جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


برنامه ریزی بعد چهارم زندگی


برنامه ریزی بعد چهارم زندگی
بعد چهارم زندگی به زعم برخی همان باورها۱ و آرمان‏ها و یا تصورات درونی است که به خاطر ویژگی خاص آدمی و ذهن پویاو فعال انسان، دارای قدرتی شگرف تأثیرپذیری و تأثیرگذاری است. ‏
در این نوشتار قصد داریم به روشهای بهره‏گیری از این بعد و تقویت آن اشاره کنیم: ‏
۱) بعد چهارم زندگی دنیای شگفتی‏ها است و اغلب افرادی که بر زمانه خویش فائق آمده و توانسته‏اند از فقربه غنا، از بی‏دانشی به دانشوری، از گمنامی به شهرت و از عامی بودن به عالم شدن قدم بگذارند، مدیون تقویت این بعد بوده‏اند تا آن‏جایی که بعضی از آن به جرقه ذهنی یا تحول و حتی واژه‏هایی همچون دگرگونی، انقلاب روحی، حرکت، جوشش، و...یادکرده‏اند. ‏
۲) به نظر می‏رسد با یک سری تأملات و تلقین‏ها می‏توان این بعد را با برنامه‏ای کارآمد تقویت نمود و آثار مثبت آن را در زندگی به نظاره نشست. ‏
۳) اسکاول شاین۲ از نخستین کسانی است که از این بعد سخن گفته و اهمیت و ضرورت آن را بیان نموده است و تا آن‏جا پیش رفته است که آن را ضروری زندگی انسان پیشرو و پیشتاز می‏داند. ‏
۴) شاین می‏نویسد: هرگز از کمبود و تنگدستی سخن نگویید؛ زیرا کمبود و نقص، قاعده زندگی بشر است و به یاد داشته باشید که سخنان شما بر شما حکم خواهد راند. وانگهی به هر چه توجه کنید، با آن یکی می‏شوید. ‏
پس اگر مدام متوجه شکست‏ها و همچنین مصائب باشید، با شکست‏ها و مصائب یکی می‏شوید. ‏
۵) پس چه باید کرد؟ ‏
باید این عادت را در خود پرورش دهید که در بعد چهارم که در حقیقت همان دنیای شگفتی‏ها است، زندگی کنید. ‏
۶) بعد چهارم کجاست؟ ‏
بعد چهارم آن‏جاست که به دیده باطن معروف است؛ از این رو برای برنامه‏ریزی مثبت این بعد، آن‏جا به دیده باطن خود بیاموزید تا از خلال شکست، موفقیت را ببینید و از خلال بیماری، سلامت و از خلال تنگ‏دستی، فراوانی را. اگر چنین کنید، تمام توان‏مندی جهان و زمینی که روی آن راه می‏روید، به شما بخشیده خواهد شد. ‏
۷) فراموش نکنیم این همان حالتی است که در تعابیر مراحل ایمان، به مرحله یقین و باور به تغییر، به جهت اتصال به معبود لایزال مطرح می‏شود. و آدمی به جایی می‏رسد که اصطلاحاً به هر آن چه که می‏خواهد بگوید که بشو، می‏شود؛ چون در این وادی گناه وجود ندارد و خواسته مادون و حقیر راه ندارد و آدمی با روح جهان هستی به یگانگی می‏رسد و چون او که به همه چیز اشراف دارد، تو را نیز به آن جایگاه می‏رساند؛ همان‏طور که در حدیث قدسی می‏فرماید: «انی أقول للشی‏ء کن فیکون فاجعلک تقول للشی‏ء کن فیکون». ‏
۸) شاین در خصوص دوری از افکار منفی و تحقیر شکست و امید واثق به موفقیت و درجه خلوص و باور به موفقیت، جمله زیبایی دارد و می‏نویسد: انسانی که به موفقیت می‏رسد، دیدگان خود را به موفقیت دوخته است۳ وبه عکس، انسانی که دائماً شکست، عقب‏گرد، کمبود، تنگ‏دستی، تحقیر و ناتوانی را پیش رو می‏بیند، کسی نیست؛ جز آن‏که در زوایا و اعماق ذهن خود جز افکار منفی و انتظار شکست و مصیبت چیزی دیگر را نپرورانده است. ‏
۹) برای انسان‏های موفق نیز شکست و توقف روی می‏دهد؛ اما آنان وقتی شکست می‏خورند، بی‏درنگ به موفقیت دیگری می‏اندیشند و شکست را جزئی از زندگی قلمداد می‏کنند و بی‏درنگ راه موفقیت خود را مسدود نمی‏کنند؛ زیرا واقعاً به این حقیقت (و قول شاگتی گواین۴) باور دارند که «تو همانی که می‏اندیشی». زیرا زندگی کردن در گذشته و ناله و مویه از بداقبالی‏ها، پیرامون موفقیت‏های آدمی حصاری بلند می‏کشد و با اشغال ذهنی و بایکوت بعد چهارم و توقف و رکود، نیروی خود را هدر می‏دهید و مدام به بن‏بست می‏رسید. ‏
۱۰) اوشو می‏گوید: سعی کن شادباشی تا دیگر حسود نباشی. سعی کن شاد باشی تا دیگر جاه‏طلب نباشی؛ ولی به حد اعلای رشد برسی. سعی کن شاد باشی و از پیرامون لذت ببری و در شکست‏ها محاصره نباشی. غرق در گذشته تلخ یا شکست‏های زودگذر، جهنم است و احساس شکست و بیهودگی، فقط در جهنم تاب می‏آورد. ‏
۱۱) بعد چهارم کجاست؟ ‏
بعد اول را بعد جسم می‏دانند؛ کالبدی که خداوند تفصیل آن را در قرآن کریم از طین تا نطفه، علقه، مُضغه و سپس کالبد آدمی مطرح می‏سازد. بعد دوم را روح می‏نامند که خداوند کریم در قرآن مجید می‏فرماید: «و نفخت فیه من روحی؛ و از روح خود در او دمیدم». بعد سوم را زمان می‏دانند که بر جسم و روح انسان سیطره دارد و آدمی در فضای زمان و مکان سیر می‏کند و حرکت و تغییر و تحول را در قالب آن رقم می‏زند. بعد چهارم را روان می‏نامند. روان شامل باورها، تصورات، عقاید، احساسات، درون، باطن و دنیای شگفتی ماست. در این بعد آدمی تمامیت خویش را می‏سازد. ‏
۱۲) در بعد چهارم کاترین پاندر معقتد است که چون این بعد جولان‏گاه اندیشه است، پس بگذارید اندیشه و سپس گفتارتان غرق در توان‏گری باشد. همیشه منتظر موفقیت و توان‏گری باشید و مدام به یاد خود بیاورید که اندیشه‏ها و کلام و آرزوهای پراکنده و کاهلانه، ثمراتی پراکنده و کاهلانه و آکنده از تنگ‏دستی به یاد می‏آورد. ‏
۱۳) در نتیجه باید به تصحیح یا مهندسی مجدّد تصاویر ذهنی دست یازیم. تصاویر ذهنی توان‏گر خویش را باید بر تارک ستاره غنای کام‏یابی متمرکز کنید و همان جا حرکت فرازین را شروع کنید؛ خواهید دید که تمام موفقیت‏ها، تمامیت دنیا، تمام اوج‏ها و فتح آسمان‏ها در دستان شماست. ‏
۱۴) روان شناسان از این حالت، تعبیر به چرخه می‏کنند و آدمی را در دو چرخه تعریف می‏کنند؛ یعنی کسی که بعد چهارم زندگی خود را غنی کرده است، در چرخه مثبت به سر می‏برد. این چرخه این گونه است. موفق می‏شوم چون می‏دانم زیرا می‏توانم پس نتیجه می‏گیرم. ‏
۱۵) بعضی نیز در چرخه منفی به سر می‏برند. اینان کسانی هستند که افکار خود را پیشاپیش بر شکست متمرکز ساخته‏اند و در مرحله بی‏ارادگی یا پشت‏کردن به بعد چهارم زندگی به سر می‏برند که چرخه بعد چهارم آنها این گونه است. ‏
هیچ‏گاه نتیجه نمی‏گیرم موفق نمی‏شوم چون نمی‏توانم من نمی‏دانم. ‏
۱۶) یکی از عوامل مهمی که آدمی را به چرخه مثبت و موفقیت نزدیک می‏کند، بخشایش است. بخشایش به معنی دست برداشتن و رهاکردن است. بخشیدن خودمان و دیگران و تعلقات خویش، ما را از گذشته رها می‏کند و دستور این است که نگذارید گذشته، شما را عقب نگه دارد. تقریباً بخشایش، پاسخ به همه مسائل است. همواره خود را به خاطر حتی اشتباهی که کرده‏اید، سرزنش نکنید و افسوس نخورید؛ خود را ببخشید و از گذشته خارج شوید.۵‏
۱۷) کام‏یابی و موفقیت، انسان را شاد، امیدوار و خوشبین می‏کند و ناکامی و شکست، انسان را کسل، ناامید و بدبین می‏کند. افراد بدبین، با نظری مشکوک به نتایج هرگونه پیشنهاد و رأی و عقیده می‏نگرند. خوب، دقیق و عمیق دیدن و بدون پیش‏داوری نگریستن، شرط نگاه مثبت است. ‏
۱۸) ناپلئون هیل می‏نویسد: زندگی هلن‏کلر، بسیار زیبا و عبرت‏انگیز است. او دختری بود که چند روز پس از تولد، ناشنوا، نابینا و لال شد. به رغم این همه مصیبت و بدبیاری، او در تاریخ علم و توان‏گران نام خود را در جمع اشخاص شهیر جای داد. هلن‏کلر ثابت کرد که اگر کسی خود را شکست‏خورده نپندارد، در شمار شکست‏خوردگان قرار نمی‏گیرد.۶‏
۱۹) نگاهی به تاریخ نام‏آوران به ما نمونه‏های زیادی را نشان می‏دهد. بتهون ناشنوا بود و میلتون، نابینا بود؛ اما نام این اشخاص تا زمانی که دنیا باقی است، بر زبان‏ها باقی خواهد ماند؛ زیرا آنها در ذهن خود روءیایی دیدند و آن را جامه حقیقت پوشاندند و در هنر، صنعت، ادبیات و فلسفه پیش‏رو شدند. ‏
۲۰) موریس مترلینگ می‏نویسد: ‏
ما نباید منتظر باشیم تا دنیا قوانین و نظامات و مناظر و آثار خود را برای خوشنودی ما تغییر بدهد؛ بلکه این ما هستیم که باید تغییر کنیم و اگر روزی از محیط کنونی خارج شدیم، حتماً آن را طور دیگر خواهیم دید.۷
۲۱) دو شرط موفقیت در بعد چهارم عبارتند از: ‏
▪ اشتیاق و امید.
▪ تدریج و تأمّل. ‏
اگر ما انگیزه انجام کاری را در خود زنده سازیم و سپس قدم به قدم و با صبر و حوصله آن را تعقیب کنیم، کام یابی از آن ما خواهد بود. ‏
۲۲) شرط دیگر بصیرت در عمل است. باید توجه داشته باشیم که زندگی هدیه گران‏بهایی است که در آن تک‏تک اعمال ما مورد بررسی قرار می‏گیرند و هر عمل ما، هم تأثیر می‏گذارد و هم تحت تأثیر قرار می‏گیرد. زندگی، مجموعه‏ای از چالش‏ها و فرصت‏هاست و در این میان، کسانی در آن به موفقیت می‏رسند و سعادت را تجربه می‏کنند که با چشمان باز عمل می‏کنند. ‏
۲۳) نه فکر مثبت: ‏
مروّجان اندیشه مثبت‏گرایی و مدعیان تأثیر بعد چهارم، از نه فکر مثبت صحبت می‏کنند که دانستن آنها ارزشمند است. ‏
▪ سعی کنید با تکرار کلمات امید بخش و دل‏گرم کننده، روحیه خود را از هر لحاظ قوی‏تر سازید. ‏
▪ در پی هدفتان باشید و فکر تأیید از جانب دیگران را از خود دور کنید. ‏
▪ از شکست هراسی به دل راه ندهید؛ زیرا شکست، آغاز پیروزی است. ‏
▪ امید و ایمان راباور داشته باشید و به کارهایتان محوریّت دهید. ‏
▪ دائماً به بعد چهارم یا روان خویش تلقین کنید که من می‏توانم راه حل هر مشکلی را پیدا کنم و از چرخه مثبت بهره ببرید. ‏
▪ از میان هدف‏هایتان آن را برگزینید که امید بیشتر به موفقیتش دارید. ‏
▪ برای رفع هر مشکل به مغزتان رجوع کنید و با تحلیل مثبت به آن بپردازید. ‏
▪ علاقه و دوری از تضاد، از عوامل نیل به موفقیت است. ‏
▪ از کارها و مسائل کوچک بپرهیزید و ایده‏های بزرگ را در نظر بگیرید. ۲۴.در جهت تقویت بعد چهارم، به صبح و سپیدی ایمان بیاوریم، رویش را همواره پیش ‏رو ببینیم و از زمان حال به آینده پلی بزنیم؛ زیرا چشم نوازش‏ گر فردا منتظر شماست. ‏
۲۵) جالب است بدانید که حتی فلاسفه بدبین و متفاوت نیز وقتی از موفقیت و اراده صحبت می ‏کنند، تسلیم تأثیر مثبت بعد چهارم، یعنی اراده و توفیق می ‏شوند؛ نیچه فیلسوف آلمانی می ‏نویسد: تنها فرمانی که شخص باید بی ‏چون و چرا به آن پاسخ دهد، فرمانی است که درونش صادر می ‏کند و این ندای درونی است که جهت و هدف تلاش‏ ها و به بیانی بهتر اراده او را شکل می ‏بخشد. ‏
۲۶.افلاطون که از حکمای سبعه (دانشمندان هفت گانه) یونان است، می ‏نویسد: «ذهن آدمی خالق واقعیت است و برای تغییر واقعیت، باید ذهن را تغییر داد». این تغییر، در حقیقت در بعد چهارم نهاد آدمی است. ‏
۲۷) حال برای کاهش چرخه منفی و تلقین ضعف و شکست، همواره باید روحیات منفی را طرد نمود. رابینز می ‏نویسد: باید از محیط خود، عواملی را که در شما روحیات منفی ایجاد می ‏کنند، بزدایید و به جای آنها عوامل مثبت را در ذهن خود و دیگران جای دهید.۸‏
۲۸) یکی از اساتید دانشگاه تهران توصیه می ‏کرد که حتی در زندگی دانشجویی برای کاهش بار افکار منفی و تقویت اندیشه مثبت و تقویت ذهن، از معاشران و هم ‏نشینان و هم ‏اتاقی‏ های ناامید، منفی ‏باف، مستأصل، بدبین، بدگمان و ورشکسته، دوری کنید؛ زیرا آنها ترمز بزرگند. ‏
۲۹) نباید فراموش کنیم که بعد چهارم یا روان تحلیل‏ گر، اگر مدام تحت تاثیر افکار منفی یا القائات ناامیدانه و بدبینی و بدگمانی قرار گیرد، بعد از مدتی عادت و سپس باور و در نهایت به یقینی بودن این تصورات و توهمات روی می ‏آورد. ‏
۳۰) از روش‏ های توصیه شده جهت تقویت بعد چهارم زندگی، روش الگوبرداری و مدل ‏سازی ذهنی است. ما می ‏توانیم از افراد موفق الگوبرداری کنیم و در ذهن خویش دست به مدل ‏سازی مناسب بزنیم. ‏
۳۱) هنر تفکر، در تقویت بعد چهارم بسیار مؤثر است. در تعمقّ یا تفکر عمیق، هیچ رمز و رازی وجود ندارد. همه مردم اغلب به فکر فرو می ‏روند؛ ولی کمتر اتفاق می ‏افتد که تفکّری سازنده داشته باشند. ‏
۳۲) تعمّق واقعی و سازنده آن است که به سرچشمه فیاض حقیقت برسیم و به لحظه‏ ای دست یابیم که تا ابد دوام داشته باشد و محو آفریننده‏ ای شویم که همه چیز از اوست. برای این ‏کار آرام بنشینید و هر نوع تنش و تشویشی را از جسم ‏و جان بزدایید و آن ‏گاه تمام افکار خود را متوجه هستی بیکران و غایت وجود سازید و در آن صورت است که می ‏توانید ادعا کنید درباره حقایق هستی به تفکر و تعمق پرداخته ‏اید. ‏
۳۳) اوسپنسکی، یکی از صاحب ‏نظران روان‏ شناسی، معتقد است: ‏
صداهای باطنی و درونی (بعد چهارم) ما عاقبت از چنان طنین نیرومندی برخوردار می ‏شود که انعکاس آن در خارج نیز به گوش خواهد رسید. افکار خاموش و تخیلات آدمی، سازنده یا منفی، شکل، تجربه و کنش هر حادثه‏ ای را در زندگی به خود خواهند گرفت. ‏
۳۴) فلج روانی چیست؟ ‏
ما چون تابعی از طرز تفکر خویشتن هستیم، از این رو متأثر از طرز تفکر خویش عکس ‏العمل نشان می ‏دهیم. مورفی۹ می ‏نویسد: دکتر سیبوری، یکی از روان ‏کاوان مشهور نیویورک برایم تعریف می ‏کرد که یک‏ روز مردی به سراغم آمد و اظهار داشت که همسرش ناگهان فلج شده ‏است و پزشکان در معالجه ‏اش درمانده‏ اند. دکتر سیبوری می ‏گوید: وقتی به عیادت آن زن رفتم، بعد از معاینات اولیه، متوجه شدم که او سلامت کامل جسمی دارد و دچار فلج روانی شده است؛ یعنی در اندیشه خود، دچار ناتوانی شده و به جسمش سرایت کرده است. ‏
از این ‏رو چاره‏ ای جز آن ندیدم که در نحوه اندیشیدن او تغییر ایجاد کنم. برای این کار از او خواستم که خود را در وضعیتی قرار دهد که در حالت تندرستی می ‏توانسته است از عهده کارهای دل‏ خواه خود برآید و هر روز این تمرینات را به مدت ۱۵ تا۲۰ دقیقه و به تعداد ۴ تا ۵ بار در روز انجام دهد؛ امّا برای او شرح دادم که این سه نکته را در نظر بگیرید: ‏
▪ به نتیجه مثبت این عمل کاملاً ایمان بیاورد. ‏
▪ افکار منفی را یک ‏سره دور بریزد. ‏
▪ برای او شرح دادم که هر تصویری را با ایمان و اعتقاد کامل به ذهن بسپارد که در این ‏صورت، نتایج مثبت آن را حتماً به چشم خواهد دید. ‏
درست سه ماه بعد، دکتر سیبوری طبق توافقی که با کادر کالج آن زن در بیمارستان به عمل آورده بود، از آنها خواست که سر ساعت معینی از دسترس او خارج شوند و بیمار را به‏حال خود بگذارند. سپس به زن گفت که پسرش که در هند اقامت دارد، می ‏خواهد با او تلفنی صحبت کند و در ضمن پسر بانوی مزبور نیز در جریان امر قرار گرفته بود. ‏
در ساعت مقرر، تلفنی که در گوشه دیگر اتاق قرار داشت، شروع به زنگ زدن کرد و زن که بی ‏طاقت شده بود در ضمن بیم آن را داشت که اگر بخواهد پرستاران را صدا کند، فرصت از دست برود، ناچار از جا بلند شد و به طرف تلفن به راه افتاد؛ او واقعاً معالجه شده بود.۱۰‏
۳۵) تفکردرون، نظاره احوال درون و تجلی ‏گاه عوارض بیرون است. برای این‏ که بتوانید به مرحله تعمق روحی برسید و تأثیر مثبتی بر بعد چهارم زندگی داشته باشید، ابتدا باید افکار منفی را از خود دور کنید. ‏
۳۶) گاهی وجود یک فکر منفی و شکست خورده در خانه یا محل کار و استراحت، جمعی را از توفیق باز می ‏دارد و تأثیرات مخرّب ذهن او، حتی محیط را نیز متأثر می ‏سازد. ‏
۳۷) امرسون (فیلسوف معروف) و بنیان ‏گذار مکتب تعالی فکر و روح، خود از کسانی بود که با نیروی بعد چهارم، یعنی تفکر مثبت، توانست بر بیماری خویش فائق آید و از مرض مهلک سل که گریبان گیرش شده بود، رهایی یابد. ‏
او می ‏گوید ساعت‏ ها مناظر زیبای طبیعت و شکوه و عظمت آن را در ذهن و ضمیر خود مرور می ‏کرده است و خاطرات خود را در این‏ باره چنین شرح می ‏دهد: من خود را در عالمی دیگر می ‏دیدم؛ در کوهستانی پوشیده از برف و در صبحدم و آسمان ابری، بی آن ‏که هیچ فکر دیگری را به ذهن راه دهم و در آن چشم ‏انداز ملکوتی به پرواز در می ‏آمدم و شادی و شعف زندگی را با تمام وجود حس می ‏کردم و خود را جزئی از آن می ‏یافتم و بدین گونه کم کم بیماری از کالبدم جدا می ‏شد. ‏
۳۸) امروزه ثابت شده است هنگامی که ما ضمیر باطن خود را با احساسات منفی و سیاه و باورهای سراپا غلط، آغشته و آلوده سازیم، طبیعی است که بایستی از نتایج و نشانه‏ های آن در هراس و در رنج باشیم. ‏
۳۹) برای تطهیر و پاک ‏سازی ضمیر باطن از احساسات منفی، سه راه پیشنهاد شده است که آنها عبارتند از: ‏
▪ باورمندی به این نکته که بعد دیگری نیز در نهاد ما وجود دارد که از آن غفلت داشته‏ ایم. ‏
▪ تلقین و تقویت بعد مثبت و ایمان به فصل رویش و حرکت، خصوصاً با اکسیر امید و دعا. ‏
▪ تداوم اندیشه مثبت و دور افکندن تدریجی افکار منفی.‏
۴۰) گناهان و اشتباهات و حتی تجاوزات و اهانت‏ های آزار دهنده را می ‏توان از پهنه ضمیر باطن زدود و خود را از اثرات و عواقب و کیفرهای آن که طبعاً آثار منفی و مخربی بر ذهن و روان می ‏گذارند و بعد چهارم را زمین ‏گیر می ‏کنند، رهانید. ‏
۴۱) نباید فراموش کنیم که خود بعد چهارم نیز جزئی از وجود بیکران آدمی است؛ زیرا هر انسانی بازتاب و پرتوی از آفرینش بیکران و تمام قدرت‏ های پروردگار است که در او متجلی شده است و در زندگی مجال رشد و تحول و تأثیر و تأثر تا بیکرانگی‏ ها مهیاست و از قانونی به نام تفکر مثبت ۱۱ تبعیت می ‏کند؛ زیرا می ‏گوید: برای موفقیت و شادی در تمام جنبه‏ های زندگی، تفکر مثبت، امری ضروری است و با خوش ‏بینی افراطی متفاوت است؛ زیرا شیوه تفکر شما نشان دهنده ارزش‏ ها، اعتقادات و انتظارات و حتی وضعیت آینده شماست.۱۲‏
نگارش یافته توسط محمود قوچانی
۱.Belives‏
۲. منصور فلاحی، انسان موفق، انتشارات محور، تهران ۱۳۸۲، ص ۴۰۲. ‏
۳. همان، ص ۴۰۲. ‏
۴. شاگتی گواین، تو همانی که می ‏اندیشی، ترجمه گیتی خوش دل، تهران ۱۳۸۱. ‏
۵. علیرضا یلدا و دکتر مؤید علویان، نکته‏ ها، نشر طبیب، تهران ۱۳۷۶، ص ۶۷. ‏
۶. انسان موفق، ص ۳۸. ‏
۷. همان، ص ۳۸۱. ‏
۸. آنتونی رابینز، به سوی کامیابی، ترجمه مجرد زاجه کرمانی، نشر کاکتوس، تهران ۱۳۸۰. ‏
۹. ژوزف مورفی، غیر ممکن، ممکن است، ترجمه هوشیار رمز آزما، انتشارات پسنج، تهران ۱۳۸۰ ص ۶۰. ‏
۱۰. همان، ص ۶۴. ‏
۱۱. برایان تریسی، کتاب کوچک بزرگ، ترجمه اشرف رحمانی، کورش طارمی، انتشارات راشین، تهران ۱۳۸۱، ص ۲۱. ‏
۱۲. همان، ص ۲۱. ‏
منبع : ایران سهراب


همچنین مشاهده کنید