چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

درباره جشن تولد رهبر انقلاب


درباره جشن تولد رهبر انقلاب
در پی انتشار اخباری مبنی بر برگزاری مراسم سالگرد تولد رهبر انقلاب مدیر مسئول روزنامه کیهان طی یادداشتی به این موضوع پرداخت. در این یادداشت آمده است:
گفته اند -و حكیمانه گفته اند- كه «جز راست نباید گفت» ولی این نكته نیز بر آن افزوده اند كه «هر راست نشاید گفت» و نگارنده از آن هنگام كه به آنچه خواهم گفت دست یافتم، سخت به تردید افتادم كه این «خبر راست» از نوع «گفتنی »هاست یا از آن دسته كه «نشاید گفت»؟ اما سرانجام كفه گفتن سنگین تر آمد، چرا...؟ خواهم گفت؛چند سالی است روز ۲۴ تیرماه كه از راه می رسد خیل عظیمی از شیفتگان و ارادتمندان «آقا» فرارسیدن این روز را به عنوان روز تولد رهبر معظم انقلاب به یكدیگر تبریك می گویند و همه ساله جماعت انبوهی كه تازه از مناسبت این روز باخبر شده اند بر این خیل عظیم افزوده می شود، تا آنجا كه امسال علاوه بر ارسال شاخه های گل، كارت تبریك، پخش شربت و شیرینی، تهنیت از طریق پیام های تلفنی و... برخی از روزنامه ها نیز، ستون و صفحه و یادداشت به پاسداشت این روز اختصاص دادند و كیهان نیز...و اما، آن «خبر راست» كه نگارنده در گفتن آن تردید داشت و سرانجام گفتن را بر نگفتن ترجیح داد این است كه «تولد آقا در تیرماه نیست»...اول بار كه شماری از شیفتگان آقا با ارسال سبدهای گل و نامه های محبت آمیز سالروز تولد ایشان را تبریك گفتند، آقا در پاسخ آنان سخنی فرمودند كه واگویه آن دشوار است و بیم جسارت می رود، اما...راستی به یاد دارید روزی امام راحل ما (ره) خطاب به جماعتی از دلدادگان پاكباخته خویش كه به دیدار ایشان رفته بودند، فرمودند اگر مرا خدمتگزار بخوانید خوشتر دارم تا رهبر بنامید؟... اما كدام عاشق شیفته ای زبان به این جسارت می گرداند؟... باز هم به یاد می آورید كه وقتی جماعتی در ستایش آقا سخن از همگامی با امیر مؤمنان(ع) بر زبان آوردند، ایشان ابرو درهم كشیده و فرمودند خاك پای جناب قنبر، غلام حضرت امیر(ع) هم نیستند و...و اما، آن سخن آقا كه واگویه آن دشوار است چه بود؟ چند سال پیش وقتی برای اولین بار سبدهای گل و نامه های تبریك میلاد آقا به ایشان رسید، در چند كلمه خطاب به یكی از نزدیكان خویش نوشته بودند «اولاً، مولود این حقیر در تیرماه نیست و ثانیاً؛ من و روز تولدم ارزش این محبت ها را نداریم و اینها موجب شرمندگی من است، در عین حال لازم است از همه آنها تشكر شود.»
غیر از یك مورد در محضر امام(ره)، هرگز به یاد نمی آورم كه در گفتن و نوشتن تا این اندازه گیج و مضطرب باشم، كه حالا هستم... چرا می نویسم؟ به درستی نمی دانم، یا می دانم ولی یارای گفتن ندارم... «گنگ خواب دیده ام»...شاید!
خبر «راست» است كه ولادت آقا در تیرماه نیست، چون خود فرموده اند، پس شیفتگان حضرتش باید بدانند اما، آنچه آقا به تواضع فرموده اند را باور ندارم، نه من، هیچكس باور ندارد... محبت اگر زیباترین سرود كائنات است و عشق اگر دل انگیزترین ترانه هستی است -كه هست- چه كسی دوست داشتنی تر از آقا كه همه عشق ها نثار او شود؟... نایب مراد غایب(عج) كه زلال آفرینش است و سایه آن گل كه هرچند، قرن ها پیش از این شكفته است اما تنها گل شكفته ای است كه هنوز در غنچه مانده است و تنها غنچه ای كه باز است و دیده نمی شود، یا به هر چشمی دیدنی نیست...
تصور این بود كه از آقا تواضع شایسته است و از عاشقانش، اصرار بایسته... اما، امسال رخداد دیگری اتفاق افتاد و این تلقی را پیش كشید كه آن تصور، یك «توهم» بوده است و آقا به جد -نه به تعارف- از روالی كه یاد شد، ناخشنودند. امسال در یكی از استان ها به مناسبت سالروز تولد آقا جشنی برپا كرده بودند و دعوت از این و آن برای حضور در این مراسم... خبر كه به آقا رسید -آنگونه كه نگارنده شنیده است و به وثوق شنیده است- در حاشیه برگه ای كه حاوی آن خبر بود نوشتند؛
«این كار غلط است، این تولد و امثال آن هیچ جشنی ندارد، برگزاركنندگان مسئول وقت و عمر و اموالی هستند كه در این كار صرف و ضایع می شود. من از كسی كه برای تولد من جشن می گیرد به هیچ وجه متشكر نمی شوم و او را مسئول زیان های این كار هم می شناسم»...
همین!...
منبع : داور