جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

مگس، آب‌زرشک و کمربند ایمنی


مگس، آب‌زرشک و کمربند ایمنی
پیرو شکایت از وجود مگس در شربت لوراتادین آن شرکت [...] تولید شربت لوراتادین تا رفع نواقص در آن شرکت غیرمجاز می‌باشد:
▪ مشاهده مگس در بخش ساخت و پرکنی،
▪ عدم وجود سیستم هواساز و استفاده از هواکش‌های نامناسب [...]،
▪ استفاده از ماشین‌آلات فرسوده و غیراستاندارد،
▪ استفاده از حشره‌کش برقی در بالای دستگاه پرکنی شربت [...]،
▪ نقص کلی در دستورالعمل‌های بخش مایعات خوراکی،
▪ تعداد ناکافی پرسنل متخصص در تولید و آزمایشگاه (تنها دو داروساز در کل کارخانه کار می‌کنند)،
▪ نداشتن مدیر برای آزمایشگاه کنترل.[۱]...
رییس سابق انجمن تغذیه ایران، نقش تعلیم‌های دینی و فرهنگی را در مقابله با چنین پدیده‌هایی [فروش بدون مجوز آب‌زرشک] بسیار موثر دانسته و می‌افزاید بدون شک تحریک اعتقادهای مذهبی و دینی مردم مبنی بر ضایع نکردن حق‌الناس می‌تواند نقش بسزایی در جلوگیری از چنین تخلف‌هایی داشته باشد.[۲]
سه و خرده‌ای سال پیش که پسرم به دنیا آمد، پزشک‌ کودکان به همسرم گفت که داروهای ایرانی مفت نمی‌ارزند و دستور داد که فقط و فقط باید مولتی‌ویتامین خارجی به خورد بچه بدهیم. آن موقع، هنوز فرآورده‌های خارجی مولتی‌ویتامین اطفال در ایران ثبت نشده بودند و این جور محصولات، کالاهایی بودند قاچاق با هویتی مشکوک که از کیش و دیگر مبادی وارداتی خلیج فارس به روش‌هایی که همه می‌دانیم وارد مملکت می‌شدند. خوب یادم هست که رگ تعصب داروسازی من بیرون جهید و دادوبی‌داد راه انداختم که من راضی نیستم جگرگوشه‌ام دوایی بخورد که معلوم نیست مواد موثرش را در کدام زباله‌دانی ساخته‌اند، در زیرزمین شپش‌زده کدام شیخ‌نشین توی شیشه ریخته‌اند، کدام چاپ‌خانه قوطی‌ و نام تجاری‌اش را جعل کرده، در کدام بیابان شش ماه زیر آفتاب مانده، بار کدام لنج یا شتر شده و کدام دلال بی‌سوادی به کدام داروخانه‌دار بی‌وجدانی فروخته.
برای اهل بیت خطابه‌های غرا ایراد می‌کردم که مواد موثر داروهای ما از بهترین منابع تهیه می‌شوند، که بر زنجیره تولید، توزیع و فروش داروهای ایرانی همان ضوابطی حاکم است که بر صنایع دارویی توسعه‌یافته‌ترین کشورها، که وزارت بهداشت ما مثل فیلبان با چماق قانون بالای سر کارخانه‌های داروسازی داخلی ایستاده تا پای‌شان را از راه راست بیرون نگذارند، که نقش پروانه تولید روی جعبه داروی ایرانی به معنای رعایت دقیق‌ترین استانداردهای جهانی در ساخت داروی داخلی است، که نباید افسانه فضایل جنس خارجی را باور کرد، که درست نیست ثروت ملی و درآمد نان‌آور خانه صرف چاق کردن شش نفرونصفی کاسب‌کار مجهول‌الهویه‌ی گریزان از مالیات شود و در این میان، سر زحمتکشان مالیات‌پرداخت‌کن تابع قانون صنایع دارویی خودمان بی‌کلاه بماند.
اعتقاد به برتری اجناس خارجی بر اقلام ساخت داخل ریشه‌های تناوری در ضمیر ناخودآگاه ما ایرانیان دارد ولی الحق‌والانصاف، خاندان جلیله ما به رهبری مادر عیال، که هیچ فکروذکری ندارد مگر تندرستی نخستین نوه‌اش، به حرف‌ام گوش دادند، فک جنباندن من به بار نشست و از همان روزهای نخست ولادت علی‌آقا، شربت‌های ب‌کمپلکس و مولتی‌ویتامین وطنی به تاقچه خانه ما راه یافتند – شربت‌هایی که روی خط تولید مایعات خوراکی همان شرکتی تولید می‌شدند که شربت لوراتادین سابق‌الذکر را می‌سازد و بالای دستگاه شربت پر‌کنی‌اش مثل کبابی مش‌قنبر مگس‌کش برقی آویزان کرده. و حالا من عزا گرفته‌ام که اگر زبان‌ام لال مادرزن‌ام از ماجرای مگس شناور در شربت شرکتی که از قضا سازنده شربت‌های تقویتی نورچشمی‌اش هم هست باخبر شود، چه بر سرم خواهد آورد. الحمدلله هم مادرزن عزیز به من از چشم خودش بیشتر اعتماد دارد و هم من در پنهان کردن اخبار ناخوشایند ید طولایی دارم و هم خوشبختانه، خود علی‌آقا - هم‌چنان‌که اکثریت شهروندان معصوم ایران - عقل‌اش به این چیزها و دست‌اش به بخشنامه‌های وزارتی نمی‌رسد و حالاحالاها می‌شود هر چیزی را به حلق‌اش سرازیر کرد.
□□□
«کیفیت پائین نیست ولی چرا آن را افزایش ندهیم؟»[۳] بیت مکرر – و به اصطلاح ادبا، عِقد مرجّع - ترجیع‌بندی است که عمری بیش از ده سال در نظام دارویی ما دارد؛ ترجیع‌بندی که می‌گوید «اگر مواد اولیه از لحاظ درصد خلوص خوب آزمایش شود، فرقی نمی‌کند که از کدام کشور خریداری شود. بنابراین نکته مهم این است که مواد اولیه وارداتی مورد آزمایش دقیق قرار گیرند. به علاوه، با نظارتی که وزارت بهداشت بر تولیدات داخلی دارد، همچنین آزمایش‌هایی که توسط دانشکده داروسازی و نمونه‌ای بر روی داروهای ساخت داخل انجام می‌شود، کیفیت داروهای ساخت داخل را در وضعیت قابل قبولی قرار می‌دهد به طوری که حتی می‌توان گفت بسیاری از داروهای ساخت داخل از کیفیت بسیار خوبی برخوردارند»[۳]. ترجیع‌بندی که مدعی است کیفیت کف دارد و سقف و ما کف آن را مدت‌هاست احراز کرده‌ایم و داریم تخت‌گاز به سوی سقف آن می‌تازیم. ترجیع‌بندی که شربت‌ساز مگس‌فروش را مجاز می‌داند رسماً اعلام کند «دقت ایران‌دارو در انتخاب مرغوب‌ترین مواد اولیه و رعایت اصول جی‌ام‌پی در ساخت، عرضه محصولات و به کارگیری متخصصین مجرب، موجب تولید محصولی بسیار با کیفیت شده است»[۴].
شاه‌بیت و مقطع این سروده ناب، همان مگس‌کش برقیِ آویزان بر سر دستگاه شربت‌پرکنی و لاشه همان مگس‌هایی است که با فراغ بال اول در شربت و بعد در معده کوچک پسر من شنا می‌کنند؛ مگس‌هایی که نه آزمایشگاه کنترل کیفیت کارخانه و نه بازرسان نهاد ناظر، بلکه داروخانه یا مصرف‌کننده نهایی کشف‌شان می‌کنند و به سمع و نظر وزارت فخیمه‌ی ناظر بر کیفیت دارو می‌رسانند.
□□□
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور و دستور جمع‌آوری شربت فلان ساخت کارخانه بیسار با شماره سری ساخت بهمان را به انضمام پیوست مگس‌آلود داد، دانشگاه‌های علوم پزشکی علناً نامه وزارت به کارخانه را پیوست کردند و از داروخانه‌های دایر خواستند دارو را مرجوع کنند و همه مملکت از قصه‌ای بهت‌آور باخبر شدند الا خواجه حافظ شیرازی. ولی اعتماد من به داروهای ساخت ایران سلب که هیچ، حتی شل هم نشد و صرفاً شربت‌های روی تاقچه خانه را بی‌سروصدا با نمونه‌هایی ساخت کارخانه وطنی دیگری عوض کردم. هنوز هم فکر می‌کنم آن چند میلیون نفر آدمی که هر روز داروهای ایرانی مصرف می‌کنند، سرشان کلاه نرفته و بیشتر داروهای وطنی داروهایی‌اند سالم و به‌دردخور، اما شاید دوران سر زیر برف فرو کردن به آخر رسیده باشد و شاید تاریخ مصرف این توهم که از عیب و ایرادها گفتن، در حکم تضعیف صنعت شکوهمند داخلی است منقضی شده باشد.
صنعت داخلی را آن نوع دوستی خاله‌خرسه‌ای تضعیف کرده، می‌کند و خواهد کرد که چشم بر مگس‌ها و آزمایشگاه‌های کنترل بی‌مدیر و تولید بی‌دروپیکر می‌بندد. «سرِ چشمه شاید گرفتن به بیل» ولی چون روان شد با سد کارون-۳ هم نمی‌شود جمع‌وجورش کرد. مگس موجودی خلق‌الساعه نیست: یک دهه انشاء‌الله گربه است و اهمال و غفلت و خود را به کوچه علی‌چپ زدن لازم است تا کارخانه‌ای هفده نقص بحرانی پیدا کند که هر کدام‌اش برای صدور فرمان تعطیل کردن واحد تولیدی بسنده باشد و پیش‌نیازش دو دهه ناشنیده گرفتن نصایح دلسوزان است که «از نقاط بسیار مهم آسیب‌پذیر نظام نوین دارویی، مسئله کیفیت داروهای ژنریک است که اگر هرچه زودتر در جهت رفع این معضل اقدام نگردد کلیت نظام دارویی به مخاطره خواهد افتاد[۵] ... متأسفانه باید اذعان نمود که پس از تحول نظام دارویی آنگونه که به مسائل کمی و گسترش سطح تولیدات داخلی دارو توجه گردیده به ابعاد کیفی آن کمتر پرداخته شده است. اگر چه تولید دارو در داخل مملکت و یا واردات هر دو با نام ژنریک با توجه به استانداردها و مطابق با فارماکوپه های معتبر جهانی صورت می‌گیرد، ولی باید اعتراف نمود که ابزار کنترل و تطبیق داروهای وارداتی و تولید داخلی با استانداردهای فوق‌الذکر چندان تقویت نگردیده است[۶]».
دل‌مان برای مصرف‌کننده هم که نسوزد سیاست تجاهل و مماشات و کوتاه آمدن، حتی از نگاه اقتصادی، نه خدمتی شایسته در حق صنعت که جنایتی جبران ناشدنی بوده است. هیچ‌کدام از صنایع داخلی ما گواهی جی‌ام‌پی ندارند و چون نهاد ناظر، به وقت‌اش و در آغاز کار، سخت‌گیری نکرده یا به حد لازم سخت‌گیری نکرده، امروزِ روز خیلی از کارخانه‌های هند و چین و پاکستان و اردن یک‌وجبی – که سال‌ها بعد از ما وارد وادی تولید دارو شدند - داروهای‌شان را در خاک اروپا ثبت کرده‌اند و در آمریکای شمالی می‌فروشند اما سهم ما از سفره گسترده سالانه هفتصدهشتصد میلیارد دلاری تجارت جهانی دارو نزدیک به صفر و منحصر به چهار قلم دارویی است که به سبک پیله‌وری، زیر قیمت، در افغانستان و عراق می‌فروشیم – درست به این علت که خودمان برای خودمان قانون وضع کردیم که کیفیت یعنی خواص فرآورده ساخته شده و قید ضوابط فرآیند تولید را زدیم. ممیز اروپایی جی‌ام‌پی، که مو را از ماست می‌کشد، کاری به این ندارد که دارو توی‌اش مگس یا مارمولک یا دایناسور هست یا نه. نگاه به این نمی‌کند که وزارت ما امتیاز جی‌ام‌پی هشتصد به کارخانه‌ای داده. ممیز، چک‌لیست‌اش را می‌بیند و ریزه‌کاری‌هایی را که ما شوخی پنداشته‌ایم و تنبلی‌هایی را که با یک خرده جدیت می‌شد ازشان پرهیز کرد. و نتیجه این‌که ما از درآمد صادرات دارو محروم می‌مانیم.
ریش‌سفیدان خرده خواهند گرفت که ایجاد، ابقا و تضمین کیفیت پول فت‌وفراوان می‌خواست که فراهم آمدن‌اش با این قیمت‌گذاری خسیسیانه دولتی از محالات است. چنین استدلال حتماً حتماً متین است و این لابد از کندذهنی من است که خیال می‌کنم وقتی کارخانه‌ای پنجاه درصد تخفیف نقدی و مدت‌دار روی‌ محصول‌اش می‌دهد، قاعدتاً باید منابع کافی برای بیرون راندن مگس از فضای تولید داشته باشد.
□□□
مگس‌هایی که گهگاه و خیلی به‌ندرت در شیشه شربت غرق می‌شوند، بدترین یا رایج‌ترین نمونه اهمال تولیدکننده یا کم‌توجهی دولت به تضمین کیفیت فرآورده‌های تاثیرگذار بر تندرستی مردم نیستند. هنوز که هنوز است پس از یک ضربه شدید یا یک ترمز محکم، کمربند ایمنی بعضی خودروهای داخلی به جای نجات راننده، گردن راکب بینوا را می‌شکنند؛ زباله‌های بلاتکلیف بیمارستانی عفونت‌های سرسخت کشنده‌‌ی ‌مقاوم به متی‌سیلین می‌آفرینند و آب‌زرشک دست‌فروش‌ها بچه‌های مدرسه‌ای را به اسهال و استفراغ می‌اندازند.
وضعیت شهروندان نسبت به هویتی خیرخواه، دانا و توانا که اسم‌اش دولت منتخب باشد، شبیه است به موقعیت علی‌آقا در برابر منی که پدرش باشم: آن که دانش و قدرت افزون‌تری دارد، عقلاً، شرعاً و قانوناً، موظف است دیگری را که شکننده‌تر و ضعیف‌تر و کم‌سواد‌تر است، در مقابل آسیب‌ها و مخاطرات محافظت کند – علی‌الخصوص آسیب‌ها و مخاطراتی که جان و سلامت شهروندان و بچه‌ها را تهدید می‌کنند. روش پیشنهادی رییس سابق انجمن تغذیه ایران و تمسک به وجدان نازک‌تر از برگ گل و عواطف بشردوستانه تولیدکننده چاره کار نیست. تدوین و الزام استاندارد، اطلاع‌رسانی دقیق و بازشناساندن سره از ناسره و – عندالاقتضا - به کارگیری بی‌گذشت داغ و درفش برای قانون‌شکنان ضرورتی است دردناک اما گریزناپذیر. پنهان کردن واقعیت‌های شرم‌آورِ اصلاح‌پذیر از مادرزن یا سوءاستفاده از کم‌سوادی علی‌آقا و علی‌آقاهای این مرز و بوم نه در شان من است و نه در شان دولت‌های مسوولیت‌پذیر مردم‌سالار.
دکتر کاووس باسمنجی
منابع:
۱) نامه مدیرکل اداره نظارت بر دارو به مدیرعامل شرکت ایران‌دارو، ۳۲۸۶/۲۲/۵/د به تاریخ ۱۳/۳/۱۳۸۷.
۲) فروش بدون مجوز آب زرشک؛ اقتصاد پویا، چهارشنبه ۲۳/۵/۱۳۸۷، ص‌۶.
۳) عباس شفیعی، به نقل از مقاله «کیفیت پائین نیست ولی چرا آن را افزایش ندهیم؟»، روزنامه صبح امروز، ۵/۱۰/۱۳۷۸.
www.irandaru.com/IndexRight.asp (۴
۵) مهدی وزیری، کنکاشی در نظام دارویی ایران - قسمت پنجم، ماهنامه رازی، شماره ۱۲، دی ۱۳۷۰، صص۶۹-۵۹.
۶) مهدی وزیری، کنکاشی در نظام دارویی ایران - قسمت سوم، ماهنامه رازی، شماره ۱۰، مهر ۱۳۷۰، صص ۶۶-۳۹.
منبع : هفته نامه سپید


همچنین مشاهده کنید