جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

درست یا غلط؟


درست یا غلط؟
● خوددرمانی و توصیه دارو به دیگران
خوددرمانی و توصیه دارو به دیگران در فرهنگ کشور ما سالیان سال در حال تداوم است آیا این رویه پسندیده است و آیا رخنه این فرهنگ در تمامی سطوح مشکل برای جامعه به‌وجود نمی‌آورد؟ چه کسانی می‌توانند به رفع این فرهنگ کمک کنند؟
از روش‌هائی که انسان به اثر داروها در درمان پی برده یکی از خواب دیدن و الهامات و آزمون و خطا و یادگیری از حیوانات بوده است. کسانی که در خواب به آنها داروئی توصیه می‌شود و یا با دقت الهامات و مصرف دارو بهبود می‌یابند و این تصور به‌وجود می‌آید که می‌توان دیگران را نیز با این دارو بهبود داد و یکی از پایه‌های درمانگری از این راه نیز به‌وجود آمده اینک شخص می‌تواند خود را مداوا کند. پس دیگری را نیز می‌تواند مداوا کند. اما امروزه با بسط و گسترش دانش طب و تخصصی شدن هر رشته از علوم هزاران متخصص وجود دارند. پس یک فرد نمی‌تواند تمامی علوم را بداند چون علوم نامحدود هستند در مورد تمایل افراد به توصیه داروئی که بر روی آنها اثر داشته و حس نوع‌دوستی که دیگران نیز از این ره‌گذار بهره ببرند باید گفت که اولاً انسان اگر بخواهد به میل خود کاری را برای سلامتش انجام دهد.
بهتر است با متخصص مشورت کند اما اگر دوست نداشت این کار را انجام دهد عواقب آن متوجه خودش می‌شود و اما در توصیه دارو به دیگران با چنین کاری به حریم دیگری تجاوز کرده و در اثر خدای‌نکرده، ندانم‌کاری ممکن است باعث بروز مشکلات بشود. برای مثال کسی که خاکشیر را تجربه کرده و راضی بوده نمی‌تواند به سادگی به هر کسی این توصیه را بنماید چون از مزاج و خلط شخص مقابل اطلاع ندارد و این عدم اطلاع شروع مشکلات است. در حالی‌که خاکشیر از داروهای درجه پائین می‌باشد و ضرر آنچنانی ندارد اما مصرف همین داروی ساده با درجه پائین در شرایطی که بدن موافق با مزاج دارو نباشد سخت می‌شود. بحث را اینگونه دنبال می‌کنیم که اگر مصرف داروهای با درجات پائین و یا داروهائی که شخص به هر نوعی (الهام و یا خواب و ...) به‌دست آورده برای خود شخص مشکل‌ساز باشد به خودش مربوط است هر چند عقل حکم می‌کند در هر موردی با متخصص امور درمان گذارده شود:
بی‌پیر مرو تو در خرابات
هر چند سکندر زمانی
بهتر است با درمانگران تجربی (عطاران) که با مطالعه و ممارست فراوان و طی سالیان به کسب دانش و تجربه پرداخته‌اند و یا پزشکان که با اقبال به طب سنتی در این راه کوشش و سعی فراوان می‌نمایند مشاوره شود.
به‌عنوان مثال وقتی شخصی از جهت درد دل و تقاضای نوازش روحی از ناراحتی‌ کلیه‌اش برای ما تعریف می‌کند اگر ما در حوزه تخصص‌های ذکر شده نباشیم نبایستی سریعاً دارو به شخص توصیه کنیم، چه یک توصیه نادرست ممکن است باعث از بین رفتن کلیه شخص شود که انسان در مقابل خدا و شخص و قانون بایستی پاسخگو باشد. البته بهتر است از شخص سؤال شود که به کدام طب علاقمند است وقتی از پایه علاقه او آگاهی پیدا کردید اگر در حیطه کاری ما نبود می‌توان جهت کمک، او را به پزشکی متخصص و یا درمانگر تجربی که به او اطمینان داریم ارجاع دهیم و آن عطار یا پزشک نیز یقیناً آنقدر صداقت دارند که در صورت نبودن بیماری در چارچوب کاری آنها، شخص را به فرد ذی‌صلاح ارجاع دهند.
داستان کوتاهی در مورد توصیه به دیگران را نقل می‌نمایم تا متوجه باشیم. این فرهنگ تنها در این زمان رایج نشده است بلکه ریشه در گذشته دارد و تغییر این مسیر نیز کار ساده‌ای نمی‌باشد.
کریم شیره‌ای به کاخ وارد می‌شود در حالی که دستمالی بر روی صورت گذاشته بود و پس از ادای الفاظ مرسوم، ناصرالدین شاه از او سؤال می‌کند که چرا صورتت را با دستمال گرفته‌ای؟ کریم می‌گوید دندانم درد می‌کند شاه به او توصیه داروئی را می‌نماید و می‌بیند کریم بر روی کاغذ چیزی را می‌نویسد. شاه علت نوشتن آن را می‌پرسد و کریم در جواب می‌گوید طبیبان را می‌شمرم و شما چندمین نفری هستید که به من توصیه دارو نموده‌اید.
با توجه به اینکه این فرهنگ عمق وسیعی دارد بهتر است در مواجهه با چنین مواردی به‌جای توصیه دارو اگر در حیطه کاری آن نمی‌باشیم از توصیه دارو خوددار یورزیده و شخص را به افراد ذی‌صلاح ارجاع دهیم.
عطاران در مواجهه با افراد بیمار می‌توانند شروع‌کننده و سازنده این فرهنگ باشند و در صورت عدم توانائی ارجاع را بیاموزند“. زیرا همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر زاده نشده است.
محمدهادی عطارنژاد (عطار)
منبع : فصلنامه عطارنامه