جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

دلم بر آتش هجران کباب کرد و برفت


دلم بر آتش هجران کباب کرد و برفت    تنم به درد جدایی خراب کرد و برفت
مرا به وصل خود آهسته وعده‌ای می‌داد    ولی چه سود؟ که ناگه شتاب کرد و برفت
بتی که دامن وصلش به چنگم آمده بود    ز هجر ناله‌ی من چون رباب کرد و برفت
دو چشم او چه خطاها که داشت اندر سر!    چو دید قامتش آنرا صواب کرد و برفت
در آرزوی نگاری گداختم چو نبات    که شکرش نمکم بر کباب کرد و برفت
در آب و آتشم از هجر آنکه بی‌رخ خویش    دلم پر آتش و چشمم پر آب کرد و برفت
چو اوحدی ز رخش بوسه خواستم بی‌زر    لبش مرا به خموشی به خواب کرد و برفت


همچنین مشاهده کنید