دانشجویان می گویم که ۱۰ طرح از درخت بكشید پس از ۱۰ یا ۲۰ طرح داشته های ذهنی آنها نسبت به درخت به پایان می رسد از آنها می خواهم به طبیعت بروند و دوباره طراحی كنند وقتی به طبیعت می روند درخت‌های بیشتری و طرح‌هایشان تكامل می یابد و این سیر تكاملی ادامه خواهد داشت چراكه طبیعت همواره پدیده جدیدی دارد كه ما ندیده ایم و نمی شناسیم حتی این شناخت را در فضای شهر هم داریم مثلا حتی تابلو زرد نئون كه به یك درخت چسبیده و می تواند تاثیر گذار باشد.
در گالری ممیز یك تابلو ازهر لحاظ متمایز از دیگر آثار بود تابلوی «شمعدانی های مادر». فیروزه ای درباره این تابلو گفت: در زمان آماده سازی تابلوها برای این نمایشگاه مادرم فوت كرد به همین دلیل خواستم اثر ناچیزی را به یاد وخاطره او بكشم و این نمایشگاه را نیز به او تقدیم كردم.در پایان محمدرضا فیروزه ای با اشاره به برگزاری نمایشگاه‌های نقاشی گفت : ما باید شرایط بهتری را ایجاد كنیم تا آثار هنرمندان به فروش برسد و زحمات چند ساله‌شان به نتیجه برسد تا هم حامی داشته باشند و هم بتوانند با انگیزه و نیروی بیشتری در این حوزه فعالیت كنند اما متاسفانه درحال حاضر توجهی به این وضع نمی شود.
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید