سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


روزی که اوپک تشکیل شد


روزی که اوپک تشکیل شد
نسل جدیدی که رویدادهای ایران را دنبال می‌کند شاید با تاریخچه سازمان اوپک آشنایی نداشته‌باشد. آن‌قدر نام این سازمان به گوشمان خورده که تصور می‌کنیم همه چیز را درباره‌اش می‌دانیم و همین ما را از تحقیقات بیشتر منصرف می‌کند. اما اوپک تاریخچه جذابی دارد و از همان لحظه تشکیل منشا اتفاقات بسیاری شده‌است که دانستن آنها خالی از لطف نیست. خبرنگار سایت باران در گفت‌وگو با دکتر حمید ظاهری به این اتفاقات پرداخته‌‌است، مثل حادثه گروگان‌گیری در اوپک توسط کارلوس، تروریست معروف بین‌المللی. دکتر ظاهری نزدیک ۹ سال سخنگوی این سازمان در دبیرخانه اوپک بوده‌است. وی پس از بازنشستگی از صنعت نفت همچنان به عنوان مشاور و مدیر عامل شرکت‌های نفتی خارجی در ایران مشغول به کار است و اکنون حدود ۴۵ سال از سابقه کاری او در در زمینه انرژی، ‌به‌خصوص نفت و گاز می‌گذرد.
● اوپک در چه سالی و با چه هدفی تشکیل شد؟
اوپک در سال ۱۳۴۹شمسی برابر با سپتامبر ۱۹۶۰ میلادی در بغداد تاسیس شد. تاسیس اوپک زمانی مطرح شد که شرکتهای نفتی و خریداران اصلی نفت خاورمیانه بدون مشورت با کشورهای تولید کننده نفت، قیمت نفت را پایین آورده بودند و این قیمت روند نزولی در پیش گرفته بود. به همین دلیل وزرای نفت دو کشور بزرگ تولید کننده نفت در جهان، یعنی عربستان و ونزولا با هم جلسه ای گذاشتند و ایده تشکیل یک سازمان متحد از تولیدکنندگان نفت را مطرح کردند. سپس در سال ۱۹۶۰ میلادی برابر با ۱۳۴۹شمسی اجلاسی در بغداد تشکیل شد و ۵ کشور ایران، عربستان، عراق، ونزولا و کویت سازمان اوپک را پایه گذاری کردند و یک ایرانی (آقای فواد روحانی) را برای دبیر کلی این سازمان به مدت ۴ سال انتخاب کردند. به طور خلاصه هدف اصلی این کشورها مبارزه با انحصار شرکتهای نفتی بزرگ و ایجاد وحدت بین کشورهای صادر کننده نفت بود.
● دیدگاه شاه در برابر اوپک چگونه بود ؟
شاه از اول با تشکیل چنین سازمانی مخالف بود، زیرا با کنسرسیوم روابط نزدیک و بسیار صمیمانه ای داشت و از آنجایی که این شرکتها با مسئولین سیاسی کشورها روابط خوبی داشتند، شاه علاقه نداشت تا روابطش با این شرکتها تیره شود، ولی سرانجام با انجام رایزنی‌ها و مشورتها، تاسیس و عضویت در اوپک را پذیرفت.
● نگاه شرکتهای نفتی به این سازمان در اوائل تاسیس چگونه بود؟
خب، به صورت معمول مخالف بودند و شروع به تحریم و تحقیر اوپک و سیاستهای آن می‌کردند و حتی حاضر نبودند که درخواست دبیرکل اوپک را جهت ملاقات و مذاکره بپذیرند، ولی بعدها با عضو شدن اعضاء جدید و کشورهای دیگر، شرکتهای نفتی متوجه شدند که دیگر نمی توانند مانند سابق قیمت نفت را بر اساس سود خود، به صورت یک طرفه، تعیین کنند و مجبور شدند ملاحظاتی را هم مدنظر قرار دهند. البته اوپک نیز تا نزدیک به بیش از یک دهه کار خاصی صورت نداد و حتی قیمت نفت در دهه اول تاسیس اوپک باز هم روند نزولی داشت. از سال ۱۹۷۱با تلاش و مبازره سازمان، قیمت نفت کمی تعدیل شد، به طوری که در سال ۱۹۷۲ قیمت نفت سبک عربستان که معیار قیمت گذاری در خلیج فارس بود، به ۹۰/۱ و در سال ۱۹۷۳ به ۸۳/۲ دلار برای هر بشکه رسید. ولی اولین تصمیم جدی اوپک در زمان جنگ اعراب و اسرائیل (اکتبر ۱۹۷۳) گرفته‌شد که تعدادی از کشورهای عربی صادر کننده نفت، فروش نفت را به برخی کشورهای صنعتی که حامی اسرائیل بودند، تحریم کردند و این امر باعث کاهش تولید و صادرات نفت اوپک و افزایش بی سابقه قیمت نفت در بازار آزاد و رسیدن آن به حدود ۱۷ دلار در هر بشکه شد. این امر باعث آشفتگی در بازار نفت شد و سازمان اوپک نیز با استفاده از این فرصت کنفرانس فوق العاده ای در تهران تشکیل داد و قیمت نفت را از ژانویه ۱۹۷۴ به ۴۱/۱۰ دلار برای هر بشکه افزایش داد. بلافاصله رسانه ها و سیاست مداران کشورهای صنعتی تبلیغات سو و تهتمت های ناروایی بر علیه اوپک آغاز کردند.
● آیا این افزایش قیمت به نفع ایران و سایر اعضاء اوپک بود؟
با افزایش قیمت نفت ناگهان کشورهای نفت خیز با یک درآمد سرشار مواجه شدند. در حالی که بعضی از آنها تصمیمات درستی در خصوص مصرف این درآمد اتخاذ نکردند، ولی کشور کویت همان زمان صندوق ذخیره ارزی خود را تاسیس کرد، صندوقی که ما تازه چند سال ییش تاسیس کردیم! ولی رژیم شاه به جای سرمایه گذارهای زیر بنایی در برنامه ریزی دراز مدت برای استفاده صحیح از این درآمد کلان، به دنبال واردات کالا های مصرفی رفت و این واردات به حدی بالا بود که کشتی های خارجی جهت تخلیه اجناس خود در بنادر ایرانی معطل می شدند و حتی گاهی برای تخلیه اجناس و کالاهای خود از هلی کوپتر استفاده می کردند. از سوی دیگر، دولت آمریکا هم بی‌کار ننشست. درست است که تصمیم به بالا بردن قیمت نفت با هدف کمک به اعضا اوپک بود، اما در نهایت به نفع آمریکا شد. دولت آمریکا در آن زمان وضعیت خوبی نداشت و تازه از جنگ ویتنام فارغ شده بود. حتی نیکسون رابطه دلار و طلا را از هم جدا کرده بود و از طرفی میدان های نفتی آلاسکا و و دریای شمال هم کشف شده بود ولی به دلیل پایین بودن قیمت نفت، استخراج نفت آنها توجیه اقتصادی نداشت. با گران شدن نفت، استخراج نفت این مناطق مقرون به صرفه شد. از سوی دیگر دولت امریکا به جهت جلوگیری از نفوذ شوروی در منطقه ، قصد داشت با اجرای برنامه ای به نام کمربند سبز، مرزهای شوروی را به‌خصوص در منطقه خلیج فارس، محصور کند . ایران در این برنامه جایگاه وی‍‍‍ژه ای داشت. وقتی قیمت نفت بالا رفت و درآمدهای ایران افزایش یافت، دولت امریکا به شاه پیشنهاد داد تا با خرید سلاح های نظامی قوای خود را تقویت کند و شاه نیز از این امر استقبال شایانی نمود. دولت آمریکا با این حرکت هم از نفوذ شوروی جلوگیری می کرد و هم اینکه پولی که از فروش نفت از امریکا خارج می شد مجددا توسط کشورهای تولید کننده نفت به بانکهای آمریکای باز می گشت. ضمن اینکه آمریکا می توانست با کنترل بازار انرژی به رقبای اروپایی و آسیایی خودش، مانند آلمان و ژاپن فشار وارد کند.
● رابطه کشورهای عضو اوپک با یکدیگر چگونه بود ؟
در سازمان اوپک همیشه کشورهای عضو به سه دسته تقسیم می شدند؛ گروه اول به رهبری ایران بود که کشورهای الجزایر و لیبی نیز عضو فعال آن بودند. آنها با توجه به تورم جهانی طرفدار تعدیل قیمت نفت بودند. گروه دوم به رهبری عربستان و امارات متحده عربی بود که خواهان پایین نگه داشتن قیمت نفت بودند و گروه سوم کشورهای مستقل بی طرف بودند که با توجه به منافع ملی خودشان در برهه های زمانی مختلف به هر یک از این دو گروه می‌پیوستند. این اختلاف سیاست ها در کنفرانس اوپک که دسامبر ۱۹۷۶ در قطر برگزار شد، به اوج خود رسید و برای اولین بار در تاریخ اوپک منجر به دو دستگی در تعیین قیمت نفت شد. گروه اول به سرکردگی ایران خواستار افزایش قیمت نفت تا ۱۵% بود، ولی عربستان و امارات متحده فقط با افزایش ۵% در قیمت موافقت کردند. بالاخره در کنفرانس بعدی که ۷ ماه بعد در استکهلم برگزار شد، طرفین با ۱۰% اضافه قیمت به توافق رسیدند .
● آیا این کشمکش بین ایران و اعراب بر سر قیمت نفت فقط در اوپک بود یا در مسائل دیگر هم دیده می شد؟
همیشه ایران و کشورهای عربی بر سر قیمت نفت، نوع و میزان فروش آن اختلاف نظر داشتند و گاهی نیز با هم لجبازی می کردند. به طور مثال، در زمان دکتر مصدق که به دلیل جریان ملی شدن صنعت نفت صدور نفت ایران با مشکل مواجه شده بود، عربستان سعی کرد تولید نفت خود را بالا ببرد و خودش را به عنوان صادر کننده اول به جای ایران در بازار نشان دهد. یا در زمان جنگ اعراب و اسراییل نیز که اعراب فروش نفت را به کشورهای غربی تحریم کرده بودند ایران تولید خود را افزایش داد.
● در زمان سخنگو بودن جنابعالی در اوپک چه برنامه مهمی را در خصوص ارتقای سطح روابط عمومی اوپک اجراکردید؟
تا قبل از انتصاب من به عنوان مدیر اطلاعات و سخنگوی سازمان اوپک، به طور کلی اوپک اعتقاد چندانی به رسانه ها و حضور آنها در مقر اوپک نداشت، ولی من سعی کردم آنها را متقاعد کنم اگر به رسانه‌ها و نمایندگان آنها اعتماد نشود آن گاه دیگر نمی توانیم از آنها استفاده کنیم و چه بسا شاید اسلحه ای علیه خود ما نیز شوند. لذا سعی کردم با همدردی و برقراری روابط دوستانه اعتماد آنان را جلب کنم. این امر باعث شد که لحن گزارشهای ارسالی آنان به نفع اوپک تغییر کند. حتی تلویزیون سی بی اس امریکا در اخبار ویژه خود اذعان کرد که کار مدیریت اطلاعات سازمان اوپک مشکلترین کارهای روابط عمومی در آن زمان است.
● حمله به مقر اوپک و گروگانگیری که در زمان شما اتفاق افتاد به چه صورت بود؟
در دسامبر سال ۱۹۷۵، بعد از گران شدن نفت یک گروه تروریستی که شامل دو آلمانی و سه فلسطینی بودند به رهبری کارلوس، تروریست معروف، به مقر اوپک حمله کردند و بعد از کشتن چند نفر ازجمله نگهبانان اوپک و یک پلیس اتریشی، وزرا و هیات های نمایندگی کشورهای اوپک و کارمندان دبیرخانه را که حدود ۷۰ نفر می شدند، به گروگان گرفتند. متاسفانه بعدها به قرار مسموع معلوم شد این حمله و گروگانگیری به مقر سازمان اوپک در وین به دستور یکی از رهبران تندرو عرب و عضو اوپک برنامه ریزی و اجرا شده بود و این امر باعث خرسندی کشورهای صنعتی و مخصوصا رژیم صهیونیستی شد. در این رابطه وزیر دفاع وقت رژیم صهیونیستی (موشه دایان ) گفت: «بگذار عرب ها همان دوایی را که خود تجویز می کردند بخورند». به هر حال تروریست ها بعد از ۲۴ ساعت کارکنان دبیرخانه را که دبیر کل و بنده نیز جزو آنها بودیم آزاد کردند و تمام وزرای نفت و هیئت های همراهشان را با هواپیما، نخست به الجزایر، سپس به لیبی و بالاخره به الجزایر بردند و بالاخره با میانجیگری آقای بوتفلیقه (رئیس جمهور کنونی الجزایر) که آن زمان وزیر امورخارجه بود و وزیر نفت الجزایر آقای بلعید عبد السلام، که در آزادی گروگانها نقش مهمی ایفا کرد، بالاخره تروریستها موافقت کردند جهت آزادی گروگانها و مخصوصا آقایان آموزگار و یمانی، با دریافت ۲۵ میلیون دلار گروگانها را آزاد کنند.
● در زمان جنگ وضعیت نفت ایران چگونه بود و جنگ چه تاثیری بر تصمیمات اوپک
داشت؟
البته از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از آن بازار نفت آشفته شده بود. آمریکا پس از ۴ برابر شدن قیمت نفت در سال ۱۹۷۴، تاسیس آژانس بین المللی را برای مقابله با تصمیمات اوپک پیشنهاد کرد و همه کشورهای عضو سازمان «او ای سی دی» جهت تضعیف اوپک، به عضویت این سازمان درآمدند. در اوایل انقلاب (اواخر ۱۹۷۹) به علت کاهش صدور نفت ایران، قیمت نفت به حدود ۳۰ دلار برای هر بشکه رسید و این قیمت در سال ۱۹۸۰ به بیش از ۳۵ دلار افزایش یافت. قابل ذکر است که کشورهای عربی مخصوصا عربستان، همانند دوران پس از ملی شدن نفت ایران، مجددا تولید خود را جهت جبران کاهش صادرات نفت ایران افزایش داد. با بالارفتن قیمت نفت کشورهای تولید کننده نفت که عضو اوپک نبودند، مانند نروژ و آمریکا (ایالت آلاسکا)، نیز تولید خود را به میزان قابل توجهی افزایش دادند که باعث شد سهم اوپک در تولید نفت جهان به ۳۰% تنزل یابد. این مساله باعث شد تقاضا برای نفت اوپک کاهش یابد و قیمت نفت در خلیج فارس به حدود ۱۰ دلار در بشکه برسد که باعث کاهش درآمد کشورهای عضو اوپک و همچنین شرکت های بین المللی که اکثرا آمریکایی بودند، شد و با توجه به رابطه نزدیک این شرکتها با دولت وقت آمریکا، طبق اظهارات آقای یمانی، در آن زمان آقای بوش پدر (که معاون رئیس جمهور وقت آمریکا آقای ریگان بود) بلافاصله به عربستان مسافرت کرد و تلویحا به ملک فهد پیشنهاد داد تا قیمت نفت را تا حداقل ۱۸ دلار برای هر بشکه افزایش دهد .
● جایگاه ایران در سازمان اوپک چگونه بوده است؟
ایران همیشه نقش تاثیرگذاری در تصمیمات اوپک داشته است. به عنوان نمونه به پیشنهاد ایران در سال ۱۹۷۵ در پاریس، صندوق بین المللی اوپک با هدف کمک به کشورهای فقیر و جهان سوم تشکیل شد. کار این صندوق این بود که به کشورهای فقیر وامهای کم بهره و یا بلاعوض می داد و موجودی آن در آغاز کار ۸۰۰ میلیون دلار و بعدا به ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلون دلار افزایش یافت و تاکنون همچنان به فعالیت خود جهت کمک به کشورهای حهان سوم ادامه می دهد.
● سیستم تعیین دبیر کل در اوپک به چه صورت است و آیا تاکنون ایران به عنوان دبیر کل اوپک انتخاب شده است؟
بله، یک بار در بدو تاسیس سازمان اوپک در سال ۱۹۶۰ میلادی آقای فواد روحانی به مدت ۴ سال به عنوان دبیر کل انتخاب شد و بعد از آن مقرر شد که کشورها بر اساس حروف الفبای انگلیسی به دبیرکلی اوپک منصوب شوند. مدت زمان دبیر کلی نیز به دو سال تقلیل پیدا کرد. بعد از دبیر کلی وزیر نفت گابن درسال ۱۹۸۳نوبت ایران بود تا دبیر کل بشود، اما متاسفانه با کارشکنی عربها ایران نتوانست مجددا دبیر کل شود و هم اکنون بعد از ۴۴ سال ایران نتوانسته است به عنوان دبیر کلی اوپک برسد.
● چه دلایلی باعث عدم انتخاب ایران شده است؟
دو دلیل عمده دارد؛ یکی کارشکنی دولتهای عربی و دیگری ضعف تصمیم گیری وزارت نفت کشور ماست. ما متاسفانه در برابر مخالفت عربها از خود مقاومت لازم به خرج ندادیم و گاهی نیز کارهایی کردیم که از عرف بین المللی به دور بود، مثلا در همان زمان که نوبت ما بود، وزارت نفت ۵ نفر را برای کاندیدایی دبیر کلی معرفی کرد که این مساله باعث خنده و مضحکه در اوپک شد و در آن زمان رئیس کنفرانس به هیات ایرانی گفت: «وقتی خود شما بر سر یک نفر توافق ندارید چه انتظاری دارید که سایر اعضای اوپک به او اعتماد کنند؟» برای من باعث تعجب است که وقتی کشور ما با چنین اراده و قدرتی در مقابل جهان و مخصوصا کشورهای صنعتی در مورد استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای خود ایستادگی می کند، چگونه دولت های وقت ما در گذشته نتوانسته اند حق مسلم ما را در احراز پست دبیر کلی اوپک پس از ۴۴ سال تحقق ببخشند.
● وضعیت اوپک در حال حاضر چگونه است و از چه جایگاهی برخوردار است؟
از سال ۱۹۸۳روند نزولی اوپک آغاز شد و این نزول چند عامل مختلف داشت. اولین دلیل آن این بود که بعضی اعضا میزان سهمیه بندی را رعایت نمی کردند و به دلخواه خود آن را افزایش یا کاهش می دادند. دومین عامل این بود که تعیین قیمت نفت از دست اوپک خارج شد و به دست بورس بازها و دلالها افتاد. امروز وضعیت اوپک به صورتی است که تبدیل به یک تولید کننده جنبی و حاشیه ای شده است؛ ولی نکته قابل توجه آن است که به اعتقاد من حتی اگر کشورهای تولید کننده اوپک این سازمان را تشکیل نمی دادند، احتمالا کشورهای صنعتی و شرکت های نفتی خود پیشنهاد تاسیس چنین سازمانی را به اعضا اوپک می دادند. چنانچه چنین سازمانی وجود نداشت در آن صورت بازار نفت بیشتر آشفته می شد و مصرف کنندگان در مورد تامین نیازهای خود دچار آشفتگی می شدند .
● شما اعتقاد دارید که ایران باید از اوپک خارج شود؟
در مورد انتخاب دبیر کل ایرانی در اوپک کوتاهی و حتی توهین شده است و حتی در عرض ۳۰ سال گذشته ریاست کنفرانس وزرای اوپک را نیز نداشته ایم، برای مثال چند سال قبل که کنفرانس اوپک در اصفهان تشکیل شد علی رغم اینکه بر اساس روال گذشته در اوپک و عرف بین الملل معمولا باید وزیر نفت کشور میزبان رییس اجلاس باشد، ولی متاسفانه وزیر نفت کویت ریس اجلاس بود. در ثانی امروز ایران در یک منطقه استرات‍ژیک، بین دو منطقه نفت خیز خلیج فارس و دریای خزر، قرار دارد که محور انرژی جهان نامیده شده است . مضافا اینکه طبق آمار اعلام شده توسط سازمان اوپک و شرکت نفت انگلیس، ذخایر قابل استحصال نفت و گاز ایران جمعا حدود معادل ۳۱۶ میلیارد بشکه نفت است در حالی که این رقم برای عربستان سعودی حدود ۳۰۸ میلیارد بشکه نفت است. دنیا به نفت ایران نیز احتیاج دارد و بالاخره با در نظر گرفتن بی توجهی اوپک به خواسته های کشور ما، پیشنهاد می کنم برای ابراز ناخشنودی خود از وضع موجود، نخست یکی از مدیران نفت به جای وزیر نفت ایران در کنفرانس های آتی اوپک شرکت کند و چنانچه باز هم پست دبیر کلی را به ایران تفویض نکردند، در آن صورت عضویت خود را در سازمان مذکور، همانند اندونزی، به تعلیق درآوریم و به جرگه کشورهای تولید کننده نفت خارج از اوپک بپیوندیم.
● شما آینده صنعت نفت را چگونه می بینید؟
اگر قرن ۱۹ میلادی قرن زغال سنگ و قرن ۲۰ قرن نفت بود، در قرن ۲۱ گاز به عنوان انرژی اصلی و پاک خواهد بود. خوشبختانه کشور ما، که دارای ذخایر عظیم نفت و گاز است در معادله انرژی جهان دارای اهمیت بسزایی است. هرچند انرژ‍ی هسته ای به عنوان یکی از انرژی های سالم معرفی شده و مورد توجه خیلی از کشورها قرار گرفته، اما نفت و به خصوص گاز همچنان جایگاه خود را در جهان حفظ کرده است و نقش مهمی در دیپلماسی جهانی بازی می کند.
منبع : بنیاد باران