یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


خودنمایی فقر در کشور ثروتمند ایران


خودنمایی فقر در کشور ثروتمند ایران
این همه ثروت با فقر عمومی، تورم، گرانی، بیکاری، تبعیض های کارگری، فساد و ... همخوانی ندارد. مشکل در کجاست؟ چرا در کشور ثروتمند ایران فقر باید این چنین چهره کریه خود را به خصوص برای قشر محروم کارگر بنمایاند، کشوری که به گفته تاریخ، از کهنسالان روزگار است.
کاوشهای باستان شناسی آشکارساخته که ایرانیان از ۵ تا ۶ هزار سال پیش از توان ویژه ای برخوردار بوده اند، به عنوان مثال قیر را برای ملات در ساختمان و یا برای نصب و به هم چسباندن جواهرات و ظروف سفالین و یا اندود کردن کشتیها به کار برده اند. در این کشور همه چیز هست، از یک سو میراث فرهنگی همچون موزه ای از آغازین روزهای تاریخ تاکنون، می تواند از نظر اقتصادی بازده بسیاری داشته باشد و از سوی دیگر، طبیعت چهارفصل آنچنان است که همزمان می توان در ۳۵ درجه سرما و هوایی یخبندان اسکی کرد و در ۳۵ درجه گرمای جنوب تن را به آب سپرد. جنگل، کوه، دریا، معدن و دهها مورد دیگر، ثروتهای قابل توجهی در ایران هستند و نفت نیز قدرتی که از همه این موارد تاثیرگذارتر است. در خرداد ۱۲۸۷ هـ.ش نخستین چاه نفت خاورمیانه و دومین چاه نفت دنیا در ایران فوران می کند و امروز پس از گذشت بیش از ۱۰۰ سال، قیمت هر بشکه نفت ۱۱۶ دلار می شود. ایران با تولید روزانه ۲/۴ میلیون بشکه نفت یکی از بزرگترین تولید کنندگان طلای سیاه جهان است و در کنار منابع عظیم نفت، بعد از روسیه بزرگترین منابع گاز جهان را نیز در اختیار دارد. همواره از کشف یک چاه نفت یا گاز خبر می رسد. تنها در یک مورد اخیر مدیرعامل شرکت ملی نفت در مورد میدان گازی پارس جنوبی می گوید: با توجه به ۱۳ میلیارد تریلیون فوت مکعب گاز و ۱۰ میلیارد بشکه ذخیره میعانات گازی این میدان، ارزش اقتصادی هر فاز آن سالانه ۵۲ میلیارد دلار است و برای ۵ فاز اولیه که به بهره برداری رسیده در مجموع ۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری شده که تاکنون ۱۶ میلیارد دلار ارزش تولید آنها بوده است. ایران در حال حاضر روزانه ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت تولید می کند که حدود یک میلیون و۶۰۰ هزار بشکه آن در داخل کشور پالایش، مصرف و بقیه صادر می شود.
خط فقر ۶۵۰ هزار تومان ، حقوق کارگر ۲۲۰ هزار تومان
با این همه دارایی، در کشور ایران، حدود ۱۱ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می کنند که براساس نظر کارشناسان، آمار واقعی بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون نفر است، خط فقر در شهر تهران برای یک خانواده چهار نفری ۶۵۰ هزار تومان و در شهرهای دیگر ۴۰۰ هزار تومان تعیین شده است، این در حالی است که حداقل دستمزد ماهیانه یک کارگر غیرمتخصص پس از ساعتها بحث و بررسی نفس‌گیر در شورای عالی کار حدود ۲۲۰ هزار تومان تعیین می شود. بنابراین مشاهده می کنیم که بسیاری از ایرانیان (حقوق بگیران) قادر به تامین معاش خود نیستند. دستمزد بسیاری از کارگران اندک و پایین تر از نرخ تعین شده دستمزد از سوی مراجع قانونی است، کارگران زیر خط فقر و در خط گرسنگی زندگی می کنند و به همراه خانواده های خود بیش از سایرین قربانی آسیب های اجتماعی و حوادث و بیماری های شغلی هستند. ساعت کارشان طولانی تر و شرایط کارشان دشوارتر است، به عبارت بهتر، بیکاری و فقر بیداد می کند و آنچه تعجب عمومی را برمی انگیزد آن است که این همه ثروت با فقر عمومی همخوانی ندارد. پس مشکل در کجاست؟ چرا در کشور ثروتمند ایران باید فقر این چنین قیافه کریه خود را بنمایاند.
کارگران در طول تاریخ ابزاری برای دست یابی قدرتمندان به مطامع سیاسی بوده‌اند
یک عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی کارگران به نرخ بالای بیکاری، رشد قارچ گونه شرکت‌های پیمانکاری، افزایش قراردادهای موقت کار، بیمه نکردن کارگر و ده‌ها معضل دیگر اشاره کرد و گفت: کارگران در طول تاریخ ابزاری برای دست یابی قدرتمندان به مطامع سیاسی بوده‌اند. محمدرضا تفقدی با اشاره به اینکه کارگران امنیت شغلی ندارند، گفت: ‌کارگری که کار مفید انجام می‌دهد باید درآمد کافی برای تامین معاش زندگی خود و خانواده‌اش داشته باشد تا نیاز به انجام کار دوم را که باعث دوری از کانون خانوادگی می‌شود نداشته باشد. وی با تاکید بر اینکه دست کارگر به جایی بند نیست، گفت: ‌در مقوله اشتغالزایی، رشد بالای بیکاری، واردات بی‌رویه و قاچاق کالا که باعث بحران و تعطیلی کارخانجات می‌شود همواره مشکل داشته و داریم، بنابراین باید فضایی درست کنیم که کارگر در قبال یک شیفت کار، به رفاه نسبی برسد. وی به مباحث افراطی و یک سو نگرانه اوایل انقلاب در خصوص کارگران اشاره کرد و گفت: اوایل انقلاب گفتیم فقط کارگر و کارفرما را فراموش کردیم در نتیجه با ادامه این روال، کارخانجات تعطیل و سفره‌ای که برای کارگر و کارفرما پهن شده بود برچیده شد. وی با تاکید بر اینکه هرگز در طول تاریخ حقوق یک روز کارگر برای خرید یک کیلو گوشت کافی نبوده است، گفت: باید شرایط را براساس اوضاع روز بررسی کرد و آنچه را که با موقعیت فعلی همخوانی دارد در قالب قانون به اجرا درآوریم. این عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی کارگران گفت: آیا به راستی واحدها و بنگاه‌های اقتصادی با بحران جدی رو به رو نیستند. این فعال کارگری ایجاد تسهیلات را تزریق نقدینگی نمیداند و می گوید: تنها یکی از موانع تولید کمبود نقدینگی است که آن هم با نظارت همه جانبه مسوولان اقتصادی انجام می گیرد. او اعتقاد دارد که باید نقدینگی مدیریت شود تابه یک معضل تبدیل نشود. تفقدی می افزاید: گاهی پیش می آید که یک سرمایه گذارهمه محاسبات خود را انجام می دهد تا طرح خود را به بهره برداری برساند اما از زمان تصمیم گیری تا پیگیری اخذ مجوزها، هفت خوان هایی بر سر راهش به وجود می آید که زمانی بسیار بیشتر از آنچه پیش بینی کرده را تلف می کند، در این شرایط هنگامی که قرار است طرح به بهره برداری برسد هزینه های تولید اعم از دستمزد، مواد اولیه، هزینه های دولتی از قبیل آب، برق و عوارض ومالیات هیچیک به اندازه روز اول سرمایه گذاری نیست. وی تاکید کرد: افزون بر خواب سرمایه، واردات بی رویه و قاچاق کالا نیز انگیزه سرمایه گذاری را کاهش می دهد و در این حال چگونه می توان کالا را با همان سیاستهای روز اول تولید و عرضه کرد. تفقدی بر حمایت از کارگر و کارفرما تاکید دارد و می گوید: باید موانع تولید را کاهش داد تا کارگر که خود یک مصرف کننده است بتواند با زندگی شرافتمندانه به ادامه حیات خود بپردازد و از سوی دیگر کارفرمایان نیز با رغبت بیشتر به سرمایه گذاری و افزایش تولید بپردازند و هزینه های تولید به اندازه ای کاهش یابد که محصول داخل توان رقابت با انواع خارجی را داشته باشد. این فعال کارگری با تاکید بر اینکه کالاهای چینی از کیفیت پایینی برخوردارند، گفت: قیمت پایین باعث شده تا کالای چینی نه تنها بازارهای جهان سوم بلکه بازارهای آمریکا و اروپا را نیز از آن خود کند. تفقدی گفت: تشکلهای کارگری نیز باید به یاری مسوولان و کارفرمایان بشتابند و صد البته مسوولان نیز باید با آغوش باز آنان را بپذیرند تا کارگر، کارفرما، دولت و مردم که همگی مصرف کننده هستند در رفاه نسبی باشند. وی خواهان کاهش نرخ خدمات دولتی برای بخش صنعت شد و گفت: در شرایطی که شعار دولتمردان اشتغالزایی و تولید بیشتر برای مبارزه با بیکاری است، نه تنها باید هزینه های تولید را کاهش داد بلکه می بایست بسته های تشویقی نیز برای تولید کنندگان در نظر گرفت.
● به نظر می رسد ابتدا باید بفهمیم فقر چه معنایی دارد؟
فقر یعنی نداشتن درآمد کافی برای به دست آوردن پایین ترین میزان کالری مورد نیاز (به طور معمول هر فرد باید روزانه ۲ تا دوهزار و ۳۰۰ کالری را از طریق تغذیه به دست آورد). کسی که نتواند حداقل کالری روزانه خود و خانواده اش را تامین کند و برای تامین این حداقل با مشکل جدی رو به رو است چگونه می تواند درهنگام بیماری به دکتر مراجعه کند یا کودکش را به مدرسه بفرستد؟ بنابر این فقر؛ زاینده خودفروشی، اعتیاد، آدمکشی، دزدی و ... است. فقر با بیکاری پیوند دارد و باعث می شود کودکان برای کمک به معیشت خانواده به کار گرفته شده و مورد سواستفاده های گوناگون قرار گیرند.
فقر ابعاد جهانی دارد که اگر از آن با خبر شویم و اگر هنوز قدری ابعاد انسانیست باقی مانده باشد، شاید نتوانیم به طور مستقیم تاثیرگذار باشیم اما می توانیم ابراز تاسفی تاثیرگذار داشته باشیم. امروز دراین جهان نابرابر یک میلیارد انسان درآمدی کمتر از یک دلار دارند، دو میلیارد نفر به آب آشامیدنی پاک و تمیز دسترسی ندارند، بیش از یک میلیارد کودک از رفتن به مدرسه محرومند و وحشت آور است اگر بدانیم در هر پنج ثانیه یک کودک در اثر گرسنگی و درهر دقیقه یک کودک در اثر ایدز می میرد و چهار کودک نیز پدر و مادر خود را در اثر بیماری از دست می دهند!
با این اوضاع افسار گسسته، سرمایه داری آنچنان میدانی پیدا کرده که اگر بتواند، روز روشن را نیز به انحصار خویش در خواهد آورد، سرمایه داری چشم را بسته و به ارزشهای آدمی و تباهی طبیعت اعتنایی ندارد، زیرا در این نوع مدیریت تنها سود مطرح است. با این شرایط در کشور ما نیز با آغاز سیاست های گسترده خصوصی سازی و تعدیل اقتصادی، در دوره ٨ ساله ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و ادامه آن در دوران ریاست جمهور خاتمی و اجرای گسترده این سیاست در موقعیت کنونی دولت احمدی نژاد، بخش عظیمی از طبقه کارگر کشور، اندک پوشش های رسمی حمایتی خود را از دست داده و هر روز که می گذرد بر تعداد کارگران قراردادی، روزمزد و فصلی افزوده می شود. به یاد داریم که در گذشته کارگران کارگاه های زیر ۵ و ۱۰ نفر و نیز کارگاههای قالیبافی با تصویب لایحه ای در مجلس شورای اسلامی از شمول قانون کار خارج شدند و شرایط کار میلیون ها کارگر سخت تر و دشوارتر شد. در ادامه همین روال، بخش عظیمی از کارگران به دلیل بسته شدن کارخانجات، کار خود را از دست داده و تبدیل به کارگر قراردادی، روزمزد و فصلی شده و یا به خیل کارگران بیکار پیوستند و تاسف آورتر اینکه بسیاری از کارفرمایان ازاحتیاج کارگران به کار، سوءاستفاده کرده و هنگام استخدام، ازخود کارگر یا ضامنش سند معتبر یا کاغذ سفید امضا می گیرند. درسال گذشته دیده شده که تعدادی از کارفرمایان با سوءاستفاده از موقعیت بیکاری بسیاری از کارگران، با گذاشتن یک دوره ۲ تا ۳ ماهه آزمایشی، بدون پرداخت هیچ حقوقی، کارگران را به کار وا می دارند که برخلاف قانون است.
اگر نخواهیم یک جانبه قضاوت کنیم باید یک نفر پیدا شود و به این پرسش پاسخ دهد که چرا در این آشفته بازار تنها کارگران قربانی می شوند؟
منبع : صنایع نیوز