دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

تضادهای مذهبی و غیر مذهبی در جامعه صهیونیستی


تضادهای مذهبی و غیر مذهبی در جامعه صهیونیستی
درگیری و تضاد میان مذهبی ها و غیر مذهبی های یهودی گرچه در محدوده مسائل اجتماعی چشم اندازی جداگانه ای را به تصویر می کشاند در عین حال در زمینه‌های سیاسی بعضا علائمی از وحدت را می توان ملاحظه نمود. در بین انواع تضاد در جامعه اسرائیل مثل تضاد میان یهودیان شرقی و غربی و تضاد عربی یهودی، شکاف میان مذهبی‌ها و غیر مذهبی ها از همه ریشه دار تر و عمیقتر است. این اختلاف از اواسط قرن ۱۸ شروع شد. هنگامی‌که بخشی از یهودیان حصارهای بسته زندگی حاشیه ای خود را رها کرده و در فرهنگ غیر مذهبی و سرمایه ای اروپا وارد شدند و بخشی دیگر همچنان در محدوده فرهنگی اجتماعی خود باقی ماندند، جرقه این جدایی زده شده از داخل این دو گرایش گروهها و جریانات دیگری زاده شد که در طول زمان با یگدیگر برخوردهایی نیز داشته اند.
اختلاف میان آنان نه بر سر هویت مشترک بلکه در رابطه با عوامل تعیین کننده این هویت بود. به دنبال تلاش جنبش صهیونیسم جهت ایجاد ارتباط میان گرایشات مختلف یک سری موسسات یهودی در جامعه ایجاد شد که در چهارچوب آن وظایف دینی مردم حفظ و در عین حال در سبک زندگی خصوصی افراد و تعلیم و تربیت آن دخالت نشود. به مرور زمان در داخل جبهه مذهبی های یهودی ۲ گرایش بوجود آمد که گر چه در شیوه ها مختلف بودند اما به عنوان تقویت کننده یکدیگر نیز عمل می کردند. یک گرایش معتقد به انفصال و انزوای اجتماعی بود و بر این اساس محله ها و تجمعات مسکونی و موسسات آموزشی و فعالیتهای فرهنگی مستقلی را برای خود در نظر داشت. جریان دیگر معتقد بود برای تاثیر گذاری بر جامعه غیر‌مذهبی اسرائیل باید مراکز قدرت سیاسی را در اختیار بگیرد و پس از آن ارزشهای مذهبی را حاکم نماید.
عده ای از تحلیلگران معتقد به قدرتمند شدن جناحهای مذهبی اسرائیل پس از جنگ ژوئن سال ۱۹۶۷ هستند چرا که آنان پیروزی در این جنگ را تحقق وعده الهی مبنی بر اعاده سرزمین یهودیان تلقی می کردند اما اعتقاد عمومی بر این است که دهه هشتاد مرحله ظهور قدرت مذهبیون است.
از اواسط دهه هشتاد مذهبیها جهت تحمیل عقاید خود شروع به ایجاد درگیری و زد و خورد نمودند و حریدی‌ها (دانشجویان و طلاب علوم دینی) با شعار نابودی آگهی‌های تبلیغاتی فاسد و مبتذل شروع به نابودی این گونه آگهی نمودند. ادامه این حرکات در نیمه دوم سال ۱۹۹۶ به ایجاد جنگهای خیابانی منجر گردید.
از بعد از انتخابات دوره یازدهم کنیست اسرائیل به این طرف همواره قدرت مذهبیون رو به افزایش بوده است. به طوری‌که در انتخابات سال ۱۹۹۶ احزاب مذهبی به ۲۳ کرسی دست یافتند.
● نقاط اختلاف بین مذهبی ها و غیر مذهبی ها
▪ ماهیت و شاخصه اصلی دولت اسرائیل
اختلاف نظر پیرامون نقش دین در اسرائیل یک اختلاف پیچیده و دارای ابعاد مختلف است. طبق نظرسنجی های انجام شده ۵۲ درصد مردم اسرائیل خود را غیر مذهبی دانسته اند. %۳۱ معتقد به انجام آداب مذهبی بوده اند،۱۰ % خود را یهودیان مذهبی می دانند و %۷ نیز یهودیان اورتدکس افراطی به نام حریدیم هستند.
بخش غیر مذهبی جامعه نیز از نظر سیاسی اجتماعی خود به چند دسته تقسیم می شود. مذهبی ها نیز به خاطر عواملی چون ایدئولوژی نژاد و برنامه سیاسی دارای تقسیمات قابل ملاحظه ای در داخل خودشان هستند از نظر ایدئولوژی افراطیون متعصب (حریدیم) و انجام دهندگان فرائض یهودی و مذهبی های اسمی و ظاهری در جامعه وجود دارند.
ریشه اختلاف نظرهای یهودیان مذهبی و غیر مذهبی به ماهیت دولت بر می گردد. و اینکه آیا دولت اسرائیل می باید یک دولت مبتنی بر شریعت یهودی باشد یا یک دولت مبتنی بر قوانین حقوقی و غیره؟ این اختلاف اساسی شامل اختلافات جزئی تر می گردد که از آن جمله می توان موارد ذیل را بر شمرد:
▪ قانون بازگشت و اینکه یهودی کیست؟
▪ قوانین مربوط به احوال شخصیه مثل ازدواج، یهودی شدن، طلاق و ...
▪ اختیارات دادگاه عالی کشور اسرائیل
▪ آداب و مقررات مربوط به غذاهای پاک و حلال
▪ معاف کردن دختران و فارغ التحصیلان علوم دینی مدارس
▪ حرام بودن کار و فعالیت در روزهای عید و شنبه
▪ نوع آموزش در مدارس کشور (دینی یا غیر دینی)
این اختلافات باعث کاهش ارتباط اجتماعی میان این دو گروه شده .در سال ۱۹۹۰ دانشگاه بار ایلان با انجام یک سری تحقیقات پیرامون این مسئله به نتایج زیر دست یافت.
الف) زندگی اجتماعی مذهبی ها و غیر مذهبی ها به صورت تقریبا” جدا از یکدیگر جریان دارد. مثلا” ممکن است در محیطی با یکدیگر کار کنند اما به ندرت به منازل همدیگر می روند یا برخی محله ها مذهبی نشین و برخی غیر مذهبی نشین شده اند.
ب) جوانان مذهبی و غیر مذهبی علاقمند به ایجاد پیوند زناشویی با یکدیگر نیستند و معمولا” همسران خود را از هم تیپ های خود انتخاب می کنند. به طور کلی هر گروه دوستان خود را از داخل گروه خود انتخاب می کنند به ویژه غیر مذهبی ها.
هراز چندی ظهور یک مسئله باعث تشدید اختلافات میان این دو گروه شده و تضاد بالا گرفته سپس پس از مدتی به خاموشی می گراید. مثلا” افزایش نفوذ و قدرت اقلیت مذهبی حریدی و افزایش نگرانی گروه غیر مذهبی از این مسئله یکی از این اختلافات است. و از طرفی تعداد این طلاب مذهبی در حال افزایش است. و مسئله تنها درخواستهای مردم (مبنی بر اجبار ادای وظیفه ملی حریدیم یعنی سربازی) نیست بلکه اصل مطلب در این است که اگر این افراد وارد خدمت سربازی شوند و به سبک زندگی غیر مذهبی که در ارتش است عادت کنند قطعا” افسانه ها و خرافات رایج در میان این افراد پیرامون مسائل مختلف اجتماعی و از جمله دختر و پسرهای غیر مذهبی و مادی (که در ارتش زیاد هستند) نابود شده و در آنان تغییرات فرهنگی صورت می پذیرد. همین افسانه ها و خرافات است که به روسای حریدیم خدمت می کند و قداست می بخشد. واضح است که ایمان مذهبی در قلب حریدیم ضعیف است که می ترسند در صورت اختلاط با شیوه زندگی و مردم غیر مذهبی جذب آن ارزشهای غیر مذهبی شده و تغییر فکر بدهند و به سمت تشکلهای دیگر گرایش پیدا کنند و گرنه اگر غیر از این است چرا این همه ترس و نگرانی و چرا این همه مخالفت شدید؟
به نفع حریدیم است که یک انزوای داوطلبانه در تمام زمینه ها میان دنیای آنها با محیط پیرامون وجود داشته باشد چرا که این انزوا موجب یک کنترل و تسلط کامل بر منابع معلومات و اطلاعات این گروه توسط رهبرانشان می‌شود و نظرات و افکار و خیالات آنها بهتر تبلور می یابد و کانالیزه می شوند. جدایی کامل میان بخش مذهبی و غیر مذهبی جامعه سوء ظن ها و بدبینی ها را رشد داده و اخیرا” به صورت پرتاب سنگ به پلیس رژیم صهیونیستی و عدم احترام به قربانیان ارتش و نهایتا” تحقیر و آتش زدن پرچم اسرائیل از جانب حریدیم جلوه کرده است.
● نبرد بر سر بیت المقدس و تل آویو
از سال ۱۹۹۶ در بیت المقدس غربی میان مذهبی ها و غیر مذهبی ها نبردی در جریان است که نام سمبلیک آن درگیرهای خیابان بار- ایلان می باشد و هدف از این نبرد سلطه یافتن یکی از دو طرف بر این شهر می باشد. گرچه در ابتدا حریدی ها نبرد را آغاز کردند. اما این نبرد پیامدهای منفی و مختلفی را در اقشار مذهبی و غیر مذهبی این شهر و خارج آن بر جای گذاشت و صحنه نبرد را بر همگان آشکار نمود و یکی از این درگیریها در روز ۱۲ نوامبر ۱۹۹۶ اتفاق افتاد و محوطه کنار دیوار توبه را به میدان جنگ تبدیل نمود. در این روز ۷۷ زن یهودی وابسته به گروه “نشوت هکوتل” به این مکان آمده و به ادای نیایش پرداختند. اما چون صدای آنان در هنگام نیایش شنیده می شد. خشم نمازگزاران حریدی را که معتقد بودند صدای زن غیر قابل پذیرش است برانگیخت و شروع به ناسزا گفتن و زدن زنان کردند.
معروفترین نبرد میان مذهبی ها و غیر مذهبی ها در بیت المقدس به جریان خیابان بار- ایلان مربوط می شود. قضیه بدین‌صورت بود که در روزهای شنبه و اعیاد مذهبی حریدی ها به صورت مکرر این خیابان را می بستند. به طوری‌که بر اثر شکایت شهروندان دادگاه عالی کشور کمیته‌ای جهت اختلاف تشکیل داد، در زمانی‌که نبرد بر سر تسلط بیت المقدس (قسمت غربی شهر) ادامه داشت، چشمان یهودی ها افراطی متوجه تل آویو گردید و در یک اقدام بی سابقه روز ۴ دسامبر ۱۹۹۶ حدود ۱۰ هزار حریدی به سمت تل آویو سرازیر شدند و به منظور حفظ حرمت روزهای شنبه در تل آویو و شهرهای دیگر یک گردهمایی انبوهی را در این شهر تشکیل داده و خواهان اخراج هر کسی که حرمت این روز راحفظ نمی کند از کل سرزمین اسرائیل شدند. در هنگام برپایی گردهمایی صدها تظاهرکننده از حزب میرتص و شهروندان تل آویو در مقابل محل برگزاری گردهمایی تجمع نموده و خواهان جلوگیری از تبدیل تل آویو به شهر کاملا” مذهبی بنی براک شده و فریاد می زدند ما آمده ایم ابرهای تیره را کنار بزنیم. حتی خود اعضای پلیس نیز هر کدام در یک نقطه از این طیف قرار دارند که در یک سر آن مذهبیون افراطی و در سمت دیگر غیر مذهبی های خالص می باشند.
یکی از مشکلات اساسی جامعه اسرائیل ناشی از تفاسیر متعددی است که یهودیان ارتدوکس و متعصب از طرفی و یهودیان غیر مذهبی از طرف دیگر نسبت به دولت یهود قائل هستند. در حالیکه غیر مذهبی ها و معتدلین دولت یهود را در یک چهارچوجهانی می نگرند و آن را همچون دولت فرانسه برای فرانسوی ها و دولت ایتالیا برای ایتالیایها بر می شمرند، یهودیان ارتدوکس معتقدند که دولت یهود باید تجسم و تبلور خواسته‌ها و اعتقاداتی باشد که از شریعت یهود ی‌ا هالاخاه برمی خیزد و به همین علت یهودیان ارتدوکس در یک مبارزه مستمر برای سوق دادن اسرائیل و دولت آن به پیروی و انقیاد هر چه بیشتر نسبت به “هالاخاه” قرار گرفته‌اند، اما غیر مذهبی ها باز گذاشتن عرصه برای پیروی آزادانه از مذهب آن هم در قالب یک نظام چند حزبی و خالی از سخت گیری را توصیه می کنند.در ابتدای تشکیل دولت اسرائیل و با میانجیگری جنبش صهیونیسیم پیمانی جهت تلفیق و آشتی ۲ گروه به امضاء رسید به نام “الاتفاق الوضع الراهن” که برای یهودیان ارتدوکس افراطی پنج امتیاز در برداشت:
الف) اعتراف به روز شنبه به عنوان روز تعطیل رسمی
ب) طبخ غذای حلال و مطابقت شریعت در موسسات دولتی و ارتش
ج) ارتدوکس ها اجازه داشته باشند که نظام آموزشی مستقل و جدا برای خود داشته و دولت از آن حمایت کند.
د) دادگاههای مذهبی متعلق به خاخامهای ارتدوکس تمام مسائل مربوط به ازدواج را زیر نظر داشته و حل و فصل کنند.
ه) به رسمیت شناختن دستگاه خاخامی ارتدوکس به عنوان تنها نهاد مذهبی مسئول و رسمی در جامعه هر کدام از این امتیازات به منزله یک بذر نفاق و اختلاف میان مذهبی ها و غیر مذهبی ها گردید. هر چه گروه مذهبی سعی در گسترش قلمرو ۵ امتیاز فوق داشتند بر عکس گروه مقابل(غیر مذهبی) تلاش در جهت محدود کردن آنها داشتند.
بنابراین ملاحظه می شود به دلیل ایجاد نهادهای مختلف برای اجرای طرحهای موجود در اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل ۱۹۵۰ و از طرف دیگر به دلیل قدرت و نفوذ روز افزون احزاب سیاسی مذهبی در سیستم پارلمانی اسرائیل، طی دهه های بعدی یهودیت سنتی زندگی روزمره را تحت تاثیر خود قرار داده و ساختار آن را شکل داد.
بسیاری از مذهبی ها صرفنظر از عقاید مختلف خود وضعیت موجود را به عنوان نقطه شروع پیشرفت و حرکت می دانستند. به همین دلیل از طرف اسرائیلی های دنیاگرا متهم به تحمیل محدودیتهای فرهنگی و ساختارهای مذهبی اضافی می شدند. مصداق این تحمیل را می توان در زمان تشکیل اولین دولت چند حزبی توسط بگین دید. چرا که در آن زمان احزاب مذهبی از این تغییر در وضعیت سیاسی استفاده کرده و نیز برای ایجاد تحولاتی در بعد مذهبی اعمال فشار نمودند و نتیجتا” در توافق نامه احزاب دولت چند حزبی که در سال ۱۹۷۷ تنظیم و تسلیم کنیست شد از ۴۳ بخش، ۳۵ بخش آن مربوط به موضوعات مذهبی بود. از اوایل دهه ۷۰ جوانهای نئو ارتدوکس (نسل جدید مذهبی ها) در اعمال مذهبی خود تهاجمی تر بود ه و کمتر حالت انفعالی و دفاعی داشته اند. این را می توان به معنی حمله ای تند به تفکرات اسلاف آنها در دهه های ۵۰ و ۶۰ دانست. مذهبیان تندرو در سال ۱۹۸۸ به مانند همیشه در صورت لزوم و در خیابان با خشونت مایل به ستیز با اندیشمندان دنیاگرا بودند تا از حقوقشان دفاع کرده و خصوصیات ویژه اجتماعات خود را حفظ کنند.
نتایج این روندها دو گانه بوده است یکی سنتی شدن فزاینده جامعه اسرائیل در بعد مذهب و دیگری عمیقترشدن تضاد بین مذهبیون افراطی و هوادارانشان از یک طرف و دنیا گرایانی که مخالف یهودیان مذهبی و خط مشی های آنها بودند. از طرف دیگر علیرغم این اختلافات عمیق نوعی شرایط زندگی بوجود آمده بود که موافق وضعیت موجود بود ولی این وضعیت موجود خود ثابت نبوده بلکه بر عکس به شکلی پویا تدریجا” به سوی مذهب در حال تغییر جهت بوده است.
منبع : روزنامه رسالت