جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

سخنی پیرامون رتبه بندی دانشگاهها


سخنی پیرامون رتبه بندی دانشگاهها
در این نوشتار برآنیم تا به صورت بسیار اجمالی به بحث رتبه بندی دانشگاهها و خصوصا عدم حضور نامی از دانشگاههای ایرانی در میان لیست دانشگاههای برتر منطقه، قاره و دنیا که از سوی مراجع مختلف ارائه می شوند، بپردازیم.
چندی است موضوع غیبت دانشگاههای ایرانی در لیست دانشگاههای معتبر، هیاهوی رسانه ای فراوانی را خصوصا در حوزه اینترنت (رسانه های فارسی زبان و وبلاگستان) برانگیخته است. از آنجا که به نظر نگارنده، بسیاری از این اظهارنظرها، سطحی، یکجانبه گرایانه و در مواردی مغرضانه است؛ بد نیست با نگاهی منصفانه و در عین حال واقع بینانه، نکاتی چند را به خاطر داشته باشیم. در ابتدا یادآور می گردد که به دلیل وسعت و اهمیت موضوع، این نوشتار در واقع چیزی بیش از پیشدرآمدی بر این مبحث نخواهد بود. همچنین یادآور می شویم که به جهت رعایت اختصار، به آن دسته از مسایل دانشگاهها که منحصرا ناشی از مشکلات عمومی جامعه ایران هستند نخواهیم پرداخت.
عوامل موثر بر رتبه و اعتبار علمی یک دانشگاه را می توان به طور خلاصه به صورت زیر دسته بندی نمود:
۱) فضاهای آموزشی، خدماتی و رفاهی
۲) فضاهای پژوهشی، آزمایشگاههای تحقیقاتی و کتابخانه ها
۳) بودجه دانشگاه ( جاری، عمران و توسعه، پژوهش)
۴) منابع انسانی (اعضای هیات علمی،دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دانشجویان کارشناسی، کادر اداری و خدماتی)
۵) منزلت علمی (شهرت دانشگاه، مقالات و کتب منتشره، کیفیت دانش آموختگان)
۶) ارتباطات (ارتباط با سایر مراکز آموزشی و پژوهشی، ارتباط با صنعت)
۷) سیستمها، روندها، برنامه ریزی و مدیریت
نگاهی به موارد فوق به خوبی نشان میدهد که دانشگاههای ایران به لحاظ بودجه و منابع مالی، امکانات تحقیقاتی، ارتباطات و مدیریت، از کمبود شدیدی رنج میبرند. بخشی از این کمبود ریشه در سیاست زدگی بیش از حد محیطهای دانشگاهی در ایران چه در بدنه دانشجویی و چه در سطح مدیریتی دارد. بخشی از عدم اولویت دانش و دانش اندوزی در ذهن تصمیم سازان ناشی میگردد و بخش دیگری نیز به دلیل پروژه منزوی سازی همه جانبه ایران در جهان میباشد. یکی دیگز از شاخصهای مهم رتبه بندی، تعداد مقالات منتشره توسط هیات علمی و دانشجویان دانشگاه است. در این حوزه، هر چند پیشرفتهای شایانی حاصل گردیده که ایران را پس از ترکیه در جایگاه دوم کشورهای اسلامی قرار میدهد؛ اما هنوز با وضعیت مطلوب فاصله فراوانی وجود دارد. این نکته نیز قابل توجه است که مقالات ارسالی از ایران به مجلات معتبر بین المللی در مقایسه با مقالات ارسالی از کشورهای پیشرفته، حتی در شرایط مساوی از شانس کمتری جهت پذیرش برخوردار هستند. محدودیتها و تحریمهای ناعادلانه و فراقانونی برخی مجامع علمی که به بهانه های واهی علیه ایرانیان اعمال می شوند نیز در این راستا مزید بر علت گشته اند. به عنوان مثال می توان به قضیه محدودیتهای اعمالی از جانب IEEE و AIChE و تلاش ایرانیان مقیم خارج جهت رفع آنها اشاره نمود.
از طرف دیگر، به لحاظ فظاهای آموزشی، کیفیت آموزش، منزلت علمی (صرف نظر از تعداد مقالات) و کیفیت نیروی انسانی، دانشگاههای تراز اول ایرانی از وضغیت خوبی برخوردارند. در این میان به لحاظ منابع انسانی و کیفیت آموزش، دانشگاههای ممتاز ایران نه تنها در رتبه اول منطقه قرار می گیرند، بلکه در برخی رشته ها در سطح اول جهانی می ایستند. به سادگی میتوان شواهد و قرائن فراوانی را بر این مدعا اقامه نمود که از حوصله این نوشتار خارج است؛ هر چند که به قول معروف «آفتاب آمد دلیل آفتاب».
برخی دلیل نبود نامی از دانشگاههای ایرانی در لیستهای معتبر رتبه بندی را عدم همکاری مسوولان دانشگاهها در ارایه داده های مورد نیاز به موسسات رتبه بندی می دانند. من ضمن تایید این استدلال به این نتکه نیز اشاره می کنم که جای یک رتبه بندی ملی به صورت جامع، دقیق و شفاف که مرجع رتبه بندیهای جهانی قرار گیرد، هنوز در ایران خالی است. هر چند کمابیش همه ما از سطح دانشگاههای مختلف مطلعیم، اما گویا ما ایرانیان در این زمینه نیز مانند بسیاری زمینه های دیگر با هم تعارف داریم.
در مجموع به طور خلاصه باید گفت هرچند چند دانشگاههای تراز اول ایران در رتبه پایین تر از برخی از دانشگاههای کشورهای پیشرفته (آری برخی و نه همه آنها) قرار میگیرند؛ اما رتبه واقعی آنها بسیار بهتر از آن چیزی است که توسط موسسات رتبه بندی جهانی ادعا میشود و مسلما در جایگاهی بس بالاتر از دانشگاه فلان شیخ و بهمان امیر حاشیه خلیج فارس (هر چند نام دانشگاهی آمریکایی را نیز پشت قباله خود داشته باشند) و یا دانشگاههای کشورهای تازه استقلال یافته شوروری سابق قرار می گیرند. به عقیده نگارنده، با وجود همه کاستیها و کمبودها، لااقل ۳ دانشگاه از ایران در بین ۱۰ دانشگاه اول خاورمیانه، ۵۰ دانشگاه اول آسیا و ۲۵۰ دانشگاه اول دنیا قرار دارند. بار دیگر که به لیستهای رتبه بندی دانشگاهها می نگریم، علاوه بر اندیشیدن به نارساییها، به ناراستیها و بی عدالتیها نیز بیاندیشیم.
مسعود عباس زاده


همچنین مشاهده کنید