دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

«ری را»


«ری را»
« ری را » ... صدا می‏آید امشب
از پشت «کاچ» که بند آب
برق سیاه تابش تصویری از خراب
در چشم می‏کشاند.
گویا کسی است که می‏خواند...

اما صدای آدمی این نیست.
با نظم هوش ربایی من
آوازهای آدمیان را شنیده‏ام
در گردش شبانی سنگین؛
زاندوه‏های من
سنگین‏تر.
و آوازهای آدمیان را یکسر
من دارم از بر
یکشب درون قایق دلتنگ
خواندند آنچنان؛
که من هنوز هیبت دریا را
در خواب
می‏بینم.

ری را ری را...
دارد هوا که بخواند.
درین شب سیا.
او نیست با خودش،
او رفته با صدایش اما
خواندن نمی‏تواند.

نیما یوشیج
منبع : انجمن شاعران ایران