جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


امید: پیشران کوشش‌های آینده گرا


امید: پیشران کوشش‌های آینده گرا
پل تیلیش، فیلسوف آلمانی می گوید "امید" جاذب انسان به سوی آینده است و بی تردید در این آینده خواهی "زندگی" نهفته است. جای شگفتی است که چرا فیلسوفان و اندیشمندان به ندرت به خاستگاه امید و نیرویی که می آفریند، اندیشیده اند و آن گونه که شایسته آن بوده است؛ به آن توجه نکرده اند. بی جهت نیست که روان شناسان با درک این واقعیت، کوشش وسیعی را برای شناخت ماهیت روانی امید و نقش آن در حیات فردی و اجتماعی انسان به عمل آورده اند. گروهی دیگر از دستاوردهای این کوشش در فعالیت های علمی و هدفمند خود که با نگرش و تاکید بر آینده صورت می گیرند، استفاده کرده اند و به نظر می رسد امید همواره پیشران کوشش های آینده گرا بوده است.
آفرینش ایده ها و اندیشه هایی که زندگی و تمدن بشر را دستخوش تحولات مثبت کرده اند، در موارد بسیاری با امید به آینده و ساختن جامعه یا جهانی بهتر برای بشر همراه بوده است. یکی از دلایل موفقیت ادیسون در اختراع برق امید او به آینده و رهایی انسان از تاریکی شب بود. با مروری بر تاریخ می توان دریافت که بدون امید در حقیقت تداوم زندگی برای بشر معنا و مفهومی نداشته است و در برخوردهایی که میان تمدن های گوناگون رخ داده است، تمدن مغلوب، تمدنی بوده که پیش از شکست، امید خود را به آینده از دست داده و بر عکس، تمدن پیروز، تمدنی بوده که به آینده امیدوار و حضور در آینده را حق انکارناپذیر خویش قلمداد کرده است.
امید در وهله نخست امری فردی و وجودی است و در مرحله بعد تابعی از باورهای احتماعی و اجرایی است. انسان گذشت زمان را درک می کند و رسیدن به زمان های بعدی را در صورت ادامه بقا و حیات، امری اجتناب ناپذیر می داند. انتظار و پندار همیشگی انسان از گذشت امروز، رسیدن به فرداست و بنابراین، انسان با هر شامگاه به بامداد جدیدی چشم دوخته است و در پس هر تاریکی روشنایی جدیدی را جستجو می کند.
باید پذیرفت درک هیچ امری دشوارتر از امید نیست. درک امید برای افراد نادان امری آسان، اما برای دانایان کاری دشوار است. هر کسی می تواند خود را غرق در امید ابلهانه کند؛ اما امید واقعی امری کمیاب و ستودنی است. با این وجود، چگونه می توان میان این دو (امید واقعی و امید ابلهانه) تمایز قایل شد؟ امیدی واقعی و اصیل است که در آن، آنچه به آن امید بسته می شود، حضور داشته باشد. به بیانی دیگر این که به طور هم زمان، حضور داشته باشد و نداشته باشد. چه چیزی غیر از زمان و آینده می تواند چنین ویژگی دوگانه ای داشته باشد؟ امید به آینده و انتظار برای رسیدن به فردا نیرویی است که امیدواران را به سوی آینده سوق می دهد. جالب تر این که بیشتر از آن که ما به رسیدن به فردا علاقمند باشیم، این فرداست که ما را در بر می گیرد و از روی ما عبور می کند، چه آماده آن باشیم و چه نباشیم. مهم این است که اکنون می توانیم آینده را آغاز کنیم و امروز هنوز امروز است و فردا نشده است، پس هنوز تا فردا فرصت داریم و این امید را در ما زنده می کند.
امید واقعی همواره نیازمند مبنایی از واقعیت است. هنگامی که دانه یک میوه را می کاریم، به سر بر آوردن جوانه آن از زیر خاک امید داریم. حتا اگر این دانه سر از خاک بیرون نیاورد، باز هم امید ما اصیل است چون دانه چنین میوه ای را پیش از این لمس کرده ایم. همین جاست که امید به آینده و دلخوش کردن به آن از یکدیگر متمایز می شوند. اما اگر دانه میوه را در یک زمین شورزار که می دانیم امکان رشد در آن وجود ندارد، بکاریم و همچنان به انتظار جوانه زدن آن بنشینیم و حتا خود را به خوردن یا فروختن میوه های آن دلخوش کنیم، در واقع به یک امید ابلهانه دچار شده ایم؛ امیدی که معلوم نیست به یک واقعیت بپیوندد.
در امید حتمیتی نیست، بلکه با انتظار سر و کار داریم. انتظار نیز نیازمند بردباری است و بردباری هم مستلزم ظرفیت فردی است. شاید پرورش چنین ظرفیتی در همگان امکانپذیر نباشد و بر این اساس می توان پذیرفت که امید یک ویژگی گرانبهاست چون لازمه آن سرمایه گذاری در پرورش استعدادهای روانی فردی است. یادآوری این نکته ضروری است که انتظار منفعلانه و فعال نیز متمایز از یکدیگر هستند. در انتظار منفعلانه خود را در برابر آینده تسلیم می کنیم اما در انتظار فعال با اراده خود، نقش و کارکرد خویش را در آینده تعیین می کنیم. تسلیم آینده شدن و ساختن آینده دو مقوله کاملاً متفاوت از یکدیگرند. تسلیم مترادف با بی ارادگی و ساختن مبتنی بر اراده و تصمیم راسخ است.
نخستین کارکرد امید نوزایی درونی است. این نوزایی انسان را از گذشته های نه چندان امیدبخش دور نگه می دارد و به آینده مرجح امیدوار نگه می دارد. نوزایی درونی اندیشه های پیوسته را درون یک فرد مانند چشمه به جوشش در می آورد و از مبدل شدن انسان به برکه ای ساکن که در نهایت مردابی متعفن خواهد شد، جلوگیری می کند.
بازخوانی تاریخ بشر روشن کننده یک واقعیت است و آن این که تاریخ سرشار از امیدهای کاذب و بی بنیان است. اساطیر، افسانه ها، خرافات و موهومات همگی بر پایه هایی از امید ابلهانه شکل گرفته اند و ذهن فعال و نوزای انسان را به سکون و انفعال واداشته اند. با این حال همین تاریخ نشان می دهد هرگاه آستانه ظرفیت فردی برای پذیرش سکون و انفعال به منتها درجه خود نزدیک می شود، روزنه های امید یکی پس از دیگری گشوده می شوند و با فعال سازی نوزایی درونی زمینه های نوسازی احتماعی را فراهم می کنند. بر این اساس می توان پذیرفت که امید و نوزایی دارای تعاملی دو سویه هستند و در تحولات و پیشرفت های اجتماعی سبب هم افزایی یکدیگر می شوند و تاثیر مثبتی بر یکدیگر دارند.
از دیدگاهی دیگر نوزایی بنیان کوشش های آینده گرا را شکل می دهد. فعالیت ها و کوشش های علمی که با تاکید بر آینده و رقم زدن آینده های مرجح صورت می گیرند، همگی به طور ناخودآگاه شکلی از نوزایی را بر پایه ای از امید به آینده بهتر با خود حمل می کنند. هنگامی که از تدوین یا ترسیم چشم انداز و سناریو سخن به میان می آید، در حقیقت به نوعی نسبت به آنچه که قرار است در آینده پدید آید، ابراز امیدواری می شود؛ یا وقتی از تکنیک شبیه سازی بهره برداری می شود، در واقع می کوشیم با امید به آینده شرایطی را شبیه سازی کنیم که آینده مورد نظر ما در آن به وقوع بپیوندد و آن را آن گونه که خود می خواهیم، شکل دهیم. بنابراین، مشاهده می شود فنون و تکنیک های آینده اندیشی هر یک با امید به آینده مورد بهره برداری قرار می گیرند و امید جزء ذاتی و جدایی ناپذیر این فنون به شمار می آید.
اگر کاربرد فنون و تکنیک های آینده نگری یا آینده پژوهی را در گستره ای از یک جامعه دانش بنیان در نظر بگیریم، می توانیم چنین فرض کنیم که کاربرد فزاینده و مکرر آنها به تدریج فرهنگی را به وجود می آورد که بر پایه امید شکل گرفته است، "فرهنگ امید". نگاهی ژرف بین آشکار کننده این واقعیت است که بدون امید، هیچ یک از تلاش ها و کوشش های آینده گرا مفهومی نخواهد داشت. باید پذیرفت امید و فرهنگ امید پیشران اصلی کوشش های آینده نگری و آینده اندیشی است و بدون حضور چنین فرهنگی نمی توان اعتقاد به آینده و ساختن آینده مرجح را به شکل نهادینه و منسجم به یکی از اصول بنیادین هر جامعه دانش بنیان مبدل ساخت.
http://ictarticle.blogfa.com/
نوشته: سید علیرضا حجازی


همچنین مشاهده کنید