جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

دایی باید تجدید نظر کند


دایی باید تجدید نظر کند
تنها یک هفته تا آغاز مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ باقی مانده است. با استناد به حافظه تاریخی فوتبال ایران این روزها باید روزهای گداخته و پر تب و تابی برای فوتبال ملی ما باشد.
چهار سال قبل که برانکو ایوانکوویچ روی نیمکت تیم ملی می نشست، در شرایطی در نخستین بازی مرحله مقدماتی در منامه به مصاف بحرین رفتیم که مردم و رسانه ها از مدتها قبل انتظار این بازی را می کشیدند و اوج علاقه مندی خود را پنجم فروردین ۱۳۸۴ و در دومین بازی تیم ملی مقابل ژاپن در ورزشگاه آزادی به نمایش در آوردند. چهار سال قبل از آن هر چند به جام جهانی نرفتیم، اما همه چیز از استقبال توده مردم گرفته تا انگیزه بازیکنان و اتحاد رسانه ها برای کمک به صعود تیم ملی به جام جهانی شورانگیزتر بود.
فقط یک هفته تا بازی با عربستان باقی مانده، اما تماشاگر فوتبال از بازی های لیگ بیشتر استقبال می کند و برای بازی با آذربایجان که رایگان هم اعلام شده بود فقط پنج هزار نفر به ورزشگاه آزادی می روند. بی رو در بایستی و بدون اغراق خبری از آن هیجان ملی و لحظه شماری برای رو در رو شدن با عربستان و کره جنوبی نیست. پاسخ به «چرایی» این اتفاق، آسیب شناسی و تحقیقات وسیعی را می طلبد، اما از این واقعیت که رفتار مسؤولان و مربیان تیم ملی تأثیر بسزایی در شکل گیری این معضل ملی داشته هم به آسانی نمی توان عبور کرد.
ویژگی های رفتاری و ادبیات همواره دستوری و جاه طلبانه علی دایی بی تردید یکی از دلایل کمرنگ شدن استقبال عمومی از تیم ملی است. به گونه ای که انگار تیم ملی تنها متعلق به علی دایی است و هیچکس حق اظهار نظر و حتی ورود به دایره هواداری از آن را ندارد. فوتبال ملی ایران روزهای پر مخاطره و مبهمی را پیش رو دارد. چنانچه در طول مسابقات با بحران نتیجه گیری مواجه شویم، آیا می توان کسی را یافت که دلیلی برای پشتیبانی از علی دایی در شرایط حساس داشته باشد؟
۱) فدراسیون فوتبال:
به رغم اینکه او توسط فدراسیون فوتبال به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال برگزیده شده، اما طولی نکشید که علیه شخص اول فدراسیون- علی کفاشیان- مصاحبه کرد و مدعی شد اگر کفاشیان برای عقد قرارداد با سرمربی تیم ملی زمان ندارد، او هم نمی تواند برای این تیم وقت بگذارد. دایی هرگز نتوانست در فضایی دوستانه برنامه هایش را با سازمان لیگ هماهنگ کند و همواره با تحکم از آنها می خواهد خود را با او هماهنگ کنند. او حتی علیه منشور اخلاقی هم که به هر حال توسط فدراسیون فوتبال تهیه شده بود، موضع گرفت و رسماً اعلام کرد منشور اخلاقی را قبول ندارد. همه اینها را اگر کنار بیرون کردن مهدی تاج- نایب رئیس فدراسیون- از رختکن تیم ملی در جریان بازیهای پیش مقدماتی جام جهانی بگذاریم، به این نتیجه می رسیم که فدراسیون نشین ها در شرایط خاص دلیلی برای حمایت همه جانبه از علی دایی و ممانعت از برکناری او نخواهند داشت.
۲) باشگاه ها:
بدون شک در هیچ دوره ای رابطه بین باشگاه ها و تیم ملی این طور سرد و یک طرفه نبوده و به خاطر نمی آوریم باشگاه ها در اقدامی بی سابقه با هم متحد شده و با تهدید تیم ملی به در اختیار نگذاشتن بازیکنانشان، لیگ را تعطیل کرده باشند. در آستانه آغاز بازیهای مقدماتی جام جهانی اکثر مدیران و مربیان باشگاه ها علیه سرمربی تیم ملی مصاحبه کردند و با جملات هشدار گونه از او خواستند در رفتار و ادبیاتش تجدید نظر کند.
۳) بازیکنان:
علی دایی با کنار گذاشتن دانه درشتهایی مثلی مهدی مهدوی کیا، علی کریمی و رحمان رضایی و دعوت از بازیکنانی که آرزوی پوشیدن پیراهن تیم ملی را در سر داشتند، راساً قدرت را در دست گرفت تا مبادا اسیر کودتاهای داخلی شود، اما با این حال باز هم رابطه دوستانه ای با بازیکنان حاضر در اردو ندارد و به رغم آنکه به لحاظ اختلاف سنی فاصله چندانی با آنها ندارد، رابطه رئیس و مرئوس را در تیم ملی جا انداخته! شیوه برخورد دایی با بازیکنان بیشتر شبیه مربیان پا به سن گذاشته ای مثل همایون شاهرخی و محمود یاوری است تا کسی که تازه فوتبال را کنار گذاشته و وارد دنیای مربیگری شده است.
۴) مردم:
تجربه نشان می دهد اغلب دل خوشی از مربیان تند مزاج و اهل مجادله ندارند. علی دایی چه به لحاظ نوع ادبیات و چه از نظر چهره، واکنشها، تصمیم ها و اجرای آنها وجهه مردمی قابل اتکایی ندارد و حالا که با تیمهای پرطرفدار پایتخت هم در افتاده، می توان پیش بینی کرد اگر در آزادی یک بر صفر عقب بیفتد چه اتفاقی انتظار او را می کشد. سکوهای خالی، بازی با آذربایجان اولین هشدار جدی را فریاد زدند.
امیر وفایی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید