یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

بازندگان یک جنگ


بازندگان یک جنگ
جنگی که در ماه گذشته بین روسیه و گرجستان به وقوع پیوست هر چند در نگاه اول با پیروزی روسیه و شکست دولت غرب‌گرای گرجستان خاتمه یافت، ولی به باور کارشناسان مسایل بین‌المللی، موضوع برنده و بازنده‌ی این جنگ را باید از زوایه‌های دیگری نیز مورد بررسی قرار داد. چون به باور کارشناسان مسایل بین‌المللی، بازندگان این جنگ تنها محدود به گرجستان نمی‌شوند.
● گرجستان، بزرگترین بازنده
این حادثه‌ی اندوهناک و خطرناک هر چند بازندگان زیادی دارد، ولی گرجستان بزرگترین بازنده‌ی این جنگ بود. در این جنگ ارتش و مردم گرجستان متحمل خسارات فراوانی شدند، اقتصاد و تاسیسات زیر بنایی این کشور به شدت آسیب دید و در همین حال اقتدار سیاسی دولت تفلیس برای قلمداد کردن مناطق جدایی‌طلب آبخازیا و اوستیای جنوبی به شدت تضعیف شد. همگی این موارد اثرات طولانی مدتی بر روی مردم و در نهایت دولت گرجستان خواهد داشت. این در حالی است که در این جنگ، امید دولت گرجستان نیز برای عضویت موفق در اروپا و مخصوصا ناتو رنگ باخت.
● ساکاشویلی: یک رییس‌ جمهور بی‌اقتدار
هنگامی که کارشناسان مسایل بین‌المللی حوادثی که منجر به جنگ اخیر روسیه و گرجستان شد را مورد بررسی قرار می‌دهند، سوالی که به ذهن آنها خطور می‌کند این است که ساکاشویلی در حمله به اوستیای جنوبی روی چه چیز حساب کرده بود؟ کارشناسان تصمیم رییس جمهور گرجستان برای حمله به اوستیای جنوبی را با توجه به برتری نظامی آشکار روسیه و خسارت سنگین اقتصادی از عملیات نظامی، تصمیمی فاجعه‌آمیز می‌نامند. ساکاشویلی در حال حاضر به رییس ‌جمهوری تبدیل شده که بسیاری از مردم گرجستان خواهان استعفا و برکناری او از قدرت هستند. ساکاشویلی هر چند بعد از جنگ در تلاش برای کاهش انتقادات از خود با نوشتن مقالاتی در روزنامه‌های غربی سعی کرد مسوولیت محاسبات اشتباه خود در خصوص حمایت نظامی غرب را از خود تبرئه کند و روسیه را متهم اصلی درگیری‌ها در اوستیای جنوبی قلمداد کرد؛ ولی واقعیت این است که ساکاشویلی در تکیه به کمک‌های غرب اشتباه کرد. با این وجود وی در مقاله‌ای که در روزنامه فایننشال‌تایمز منتشر ساخت، با طرح این پرسش که «هدف این جنگ چیست؟
» این سوال را پرسش مردم گرجستان دانست و در پاسخ به آن تاکید کرد «گرجستان این جنگ را آغاز و انتخاب نکرده، بلکه این جنگ از سوی کرملین برنامه‌ریزی شده است!». وی هر چند در مقاله خود نوشت: «دستیابی به آزادی و استقلال بدون هزینه نیست و تحولات اخیر بهایی است که گرجستان در روند استقلال واقعی خود باید بپردازد» ولی بیان این مسایل باعث نشد که غرب او را به واسطه توسل به زور و ایراد خشونت گسترده علیه غیرنظامیان در اوستیای جنوبی، از اینکه وی آغازگر جنگ بوده مورد سرزنش قرار ندهد.
● جامعه بین‌المللی و غرب نیز بازنده بود
یکی دیگر از بزرگترین بازندگان این جنگ جامعه بین‌المللی بود که نتوانست اقدام قاطعی برای متوقف کردن این درگیری‌ها انجام دهد. جهان انتظار این را داشت که قرن بیست و یکم را با شرایط باثبات‌تری و برخلاف قرن گذشته که شاهد دو جنگ جهانی و جنگ سرد بین شرق و غرب بوده سپری کند. ولی این جنگ هر چند کوچک خط بطلانی بر این آرزو کشید. این موضوع از آن جهت حایز اهمیت است که شورای امنیت سازمان ملل متحد نتوانست حتی کوچکترین اقدامی در این خصوص انجام دهد و تنها خواستار توقف ادامه درگیری‌ها از سوی دو طرف شد. در مورد غرب نیز باید گفت که پیروزی سریع روسیه نشان داد که غرب اهرم‌هایی کافی برای اعمال فشار بر مسکو ندارد و این علی‌رغم "سرمایه‌گذاری‌های سیاسی" عظیم آمریکا در گرجستان است. این جنگ نشان داد که غرب در شرایط فعلی در برابر روسیه با پازل دشواری روبه‌رو شده است. چون از یک سو آنها باید اقدامات حداقلی برای محافظت از مردم گرجستان و استقلال این کشور انجام دهند و از سوی دیگر در برابر روسیه‌ی در حال قدرتمند شدن، ضعیف به نظر نرسند.
● روسیه هم بازنده بود
روسیه انتظار دارد که این جنگ‌ دستاوردهای زیادی برای آن داشته باشد. اوستیا و آبخازیا ممکن است به واسطه‌ی این جنگ و در آینده‌‌ی نزدیک تبدیل به دولت‌های مطمئنی در مرزهای جنوبی این کشور شوند. در همین حال سران کرملین فکر می‌کنند که با این جنگ مانع از پیوستن سایر جمهوری‌های غرب گرا به اروپا و ناتو شده‌اند و معادلات رهبران غربی که خواستار گسترش هر چه بیشتر ناتو به سوی مرزهای این کشور بودند و استقرار سپر دفاع موشکی در کشورهای همسایه روسیه را نیز بر هم زده‌اند. اما دستاوردهای کوتاه‌مدت روسیه ممکن است عواقب منفی طولانی مدتی نیز برای سران کاخ کرملین به همراه داشته باشد که در این خصوص می‌توان به افزایش تردیدها در خصوص نیات روسیه در قرن بیست و یکم و تمایل هر چه بیشتر جمهوری‌های هم‌مرز این کشور به سوی چین به عنوان یک قدرت در حال ظهور اشاره کرد. از سوی دیگر چنین اقداماتی از سوی روسیه می‌تواند منجر به تقویت آوای جدایی‌طلبی در جمهوری‌هایی مثل آذربایجان و آسیای میانه شود که این اتفاق در طولانی مدت منجر به بی‌ثباتی خود روسیه نیز خواهد شد چنان که مسکو نیز طی سال‌های گذشته چنین مشکلی را با منطقه جدایی‌طلب چچن داشته است. این در حالی که بنابر دیدگاه برخی کارشناسان، دیمیتری مدودوف نیز از بازندگان روسی این جنگ بوده است چرا که این جنگ نشان داد که هنوز هم ولادیمیر پوتین، نخست‌وزیر این کشور، فرد شماره‌ یک در روسیه به حساب می‌آید.
منبع : گزارش