پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا
محافظت Rezerwat
▪ کارگردان: لوکاش پالکووسکی.
▪ فیلمنامه: مارسین کواسنی، لوکاش پالکووسکی.
▪ موسیقی: سباستین کرایووسکی.
▪ مدیر فیلمبرداری: پاول سوبچیک.
▪ تدوین: پاول ویتچکی.
▪ طراح صحنه: یوآنا بیالوش.
▪ بازیگران: مارسین کواسنی[مارسین ویلچینسکی]، سونیا بوهوسیه ویچ[هانکا ب.]، گرگور پالکووسکی[گرژ]، آرتور ژیورمان[آقای رومن]، ویولتا آرلاک[کرایسا]، توماش کارولاک[رایسیک]، ماریوش درژک[ماره ک]، میکولای مولر[تادیوش پاکوژ عکاس].
▪ ١٠٠ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ لهستان. برنده جایزه بهترین کارگردانی، بهترین تدوین، بهترین بازیگر زن نقش مکمل/سونیا بوهوسیه ویچ و جایزه منتقدان از مراسم فیلم لهستان.
▪ ژانر: کمدی.
مارسین، عکاسی جوان بعد از انتشار عکسی که از پدر دوست دخترش گرفته، توسط وی بیرون انداخته می شود. مارسین ناچار می شود به آپارتمانی کهنه و قدیمی در منطقه پراگا در ورشو نقل مکان کند. جایی که محل زندگی پیرمردهای مفلوک و الکلی و مردم فقیری است که در قلب پایتخت زندگی متفاوتی را می گذرانند. صاحبخانه نیز که وارث مجموعه ساختمانی شده، چندان دل خوشی از این وضع ندارد. او برای بازسازی نیاز به مدرک دارد تا اجازه تخریب ساختمان را دریافت کند. از این رو مارسین را اجیر می کند تا در ازای سه ماه کرایه، از ساختمان ها و مردم عکس بگیرد.
مارسین شروع به عکاسی از ساختمان های رو به ویرانی، مست ها، اوباش و بچه هایی می کند که در خیابان ها مشغول بازی هستند.
اما پسربچه شیطانی که از بدو ورود با شکستن آینه کمد موی دماغ مارسین شده، دوباره سر راه وی سبز و بالاخره یکی از دوربین ها او را سرقت می کند. همزمان یکی از آشنایان مارسین که برگزار کننده نمایشگاه های عکاسی است، از او می خواهد تا مجموعه عکسی از این منطقه فراهم کند. مارسین که اینک هدفی والاتر یافته کار را با جدیت بیشتر دنبال می کند.
اما این امر باعث نمی شود که همسایه زیبایش هانکا ب. آرایشگر را که با یک اوباش زندگی می کند، نادیده بگذارد. مارسین با گشت زدن و عکاسی در محله شیفته آنجا می شود. اما عکس هایی که گرفته چندان چنگی به دل نمی زند. چون اهالی به وی اطمینان زیادی ندارند. تا اینکه دوباره با پسربچه سارق دوربین برخورد کرده و درمی یابد که عکس های گرفته شده توسط او نمایشگر لحظه هایی از زندگی مردم پراگا است که وی نتوانسته شکارشان کند...
● چرا باید دید؟
لوکاش پالکووسکی متولد ١٩٧٦ ورشو است. با دستیار کارگردانی آغاز کرده و در سال ٢٠٠٤ با ساختن فیلم کوتاه Nasza ulica شروع به کارگردانی کرده است. محافظت اولین فیلم بلند اوست که که بر اساس تجربیات مارسین کواسنی بازیگر و فیلمنامه نویس آن ساخته شده و توانسته نظر مثبت منتقدان و مردم لهستان را به خود جلب کند.
محافظت برخلاف قالب کمدی اش یک درام معقول درباره حفظ ارزش های کهن، مکان ها و کشف لحظات گذرای زندگی از دریچه ویزور دوربین عکاسی است. فیلمی کم و بیش در ستایش از عکس و عکاسی که موفق می شود نمایی کلی از زندگی های متفاوت در ورشوی امروز را نیز برای تماشاگر داخلی و خارجی تصویر کند.
مردم منطقه پراگا واقعاً در شرایطی اسف بار زندگی می کنند که مسئولین و حتی خود مردم ورشو خوش ندارند آن را مشاهده کنند یا قدمی برای بهبود آن بردارند. در این محله ها اوباشی گری بیداد می کند و الکل تنها پناه بی پناهان است.
در میان پیرمردهایی که مقابل آپارتمان مارسین می پلکند، جوانی که همیشه زیر چشم اش کبود است دیده می شود و نقش پادوی گروه را نیز دارد. دیگر همسایگان مارسین نیز روزگار خوشی ندارند و حتی تعمیرکاران ساختمان نیز دچار نا امنی شغلی هستند. حتی قلدر یا به قولی جوانمرد محله نیز که روایت می کنند هانکا را از یک تجاوز نجات داده، سرگذشتی غم انگیز دارد. قلب محله در یک عکاسی کهنه و قدیمی می تپد که پیرمردی در آستانه کوری آن را اداره می کند.
اما با وجود ضعف در بینایی، چشمی بصیر نه فقط در زمینه عکاسی، بلکه دنیا، مردم و گذشت زمان دارد. همین عکاسی در پایان به مارسین می رسد. کسی که وقتی به محله آمد کلبی مسلک جوان بیش نبود، اما تحولی که بعد از آشنا شدن با اهالی محل به سراغ او آمد، قدرت ایستادگی در برابر آدم های بی تفاوت و سودپرستی چون خودش را داد.
مارسین در طول فیلم سالخوردگی، غم و اندوه و پریشانی و فقر را می شناسد و از این رهگذر دنیای پیرامونش و حتی دوستان و دشمنانش را کشف می کند. او در پایان شهامت و آزادی روح و تن را یک جا به دست می آورد، هر چند لحظات تلخی نیز تجربه می کند.
از دوست پسر لات هانکا مشت می خورد، پیرمردهای الکلی او را به خاطر دزدیدن عکس های پسرک طرد می کنند و خود هانکا نیز او را به دلیل چاپ عکس هایش از دعوای شبانه اش با دوست پسر سابقش که مارسین مخفیانه گرفته، از خود می راند. اما همه این حوادث رگه ای از طنز دارند که باعث می شود هرگز آزارنده نشوند و با این حال تعادلی میان کمدی و درام در فیلم وجود دارد که پایانش ساختگی دیده نشود. البته با کمی اغماض چون تحول قابل حدس مالک ساختمان و پذیرش گذشته ای که می خواسته همواره از آن فرار کند، کمی کلیشه ای است!
با این حال توصیه می کنم این فیلم ساده و صمیمی از سینمای امروز لهستان و نمونه ای تماشایی از کمدی محیطی را که بدون هر گونه عقده، شجاعانه و با آزادی کامل ساخته شده، از دست ندهید!
امیر عزتی
منبع : موج نو
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران انتخابات سیدابراهیم رئیسی دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی روز دختر رافائل گروسی رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی رهبر انقلاب حجاب مجلس
قتل تهران پلیس هواشناسی شهرداری تهران وزارت بهداشت بارش باران آموزش و پرورش سیل فضای مجازی سلامت قوه قضاییه
گاز دولت مسکن خودرو قیمت دلار مالیات قیمت طلا قیمت خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون ازدواج کتاب محمدمهدی اسماعیلی سینمای ایران سریال دفاع مقدس تئاتر موسیقی سینما
هواپیما دانشجویان دانش بنیان اینوتکس
رژیم صهیونیستی اسرائیل جنگ غزه فلسطین آمریکا رفح حماس روسیه حمله به رفح نوار غزه ترکیه مصر
رئال مادرید فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ لیگ برتر بازی باشگاه استقلال لیگ برتر ایران ذوب آهن نساجی
تبلیغات اینترنت اپل سامسونگ ناسا عیسی زارع پور آب گوگل مایکروسافت
سرطان هندوانه کنسرو بیماران خاص آسم سنگ کلیه بیمه سبزیجات اعتماد به نفس