جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


نقدی شدن یارانه‌ها و فقرا در کورس فقر‌


نقدی شدن یارانه‌ها و فقرا در کورس فقر‌
اینکه می‌گویند اقتصاد ایران اسیر اندیشه‌های سیاسی شده است بدون شک واقعیتی غیرقابل انکار را به تصویر می‌کشد. برنامه‌های اقتصادی در سه سال گذشته بهترین مثال برای این ماجرا هستند؛ برنامه‌هایی که با نگاه به تغذیه کوتاه‌مدت توده مردم تن به تورم و دیگر پدیده‌های ناخوشایند اقتصادی دادند و از دیگر سو باعث شدند تا ویرانه‌ای از شاخص‌های اقتصادی امروز گره‌های زیادی را برای معیشت اقشار ضعیف اقتصادی ایجاد کند. بر همین اساس می‌توان گفت که بهترین حالت برای اقتصاد دور شدن اندیشه‌های سیاسی (با محوریت در اختیار گرفتن هرچه بیشر قدرت) از شاخص‌ها و سطوح تصمیم‌گیری برای اقتصاد است. چون در شرایطی که نیروهای سیاسی از اقتصاد در جهت رسیدن به مقاصد خود (مقاصد سیاسی) استفاده می‌کنند آن وقت بدون شک حتی آرزوهای اقتصادی نیز به دستمایه‌ای تبدیل می‌شوند که نه‌تنها دیگر اجرای آنها پیامد مثبتی ندارد بلکه از دیگر سو می‌توانند وضع اقتصاد را به مراتب بحرانی‌تر کنند. برای درک این ماجرا پرداخت نقدی یارانه‌ها می‌تواند بهترین مثال باشد. اکنون اقتصاد ایران به مدد سه سال تکیه به دلا‌رهای نفتی یکی از بدترین شرایط تورمی را می‌گذراند و تورم پدیده‌ای شده است که با تلنگری روانی شاخص‌های اقتصادی را دچار به هم‌ریختگی می‌کند. این اتفاق اقشار فقیر کشور را از حیث اقتصادی به جنون نزدیک کرده است. تحلیلگران اقتصادی می‌گویند که فقر رشد شدیدی را تجربه کرده است. واحدهای تولیدی یکی پس از دیگری سوت بحران را به صدا درمی‌آورند. ‌
همین دو روز پیش کارگران مجتمع صنعتی تبریز نیز با یک اعتصاب تازه حجم صنایع گله‌مند از اوضاع اقتصادی کشور را افزایش دادند. بیکاری رشد می‌یابد و از سوی دیگر سرمایه‌گذاران به دلیل فضای اقتصادی کشور ترجیح می‌دهند در بیرون از گود بایستند. ‌
مسوولا‌ن دولتی می‌گویند که کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ۹ برابر بیشتر از ایران در بهره‌برداری از منابع انرژی موفق هستند. همین عامل نشان می‌دهد که دیگر مثل سابق آنچنان نمی‌توان از آینده انتظار رسیدن دلا‌رهای نفتی را داشت. در این وانفسا اما ۱۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی غیر مولد در اقتصاد ایران وجود دارد ولی صنایع باز از زمین خوردن به خاطر نبود نقدینگی واهمه دارند. ‌
این خود از طنزهای تاریخ است اما با این وجود دولتی‌ها می‌خواهند با نقدی کردن یارانه‌ها گامی بزرگ در بهینه‌سازی اقتصاد ایرانی بردارند. معاون بانک مرکزی می‌گوید که هر ماه بین ۱۹ هزار تومان تا ۴۳ هزار تومان یارانه نقدی به هر فرد پرداخت می‌شود و این اتفاق تا ۳۵ درصد تورم را افزایش می‌دهد اما محمود احمدی‌نژاد با خیالی آسوده خاطرنشان می‌کند که تنها ۱۸ ماه به دلیل نقدی‌شدن یارانه‌ها جهش قیمتی داریم و بعد از آن گرانی مستهلک می‌شود. ‌
نقدی کردن یارانه‌ها آرزوی اقتصاد ایران است اما همه می‌دانند که اجرای عجولا‌نه آن در آستانه انتخابات کار را به جایی می‌رساند که همه به بدی از این آرزو یاد خواهند کرد ولی با این وجود اینکه چرا دولتی‌ها اصرار دارند حتما یارانه‌ها را نقدی کنند پرسشی است که به نظر می‌رسد فقط خود آنها می‌توانند پاسخی برای آن بیابند. ‌
به نظر می‌رسد اما کنترل حوزه مصرف بهترین دلیل برای شتاب دولتی‌ها در اجرای این سیاست است. از این منظر باید به نمایندگان اقتصاد در دولت نهم حق داد چون بینش نفتی آنان در سه سال گذشته اقتصاد را به نقطه‌ای رسانده است که نمی‌توان به تولید برای بهینه کردن شاخص‌های اقتصادی امید داشت. آنها با صرف کردن دلا‌رهای نفتی در امور جاری و واردات کالا‌های مصرفی در واقع تولید صنعتی را تا لب پرتگاه بحران جلو برده‌اند. اکونومیست می‌نویسد که تا پایان امسال ایرانی بیش از ۶۷ میلیارد دلا‌ر کالا‌ وارد می‌کنند و امروز همه می‌دانند که واردات میوه دلا‌رهای نفتی را به حسرت تبدیل کرده است. ‌
پس اقتصاد ایران پرشورترین دوران نفتی را برای ارتقای سطح تولید از دست داد (بهای نفت ایران از ۱۲۶ دلا‌ر به ۳۳ دلا‌ر سقوط کرده است) و حالا‌ برای بهتر شدن وضع درآمدی دولت به نظر می‌رسد تنها راه همین نقدی کردن یارانه‌ها باشد چون از یک‌سو جیب درآمدی دولت را متوازن می‌کند و از سوی دیگر با پرداخت پول نقد به توده‌های مردم می‌توان به پرش‌های سیاسی امید داشت. لحظه‌ای توجه کنید؛ دولتی‌ها بنزین را ۳۳۰ تومان در خلیج فارس می‌خرند (با احتساب هزینه حمل) و پس از آزاد شدن قیمت آن می‌توانند هر لیتر بنزین را در بازار داخلی تا ۴۰۰ تومان بفروشند. ‌
پس این یعنی یک درآمد خوب اما از سوی دیگر آیا با خط فقر ۷۸۰ هزار تومانی و حداقل تورم ۳۵ درصدی (پس از اجرای نقدی شدن یارانه‌ها) می‌توان واقعا امید داشت که یارانه ۴۰ هزار تومانی بتواند مردم را با اهداف سیاسی همراه کند. فارغ از این اما یک نکته را نباید فراموش کرد و آن اینکه قیمت‌ها هر چه آزادتر و گرانی هر چه بزرگ‌تر شود، هیچ تغییری در سبد مصرفی ثروتمندان رخ نمی‌دهد و این تنها فقرا هستند که باید با پرهیز در مصرف، فقر بیشتری را متحمل شوند. این واقعیت غیرقابل‌انکار است. سطح درآمدی اقتصاد ایرانی این مساله را اثبات می‌کند. وقتی نهادهای دولتی و حاکمیتی با قاطعیت اعلا‌م می‌کنند که ثروتمندان ۱۵ برابر بیشتر از فقرا از سبد هزینه‌ای کشور استفاده می‌کنند باید گفت که بدون شک سیاست کنترل مصرف برای بهینه‌سازی شاخص‌های اقتصادی فقط به زیان اقشار فقیر تمام می‌شود. برای همین بهتر است که ابتدا دولتی‌ها به این تصویر نیز نگاه کنند که افت مصرف در میان فقرا را چگونه می‌توان جبران کرد. آیا واقعا اجرای عجولا‌نه نقدی کردن یارانه‌ها می‌تواند دردی از اقتصاد ایرانی برطرف کند؟
علی ایرانی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید