جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

برگی از مظلومیت حضرت زهرا(علیها السلام)


برگی از مظلومیت حضرت زهرا(علیها السلام)
● حضرت فاطمه ( علیها السلام) در روزهای آخر زندگی
فاطمه (علیها السلام) در روزهای آخر زندگی، «اسماء بنت عمیس‏» را فراخواند و فرمود: دوست ندارم بر پیكر زن پارچه‏ای بیفكنند و اندام وی زیر آن نمایان باشد.
اسماء پاسخ داد: من چیزی به شما نشان خواهم داد كه درحبشه دیدم سپس چند شاخه‏تر خواست، آنها را خم كرد و پارچه‏ای بر روی آن كشید و تابوت گونه ساخت. فاطمه ( علیها السلام) فرمود: چه چیز خوبی است كه در آن پیكر زن و مرد قابل تشخیص نیست. ای اسماء! هنگامی كه جان دادم تو مرا غسل بده و نگذار كسی نزد جنازه من بیابد . این اولین تابوتی بود كه در اسلام ساخته شد و هنگامی كه فاطمه ( علیها السلام) آن را دید تبسمی كرد كه تنها تبسم او بعد از وفات پدرش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود. (۱)
بیماری فاطمه ( علیها السلام) روز بروز سخت‏تر می‏شد، فرزندان زهرا (سلام الله علیها) بخاطر مادرشان بشدت نگران بودند و دل پاك علی ( علیه السلام) از اندوه فاطمه (سلام الله علیها) در خون نشسته بود.
روز وفات، زهرا ( علیها السلام) وصایای خود را به علی (علیه اسلام) بیان فرمود و ایشان به شدت گریست.
فاطمه ( علیها السلام) ضمن سفارش فرزندانش به علی ( علیه السلام) فرمود: یا علی! مرا شبانه و آن هنگام كه چشمها در خواب است غسل بده، كفن كن و به خاك بسپار. دوست ندارم كسانی كه حقم را غصب كردند به تشییع جنازه من حاضر شوند و یا بر من نماز بخوانند. (۲)
هنگامی كه وفات فاطمه (سلام الله علیها) نزدیك شد، به «سلمی‏» (۳) فرمود تا مقداری آب آورد. زهرا (سلام الله علیها) غسل كرد و بخوبی بدن خود را شستشو داد، لباسهای پاكیزه خود را خواست و آنها را پوشید; سپس از سلمی خواست تا رختخوابش را وسط حجره بگستراند آنگاه رو به قبله دراز كشید; دستها را زیر صورت نهاد و گفت من هم اكنون قبض روح خواهم شد. خود را پاكیزه كرده‏ام كسی مرا برهنه نكند. (۴)
پس از وفات فاطمه ( علیها السلام) حسن وحسین ( علیهما السلام) وارد خانه شدند و سراغ مادرشان را گرفتند، گفتند اكنون هنگام استراحت مادر ما نیست اسماء (۵) به آنان گفت عزیزانم مادرتان از دنیا رفت.
حسن و حسین (ع) روی جنازه مادر افتادند و آن را می‏بوسیدند و گریه می‏كردند. حسن (ع) می‏گفت: مادرجان با من سخن بگو. حسین (ع) می‏گفت: مادر جان من حسین توام، قبل از آنكه بخاطر غم فراقت روح از بدنم جدا شود با من سخن بگو.
یتیمان زهرا (سلام الله علیها) به جانب مسجد شتافتند تا پدرشان را از مرگ غم انگیز مادر با خبر كنند. وقتی خبر وفات زهرا (سلام الله علیها) به علی (ع) رسید از شدت غم و اندوه بیتاب شد و فرمود ای دختر پیامبر (ص) تو تسلی بخش من بودی بعد از تو از كه تسلیت‏بجویم. (۶)
صدای شیون یتیمان زهرا (سلام الله علیها) آوای جانسوز عزا بود كه بگوش مردم مدینه رسید. عده‏ای ازخواص بنی هاشم به درون خانه رفتند، مردم مدینه نیز بیرون خانه اجتماع كردند و در حالی كه بشدت می‏گریستند منتظر بودند جنازه زهرا (سلام الله علیها) را از خانه بیرون آورند تا در تشییع جنازه شركت كنند ناگاه ابوذر از خانه خارج شد و گفت: پراكنده شوید چون تشییع جنازه به تاخیر افتاد. (۷)
شبانگاه علی (علیه السلام) پیكر پاك فاطمه (سلام الله علیها) را غسل داد. (۸) در هنگام غسل وی اسماء نیز با علی (ع) همكار داشت. (۹)
تنی چند از پاك مردان و رازداران اهل بیت؛ چون سلمان فارسی، مقداد، ابوذر، عمار و حذیفه، عبدالله بن مسعود (۱۰) ، عباس و عقیل همراه حسن و حسین و علی (علیهم السلام) بر پیكر دختر پیغمبرنماز گزاردند. (۱۱) شبانه فاطمه (سلام الله علیها) رادفن كردند، علی (علیه السلام) او را بخاك سپرد (۱۲) و اجازه نداد تا ابوبكر بر جنازه او حاضر شود (۱۳) علی (علیه السلام) جایگاه زهرا (سلام الله علیها) را با زمین یكسان ساخت تا مزارش شناخته نشود. (۱۴) و به روایتی صورت چند قبر بنا كرد تا مزار واقعی مخفی بماند. (۱۵)
● سخنان حضرت علی (علیه السلام) بر مزار حضرت زهرا(سلام الله علیها)
كلینی عالم و محدث معروف شیعی - متوفای ۳۲۸ ه.ق - می‏نویسد:
پس از وفات فاطمه (سلام الله علیها)، علی (علیه السلام) او را پنهان به خاك سپرد و جای قبرش را ناپدید كرد، سپس برخاست روبه مزار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) كرد و گفت:
سلام بر تو یا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ! از من و از دخترت كه به دیدار تو آمده و اكنون در كنارت زیر خاك خفته‏است، خداوند چنین خواسته كه او زودتر از دیگران به تو ملحق شود.
ای پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ! شكیبائی‏ام از فراق محبوبه‏ات به پایان رسیده، و خویشتن داری ام بخاطر جدایی سرور زنان عالم از دست رفته است. اما چه چاره جز آنكه طبق سنت تو بر مصائب صبر كنم، آنچنان كه در مصیبت جدائی ات صبر نمودم. من سرّ تو را در آرامگاهت نهادم و تو بر روی سینه من جای دادی «همه از خدائیم و به سوی خدا باز خواهیم گشت‏» همانا امانت‏ به صاحبش رسید و گروگان دریافت گشت و زهرا (سلام الله علیها) از دستم گرفته شد. ای رسول خدا (ص) پس از او آسمان و زمین در منظر نگاهم زشت می‏نماید. اندوهم جاودانه شد و شبم در بیخوابی می‏گذرد و غمم پیوسته در دل است تا خدا مرا در جوار تو ساكن گرداند.
غصه‏ای دارم كه از شدتش دل به خون نشسته و اندوهی دارم بهت آور، چه زود جمع ما را به پریشانی كشانید و میان ما جدائی افكند تنها بسوی خداوند شكایت می‏برم به همین زودی دخترت از همدست شدن امتت بر ربودن حقش به تو خبر خواهد داد، همه سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه، چه بسا درد دلهائی كه چون آتش در سینه‏اش می‏جوشید و در دنیا راهی برای گفتن و شرح دادن آن نیافت او هم اكنون می‏گوید و خداوند هم داوری می‏كند و او بهترین داوران است. سلام بر شما سلام وداع كننده كه نه خشمگین است و نه دلتنگ اگر می‏روم بخاطر دلتنگی ام نیست و اگر بمانم بخاطر بدگمانی ام به خدا از آنچه به صابران وعده داده نباشد.
آه، آه صبر آرام بخش و زیباست و اگر بیم چیرگی ستمكاران نبود برای همیشه چون معتكفان دراینجا می‏ماندم و چون فرزند مرده شیون سرمی‏دادم و سیل آسا می‏گریستم. خدا گواه است كه دخترت پنهان بخاك سپرده می‏شود در حالی كه حقش غصب شد و از ارثش محروم گشت. با اینكه هنوز روزی چند از وفاتت نگذشته بود و بر خاطره‏ها از یادت غبار كهنگی ننشسته بود.
ای رسول خدا! دل را به یاد تو آرام میدارم درود خدا بر تو و سلام و رضوان خدا بر فاطه (سلام الله علیها) باد» . (۱۶)
علی (علیه السالم) از فراق فاطمه ( علیها السلام) به شدت اندوهگین بود، رنج و اندوه علی (ع) در سخنان از دل برآمده‏ای كه دركنار مزار زهرا (سلام الله علیها) گفته است هویدا است. گاه نیز سوز دل خود را در مرثیه‏هایی كه می‏سرود و یا زمزمه ‏می‏كرد نشان می‏داد. در دیوانی كه منسوب به امیرالمومنین (ع) است شعری با نوزده بیت آمده كه علی (ع) آنرا بر مزار فاطمه زهرا ( علیها السلام) سروده است. (۱۷)
اما ابوالعباس مبرد - متوفای ۲۸۵ ه - دو بیت از آن شعرها را با اندكی تفاوت ذكر كرد. و گوید علی (ع) به این اشعار تمثل جست.
لكل اجتماع من خلیلین فرقه *** و كل الذی دون الممات قلیل
و ان افتقادی واحدا بعد واحد *** ‌دلیل علی ان لایدوم خلیل (۱۸)
جمع هر دو دوستی را عاقبت فراق و پریشانی است و هر چیز جز مرگ ناچیز است و اینكه من دوستی را پس از دوست دیگر از دست می‏دهم نشان آن است كه هیچ دوستی جاوید نمی‏ماند.● در جستجوی مزار فاطمه ( علیها السلام)
«و لای الامور تدفن سرا بضعهٔ المصطفی و یعفی ثراها»
پاره تن مصطفی چرا پنهان بخاك سپرده شد و مزارش پنهان ماند؟
بدون هیچ تردیدی پس از دفن شبانه و مخفیانه زهرا (ع) مزارش نیز پنهان داشته شد. اما چرا بایستی درشهر پیامبر (ص) مزار تنها دخترش كه به فاصله كوتاهی از او به دیدار خدا شتافت مخفی بماند؟ چرا نباید آنگونه كه شایسته مقام اوست انبوه مردم در عزای او و تشییع جنازه‏اش شركت كنند و بر او نماز بگزارند و دفنش نمایند؟ آیا اینها بخاطر اجرای وصیت زهرا (ع) نبود؟ از این رو آن روزها كسی بدرستی جایگاه مزار فاطمه (ع) را نمی‏دانست و اگر كسی از علی (ع) سراغ مزار فاطمه (ع) را می‏گرفت‏به احتمال قوی پاسخش به سكوت برگزار می‏شد.
سكوتی كه در آن هزاران نكته اعتراض آمیز نهفته بود زیرا علی (ع) سعی و اصرار فراوان در پنهان داشتن مزار زهرا (ع) داشت‏بدین خاطر جایگاه مزار فاطه را با زمین یكسان كرد آنگاه صورت هفت قبر (۱۹) و یا چهل قبر در بقیع ترتیب داد و هنگامی كه مردم به بقیع رفتند صورت چهل قبر را دیدند از این روشناخت مزار فاطمه (ع) بر آنان مشكل افتاد. (۲۰)
طبری در دلائل الامامه می‏نویسد آن روز صبح می‏خواستد زنها را ببرند كه قبرها رانبش كنند و جنازه زهرا (ع) را از قبر بیرون آوردند و بر آن نماز بخوانند اما با تهدید علی (ع) منصرف شدند. (۲۱) با این وجود در مورد مزار فاطمه زهرا (ع) چهار قول وجود دارد:
۱) برخی مزار فاطمه (ع) را در بقیع می‏دانند از جمله اربلی در كشف الغمه و سید مرتضی در عیون المعجزات (۲۲) اهل سنت نیز عموما بر این باورند آنان مزاری را كه دركنار مزار چهار امام (ع) وجود دارد مزار فاطمه دختر رسول خدا (ص) می‏دانند. (۲۳)
۲) برخی چون ابن سعد و ابن جوزی گویند فاطمه (سلام الله علیها) رادر خانه عقیل دفن نموده‏اند. (۲۴)
۳) برخی مزار فاطمه (سلام الله علیها) را در روضه پیامبر (ص) می‏دانند.
۴) عده‏ای گویند فاطمه (ع) را در خانه‏اش دفن نمودند كه قرائن، روایات و اقوال زیادی این قول را تایید می‏كند كه عبارتنداز:
۱) هیچ دلیلی نداشت كه علی (ع) فاطمه زهرا (ع) را در جوار پیامبر (ص) به خاك نسپارد زیرا خانه فاطمه (ع) دركنار خانه رسول خدا (ص) بود و بنابراین خانه فاطمه فضیلت‏بیشتری نسبت‏به بقیع داشت آنگونه كه حتی بعدها ابوبكر و عمر هم هنگام مرگشان وصیت كردند در جوار پیامبر ( صلی الله علیه و آله) دفن شوند. امام حسن مجتبی (ع) هم هنگام شهادت وصیت نمود كنار جدش بخاك سپرده شود كه متاسفانه اهل بیت (ع) هنگام اجرای وصیت‏با مخالفت‏برخی روبرو شدند. (۲۵)
و از این رو حضرت را در كنار جده‏اش «فاطمه بنت اسد» بخاك سپردند. (۲۶)
در اینجا روشن می‏شود: اول آنكه اهل بیت تاكید داشتند تا در كنار پیامبر (ص) به خاك سپرده شوند و دوم امام حسن ( علیه السلام) كنار مزار فاطمه بنت اسد دفن گردید بنابراین مزاری كه در بقیع در كنار مزار چهار امام ( علیهم السلام) قرار دارد مزار فاطمه بنت اسد است نه مزار فاطمه زهراء (ع) !
۲) هر چند دفن فاطمه (ع) شبانه صورت گرفت اما با توجه با بافت‏شهری مدینه در آن زمان انتقال فاطمه (ع) از خانه‏اش به بقیع و عبور ازكوچه‏های تنگ و از جلوی خانه‏های كوچكی كه به سبك روستاها غالبا حیاطی هم نداشتند چندان آسان نمی‏نماید زیرا كافی است تنها در این مسیر چشمی بیدار باشد و یا بیدار شود و همه نقشه‏ها بر باد رود.
۳) سخن علی (ع) بر مزار فاطمه (ع) كه پس از دفن او برخاست و رو به قبر پیامبر (ص) كرد و فرمود «السلام علیك یا رسول الله عنی و عن ابنتك النازلهٔ فی جوارك‏» (۲۷) یعنی: سلام بر تو ای رسول خدا (ص) ازمن و از دخترت كه در جوار تو فرود آمده.
و طبق نقل كلینی: «السلام علیك عنی و عن ابنتك و زائرك و البائنهٔ فی الثری ببقعتك‏» (۲۸) یعنی: ای رسول خدا (ص) ! از من و دخترت كه به دیدار تو آمده و در كنارت كه زیر خاك آرمیده درورد باد.
از هر دو عبارت كافی و نهج البلاغه چنین استفاده می‏شود كه علی (ع) پس ازدفن فاطمه (ع) رو به قبر پیامبر (ص) كرد. بنابراین معلوم می‏شود قبر شریف نبوی (ص) در پیش روی او بود، و اگر علی (ع) در بقیع بود بایستی رو به سوی قبر حضرت می‏كرد نه رو به قبر شریف پیامبر. دیگر اینكه به تصریح ذكر شده كه فاطمه (ع) در جوار پیامبر (ص) و در كنار او به خاك سپرده شده است.
۴) شیخ صدوق ابن بابویه عالم بزرگ شیعه - متوفای ۳۸۹ ه - گوید: برایم ثابت‏شده كه فاطه (ع) رادر خانه‏اش دفن نمودند، پس از آنكه مسجد را توسعه دادند قبر فاطمه (ع) در مسجد واقع شد. من سالیكه به سفر حج رفتم در مدینه رو به سوی خانه فاطمه (ع) كه از اسطوانه روبروی باب جبرئیل تا پشت‏حظیره مرقد نبوی است نمودم و در آنجا زیارت فاطمه را به جا آوردم. (۲۹)
گروهی دیگر از علماء نظیر علامه حلی و علامه مجلسی معتقدند كه فاطمه (ع) را درخانه‏اش دفن نمودند. (۳۰)
۵) شیخ طوسی - متوفای ۴۶۰ ق - گوید صحیح آن است كه فاطمه (ع) در خانه‏اش یا روضه پیامبر (ص) دفن گردید، زیرا دیث‏شریف پیامبر (ص) این مطلب را تایید می‏كند كه فرمود: «ما بین قبری و منبری روضهٔ من ریاض الجنه‏» بین قبر و منبرم باغی از گلشن‏های بهشت است. (۳۱)
در صورتی كه مكان روضه را وسیعتر بدانیم قول شیخ طوسی نیز قابل قبول است و گرنه خانه فاطمه (ع) ما بین قبر ومنبر پیامبر (ص) نبوده است‏بلكه پایین قبر پیامبر (ص) قرار داشته است.
۶) درسال ۸۸۶ ق بدنبال آتش سوزی درمسجد نبوی در مدینه سمهودی تاریخ نگار و مدینه شناس معروف كه ازعلویان مصری ساكن مدینه بود ماموریت نظارت بر تعمیرات را به عهده گرفت از این رو به مقصوره قدم نهاد تا به كار خویش پردازد در هنگام تعمیر قبری در زیر كف اطاق حضرت فاطمه (علیها السلام) پیدا شد كه باید قبر فاطمه (ع) دختر پیامبر (ص) باشد. (۳۲)
۷) وجود مزار شریف فاطمه (ع) درحجره‏اش معروف و مشهور بوده زیرا به عهد سمهودی خدام حرم شریف نبوی (ص) مردم را هنگام زیارت مردم را راهنمای می‏كردند تا جلو حجره فاطمه (ع) قدری از كنار ضریح پیامبر (ص) فاصله گیردند مبادا پا بر مزار فاطمه (ع) نهند. زیرا می‏دانستد كه بنا بر یكی از اقوال آنجا مزار فاطمه (ع) است. (۳۳)
۸) مردی از امام جعفر صادق (ع) مكان مزار فاطمه (ع) را سؤال نمود حضرت فرمود: «در خانه‏اش دفن شد» . (۳۴)
۹) به موجب روایتی كه معتبرترین كتب شیعه نظیر اصول كافی، عیون اخبار الرضا، مناقب و دیگر كتابها آن را نقل كرده‏اند: مردی از حضرت رضا (ع) مكان قبر فاطمه (ع) را پرسید حضرت فرمود فاطمه (ع) را در خانه‏اش دفن نمودند بعد از آنكه بنی امیه مسجد را توسعه دادند قبر فاطمه (ع) در مسجد واقع شد. (۳۵)
۱۰) مردی بنام ابراهیم بن محمد همدانی نامه‏ای به امام علی النقی نوشت و از حضرت محل دفن فاطمه (ع) را سؤال كرد. امام در پاسخ وی نوشت او را كنار جدم رسول خدا (ص) بخاك سپردند. (۳۶)
بنابراین با توجه به دلائلی كه ذكر شد جای تردید باقی نمی‏ماند كه فاطمه زهرا ( علیها السلام) در خانه‏اش دفن گردید بخصوص كه ائمه علیهم السلام نیز این موضوع را با صراحت‏بیان فرموده‏اند و به یقین فرزندان بهتر جای قبر مادرشان را می‏دانند و اهل خانه از درون خانه بهتر خبر دارند اگر فاطمه (سلام الله علیها) دستور ساختن نعش رابه اسماء می‏دهد نه برای این است كه جسد او را می‏خواستند جابجا كنند بلكه بدین جهت است كه چند تنی كه بر او نماز می‏گزارند پیكرش را نبیند و اگر علی (ع) صورت قبرهای در بقیع بنا می‏كند بدان خاطر است تا مزارهای واقعی در آن مقطع خاص زمانی مخفی بماند واگر با كسانی كه قصد شكافتن آن قبرهای غیر واقعی را دارند به مقابله جدی برمی‏خیزد بدان خاطر است كه اگر آن شبه قبرها شكافته شود بر آنان تردیدی نخواهد ماند كه فاطمه در خانه‏اش به خاك سپرده شده و هر چند علی (ع) مزار فاطمه را با زمین یكسان قرار داده بود اما كنجاویها راز نهفته را آشكار می‏كرد.
بعد از گذشت آن دوران خاص دیگر پنهان داشتن مزار دلیل خاص نداشت و از این رو فرزندان فاطمه (ع) یعنی حضرت امام جعفر صادق امام رضا و امام علی النقی (كه درود خدا بر آنان باد) با صراحت فرمودند كه مزار فاطمه (علیها لاسلام) درخانه‏اش می‏باشد و در كنار پیامبر ( صلی الله علیه و آله) بخاك سپرده شده است. اكنون تنها پاسخ به این سوال باقی است كه مكان حجره فاطمه زهراء ( علیها السلام) در مسجد نبوی كجاست؟
در پاسخ به این سوال مورخ كبیر اهل سنت‏شیخ محمود بن محمد النجار در كتابش الدرهٔ الثمینه فی اخبار المدینه چنین می‏نویسد: قبر فاطمه رضی الله عنها در خانه اوست كه عمر بن عبد العزیز آن را ضمیمه مسجد كرد خانه او امروز داخل مقصوره و پشت‏حجره پیامبر (ص) است و در آن محرابی قرار دارد. همچنین قبر پیامبر (ص) وسائر حجرات همسرانش در مسجد قرار دارد. (۳۷)
● تاریخ وفات
در تاریخ وفات حضرت زهرا (ع) نیز اختلاف است عده‏ای از علماء شیعه و سنی وفات فامه زهرا (ع) را ۷۵ روز (۳۸) و عده ای ۹۵ روز بعد از وفات پیامبر (ص) می‏دانند. (۳۹)
یكی از مواردی كه موجب اختلاف شده این است كه در خط كوفی تقطه گذاری وجود نداشته است. واز این رو خمس و سبعون (۷۵ روز) و خمس و تسعون (۹۵ روز) هر دو یكسان نوشته می‏شده كه در خواندن و قرائت آن اشتباه پیش آمده است.
با توجه به اینكه وفات پیامبر (ص) در روز دوشنبه ۲۸ صفر سال یازدهم هجری قمری مطابق ۷ خرداد سال ۱۱ ه.ش اتفاق افتاد بنابر گفته اول (۷۵ روز) تاریخ وفات فاطمه (ع) ۱۳ جمادی الاولی سال یازدهم ه.ق مطابق هفدهم مردادماه سال ۱۱ هجری شمسی و بنابر گفته دوم (۹۵ روز) تاریخ ۳ جمادی الاخر سال ۱۱ ه.ق مطابق با ششم شهریور سال ۱۱ هجری شمی می‏باشد البته گفته‏های دیگر در تاریخ وفات حضرت زهرا هست اما فاصله ۷۵ روز یا ۹۵ روز با نظر اهل بیت (ع) هماهنگ است از این رو ما را با دیگر گفته‏ها كاری نیست. با توجه به قرائنی چند آنچه صحیح‏تر می‏نماید ۹۵ روزاست. (۴۰) .
۱. طبقات ج ۸ ص ۱۸- سنن بیهقی ج ۴ ص ۳۴- ذخائر العقبی ص ۵۳- بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۸۹.
۲. بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۹۲.
۳. سلمی همسر ابی رافع كنیز پیامبر (ص) بود كه حضرت وی را آزاد فرموده بود بعدها افتخار خدمتگزاری به فاطمه را یافات و به خاطر تشابه اسمیش به اسماء برخی تاریخ نگاران این جریان را به اسماء نسبت داده‏اند ر.ك. به پاورقی ج ۴۳ ص ۱۸۱ بحار الانوار.
۴. مسند الامام احمد بن حنبل ج ۶ ص ۱۶۳- حلیهٔ الاولیاء ج ۲ ص ۴۳- ذخائر العقبی ص ۴۳- اسدالغابه ج ۵ ص ۵۹۰- امالی مفید ص ۱۷۲.
۵.شاید هم خود سلمی!.
۶. بحار الاوار ج ۴۳ ص ۱۸۶.
۷. بحار الاوار ج ۴۳ ص ۱۹۲.
۸. طبقات ابن سعد ج ۸ ص ۱۸.
۹. كشف الغمه بحار الانوار ج ۳ ص ۱۸۵ و ۱۸۹ و ۱۸۴.
۱۰. تفسیر فرات بن ابراهیم ص ۲۱۵- رجال كشی ص ۴- اختصاص ص ۵.
۱۱. بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۸۳.
۱۲. طبقات ج ۸ ص ۱۸.
۱۳. انساب الاشراف.
۱۴. بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۹۳.
۱۵. دلائل الامامه ص ۴۶.
۱۶. اصول كافی ج ۱ ص ۴۵۸- كشف الغمه - دلائل الامامه ص ۴۷ امالی مفید ص ۱۶۵- درنهج البلاغه بطور خلاصه‏تر یاد شده خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه فیض ص ۶۵۱ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱۰ ص ۲۶۵.
۱۷. بحار الانوار ج ۴۳ ص ۲۱۶.
۱۸. كامل ابوالعباس مبرد ج ۴ ص ۳۰.
۱۹. بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۸۲.
۲۰. دلائل الامامه ص ۴۶.
۲۱. دلائل الامامه ص ۴۶.
۲۲. كشف الغمه عیون المعجزات ص ۴۷.
۲۳. نگاه كنید به تصاویر شماره ۷و۸.
۲۴. طبقات ج ۸ ص ۲۰ تذكرهٔ الخواص.
۲۵. مقاتل الطالبین ص ۴۸ و ۴۹- كشف الغمه ج ۱ ص ۵۸۶- تاریخ یعقوبی ج ۲ ص - ۲۵۵ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱۶. ص ۱۴.
۲۶. كشف الغمه ج ۱ ص ۵۸۶ مناقب ابن شهر آشوب ج ۴ ص ۴۴ ارشاد مفید ص ۱۹۲- فتوح ابن اعثم ج ۴، ص ۲۰۸.
۲۷. نهج البلاغه فیض ص ۶۵۲- خطبه ۱۹۵.
۲۸. اصول كافی ج ۱ ص ۴۵۸.
۲۹. من لا یحضره الفقیه ج ۲ ص ۳۴۱.
۳۰. بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۸۸- منتقی علامه حلی - مراهٔ العقول ج ۱ ص ۳۹.
۳۱. بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۸۵.
۳۲. مكه مكرمه مدینه منوره ص ۱۶۰.
۳۳. وفاء الوفاء ج ۲ ص ۴۶۹ و ص ۹۰۶.
۳۴. قرب الاسناد ص ۱۶۱- بحار الانوار ج ۱۰ ص ۱۹۲.
۳۵. دفنت فی بیتها فلما زادت بنو امیهٔ فی المسجد صارت فی المسجد» . اصول كافی ج ۱ص ۴۶۱ عیون اخبار الرضا ج ۱ ص ۳۱۱ مناقب ابن شهر آشوب ج ۳ ۱۳۹ مراهٔ العقول ج ۵ ص ۳۴۹- معانی الاخبار ص ۲۶۸.
۳۶. ریاحین الشریعه ج ۲ ص ۹۳.
۳۷. الدرهٔ الثمینه فی اخبار المدینه ص ۳۵۹ و ۳۶۰ نگاه كنید به تصویر شماره ۹.
۳۸. اصول كافی ج ۱ ص ۴۵۸ الامامه و السیاسه ج ۱ س ۲۰ دلائل الامامه ص ۴۵ كشف الغمه.
۳۹. روایتی از امام باقر (ع) .
۴۰. ر.ك به مصباح المتهجد ص ۷۳۲ مصباح كفعمی ص ۵۱۱ اقبال سید بن طاوس ص ۶۲۳- دلائل الامامهٔ ص ۴۵ بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۷۰ و ۱۸۰- منتخب التواریخ ص ۱۰۲ منتهی الامال ص ۹۹.
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید