شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تعریف تروریسم و انواع آن


تعریف تروریسم و انواع آن
تروریسم بی شک یکی از مسائل و مشکلات مهم جامعه کنونی است. دنیای کنونی تروریسم را بسان آفتی همسنگ اعتیاد به مواد مخدر و تجاوز به حقوق مسلم انسانها و ملتها و افراختن آتش جنگ شناخته است. صدها سمینار وکنفرانس برای شناختن و بررسی علل و ریشه های آن و روشهای جلوگیری از آن در کشورهای غرب وشرق تشکیل شده وهزاران کتاب برای پژوهش درباره آن از دیدگاههای گوناگون و در زمینه های مختلف مانند جامعه شناسی، سیاسی، حقوقی، مذهبی و اخلاقی منتشر گردیده است. لیکن نه تنها تروریسم از بین نرفته یا تخفیف نیافته، بلکه بر وسعت دامنه و تنوع صور آن افزوده شده است.
فرهنگ بزرگ معروف لیتره تروریسم را برابر "برقراری سلطه ارعاب و وحشت" تعرف کرده است. اگر این تعریف را بپذیریم، ترور عملی منفرد یا عاطفی نیست بلکه اقدامی است گروهی، سازمان یافته و حتی استراتژی سیاسی. اصطلاح و واژه تروریسم پیش از قرن نوزدهم معمول نبود و واژه "ترور" به معنای ایجاد ترس و وحشت وارعاب بکار می رفت، اگر کسی شاه یا مقام عالی دولتی را ترور می کرد، به این عمل "سوء قصد" می گفتند. ترور و تروریسم در ادبیات قرن نوزدهم بکار رفت و بعد به این معنی معمول شد، شاید به این علت که در دوران انقلاب کبیر فرانسه حکومت تند روان و اعدامهای بی حد و حساب بیگناهان دوره "ترور" نام گرفت.
در دهه های ۶۰ و ۷۰ قرن بیستم اعمال تروریستی در اروپا و قاره های دیگر گسترش فوق العاده ای یافت و گروه هایی مانند "بریگاد سرخ" در ایتالیا و "بادر ماینهوف" در آلمان پدید آمدند که تروریسم را به مثابه استراتژی مبارزه سیاسی _ اجتماعی پذیرفته بودند. این گروهها از یکسو اشکال و روشهای جدید تروریسم را مانند آدم ربائی، گروگان گیری، بمب گذاری در مجامع عمومی، هواپیما ربائی، کشتی ربایی و حتی اتوبوس ربایی را بکار می برند و از سویی دیگر به تروریسم جنبه بین المللی دادند، یعنی برای اعمال تروریسم علیه مثلاً دولت اسپانیا مهندسان و استادان هلندی را که در استخدام آن بودند گروگان می گرفتند یا می کشتند! بدین سان طبق آمار سی. آی. ا (که خود از مبتکران و مشوقان تروریسم بوده است) در بین سالهای ۱۹۷۶_ ۱۹۶۸ جمعاً ۱۱۵۲ عمل تروریستی بین المللی انجام گرفته است اتباع یک کشور علیه شخصیتها و مؤسسات خود آن کشور نمی شود. این وضع موجب شد که دولتهای اروپایی و حتی بعضی کشورهای دیگر پیکار جدی تری را علیه تروریسم آغاز کنند یا آن را شدت بخشند. اتحادیه اروپا در ۱۰ ژانویه ۱۹۷۶ در طرح کنوانسیون اروپایی اعلام کرد که این گونه خشونتها مانند آدم ربایی، زندانی کردن خودکامه اشخاص و بمب گذاری در اماکن عمومی را جرم سیاسی نمی شمارد.
در تعریف ویژه ای از تروریسم می توان گفت "تروریسم یعنی اقدام غیر مشروع و توطئه آمیز برای کشتن یک یا چند انسان با نیت سیاسی یا به خاطر نیل به هدفهای سیاسی معین."
این تعریف شامل چهار گونه عمل تروریستی می شود که کم وبیش با هم تفاوتهایی دارند. در زیر توضیح مختصری درباره هرکدام از آنها می دهیم :
الف) اقدام به کشتن یکی از مقامهای حاکم بعنوان واکنش در برابر ظلم و ستمی که بر فردی یا جمعی وارد ساخته است. نمونه کامل آنرا در ترور ناصرالدین شاه از سوی میرزا رضای کرمانی میتوان مشاهده کرد.که خود او در بازجوییهایش صریحاً اظهار داشته به منظور رفع ظلم وستم از خود و مردم ایران و قطع ریشه آن تصمیم به انجام ترور گرفته و برنامه آنرا شخصاً ریخته است.
ب) اقدام سازمان یافته برای کشتن فرد یا افرادی از حاکمیت به منظور ارعاب حاکمیت یا تحریک مردم علیه آن با هدف تغییر نظام سیاسی موجود یا اصلاح آن. ترورهایی که کمیته مجازات انجام داد مانند ترور متین السلطنه مدیر روزنامه عصر جدید و ترور اسماعیل خان رئیس انبار غله و دیگران از این نوع بوده است.
ج) اقدام سازمان یافته یک نفر یا جمعی از فرمانروایان برای کشتن افراد مخالف حاکمیت به طریق غیر قانونی و غیر رسمی برای تحکیم قدرت خویش و ارعاب و ساکت ساختن مخالفان. نمونه بارز اینگونه ترورهای ارتجاعی، ترور روزنامه نگار و شاعر آزادیخواه میرزاده عشقی به دستور رضا خان پهلوی نخست وزیر وقت و کشتن مدیر روزنامه نصیحت ظاهراً به جای ملک الشعرای بهار و ترور نافرجام زنده یاد سید حسن مدرس است که همه به دستور همان دیکتاتور و به منظور فراهم ساختن مقدمات سلطنت وی بود.
د) اقدام اشخاص یا مقاماتی از حاکمیت برای حذف فیزیکی رقبای خود و از سر راه برداشتن آنها و تثبیت و تحکیم مقام و موقعیت خود. نمونه مشخصی برای آن ترور سرلشکر رزم آرا نخست وزیر وقت به دستور محرمانه محمد رضا شاه پهلوی است که با کمک اسدالله علم وزیر راه وقت انجام گرفته است.
ی) احتمالاً میتوان گونه های دیگری از تروریسم را که بر بنیاد تصمیم گیریهای ایدئولوژیک یا مذهبی استوار است تشخیص داد مانند ترور محمد مسعود به دستور و مباشرت خسرو روزبه و ترور عبدالحسین هژیر نخست وزیر پیشین ایران به دست فدائیان اسلام. ولی به هر حال این گونه ترورها نیز هم جنبه سیاسی داشته و پیش پرداخته بوده است یعنی با تعریف ویژه ای که ما از تروریسم آورده ایم تطبیق می کرده اند.
شکی نیست که تروریسم در تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی، نقش چشمگیری داشته است. ولی این نقش گاه مثبت و گاه منفی بوده است. ترور ناصرالدین شاه مسلماً اثر مثبتی در تاریخ کشور ما داشته و در گسترش جنبش مشروطیت مؤثر بوده است. کشتن او موجب به روی کار آمدن مظفرالدین شاه شد که خودکامه نبود و آلت دست درباریان بود لذا در برابر جنبش و فشار مشروطه طلبان تسلیم شد و به قانون اساسی و تشکیل مجلس شورای ملی گردن نهاد. در مقابل ترورهایی هم اثر منفی در تحول و پیشرفت اجتماعی داشته است. ترورهایی از نوع (ج) مانند ترور عشقی و مدرس معمولاً اینگونه بوده اند چو ن انگیزه و هدف آنها در جهت محدود کردن آزادی و پیشرفت بوده است. اما حتی بعضی از ترورها که با حسن نیت و به منظور پیکار علیه استبداد و استعمار صورت گرفته اثر منفی داشته و به زیان جامعه یا تشدید ستمگری و استعمار انجامیده است. اقدام ناصر فخرآرایی برای ترور محمد رضا شاه در بهمن ۱۳۲۷ به عنوان نمونه کلاسیک این گونه ترورها می توان نام برد. این ترور نه تنها نا فرجام ماند بلکه منشاء قلع و قمع مطبوعات و احزاب و جمعیتها شد و محیط اختناقی ایجاد کرد که به مدد آن برخی نقشه های استعماری و استعماری عملی گردید.
اندیشمندانی را که درباره تروریسم اظهار نظر کرده اند را به سه دسته می توان تقسیم کرد :
۱_ کسانی که تروریسم را مطلقاً بد و مطرود و توسل به آن را به زیان جامعه و پیشرفت آن می شمارند. اینها نیز از دو گروه تشکیل می شوند :
الف) یک گروه ترور را از بنیاد ضد انسانی، ضد حقوق بشر و ضد اصول اخلاقی و پاکدامنی می پندارند و شایسته جلوگیری، پیگرد، دادرسی و مجازات می دانند. در حقیقت آن را با آدم کشی غیر سیاسی یکی فرض می کنند و تفاوتی میان آنها قائل نیستند بلکه ترور را بدتر از آدم کشی و مستحق مجازاتی سخت تر می شمارند.
ب) گروهی دیگر تروریسم را واکنشی در برابر ستمگری و زورگوئی و ناشی از ظلم و استثمار و فقر و محرومیت و تجاوز فرمانروایان به حقوق توده محروم و مظلوم می شمارند و از نظر حقوقی و اخلاقی آن را طرد نمی کنند. اما آنرا برای مبارزه محرومان علیه فرمانروایان و زورمندان، بی حاصل و بی فایده و حتی زیان بخش می پندارند. جون به عقیده آنها راه پیکار برای رهایی از ستمگری، استثمار و استعمار، کشتن اشخاص و مقامات حاکم نیست بلکه براندازی نظام آنهاست. اینها تروریسم را انحراف از راه صحیح مبارزه و افتادن در دام فریب دشمن و مطرود می شمارند.
۲_در برابر آنها اندیشمندانی بوده اند و هستند که تروریسم را یگانه راه پیکار علیه ستمگری، حق کشی و غارت گری فرمانروایان و زورگویان و ایجاد جامعه ای آزاد و عادلانه می پندارند و هرگونه روش مبارزه اعتدالی یا انقلابی دیگر را نفی می کنند. اینها معتقدند با ترور و از بین بردن هر مقامی از یک سو اعضای دیگر حاکمیت از ترس جان خود ملاحظه کرده و کمتر زور می گویند و از سوی دیگر مردم محروم از یاس و خمودگی بیرون می آیند و ایستادگی بیشترب در برابر ظلم نشان می دهند و سرانجام تمام مردم دیگر زیر بار زور و ستم و حق کشی نمی روند.
۳_ در میان این دو دسته، اندیشمندان دیگری اند که هیچ کدام از این دو نظر افراطی را نمی پسندند و برای تروریسم ارزشی نسبی و وابسته به وضع زمانی و مکانی معین قائلند، اما نه به تنهایی بلکه در عرض استفاده از روشهای اعتدالی یا انقلابی دیگر.اینها به نقش شخصیت در تحولات سیاسی و اجتماعی ارزش می نهند اما آنرا تعیین کننده نمی دانند و معتقدند هنگامی که عوامل دیگر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... زمینه را برای تحولی آماده یا مساعد کرده اند، ترور یک یا چند نفر در حکم جرقا ای است برای یک انبار باروت.
●علل و عوامل ایجاد و رشد تروریسم
از مهمترین علتهای پیدایش و گسترش تروریسم می توان به عوامل زیر اشاره کرد :
۱_ شهرنشینی و کلاً تمرکز جمعیت را از نظر نتایج و آثار مورفولوژیکی آن می توان یکی از موجبات پیدایش و گسترش تروریسم در جامعه دانست. در جامعه های بیابانگرد وکوه نشین پدیده ای به نام ترور شناخته شده نیست. چون همانطور که ذکر شد ترور جنبه سیاسی داشته است و سیاست مستلزم وجود دولت و تأسیسات دولتی منجمله نیروهای انتظامی است. و اینها همه ازنتایج شهرنشینی است. جامعه های ابتدایی که هنوز به مرحله شهر نشینی نرسیده اند، نه دولتی می شناسند، نه سیاستی و نه تروری.
۲_ عدم تعادل و انسجام، و بی قانونی در جامعه عامل دیگری برای پیدایش و رشد تروریسم است. هر قدر همبستگی و پیوند میان قشرها و اجزاء جامعه ای بیشتر باشد به همان نسبت رشد تروریسم در آن کمتر است.
۳_ خودکامگی و استبداد بی حد و مرز و بی خردانه نیز از موجبات بروز تروریسم در درون خود هیئت حاکمه بوده است.
۴_در دوران تحول و دگرگونی نظامهای سیاسی، یا حتی تغییر حکام و فرمانروایان رشد و افزایش تروریسم مشاهده می شود. ترور می تواند وسیله ای برای فراهم کردن فرمانروای جدید به جای شاه پیشین باشد.
۵_ یکی از عوامل بسیار مهم و مؤثر در گسترش تروریسم اختلاف و تضادهای مذهبی و ایدئولوژیکی است. دین، مذهب و ایدئولوژی عامل بسیار مهمی در انگیختن احساسات انسان و تحریک او به انجام عملیات جسورانه و از جان گذشتگی است.
غیر از اینها ممکن است عوامل دیگری را نیز در پیدایش و گسترش تروریسم مؤثر دانست. اما نکته مهم و قابل توجه آن است که در اغلب موارد بیش از یک عامل بلکه مجموعه ای از عوامل مؤثر بوده اند منتها یکی از این عوامل نمایان تر و اثربخش تر بوده است.
●ارزشیابی تروریسم
تروریسم خوب است یا بد؟ برای پیشرفت اجتماع سودمند است یا زیان بخش؟ آیا تروریسم را باید دربست محکوم کرد؟ یا اینکه آنرا همچون آرمانی بشر دوستانه پذیرفت؟
امروز جامعه جهانی تروریسم را بطور درست محکوم کرده است. سازمان ملل متحد قطعنامه های بسیاری در محکومیت تروریسم یا افراد و دولتهای تروریست صادر کرده است. دولت ایالات متحده امریکا، روسیه، فرانسه، انگلیس، آلمان و حتی اسرائیل تروریسم را محکوم کرده و بعضی دولتها و سازمانها را به عنوان تروریست تحریم کرده اند درحالیکه بیشتر آنها خود مرتکب اعمال تروریستی می شوند!!
با وجود این ارزش یک اقدام تروریستی بستگی به شرایط و نتایجی که از آن پدید آمده است دارد و باید با درنظر گرفتن این شرایط و نتایج درباره آن داوری کرد. عمل ابن ملجم خبیث ترین عملی است که در تاریخ انجام گرفته است. اما نمی توان منکر شد که میرزا رضای کرمانی با کشتن ناصرالدین شاه نخستین گام را در راه انقلاب مشروطیت برداشت و اگر رزم آرا ترور نمی شد جنبش ملی کردن صنعت نفت و خلع ید از شرکت نفت انگلیس و بسیاری تحولات انجام نمی گرفت.
اما آنچه در مجموع می توان گفت این است که در طول تاریخ زیانهایی که از تروریسم به بشریت وارد آمده بسیار بیش از سود آن بوده استو سازمانهایی که می پنداشته اند با کاربرد ترور می توانند پلیدی را از جامعه انسانی بزدایند و راه را برای استقرار عدالت اجتماعی یا ایجاد جامعه آرمانی بگشایند، سخت گمراه بوده اند.
آرزو آقایی
منبع :
شاه کشی در ایران و جهان(جامعه شناسی و تاریخ تروریسم)/دکتر انور خامه ای/۱۳۸۱
منبع : هفته نامه فصل نو