جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مقداری درک فلسفی


مقداری درک فلسفی
توسعه‌ای كه در قرن بیستم رخ داد به گونه‌هایی كاملا متفاوت فرضیات اساسی روشنگری‌های گذشته و همچنین بخش عمده فرهنگ غرب را زیر سوال برد.وجود حقیقی یكتا و برتر، نیاز به علم، عقل و مقداری درك فلسفی برای كشف حقیقتی، فرضیاتی هستند كه توسط جنبش‌های اگزیستانسیالیسم، ساختارشكنی و فمنیسم مورد شك واقع شدند.تفكر پست‌مدرن اساسا در آثار فلاسفه و تاریخ‌شناس‌های فرانسوی از جمله میشل فوكو شكل گرفت.اگزیستانسیالیست‌ها در پی مفاهیم جدید و رسیدن به ادراكات متفاوت در واژه‌های فلسفی نیستند. مبحثی را كه این گروه مطرح می‌كند «رنج بشر» است. این مبحث بیش از آنكه بازی با واژه‌ها باشد به معنای زندگی می‌پردازد و در این راستا سوالاتی می‌پرسد كه تمام فلسفه سنتی و تحلیلی را به چالش می‌كشد.
«چگونه با عقلانیت هستی خدا را می‌توان تایید كرد؟» «واژه خدا چه معنایی دارد؟» و «آیا بودن یا نبودن خدا مساله‌ حائز اهمیتی است؟» به این ترتیب فلسفه اگزیستانسیالیسم به گرفتاری‌های شخصیتی و روانی بشر می‌پردازد.
روش اگزیستانسیالیست‌ها در «هدف فلسفه» این فرضیه است كه ما، حتی فیلسوفان و متفكران،‌ فراموش كرده‌ایم كه انسان بودن به چه معناست، آزادی و استقلالمان را به كنار می‌زنیم و خود را درگیر ایدئولوژی‌ها و تفكراتی می‌كنیم كه به ما شخصیتی منفعل و دنباله‌رو می‌دهد و به این شكل فلسفه وظیفه اصلی‌اش كه همانا بیدار كردن و هوشیار ساختن مردم است را فراموش كرده است.هدف فلسفه اگزیستانسیالیسم پیدا كردن راه‌حل برای معماهای روشنفكرانه نیست. این فلسفه بیشتر در جست‌وجوی برانگیختن حساسیت در بین انسان‌هاست.با توضیحاتی كه آوردیم شاید باید انتظار جوابی برای این سوال حیاتی كه «عمل درست چیست؟» از سوی فیلسوفان اگزیستانسیالیسم باشیم. اما متاسفانه این فیلسوفان پاسخی برای این سوال ندارند. آنها حتی استانداردهای اخلاقی برای زندگی ما ارائه نمی‌دهند.

مترجم: مهدیه مفیدی
منبع:A Preface to philosophy, Mark B. Woodhouse, ۱۹۹۹
منبع : روزنامه تهران امروز