شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


جلال عزیزم ...


جلال عزیزم ...
نامه‌های سیمین دانشور و جلال آل‌احمد در ۳ جلد و زمستان ۸۳ چاپ شده است.
دو جلد از کتاب شامل نامه‌های این زن و شوهر به هم در سفر آمریکایی دانشور است.
سیمین دانشور در سال ۱۳۰۰ در شیراز متولد شده و بعد از ۲ سال آشنایی در سال ۱۳۲۹ با جلال آل‌احمد ازدواج می‌کند. یک سال قبل از ازدواج، دانشور موفق به اخذ مدرک دکترای دانشگاه تهران می‌شود.
ماجرای نامه‌ها هم از این قرار است که دانشور در سال ۱۳۳۱ با استفاده از بورس فولبرایت به آمریکا می‌رود تا یک سال در دانشگاه استنفورد در زمینه داستان‌نویسی و زیبایی‌شناسی تحصیل کند و به دلایل مختلف امکان همراهی جلال با او میسر نمی‌شود.
در این زمان همان‌طور که از محتوای نامه‌ها پیداست، دانشور و آل‌احمد دچار اختلافاتی هم شده بودند و گاه دعواهایی بینشان رخ می‌داده که این سفر مجالی می‌شود برای مرور خاطرات گذشته‌شان: «جلال عزیزم دیروز دومین کاغذت واقعا پریشانم کرد...
حالا یادم می‌آید که تو بعضی وقت‌ها حال روحی خاصی پیدا می‌کردی و ناگزیر می‌شدی از خانه بیرون بیایی که نکند با هم دعوایمان بشود ... یادت می‌آید پارسال هر دومان چه الم‌شنگه‌ای راه انداختیم. باور کن من هنوز خجالت می‌کشم. اکنون بگذار کمی از هم دور باشیم و بعد نمی‌دانی در کنار هم بودن چه لذتی دارد.»
در همین نامه سیمین دانشور ادامه می‌دهد: «من که تصدیق می‌کنم که زن خوبی برای تو نبودم. راست است، وفادار و بامحبت و صمیمی بوده‌ام ولی اینها خوی اصلی من است. کوششی نکرده‌ام عیوب خود را اصلاح بکنم. عیوب من شلختگی و بلدنبودن خانه‌داری بوده است و هرگز آنها را هم جبران نکرده‌ام» (۴ اکتبر/ ۱۲ مهر ۱۳۳۱)
این نامه‌ها که با اصرار و پیشنهاد آل‌احمد آغاز و پیگیری می‌شد، در واقع مجرایی برای ارتباط بین دو نفر بود تا اگر از نزدیک یکدیگر را نمی‌بینند، بتوانند پیوندهای عاطفی‌شان را حفظ کنند. جلد اول شامل ۲۰۰ نامه دانشور است. در این سفر دانشور با هواپیما به انگلیس رفته و بعد از توقف کوتاهی به سمت نیویورک می‌رود و پس از چند روز اقامت راهی کالیفرنیا می‌شود و از راه سانفرانسیسکو به پالوآلتو می‌رسد و سرانجام در استنفورد مستقر می‌شود. ۲ نامه اول در تهران و قبل از ازدواج آل‌احمد و دانشور در سال ۱۳۲۸ و بعد از آن تمامی کتابنامه‌هایی است که در سفر نوشته شده است.
نکته اصلی نامه‌ها سبک نوشتاری و طرز جمله‌بندی‌هاست که محاوره‌ای نوشته شده: «امروز روز یکشنبه ۹ نوامبر است. خدای من، دو ماه و نه روز است که از تو دورم. صبح دیر پاشدم و بعد رفتم ناهار خوردم...»
همچنین اصطلاحات عامیانه در آنها به چشم می‌خورد به خصوص اصطلاحات مربوط به لهجه شیرازی: «قول می‌دهم ایران که بیایم همان سیاه سوخته شیرازی تو باشم و چنان دور و برت پر بخورم (چرخ بخورم) که خودت بگویی بس است. (۱۷ اکتبر/ ۲۵ مهر) یا در جای دیگر آورده: «آن‌قدر خودوکی نباش (خود خور نباش)»
هیچ قیدی از لحاظ پاراگراف‌بندی و نشانه‌گذاری در آنها وجود ندارد و به دلیل آشنایی دانشور با زبان انگلیسی گاهی از لغات انگلیسی هم استفاده می‌کند.
نکته قابل توجه دیگر سفر یک ایرانی با وضعیت و شرایط آن سال به آمریکاست. اظهار شگفتی‌ها و گاه توصیفاتی که می‌کند بسیار جالب است. همچنین مقایسه عواطف غربی‌ها و شرقی‌ها در جای جای نامه‌ها به چشم می‌خورد: «چند روز پیش سر کلاس دختری حالش به هم خورد. شب قهوه زیاد خورده بود و بیداری کشیده بود. سناریو را نوشته و صبح سر کلاس نتوانست سرپا بند شود و حالش به هم خورد. از کلاس بیرون رفت و هیچ کس هم نپرسید خرت به چند؟ کلاس تمام نشده من رفتم و از او پرسیدم چته؟ و دستش را در دست گرفتم و ...
این نامه‌ها همان‌طور که اشاره شد شامل اخبار و اطلاعات سیاسی است. مثلا در مورد اوضاع نابسامان آن سال‌ها، تعویض مداوم نخست‌وزیران و ذکر عملکردهای مصدق و دیگران مطالبی نوشته‌اند. سیمین دانشور به دلیل علاقه به وطن و اوضاع کشور خود در خلال نامه‌های خود از اوضاع ایران پرس‌وجو می‌کند و عقاید خود را مطرح می‌کند:
«راجع به رل ایران در سازمان ملل متحد حرف زدم بد نبود. اطلاعات را مثلا در همان سازمان ملل متحد گرد آورده بودم.»
یا:
«راستی در روزنامه خواندم که بقایی و زاهدی می‌خواسته‌اند کلک مصدق را بکنند و نخست‌وزیر بشوند. آیا درست است؟ (۵ مه/ ۱۵ اردیبهشت ۳۲)
در نگاهی کلی که به این کتاب می‌توان کرد باید گفت؛ برای اولین بار نیست که چنین نامه‌هایی که حاوی اطلاعات خصوصی و عمومی نویسنده‌هاست به چاپ می‌رسد،اما نکته مهم توجه پژوهشگران و نویسندگان به این بخش از آثار نویسندگان است که می‌تواند راهگشای پژوهش‌های بیشتری شود و نکته‌های تاریکی را که ما اکنون از نوع نگاه و زندگی گذشتگان داریم برایمان روشن کند.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید