سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

خون را با خون می‌شویند


خون را با خون می‌شویند
▪ بی‌نظمی و هرج و مرج طبیعی‌ترین اتفاقی است که «باید» در جامعه داوری فوتبال ایران رخ بدهد. اینجا هیچ‌کس، هیچ‌کس را قبول ندارد و وقتی یک هم‌صنف از طبقه دهم ساختمان به پایین پرتاب می‌شود سایرین سرها را از پنجره بیرون می‌آورند، نگاهی به جسد او می‌اندازند و در حالی که ته دلشان احساس خوشایندی دارند، می‌گویند: «حیف شد. چه نازنینی را از دست دادیم.» کمیته داوران به دفتر مدیریت دبستانی می‌ماند که پنجره‌اش روبه حیاط مدرسه است.
دانش‌آموز همیشه نیم‌نگاهی به آن پنجره دارد تا بفهمد چقدر زیرنظر است و چقدر فضا برای شیطنت دارد. او مدیر، ناظم و سایر اعضا را می‌بیند اما نمی‌داند راجع به چه چیز صحبت می‌کنند و در دفتر مدیریت دقیقا چه می‌گذرد. برای دانش‌آموز همین که مطمئن شود چندان زیرنظر نیست و آزادی عمل دارد کافی است اما اگر به پنجره خیره شود و ببیند مدیر و ناظم و معلم به جان یکدیگر افتاده‌اند و به سر و کله هم می‌زنند دیگر کار تمام است. در این فضا او حق هرگونه بی‌انضباطی و بی‌قانونی را به خودش می‌دهد و دیگر مثل گذشته به دنیای پشت آن پنجره به چشم منبع تشخیص و انتظار نظم و قانون نگاه نمی‌کند. کمیته داوران و اساسا جامعه داوری فوتبال ایران دفتر مدیریتی است که اعضایش مقابل چشم دانش‌آموزان به هم هجوم می‌برند. آنها حتی به بد و بیراه و الفاظ تحریک‌کننده که حداقل از پشت پنجره نمای زننده‌ای ندارد قانع نیستند و تا کار به جنجال و یقه‌گیری نکشد آرام نمی‌نشینند.
رضا غیاثی، عنایت را قبول ندارد، عنایت با نصیرزاده کارد و پنیر است، نصیرزاده، فنایی را زیر سوال می‌برد، فنایی از نظری ایراد می‌گیرد و این چرخه به تمام جامعه داوری کشور تسری پیدا می‌کند. آن وقت انتظار داریم تماشاگر (دانش‌آموز) پس از یک سوت اشتباه دست به سینه بنشیند و کلامی حرف ناشایست نزند. ▪ بحث درباره اشتباهات داوری خیلی زود به یکه‌به‌دو و کل‌کل‌های نافرجام تبدیل می‌شود. سال‌هاست با تکرار یک جمله موضوع را از مسیر اصلی خارج می‌کنیم و با دست خودمان یک ایراد کوچک را به معضلی بزرگ تبدیل کرده‌‌ایم. «اشتباهات داوری سهوی است و هیچ عمدی در کار نیست.» فکر می‌کنیم با اثبات این موضوع دیگر هیچ جای انتقادی باقی نمی‌ماند و همه‌چیز به خیر و خوشی تمام می‌شود. اصلا چه کسی گفته اشتباهات داوری عمدی است؟ یک جورهایی انگار به خودمان شک داریم. تا از یک داوری می‌پرسند: «چرا سوت اشتباه زدی؟» جواب می‌دهد: «به خدا سهوی بود» به تعبیر دیگری می‌گوید: «به خدا من پول نگرفتم. من اهل رشوه و زیرمیزی نیستم.» چه کسی گفت هستید؟ کدام انسان عاقلی در مسابقه‌ای که یک تیم ۷۰ هزار تماشاگر استادیومی و ۲۰ میلیون هوادار تلویزیونی دارد عملا به سود تیم حریف سوت می‌زند؟ مگر بازی‌های کم‌اهمیت‌تری که این همه زیر ذره‌بین نیستند و به دور از چشم رسانه برگزار می‌شوند را از او گرفته‌اند؟ بعید است یک داور آنقدر پول‌لازم باشد که بازی پرسپولیس و مس را برای اشتباهات عمدی انتخاب کند.
▪ بله، اشتباهات شما سهوی است و بحث دقیقا همین است که چرا تعداد اشتباهات سهوی این‌قدر زیاد شده؟ چرا هیچ مسابقه حساسی بدون حرف و حدیث‌های داوری به پایان نمی‌رسد و چرا هر مربی و مدیری یک فیلم گلچین‌شده دستش گرفته و در راهروهای فدراسیون فریاد می‌زند: «داوران ۲۰ امتیاز از ما کم کردند؟» ایراد اصلی را باید در رفتارها و اقدامات غلط همان دفتر مدیریت جست‌وجو کرد. مسعود عنایت به عنوان رئیس فعلی کمیته داوران و بسیاری از هم‌منصبان پیش از او اشتباه را با اشتباه شسته‌اند. به پرسپولیس می‌گویند اگر امروز به ضرر تو سوت زده شده، دیروز به نفعت گرفتیم و به استقلال می‌گویند به هر حال اشتباهات امروز جایی در آینده جبران خواهد شد. به واقع این کودکانه‌ترین تحلیلی است که می‌توان ارائه داد، به این ترتیب اشتباه همیشه وجود خواهد داشت و داریم سعی می‌کنیم توازن و تعادل را میان اشتباهات برقرار کنیم. این‌طور می‌شود که داوری که امروز سهوا به حضور پرسپولیس سوت زده فردا چاره‌ای جز آنکه برای جبران عمدا به سود این تیم سوت بزند، ندارد. شما قواعد رانندگی را بلد نیستید، ماشین گران‌قیمت دوستتان را قرض می‌گیرید و خسارت شدیدی به آن وارد می‌کنید. بعد به او می‌گویید: «باور کن عمدا به تیرچراغ برق نزدم.»
ـ آیا او باید قانع شود و شما را در آغوش بگیرد؟
ـ باید یک بار ماشین شما را قرض بگیرد و به تیر چراغ برق بزند تا یربه‌یر شوید؟
ـ عصبانی می‌شود و چون فهمیده قواعد رانندگی را نمی‌دانید دیگر هرگز شما را پشت فرمان ماشین‌اش نمی‌نشاند؟
ـ این یک بحث کاملا فنی است.
نیازی نیست خداداد افشاریان بابت نادیده گرفتن پنالتی محرز استقلال قسم و آیه بیاورد که صحنه را ندیده و اشتباهاتش سهوی بوده و می‌دانیم که سهوی است و می‌دانیم که یک داور ۴۶ ساله با حداقل ۱۰ کیلو اضافه وزن صحنه‌های زیادی را در طول بازی از دست می‌دهد. ما می‌دانیم که چرخه آموزشی داوران ایرانی ناقص است و روابط جای ضوابط را گرفته است.
شما نشسته‌اید داخل دفتر مدیریت و فقط یکدیگر را تخریب می‌کنید. پس طبیعی است که کنترل اوضاع را از دست بدهید و ندانید در گوشه و کنار مدرسه چه اتفاقاتی در جریان است. ناگهان چشم باز می‌کنید و می‌بینید یک عده دارند فریاد می‌زنند. «به خدا ما پول نگرفتیم، به خدا ما بیشتر از این بلد نیستیم.»
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید