جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

وبلاگ امپراتوری جدید رسانه ای


وبلاگ امپراتوری جدید رسانه ای
چند سال پیش، «میتو گراس» ۳۲ ساله نویسنده‌ای آزاد کار بود که در شهری کوچک در ایالت یوتا زندگی می‌کرد. «راب مالد» ۲۸ ساله دانشجوی کم‌کار مقطع کارشناسی در کالجی کوچک در میشیگان بود. «دنیس داتون» ۶۰ ساله نیز استاد فلسفه در زلاندنو بود. امروزه آنها بعضی از منتفذترین شخصیت‌های رسانه‌ای در جهان هستند. شما نیز می‌توانید یکی از آنها باشید.
گراس، مالدا و داتون نه پولدارند و نه مشهور و نه حتی خوش‌قیافه. وجه اشتراکشان این است که آنها همگی وبلاگ ویرایش می‌کنند، سایت‌های آماتوری که خبر، اطلاعات و مهم‌تر از همه دیدگاه در اختیار مخاطبان به سرعت فزآینده و وفاداری می‌گذراند که چیزی بیشتر از علاقه مشترک و جاذبه محض شخصیت ویراستار آنها را جلب نمی‌کند. در پنج سال گذشته، بلا‌گ‌ها از یک دلبستگی گمنام و صادقانه بگوییم، تا حدی احمقانه به جایگزینی واقعی برای رسانه‌های خبری تبدیل شده‌اند،‌در واقع نوعی امپراتوری رسانه‌ای سایه که از لحاظ نفوذ و قدرت با شبکه‌های خبری و روزنامه‌ها رقابت می‌کنند. اکنون این سوال مطرح می‌شود: این افراد به هر حال چه کسانی هستند؟ و دقیقاً چه بلایی به سر رسانه‌های اسم و رسم‌دار آمریکا می‌آورند؟
تا همین چندی پیش بلاگ یکی از همان اصطلاحات باب شده دردسرساز بود که می‌توانستید با خیال راحت بی‌اعتنا از کنارش رد شوید واژه بلاگ که هم به صورت اسم و هم فعل به کار می‌رود، مختصر وب + لاگ است که در سال ۱۹۹۷ برای توصیف‌ وب سایت‌هایی وضع شد که می‌توانستید نوشته‌های روزمره‌تان را به صورت دفترچه خاطرات درباره هر آنچه دلتان می‌خواهد- اکثرا نقد یا پیوند دادن به سایر مقالات اینترنتی که توجه‌تان را جلب کرده و تفکرتان را برانگیخته بود - در آن منتشر سازید. بر خلاف رسانه‌های جمعی بزرگ، وبلاگ‌نویسان نوشته‌های خود را به موضوعات محدود متمرکز می‌کنند و اغلب به عنوان دیده‌بان و کارشناس خود خوانده مطرح می‌شوند. وبلاگ‌ها می‌توانند درباره سیاست، بیسبال، هایکو و تعمیر اتومبیل باشند. حتی وبلاگ‌هایی درباره وبلاگ هست.
کار ساده‌ای است، نه؟ ولی در حقیقت برخی از مردم به طور پیوسته اندیشه‌های جالبی دارند و برخی از بلاگ‌های بهتر شروع به جذب شمار قابل ملاحظه‌ای مخاطب می‌کنند. بلاگ‌ها تدریجا تکثیر شدند و تکامل یافتند و مجرایی برای اخبار مشروع و افکار جدی شدند. در سال ۱۹۹۹ چند شرکت شروع به عرضه نرم‌افزار رایگان وبلاگ‌ساز کردند که به رشد این پدیده شتاب بخشید.
شرکت Pyra Labs که نرم‌افزارهای تولید وبلاگ می‌سازد، در سال ۲۰۰۲ ادعا کرد که ۹۷۰ هزار کاربر دارد.
اما اکثر مردم آمریکا بی‌توجه بودند تا اینکه در دسامبر ۲۰۰۲ بلاگرها عرض اندام کردند. بلاگ‌ها مانند ذره‌بینی عمل می‌کنند که توجه را روی موضوعی متمرکز می‌کنند، ولی گاهی خودشان خبرساز می‌شوند.
در ۲۱ آوریل راس کیک بلاگر ۳۴ ساله اهل آریزونا تصاویر تابوت‌های اجساد سربازان کشته شده در عراق و افغانستان و فضانوردان کلمبیا را منتشر کرد. ارتش آمریکا از تصاویر سربازان درون تابوت با جدیت مراقبت می‌کند، ولی کیک با درخواست از مقامات برای اجرای قانون آزادی اطلاعات این تصاویر را منتشر کرد. وی می‌گوید: من پیوسته اخبار را می‌خوانم و وقتی به خبر می‌رسم که دولت مایل نیست اسناد علنی را منتشر کند، من به طور خودکار تقاضای استفاده از قانون آزادی اطلاعات را مطرح می‌کنم. در ۲۳ آوریل این تصاویر از وبلاگ «کیک» Thememoryhole.org به صفحه اول روزنامه‌های سراسر آمریکا انتقال یافته بود. خیلی زود وبلاگ کیک روزانه ۴ میلیون بازدید کننده داشت.
چه چیزی بلاگ‌ها را اینقدر کارآمد می‌سازد. آنها مجانی هستند و توجه مردم را در سرکار و پشت میزشان، وقتی که هوشیارند، فکر می‌کنند و تصمیم می‌گیرند، جلب می‌کند. در ضمن بلاگ‌ها تر و تازه‌اند و به نظر می‌رسد که فرسنگ‌ها از اخبار رسانه‌های بدنه جلوترند. بلاگرها هر روز چیز جدیدی می‌نویسند و آنها هزاران نفر هستند. چگونه می‌توانید چیزی را از هزار «راس کیک» مخفی نگه دارید. بلاگ‌ها صدا و شخصیت دارند. آنها آدمیزادند. آنها نه از سوی یک خبرگوی خوش سیما یا از یک استودیوی صدابرداری دارای تهویه، که از افراد به نزد ما می‌آیند. آنها نمایانگر، نه عین، صدای مردمانی کم بضاعت هستند و مردمان کم بضاعت، به مراتب باهوش‌تر از رسانه بزرگی هستند که فکر می‌‌کنید. بلاگ‌ها برخی از شیواترین و تاثیرگذارترین نوشته‌های انتشاریافته هستند.
بلاگرها از برخی عرف‌های روزنامه نگاری مانند سلیقه مطبوع، حسابرسی و عینیت فار‌غ‌اند و همین می‌تواند یک امتیاز باشد. این روزها اتهامات جانبداری رسانه‌ها فراوان به چشم می‌‌خورد و آمریکایی‌ها از آن به ستوه آمده‌اند. بلاگ‌ها تظاهر نمی‌کنند که بیطرف هستند، بلکه شادمانه و بی‌شرمانه جانبدارند و همین آنها را بسیار دلپذیرتر می‌سازد. اندرو سولیوان، نویسنده مجله تایم و ویراستار بلاگ andrewsullivan.com می‌گوید: چون سعی نداریم مجله یا روزنامه بفروشیم، می‌توانیم به خوانندگانمان بتازیم. من با فشار مدیر آگهی‌ها که بگوید به کسی گیرند هم، فارغم. بلاگ فوق‌العاده آزادی بخش است.
برخی از بلاگ‌ها جانبداری را به سختی و پشت خاکریزها به دست می‌آورند. بلاگرهای نظامی شرح حالی زنده از گردش خود در بغداد و به نثری پوشیده از عرق و بوی باروت و توام با تصاویر دیجیتالی منتشر می‌کنند. «جیسون» که عضو گارد ملی آمریکاست، در بلاگ خود درباره گردش در یکی از کاخ‌های خالی صدام نوشته است. عراقی‌ها نیز بلاگ دارند. یک بلاگر بغدادی که از نام مستعار «سلام پاکس» استفاده می‌کند، نوشته‌هایش را به کتاب و فیلم تبدیل کرده است. ویتنام اولین جنگی بود که تصاویرش از تلویزیون پخش شد، ولی بلاگ‌ها جنگ عراق را یک قدم ترسناک دیگر به خانه ما نزدیک می‌کنند.
اما بلاگ‌ها صرفا درباره جنگ و سیاست نیستند. در سال ۱۹۹۷ «مالد» به دنبال سایتی می‌گشت که به قول خودش تازه‌ترین اخبار مربوط به یک فیلم علمی تخیلی تازه را با اخبار نرم‌افزار منبع باز گردهم آورد. او می‌گوید: به دنبال سایتی می‌گشتم که وجود نداشت، برای همین تصمیم گرفتم آن را بسازم.
مالدا و چند نویسنده دیگر سایت Slashdot.org را ۲۴ ساعتی اداره می‌کنند و او تخمین می‌زند که روزانه ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر این سایت را می‌خوانند. همچنین ۶ ماه پیش یک استاد فلسفه در زلاندنو به نام دنیس داتون بلاگ اخبار هنری و ادبی را به راه انداخت تا مردم هر روز «قدری محرک روشنفکرانه» دریافت کنند. این سایت اکنون بیش از ۱۰۰ هزار خواننده در ماه دارد. آن را با مجله معرفی کتاب New York Review of Books مقایسه کنید که ۱۱۵ هزار نسخه تیراژ دارد و می‌بینید که وبلاگ‌ها دارند به گرد رسانه‌های جمعی می‌رسند.
نویسنده : رضا اسدی
منبع : مرکز توسعه و تبادل دانش فناوری اطلاعات


همچنین مشاهده کنید