شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آیا تکنیک از فوتبال دور شده است؟


آیا تکنیک از فوتبال دور شده است؟
چه اتفاقی برای بازی زیبا افتاده است؟ زمانی اولین چیزی که یک بازیکن فوتبال با آن سنجیده می شد تکنیک و مهارت فردی وی بود. بعد از این مهارت های تاکتیکی، ذهنی و نهایتاً فیزیکی در اولویت هستند. این روندی بود که در اکثر کشورهای اروپایی پیگیری می شد. در این بین انگلستان استثناء به نظر می رسد. همواره این نقطه نظر وجود دارد که نه فقط سیستم فوتبال جوانان انگلستان بلکه کل فوتبال جزیره به طور کلی مهارت و تکنیک و استعداد ذاتی را نادیده گرفته است و به جای آن از سرعت، قدرت و توانایی فیزیکی حمایت می کند. این امر توضیح واضحی است برای اینکه چرا همواره انگلستان از ضعف تکنیکی رنج می برد. در حالی که انگلستان همواره توانایی هایی فیزیکی را به عنوان ملاک اصلی برای قضاوت درباره بازیکنان در نظر می گیرد، سایر کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و اسپانیا توانایی های فردی و تکنیکی را ترجیح می دهند. متأسفانه با توجه به تغییر و تحولاتی که در حال رخ دادن در فوتبال است چنین به نظر می رسد که اگر این روند ادامه پیدا کند روش انگلیسی ها (تکیه به فیزیک بدنی) در سراسر اروپا به عنوان روش معمول اتخاذ خواهد شد. روبرتو باجو در این زمینه می گوید: «فوتبال در حال حاضر سریع تر و مشکل تر شده است.
در دهه ۹۰ فوتبال مشکل تر از دهه ۸۰ بود و در حال حاضر حتی مشکل تر از دهه .۹۰ این تکامل ورزش است و ما مجبوریم از این روند تبعیت کنیم.» افرادی که در حال حاضر بازی می کنند در وهله اول ورزشکار هستند و در مرتبه دوم فوتبالیست. تمایل به سریع تر و قوی تر شدن در حال تخریب فوتبال است. تمام تکنیک بازی همان طور که « باجو» می گوید در حال زوال است. شماره کلاسیک ،۱۰ پیراهن و جایگاهی که هر فوتبالیستی در گذشته آرزوی آن را داشت در حال حاضر منسوخ شده است. تیم ملی ایتالیا این روند را به خوبی نشان می دهد. ایتالیا در طول سال ها شماره ۱۰ های توانمندی همچون «جیووانی ریورا»، «ساندرو ماتزولا»، «باجو» و اخیراً «فرانچسکو توتی» را به دنیای فوتبال معرفی کرده است. در جام ملت های اروپای تابستان امسال سرمربی ایتالیا «روبرتو دونادونی» قصد دارد از روش ۳-۳-۴ استفاده کند که به این معنا خواهد بود که ایتالیا بدون هیچ مهاجم کمکی خلاقی بازی خواهد کرد. به تیم های مطرح اروپایی که نگاه می کنیم می بینیم که اکثر آنها یک بازیکن تنومند و قوی هیکل را به عنوان مهاجم نوک خود ترجیح می دهند. آرسنال «امانوئل آدبایور» دارد، چلسی «دیدیه دروگبا» و اینتر «زلاتان ابراهیموویچ». چنین به نظر می رسد که تا ۵ سال آینده هیچ باشگاهی وجود نخواهد داشت که از مهاجم نوکی به قدی کمتر از ۱۸۳ سانتی متر استفاده کند.
تیمی با بازیکنان کوتاه قد مستعد دریافت گل هایی روی ضربات آزاد و یا سانتر از کناره ها خواهد بود به همین دلیل بازیکنان قد بلندتر به بازیکنان کوتاه تر ترجیح داده می شوند. چلسی و اینتر را می توان به عنوان تیم هایی در نظر گرفت که از بازیکنان ۱۸۳ سانتی متری و بیشتر استفاده می کنند. در حال حاضر تیم ها تا زمانی که ۲ هافبک دفاعی در داخل زمین نداشته باشند تیم هایی شکننده به حساب می آیند. برای اینکه بازیکنی بتواند یک هافبک وسط خوب باشد باید توانایی دویدن، دویدن و دویدن بیشتر را داشته باشد. بازیکنی مانند «سیسوکو» چند دهه پیش حتی در لیگ نیمه حرفه ای ایتالیا هم جایی نداشت در حالی که در حال حاضر به عنوان یکی از بهترین بازیکنان در سری A از وی نام برده می شود. در فوتبال مدرن بازیکن می تواند مانند «دیه گو مارادونا» نبوغ ذاتی داشته باشد اما اگر سرعت لازم را نداشته باشد هیچ کس حرفی درباره او نخواهد زد.
«خوان رومن ریکلمه» را به عنوان مثال در نظر بگیرید. اگر وی در سال های دهه ۸۰ بازی می کرد بسیاری از تیم های ایتالیا و اسپانیا در پی او بودند و سعی می کردند ترکیب تیم خود را بر پایه وی بچینند. «ریکلمه» یک نابغه است. او پاس هایی را ارسال می کند که ارسال آنها برای «سیسوکو» ۳۰ سال زمان خواهد برد اما کسی «ریکلمه» را نمی خواهد زیرا او برای فوتبال مدرن، بیش از حد کند است. جوزپه گواردیولا ستاره سابق اسپانیا و بارسلونا یک بازیسازِ فوق العاده بود اما سرعتی به کندی یک حلزون داشت. حرفه بازیگری وی را می توان به ۲ قسمت تقسیم کرد. در خلال نیمه اول، هنگامی که فوتبال هنوز ناب و خالص بود، او یکی از بهترین هافبک ها و بازیسازی های دنیا به شمار می رفت.اگر چه در اواخر دهه ۹۰ زوال ناگهانی در عملکرد وی به وجود آمد. پس از آن فوتبال تبدیل به ورزشی بسیار سریع و فیزیکی شد و «گواردیولا» دیگر از پس آن بر نمی آمد. سرانجام بارسلونا در سال ۲۰۰۱ در سن ۳۰ سالگی او را کنار گذاشت. اگر چه همواره استثناهایی وجود دارند که تئوری ها را نقض می کنند اما تعداد آنها هر روز کم تر و کم تر می شود.
بهترین مثال در این زمینه «زین الدین زیدان» است. او بازیکن مدرسه ای مانند «ریکلمه» با سرعت خیلی کم و توانایی های فیزیکی پایین و در عین حال با اختلافی فاحش بهترین بازیکن نسل خود و در سن ۳۴ سالگی هنوز در جام جهانی ۲۰۰۶ پرکار و توانمند بود. «آندره آپیرلو» یک مثال نقض دیگر است اما حتی او هم در مواقعی خود را در زمینه توانایی های فیزیکی ضعیف دیده است برای مثال در لیگ قهرمانان اروپای امسال مقابل آرسنال.باجو اعتقاد دارد تنها جایی در جهان که در آن فوتبال هنوز زنده می باشد آمریکای جنوبی است. جایی که بازیکنان در وهله اول فوتبالیست هستند و بعد از آن ورزشکار. او اضافه می کند که: «در آمریکای جنوبی بازیکنان به روح فوتبال نزدیک تر هستند تا اروپا.
به همین دلیل است که من عاشق «لیونل مسی» هستم. «کریستیانو رونالدو» و «تیه ری آنری» ۲ مثال از بازیکنان مدرن حال حاضر فوتبال دنیا هستند. هر دوی آنها اگر در شرایط خوب خود باشند بازیکنانی در سطح جهانی به شمار می روند اما اگر سرعت و توانایی های فیزیکی آنها را بگیریم چه چیزی باقی خواهد ماند؟ بعضی ها حتی «کاکا» را هم در این طبقه بندی قرار می دهند.منچستریونایتد را به دلیل نحوه بازی اش، با برزیل سال های دور مقایسه می کنند. تفاوت این است که برزیل همواره با استفاده از مهارت و تکنیک بازیکنان خود بازی کرده، در حالی که شیاطین سرخ بازی سریع، تحت فشار، تهاجمی، سرعتی و برق آسا را ترجیح می دهند.بعید به نظر می رسد که «رونالدو» یا «آنری» در بازی کندتر و تکنیکی تر و تاکتیکی تر دهه ۸۰ جزو بازیکنان طراز اول به حساب می آمدند. از طرف دیگر بازیکنان فراوانی از آن نسل وجود دارند که در فوتبال مدرن و سریع امروزی جایی ندارند. سوکراتس اسطوره برزیلی یکی از آنها است. سؤال اصلی اینجاست: چه کسی فوتبالیست واقعی است؟ «سوکراتس» یا «آنری» ؟ شاید این نظر از مد افتاده به نظر بیاید اما اکثر طرفداران فوتبال هم عقیده هستند که فوتبال هنگامی که کندتر و تکنیکی تر بود جذابیت بیشتری داشت.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید