جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا
پیدایش نوروز
مانند هر رسم و آیین باستانی تاریخ نویسان پیدایش نوروز را به اولین پادشاهان نسبت میدهندو همگی بر این امر معتقدند که جمشید پیشدادی این رسم را بنیان نهاد.
همچنین فردوسی شاعر وطن دوست ایرانی پیدایش نوروز را منتسب به جمشید میداند. گرچه وقایع ذکر شده بسیاری در شاهنامه با اوستا کتاب مقدس زرتشتیان مطابقت دارد اما متاسفانه نشانه ای از جشن نوروز و انتصاب آن به جمشید در اوستا نمی بینیم که این امر پرسشی را در ذهن بسیاری از تاریخ نگاران مطرح کرده که آیا این امکان وجود دارد که این جشن ریشه ی ایرانی نداشته باشد و مربوط به آداب و سنن اقوام و مللی مانند سومریان-ایلامیان-آشوریان و بابلیان باشد که پیش از ورود آریائیان به فلات ایران در این سرزمین یا در مناطق همجوار آن زندگی می کرده اند و از طریق آنها وارد فرهنگ ایران شده باشد؟
ولی اگر به اخبار مندرج در شاهنامه ی فردوسی و دیگر کتب تاریخی و گفتار مورخان مبنی بر اینکه جمشید در هفت هزار سال پیش دستور به برگذاری جشن نوروز میدهد که در چهار گوشه ی امپراطوری او به شادی می پرداخته اند استناد کنیم باید گفت که مهمترین و با شکوه ترین جشن های ایرانیان کهن جشن فروردین گاهن بود.
ایرانیان سال را ۳۶۵ روز به حساب می آوردند و هر سال را به ۱۲ ماه تقسیم کردند . ماهای ایرانی ۳۰ روز داشتند و هر روز نام مخصوصی داشت.روز نوزدهم هر ماه فروردین نام داشت(فروردین گان بمعنی فروهر یا نیروی پیشرفت)همانطور که میدانیم فریدون هنگام مرگ بر اساس اولین مرز بندی در تاریخ قلمروی حکومتی خود را بین سه فرزند خود ایرج و تور و سلم تقسیم کرد و ایران را که از نظر سر سبزی و پرباری محصول پر رونق تر بود به ایرج واگذار کرد.
واگذاری ایران به ایرج حسادت دو برادر دیگر را برانگیخت .ایرانیان معتقدند که در فروردین گان ایرج به دست برادران خود به قتل رسید به همین مناسبت ایرانیان روز نوزدهم فروردین ماه هر سال به گورستان ها می رفتند و طی مراسم سنتی ویژهای یاد پادشاه خود را گرامی می داشتند.(نا مگذاری روز های دیگر هر ماه هم که قبلا" در وبلاگ آورده شده)
بر طبق این نامگذاری ها هرگاه یکی از این روزهایی که با نام ماهها اسمگذاری شده بودند در ماه همنامش قرار می گرفت ایرانیان آن روز را جشن می گرفتند و مهمترین و با شکوهترین جشنهای ایرانیان باستان جشن فروردین گان بود که به علت پایان یافتن فصل سرما و آغار فصل رویش و زندگانی(بهار) بر پا می شدو این امر ریشه در این اعتقاد مذهبی ایرانیان باستان دارد که آنها بر این باور بوده اند که خداوند جهان را در شش مرحله آفریده است که اول آسمان را آفرید سپس آب بعد گیاهان و بعد جانوران و در مرحله ی آخر انسان را آفرید و در پایان کار خلقت که مصادف با آغاز سال نو بود به استراحت پرداخت . که البته ایرانیان باستان به مناسبت هر یک از این مراحل ششگانه نیز جشنهایی برگزار می کردند !!!
که این جشنها بیان کننده ی این واقعیت است که ایرانیان از دیرباز شادی را مهمترین بخش از زندگانی خویش میدانسته اند .
جشن نوروز در دوران حکومت هخامنشیان شکوه و عظمت زیادی داشت که این امر را می توان از حجاری های باقی مانده در دو طرف پله های منتهی به کاخ آپادانا در تخت جمشید مشاهده کرد (تقدیم هدایای نمایندگان ملل به پادشاهان در این روز)
نوروز در دوران اشکانیان هم دارای عزت و شکوه بود ولی در زمان ساسانیان این عزت به اوج خود رسید . علت آن هم این است که پس از حمله ی اسکندر مقدونی به ایران و نابودی امپراطوری داریوش سوم نوروز نیز رو به کمرنگی می رفت ولی باز در دوره ی ساسانیان برگذاری این جشن به اوج خود رسید و اردشیر بابکان به قصد زنده کردن افتخارات نیاکان خویش (داریوش و کوروش کبیر) دستور به بر پایی هر چه باشکوه تر نوروز در سراسر امپراطوری ساسانی داد و این جشن تا چهار صد سال تا زمان یورش تازیان با همین شکوه بر گذار می شد...
همچنین فردوسی شاعر وطن دوست ایرانی پیدایش نوروز را منتسب به جمشید میداند. گرچه وقایع ذکر شده بسیاری در شاهنامه با اوستا کتاب مقدس زرتشتیان مطابقت دارد اما متاسفانه نشانه ای از جشن نوروز و انتصاب آن به جمشید در اوستا نمی بینیم که این امر پرسشی را در ذهن بسیاری از تاریخ نگاران مطرح کرده که آیا این امکان وجود دارد که این جشن ریشه ی ایرانی نداشته باشد و مربوط به آداب و سنن اقوام و مللی مانند سومریان-ایلامیان-آشوریان و بابلیان باشد که پیش از ورود آریائیان به فلات ایران در این سرزمین یا در مناطق همجوار آن زندگی می کرده اند و از طریق آنها وارد فرهنگ ایران شده باشد؟
ولی اگر به اخبار مندرج در شاهنامه ی فردوسی و دیگر کتب تاریخی و گفتار مورخان مبنی بر اینکه جمشید در هفت هزار سال پیش دستور به برگذاری جشن نوروز میدهد که در چهار گوشه ی امپراطوری او به شادی می پرداخته اند استناد کنیم باید گفت که مهمترین و با شکوه ترین جشن های ایرانیان کهن جشن فروردین گاهن بود.
ایرانیان سال را ۳۶۵ روز به حساب می آوردند و هر سال را به ۱۲ ماه تقسیم کردند . ماهای ایرانی ۳۰ روز داشتند و هر روز نام مخصوصی داشت.روز نوزدهم هر ماه فروردین نام داشت(فروردین گان بمعنی فروهر یا نیروی پیشرفت)همانطور که میدانیم فریدون هنگام مرگ بر اساس اولین مرز بندی در تاریخ قلمروی حکومتی خود را بین سه فرزند خود ایرج و تور و سلم تقسیم کرد و ایران را که از نظر سر سبزی و پرباری محصول پر رونق تر بود به ایرج واگذار کرد.
واگذاری ایران به ایرج حسادت دو برادر دیگر را برانگیخت .ایرانیان معتقدند که در فروردین گان ایرج به دست برادران خود به قتل رسید به همین مناسبت ایرانیان روز نوزدهم فروردین ماه هر سال به گورستان ها می رفتند و طی مراسم سنتی ویژهای یاد پادشاه خود را گرامی می داشتند.(نا مگذاری روز های دیگر هر ماه هم که قبلا" در وبلاگ آورده شده)
بر طبق این نامگذاری ها هرگاه یکی از این روزهایی که با نام ماهها اسمگذاری شده بودند در ماه همنامش قرار می گرفت ایرانیان آن روز را جشن می گرفتند و مهمترین و با شکوهترین جشنهای ایرانیان باستان جشن فروردین گان بود که به علت پایان یافتن فصل سرما و آغار فصل رویش و زندگانی(بهار) بر پا می شدو این امر ریشه در این اعتقاد مذهبی ایرانیان باستان دارد که آنها بر این باور بوده اند که خداوند جهان را در شش مرحله آفریده است که اول آسمان را آفرید سپس آب بعد گیاهان و بعد جانوران و در مرحله ی آخر انسان را آفرید و در پایان کار خلقت که مصادف با آغاز سال نو بود به استراحت پرداخت . که البته ایرانیان باستان به مناسبت هر یک از این مراحل ششگانه نیز جشنهایی برگزار می کردند !!!
که این جشنها بیان کننده ی این واقعیت است که ایرانیان از دیرباز شادی را مهمترین بخش از زندگانی خویش میدانسته اند .
جشن نوروز در دوران حکومت هخامنشیان شکوه و عظمت زیادی داشت که این امر را می توان از حجاری های باقی مانده در دو طرف پله های منتهی به کاخ آپادانا در تخت جمشید مشاهده کرد (تقدیم هدایای نمایندگان ملل به پادشاهان در این روز)
نوروز در دوران اشکانیان هم دارای عزت و شکوه بود ولی در زمان ساسانیان این عزت به اوج خود رسید . علت آن هم این است که پس از حمله ی اسکندر مقدونی به ایران و نابودی امپراطوری داریوش سوم نوروز نیز رو به کمرنگی می رفت ولی باز در دوره ی ساسانیان برگذاری این جشن به اوج خود رسید و اردشیر بابکان به قصد زنده کردن افتخارات نیاکان خویش (داریوش و کوروش کبیر) دستور به بر پایی هر چه باشکوه تر نوروز در سراسر امپراطوری ساسانی داد و این جشن تا چهار صد سال تا زمان یورش تازیان با همین شکوه بر گذار می شد...
منبع : بانک اطلاعات گردشگری
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب رئیس جمهور رئیسی دولت سیزدهم دولت توماج صالحی سریلانکا سیدابراهیم رئیسی پاکستان کارگران مجلس شورای اسلامی
کنکور تهران سیل آتش سوزی هواشناسی سازمان سنجش پلیس زنان سلامت شهرداری تهران اصفهان فراجا
قیمت خودرو خودرو قیمت طلا دلار بازار خودرو مسکن قیمت دلار ارز بانک مرکزی ایران خودرو تورم قیمت
موسیقی رهبر انقلاب خانواده فیلم تلویزیون ترانه علیدوستی سینمای ایران مهران مدیری بازیگر تئاتر
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
غزه آمریکا اسرائیل رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین روسیه حماس اوکراین طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال بازی جام حذفی سردار آزمون بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس فوتسال تراکتور
هوش مصنوعی ناسا رونمایی بنیاد ملی نخبگان گوگل تیک تاک فیلترینگ
دندانپزشکی مالاریا کاهش وزن زوال عقل سلامت روان داروخانه